سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در نقد یک بیانیه شتابزده - سهراب مبشری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : unknown

عنوان : امان از پوپولیستها
رسانه های دنیا در این چند روز تا توانستند با پیروی از ژورنالیسم پوپولیستی نظرات موافقان کاروان استتار شده با آرم صلح را به غزه منعکس کردند ولی صدای آن زن بیچاره ای** را که در مصاحبه ائی کوتاه در غزه به یک خبر نگار گفت: من اظهار نظر نمیکنم، صاحب دو بچه هستم و باید به تنهایی خرج آنها را در آورم چون شوهرم را حماس بجرم «فتحی» بودن اعدام کرد و تا بحال هم خیری از این کمکها ندیده ام! کمتر کسی شنید.
** به نقل از گزارش خبری رادیوی کانال یک سوئد
۲۷۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹       

    از : اول ایران

عنوان : ترکیه کم به پناهجویان ما در ای دهه ها بد کرده است، حساسیت مثلا روشنفکران ما نسبت به این فاجعه کو؟
واقع که تاسف آور است که ۱۳ هموطن ایرانی ما را همین چند روز پیش در ایران اعدام می کنند به اندازه کافی فاجعه انسانی برای مثلا روشنفکران و فعالان سیاسی ما نیست که یک بیانیه مشترک بدهند و از بوق و کرناهایی بین المللی که به آن دسترسی دارند کولی بازی دربیاورند و توجه افکار عمومی جهانی را بسوی ایران جلب کنند ولی ۹ نفر اهل ترکیه بوسیله اسرائیل کشته می شوند بیانیه صادر می کنند. این یعنی چه؟ چرا اینهمه حساسیت به غزه از سوی این ایرانی ها ولی هیچ حساسیتی نسبت به ایرانی هایی که چپ و راست در ایران اعدام می شوند. بیخود نیست که ملت شعار می دهد نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. ایرانی هایی که حساسیت اول خود نسبت به هموطنان ما تاکنون نشان نداده اند را ما فراموش نمی کنیم و نخواهیم بخشید. آیا ماهیت حکومت حماس تفاوتی با ماهیت حکومت در ایران دارد؟ آیا رفتار آنها با زنان و مردم غزه تفاوتی با رژیم در ایران نسبت به مردم و زنان ایران دارد؟ کشور ترکیه کم به هموطنان پناهجوی ما ظلم کرده اند، آیا بیانیه ای درباره این فاجعه که ده ها سال است ادامه داشته این مثلا روشنفکران و فعالان سیاسی داده اند؟ بزرگترین فاجعه انسانی در ایران است، بالاترین رقم اعدام و شکنجه و تجاوز های جنسی در منطقه در ایران در حال وقوع بوده است. حساسیت خود را برای ایران نگه دارید.
۲۷۱۰۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣٨۹       

    از : من

عنوان : آقا فرهاد گل گفتی که گفتی:
دولت اسرائیل اگر قصد صلح داشت می‌توانست دستکم با محمود عباس به صلح دست یابد و حقوق فلسطینی‌ها را به آنها بازگرداند. خود این موضوع نشان می‌دهد که درازکردن افراط‌گرایی حماس به عنوان مانع صلح تنها یک بهانه است، وگرنه محمود عباس و حکومت خودمختار او که همه گونه تفاهم و انعطاف برای صلح دارند، پس چرا در عوض جدی گرفتن آمادگی آنها، به سیاست تحریک‌کننده و منفی شهرک‌سازی در مناطق فلسطینی‌ ادامه داده می‌شود و مذاکرات صلح به شرط وشروط‌ عجیب منوط می‌شود؟
۲۷۰۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : فرهاد

عنوان : فاجعه در آب‌های غزه، روشنفکران ما و روشنفکران اسرائیل
حمله‌ فاجعه‌بار به کشتی‌های امدادی در آب‌های بین‌المللی نزدیک غزه، هم بار دیگر ذهن و نگاه مردم جهان را به پیامدهای اشغالگری و تندروی ناشی از آن متوجه کرد، هم انزجار و تنفر برانگیخت و هم عبث‌بودن و فاجعه‌باری مجازات جمعی مردم یک منطقه را بدون پایبندی واقعی به امر صلح را پیش چشم نهاد.

به رغم همه‌ی این مسائل روشنفکران و محافل و گروه‌های سیاسی ایران این امکان را داشتند که احساسات خود را مهار کنند، سهم ولو متفاوت همه‌ی طرف‌های درگیر را مورد اشاره قرار دهند و نگاهی همه‌جانبه و معطوف به حل بحران در مواضع خود ابراز کنند و ... امری که در مورد ما ایرانیان کم و بیش نادر بود.

همین بحث‌های عصبی و تند و تیزی که در این میل‌لینگ لیست پیش رفت، که بعضاً یا چشم‌پوشی بر کل فاجعه و سیاست‌های دولت اسراُئیل که عامل اصلی این فاجعه بوده منجر شد و همه کاسه کوزه‌ها بر سر دولت ترکیه و «حماس تروریست» شکسته شد از نمودهای این برخوردهای تند و ایدئولوژیک است، برخوردی که همه چیز را معمولاً از منظر دشمنی با جمهوری اسلامی و «اسلام سیاسی» و درکی بنیادگرایانه و ایدئوژیک از سکولاریسم توضیح و تبیین می‌کند.

در آن سو هم برخوردهای انتقادی و توام با محکومیت تا جایی پیش می‌رود که سیاست‌های جاری اسراُئیل را «ذاتی» آن می‌داند و کوچکترین نیازی نمی‌بنید که با تاکید بر حق موجودیت و امنیت اسراُئیل سیاست‌های کنونی انزجار‌انگیز دولت یا دولت‌های این کشور را که جز تشدید و تقویت تندروی حاصلی ندارد را بیش از هر سیاستی به ضرر حقوق یادشده معرفی کند.

مثلاً بیانیه زیر

http://www.asre- nou.net/php/ view.php? objnr=۱۰۱۰۵

مخدوش‌تر و یک‌جانبه‌تر از آن است که توضیحات حمید دباشی

http://www.dw- world.de/ dw/article/ ۰,,۵۶۵۴۸۴۱, ۰۰.html

هم بتواند اشکالات آن رفع کند و این سوال باقی است که بسیاری از دوستان که معمولاً با نگاهی متوازن و معطوف به حل مناقشه و نه محکومیت صرف این و آن به وضعیت مناسبات اسراُئیل و فلسطینی‌ها شناخته می‌شوند، چرا و چگونه پای این بیانیه را امضا کرده‌اند.

صدالبته نقد بیانیه از این موضع

http://www.akhbar- rooz.com/ article.jsp? essayId=۲۹۸۸۸

که مضمون آن اگر جمله انتقادی کم‌رنگ آخر متن نبود می‌توانست از قلم منشه امیر، رئیس سابق رادیو اسرائیل چکیده باشد زدن به جاده خاکی است. این نقد نشان می‌دهد که خصومت با جمهوری اسلامی چنان ذهن و نگاه برخی از دوستان چپ‌گرا را تسخیر کرده که تا آنها را تا مرز سکوت در برابر سیاست‌های به غایت فاجعه‌بار و غیرانسانی و ضد صلح دولت کنونی اسرائیل سوق داده است. این دوستان اگر نگاهی به کارنامه وزرای شدیداً نژادپرستی مانند لیبرمن (وزیر خارجه) و الی یشایی (وزیر کشور) اسرائیل در تشدید بحران کنونی خاورمیانه می‌انداختند شاید به این نتیجه می‌رسیدند که اسرائیل با داشتن چنین وزرایی نیاز به دشمن خارجی ندارد و لذا در قضاوت خود منصفانه‌تر عمل می‌کردند.

گفتنی است که منشه امیر که حالا سرپرستی سایت فارسی وزارت خارجه اسرائیل را به عهده دارد کارش این بوده و هست که در مقالات و اظهارات خود سیاست‌های دول اسراُئیل را تایید کند، فرق هم نمی‌کند که کدام دولت سرکار است. همین نگاه و رویکرد است که نقدی را در صفحه‌ فارسی وزارت خارجه اسرائیل نسبت به بیانیه روشنفکران ایران منتشر می‌کند که مضمونش فقط دشمنی و نفرت نسبت به این روشنفکران و جز اغراق و تصریف در مضمون آن بیانیه نیست. این «نقد» آشکارا روشنفکران یادشده را به حمایت آشکار از دولت حماس و «جنایت‌های آن علیه اسراُئیل» متهم می‌کند. مقاله‌ای هم از یک سایت ایرانی در توجیه سیاست‌های اسراُئیل می‌آورد که کم و بیش مضمونی شبیه نقدی است که در اخبار روز منتشر شده: توضیح همه‌ چیز از منظر دشمنی با جمهوری اسلامی و نازک‌تز از برگ‌ گل نگفتن به اسرائیل:

http://www.hamdami. com/MFAFA/ Reports۲۰۰۹/ ۰۳۰۶۱۰-FlotillaI ranians

منشه امیر در این بحث داغ با منصور فرهنگ (از دقیقه ۳۰ / ۴)

http://www.radiofar da.com/audio/ broadcastprogram /۱۹۹۳۸۲.html

هم همان رویه و سیاست را پی می‌گیرد و با قاطی‌کردن دوغ و دوشاب به لطایف‌الحیل در صدد است که کوچکترین انتقادی به سیاست‌های دولت اسرائیل وارد نشود. هر چند که اظهارات منصور فرهنگ هم به رغم نکات عمدتاً درست، از همان اشتباهات بیانیه روشنفکران ایران بری نیست:

طرفه این که برخورد متوازن را بیش از همه در میان روشنفکران و نویسندگان یهودی و اسرائیلی می‌توان سراغ گرفت:

مثلاً دیوید گروسمن، نویسنده سرشناس اسرائیلی در این مقاله

http://www.guardian .co.uk/commentis free/۲۰۱۰/ jun/۰۱/gaza- flotilla- attack-isral- declined

که در چندین نشریه اروپایی چاپ شده می‌گوید که یک دولت باید بسیار ساده‌لوح، پریشان فکر و برآشفته باشد که بسان دولت اسرائیل رفتار کند. گروسمن که خود از خصومت اسرائیل و اعراب آسیب دیده و پسرش را در جریان جنگ اسرائیل علیه حزب‌الله در سال ۲۰۰۶ از دست داده می‌نویسد که اسرائیل واقعاً هم نیتی نداشته که با اعزام سربازان خود شهروندان عادی سوار بر کشتی مرمره را بکشد، ولی کل حمله به کشتی اتویی به دست یک سازمان امدادی متعصب ترک داد که اسرائیل را در تله بیاندازد. گروسمن می‌افزاید: « برخورد شدید نظامی با کشتی مرمره ارزیابی نادرست از وضعیت ادامه طبیعی محاصره‌ی غزه است. سیاستمداران اسرائیل از خردمندی و اندیشه خلاق رنج می‌برند.

آموس اس، سرشناس‌ترین نویسنده اسرائیل در گستره‌ی بین‌المللی نیز در مقاله‌ای در نیویورک تایمز انگشت بر مسئله‌ای اساسی گذاشته: دولت اسرائیل اگر قصد صلح داشت می‌توانست دستکم با محمود عباس به صلح دست یابد و حقوق فلسطینی‌ها را به آنها بازگرداند. خود این موضوع نشان می‌دهد که درازکردن افراط‌گرایی حماس به عنوان مانع صلح تنها یک بهانه است، وگرنه محمود عباس و حکومت خودمختار او که همه گونه تفاهم و انعطاف برای صلح دارند، پس چرا در عوض جدی گرفتن آمادگی آنها، به سیاست تحریک‌کننده و منفی شهرک‌سازی در مناطق فلسطینی‌ ادامه داده می‌شود و مذاکرات صلح به شرط وشروط‌های عجیب منوط می‌شود؟

http://www.nytimes. com/۲۰۱۰/ ۰۶/۰۲/opinion/ ۰۲oz.html? scp=۲&sq=amos۲۰oz&st=cse

اس نوشته است:

اسرائیل در این باور اشتباه است که همه‌ی مسائل را می‌توان با کاربرد نیرو و قهر حل کرد. از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ این درک و نگاه ملکه ذهن اسرائیلی‌ها شده است و محاصره‌ی غزه هم تبارز دیگری از کارکرد همین اندیشه و تفکر است.

اس در ادامه نوشته است: «حماس با ضرب و زور قابل شکست نیست، زیرا حماس تنها یک سازمان تروریستی نیست، بلکه یک ایده‌ی متعصبانه است که بر بستر سرخوردگی فلسطینی‌ها از روند صلح رشد و برآمد پیدا کرده است. و ایده‌ها را هم نمی‌توان با قهر و محاصره و بمباران و تانک و نیروهای عملیاتی ویژه از پای درآورد، بلکه باید ایده‌ای جذابتر در برابر آن گذاشت. اسرائیل باید سریعاً با محمود عباس توافق کند و با وی قراداد صلح امضا کند. پس از آن مناقشه اسرائیل با حماس و غزه باقی می‌ماند که آن هم تنها در گفت‌وگو با حماس قابل حل است.»

و به لحاظ عملی هم شاید بتوان چشم‌ها را به تظاهرات دیروز در قلب اورشلیم دوخت که کسانی مثل اوری آونری، روشنفکر و مبارز نستوه اسرائیل و شمار دیگری از اسرائیلیان صلح‌دوست برای تاکید بر این که منافع کشورشان در پایبندی به روند صلح و فاصله‌گیری از ضرب و زور و نقض حقوق بشر است ۷ هزار نفر را به خیابان آوردند تا تظاهراتی اعتراضی برگزار کنند و پایان محاصره‌ی غزه را خواستار شوند، بدون آن که دچار احساسات شدید ضداسرائیلی شوند.
۲۷۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : فرامرز خاجیان

عنوان : حکومت اسرائیل قبل از هر چیز اشغالگر ست!
بحث های انحرافی : آقای مبشری و همفکران ایشان فراموش نکنند ؛ مسئله حکومت اشغالگر اسرائیل ست، اعم از اینکه ساختار اجتماعی آن حکومت سرمایه داری دیکتاتوری- نظامی باشد یا امنیتی -نظامی و یا توتالیتر و یا بورژوائی لیبرال !
مبارزات علیه حکومت اشعالگر اسرائیل بعداز ۴۳ سال از جنگ ۶ روزه و اشغال سرزمین های فلسطینیان ، اردن و بقیه با اشکال مختلف و مسالمت آمیز ادامه دارد. فرقی ندارد که «روشنفکران» ما چه موضعی داشته باشتند .
- دیشب در تل آویو بار دیگر علیه حمله به کشتی غزه تظاهرات صورت گرفت.
- ارزیابی تظاهرکنندگان این ست که نتیجه ۴۳ سال جنگ ۶ روزه فاجعه آمیز ست.
- نویسندگان وهنرمندان اروپائی کشتی غزه که دوشنبه پیش با کشتار ۹ سرنشین آن دنیا را تکان داد.در مصاحبه های جدید خود اعلام کردند که سربازان سیاهپوش اسرائیل اشغالگر با ماسک «دستور» داشتند که سرنشینان غیر اروپائی را تحقیر و توهین کنند ولی با اروپائیان رفتار ملایمی داشتند که بدون تردید نژادپرستانه بود.
- کشتی ایرلندی توقیف شد و سرنشینان آن به کشورشان بازگزدانده شدند.
- امروز دولت اشغالگر نتانیاهو باردیگر به ادامه ی محاصره ی غزه تاکید کرد
- دولت اشغالگر اسرائیل باردیگر پیشنهاد سازمان ملل برای لغو محاصره غزه را قبول نکرد
۲۷۰۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : روزبه

عنوان : دوروغ های نژادپرستان صهیونیستی
به یک کشتی غیر نظامی امداد رسانی در آبهای بین اللمل شبانه و با انواع سلاحها حمله می کنند و بیش از ۳۰ گلوله در سر و بدن امداد رسانان شلیک می کنند و باز شارلاتان های نژاد پرست یهودی مذهب ادعا می کنند که اگر امداد رسانان مقاومت نمی کردند آنها را به قتل نمی رساندند! عجب بی شرمی که حد و مرز ندارد!
قاتل به قربانی خود می گوید که تقصر خود او بوده هست که به قتل رسیده است زیرا در مقابل تجاوز مقاومت کرده است! اصلا قربانی چه حقی داشته که امداد به مردم تحت محاصره هیتلریان معاصر می خواسته برساند؟! مگر هیتلر نیز در گتوهای ورشو و دیگر نقاط اروپا جور دیگری با یهودیان رفتار کرد؟ آنها نیز مانند صهیونیست های نژاد پرست چندین میلیون مردم بیگناه را از حق ابتدایی زندگی محرم کرده بودند. بیخود نیست که در همین کشتی های امداد رسانی از بازماندگان هولوکاست یعنی یهودیان جان سالم بدر برده نظام نژاد پرستانه هیتلر نیز حضور داشتند. نظام حاکم بر اسرائیل از همان جنس نژادپرستی می باشد که میلیونها یهودی را در اروپا نابود کرد. هر دو تبعیض و تجاوز و قتل غیر خودی های نژادی و یا مذهبی را تحمل ندارند و هر دو محکوم به شکست تاریخی بوده و خواهند بود!
۲۷۰۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨۹       

    از : unknown

عنوان : کشتی امدادرسانی!
در عکس های متعددی که در روزنامه پرتیراژ "حریت" چاپ ترکیه انتشار یافت به خوبی دیده می شود که چگونه سرنشینان کشتی "ماوی مرمره" چند تن از تکاوران اسرائیلی را زخمی و خونین ساختند و قصد داشتند آن ها را به گروگان بگیرند، و آن ها را به عرشه پائین کشتی انتقال دادند، تا زندانی سازند. در گزارش های پیشین گفته شده بود که شماری از سرنشینان کشتی ترک، که احتمالا تعلیمات چریکی دیده بودند و به انواع چاقو و ساطور و میله های آهنین و وسائل دیگر مجهز بودند، تکاوران اسرائیلی را که یک یک از طناب هلیکوپتر پائین می آمدند مورد حمله قرار داده و آن ها را زخمی می کردند و سه تن اول را که یکی از آن ها دقایقی بیهوش شده بود، به عرشه پائین کشتی انتقال دادند و قصد گروگان گیری آن ها را داشتند. فیلمبردار شبکه تلویزیونی الجزایر نیز که در مرجعیون لبنان زندگی می کند، تائید کرد که شماری از سرنشینان کشتی، با مضروب کردن چهار تن از تکاوران اسرائیلی، آن ها را به گروگان گرفتند، ولی پس از چند دقیقه توسط همرزمان خود آزاد شدند. عکس هائی که در "حریت" انتشار یافت، یک بار دیگر سخنان مقامات اسرائیلی را در مورد حضور ستیزجویان در کشتی "امداد رسانی" و حمله آن ها به سربازان اسرائیلی به اثبات می رساند و نشان می دهد که تکاوران چاره ای جز تیراندازی برای دفاع از خود نداشتند.

«اگر تکاوران از اول تیراندازی می کردند، مورد
حمله قرار نمی گرفتند و خونین نمی شدند»

در عکس های متعددی که در شماره امروز (یک شنبه ۱۶ خردادماه – ۶ ژوئن) روزنامه ترک زبان حریت انتشار یافت، به وضوح دیده می شود که چگونه چند تن از تکاوران اسرائیلی که خون از چهره و بدن آن ها جاری است، به عرشه پائین کشتی انتقال می یابند. یکی از سربازان که به احتمال زیاد هنوز بی هوش است، روی پله ها کشیده می شود.


تکاوران اسرائیلی که احتمالا بیهوش شده اند، به عرشه پائین کشتی منتقل میشوند


یک سخنگوی نظامی اسرائیل گفت: اگر این گونه به سربازان اسرائیلی حمله نمی بردند و قصد جان آنان را نداشتند، تکاوران نیازی به تیراندازی و دفاع از خویش پیدا نمی کردند. این سخنگو افزوده گفت: اگر تکاوران در همان حالی که از طناب هلیکوپتر پائین می آمدند، و یا از لحظه ای که پایشان به عرشه کشتی می رسید، مهاجمان را هدف آتش قرار می دادند، کسی جرات نمی کرد به آن ها نزدیک شود.
یاد آور می شود که از میان کاروان شش کشتی، مسوولان پنج کشتی، بدون مقاومت و اقدامات خشونت بار، به سربازان اسرائیلی امکان دادند وارد عرشه شوند و کشتی ها را به سوی بندر اشدود هدایت کنند و کوچکترین درگیری رخ نداد. ولی شماری از سرنشینان کشتی ترک، که کالائی به عنوان "امدادگری" حمل نمی کرد و تنها محموله آن حدود ششصد نفر افراد در سنین مختلف و وضع متفاوت بود، گروهی افراد تعلیم دیده به سربازان اسرائیلی حمله بردند و قصد کشتن آن ها را داشتند و از این رو با واکنش لازم روبرو شدند.
فرمانده تکاوران اسرائیلی به خبرنگاران گفت: در همان لحظه ای که از طناب هلیکوپتر پا به عرشه کشتی گذاشت، ضربات چاقوئی شکم او را شکاف و خون جاری شد.
۲۶۹۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣٨۹       

    از : unknown

عنوان : انسان ‌دوستی به شرط چاقو! یا: چراغزه می تواند مساله ما باشد اما دارفـور نه؟
نباید از نقش پررنگ طرف مقابل در به خونین شدن آن اتفاق چشم پوشی کرد. آن گونه که در فیلم‌های منتشر شده دیده می‌شود، در ابتدا نیروهای نظامی اسرائیلی – پس از اخطارهای علنی – صرفا بر روی کشتی پیاده می‌شوند، اما بر روی کسی آتش نمی‌گشایند و این افراد مستقر در کشتی هستند که با چماق و میل‌گرد به سوی آنها حمله می‌کنند. اگر این گونه باشد، باید دانست که حمله به نیروهای مسلح تحت هر شرایطی و در هر کشوری و به هر دلیلی پاسخی جز آتش ندارد. (سهل ست، در برخی کشورها حتی حضور یافتن‌ شهروندان در فاصله چند صد متری اطراف آنها و یا تماشا کردن از بالکن هم پاسخش شلیک مستقیم است!)
به عنوان مثل در ایالات متحده آمریکا وقتی پلیس در جاده و به خصوص در شب، به هر دلیلی به سرنشینان اتومبیلی مشکوک شود، از راننده می‌خواهد که در گوشه‌ای پارک کرده و بدون پیاده شدن و یا برداشتن چیزی از داشبورد و سایر اعمال مشابه، به سوالات او – که معمولا با انداختن نور چراغ قوه به صورت راننده همراه است – پاسخ دهد. در چنین حالتی، حتی اگر تخلف یک سرعت غیرمجاز ساده باشد، پلیس مجاز است در صورت هرگونه به کارگیری خشونت و یا حتی قصد کاربرد خشونت از طرف مقابل، مستقیما به مخاطب شلیک کند. فراموش نکنیم که تخلف نیروهای اسرائیلی در بازرسی یک کشتی “عازم” به آبهای اسرائیل یک مساله است و آتش گشودن بر روی افرادی که با اسلحه سرد به نظامیان حمله می آورد مساله ای دیگر.
(توضیح همدمی: طبق قوانین بین المللی، اسرائیل با اعلام محاصره دریائی غزه، حق دارد کشتی هائی را که قصد شکستن محاصره را دارند و یا ممکن است حامل اسلحه باشند، مورد بازرسی قرار دهد. بازرسی کشتی ها، بارها توسط کشورها و دولت ها، در آب های بین المللی انجام گرفته است).

خوانندگان می‌توانند خود را به جای سرباز مسلسل به دستی بگذارند که زیر ضربات چماق و میله‌گرد عده‌ای “بشردوست”ِ “غیر مسلح” قرار گرفته است و یا شاهد زخمی شدن همقطارش است.

ماجرا اما – حتی به فرض مظلومیت و عدم خشونت مطلق سرنشینان کشتی‌ها – فراتر از این است و سوالات هم می‌تواند فراتر برود:
در خبرها آمده است که عده‌ای “بشردوست” از آسیای دور، از مالزی هم سوار این کشتی بوده‌اند. یعنی اگر بشردوستان تُرک (=شهروند ترکیه)، چند صد مایل آنطرف‌تر سوار کشتی‌های یونانی شده‌اند تا خود را به مردمان نیازمند غزه برسانند، مسلمانان زرد پوست بشردوست، چند هزار کیلومتر رنج سفر را بر خورد هموار کرده‌اند تا به ترکیه و قبرس برسند. و سوال اینجاست: برای بشردوستی، چه نیازی به طی این همه طریق؟ اگر حتی این مسلمانان چشم بادامی با کمبود نیازمند در کشورهای خودشان مواجه بوده‌اند؛ چرا اندکی آنسوتر به بنگلادش نرفتند که بر طبق آمارهای جهانی یکی از فقیرترین کشورهای جهان است و سالانه صدها هزارنفر – یعنی چند برابر کل جمعیت غزه – در آن نواحی بر اثر فقر و کمبود دارو می‌میرند، یا زندگی مشقت‌باری را در خیابان‌ها تحمل می‌کنند؟ حتی اگر حس غیرت و تعصب اسلامی را هم در نظر بگیریم، باز هم خوشبختانه یا متاسفانه از این حیث کمبودی در نواحی بنگال و کشمیر و افغانستان مشاهده نمی‌شود.

یافتن پاسخ البته چندان مشکل نیست: چون در این نواحی مساله مواجهه اسلام و یهودیت – دو دین ابراهیمی بسیار شبیه هم، و به همین دلیل رقیب و دشمن ذاتی – وجود ندارد؛ (توضیح همدمی: یهودیت هیچ خصومتی با هیچ دین دیگر ندارد و از آن جا که یهودیت یک دین تبلیغی (میسیونر) نیست، رقابتی هم با اسلام و مسیحیت که به شدت تلاش می کنند در جهان گسترش یابند ندارد)، چون نمی‌توان سوار بر کشتی‌های زیبا به کمک گرسنگان کشمیر رفت و پس از چند هفته سرخوش و راضی به وطن برگشت، چون دوربین‌ها بر هیچ کجای جهان به اندازه اسرائیل و فلسطین زوم نکرده‌اند،… چون آنجاها محل قدرت‌نمایی و چانه‌زنی‌ نیست.

در دارفور تا سال۲۰۰۸ بر طبق آمارهای سازمان ملل طی سال های گذشته ۳۰۰ هزار نفر در جریان جنگ‌های قومی و مذهبی کشته شده‌اند و حکومت این کشور رسما در دادگاه لاهه برای آدمکشی مسقیم و یا حمایت از نسل‌کشی‌های گسترده محکوم شده است. اما کودکان سودانی که هزار- هزار بر اثر کمبود مواد غذایی و داروی بسیار ارزان و ابتدایی جان خود را از دست می‌دهند، زنانی که هربار با هر یورشی مورد تجاوز قرار می‌گیرند و انسان‌هایی که سال‌هاست از سرزمین‌های پدری خود آوراه‌اند هرگز با محموله‌های بشردوستانه عده‌ای صلح‌طلب که حتی حاضرند برای به انجام رساندن خیرخواهی‌شان با چماق به نیروهای نظامی حمله برند مواجه نمی‌شوند. سهل است همین بشردوستان مسلمان در مقابل هر گونه “تجاوز خارجی” به کشوری که عمرالبشیر مسلمان بر آن حکمرانی می‌کند به شدت مخالفند و حتی اعزام صلحبانان سازمان ملل به آن منطقه را توطئه غرب برای دست اندازی به سرزمین مسلمین می دانند. همانگونه که با براندازی حکومت ملاعمر و بن‌لادن مخالف بودند و با همان عشقی که هنوز عکس شهید صدام حسین مسلمان را در کیف‌های جیبی خود نگه می‌دارند و با همان حرارتی که از ایرانی‌های معترض به دولت احمدی‌نژاد می‌پرسند: چرا از رئیس جمهور به این خوبی که در مقابل آمریکا ایستاده و می‌خواهد اسرائیل را نابود کند ناراضی هستید؟!

شاید به همین دلیل است که مادرترازاهای مسلمان، به جای آنکه ده‌ها سال در محله‌های فقیر نشین هند و بر بالین جزامیان دیده شوند در هیات عبدالقادرها و مِهمِت اسلامبولی‌های میله‌گرد به دستی ظاهر می‌شوند که در بشر دوستی‌شان، بیشتر از آن که کمک به کودکان بیچاره فلسطینی منظور باشد، روکم‌کنی از اسرائیل و آمریکا در منطقه‌ای که -به گمان آنها- مرز اسلامست، هدف است. و اگر در این نمایش قهرمانانه آسیبی هم ببیند، جز با همدردی جهانی و انتقام‌گیری امت واحده، این بشردوستان صلح طلب آرام نمی‌شوند.

این رقابت خودخواهانه البته دوسویه است. جهان غرب هم از سنگرسازی در آن ناحیه حمایت می‌کند. خیل گزارشگرانی که لحظه به لحظه از وقایع ریز و درشت ناحیه اسرائیل-فلسطین گزارش تهیه می‌کنند نشانه‌ای انکار ناشدنی از این سنگرسازی‌ست. اگر قاعده تمام رسانه‌های آزاد، دنباله‌روی از مولفه‌هایی همچون “اشتیاق عمومی، نزدیکی، شگفت‌آوری، اهمیت زیست‌محیطی…” برای تهیه گزارش و به خصوص زوم کردن بر روی یک موضوع است، مقایسه کوچکی میان فاجعه‌های انسانی دارفور و غزه به خوبی نشان می دهد که بنگاه‌های خبری بزرگ جهان غرب نیز کاملا مغرضانه با مسائل انسانی برخورد می‌کنند.
خواننده این متن خود قضاوت کند که تا کنون چندبار گزارشی جامع از فاجعه دارفور که بارها و بارها گزارشگران سازمان ملل از آن به عنوان یک فاجعه عظیم انسانی یادکرده‌اند (و تعداد کشته شدگان آن تا سال ۲۰۰۸ سه برابر کل جمعیت غزه بوده است) دیده و خوانده است و چند بار از غزه؟ از میان این همه فجایع انسانی سازمان‌یافته و مداوم که دارفور فقط یکی از آنهاست، حضور این‌همه گزارشگر در اسرائیل و نواحی خودمختار فلسطینی‌نشین نشانه چیست؟ جز این است که آنها با زوم کردن بیش از حد بر روی آن منطقه در صدد هستند تا توجه افکار عمومی را به آن منطقه معطوف کنند و بر اهمیت بحرانی آن بیفزایند؟
حتی بی‌بی‌سی فارسی که از نظر تعداد گزارشگر با کمبود نیروی شدید مواجه است، نه فقط تیم خبری ثابتی در تل‌آویو (اورشلیم، که نامش را "بیت المقدس" تلفظ می کنند) دارد، بلکه به طور منظم و در بیشتر اوقاتی که “خبر” خاصی در آن نواحی نیست، آنتن را در اختیار گزارشگر خود در آن منطقه قرار می‌دهد تا گزارش‌هایی عادی در مورد زندگی یهودیان و مسلمانان عرب و اسرائیلی ارسال کند. و البته این زمان در مواقع بحرانی چندین برابر افزایش می‌یابد.

تاکید می‌کنم که با تمام این اوصاف به هیچ عنوان نمی‌توان سرنوشت مردمان نگون‌بخت آن منطقه را از نظر دور داشت. مردم ستمدیده فلسطین و حتی یهودیانی که به اسرائیل کوچ کرده‌اند و زندگی ظاهراراحت‌تری دارند، همگی بازیچه چانه‌زنی قدرت های منطقه‌ای از یک سو و متعصبان ریاکار دینی از دیگر سو هستند. والبته باید این نکته را در نظر داشت که حتما در این میان عده‌ای صلح‌طلب و بشردوست واقعی هم حضور دارند.

اما سخن این است که آنچه در ماجرای اخیر دیده می‌شود نه فقط صادقانه نیست و حکایت از مستمسک قرار دادن محرومان ساکن در نوار غزه دارد، بلکه نشانه‌ای از سواستفاده از مسائل بشردوستانه و صلح‌طلبانه در مقیاس جهانی است.
در این میان به ویژه دیدن پشتیبانی از تعصبات دینی ساده‌لوحانه جمعی خشونت‌طلب که در پشت نقاب انسان‌دوستی پنهان شده‌اند از سوی “روشنفکران دینی” و نخبه‌گان مسلمان تاسف را عمیق‌تر می‌کند. شاید بهتر باشد دوستان تا هنگام ظهور نخستین مسلمانان بشردوست صلح‌طلب در میان صدها راهبه‌ای که سال‌هاست شبها با فقرای کلکته می‌خوابند و روزها به مداوای هندوهای بیمار می‌پردازند تامل کنند. و البته اگر از نظر دینمدارانه آنها این مشرکین بت پرست نجس و مستحق مرگند، سودان و کشمیر و بنگلادش هم مورد قبولند چون به قول آن دوست عزیز: “آدمی مساله ماست”. فقط لطفا بدون سر و صدا، بدون چماق، بدون دوربین، بدون کشتی… .
۲۶۹٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣٨۹       

    از : عبدی ش

عنوان : موافق
آقای مبشری حق مطلب را ادا کردید و هر کسی که غیر مغرضانه به موضوع نگاه کند به نتیجه مشابه شما میرسد .
جمهوری اسهالی برای فراهم آوردن چنین درگیریهائی حاضر است میلیونها دلار از سرمایه ملت را خرج کند و از بروز این واقعه از شادی در پوست نمیگنجد جمهوری اسهالی میبایست به عنوان مسبب این واقعه محکوم میشد و نه اسرائیل من با قاطعیت عرض میکنم که آرزوی جمهوری اسهالی این بود که در این درگیری نه هفت یا هشت تن بلکه صدها نفر کشته میشدند تا آنها بهتر میتوانستند از آن بهره برداری تبلیغاتی کنند و برای بوجود آوردن چنین تنشهائی سالهاست که مشغول برنامه ریزی هستند.این دوستان بیانیه صادر کن فراموش کردنند که میلیونها و بلکه میلیاردها پول ملت ایران صرف همین امور میشه.
موفق باشید
۲۶٨۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣٨۹       

    از : عبدالعظیم پویا

عنوان : تنیدیه صددرصد نوشتار جناب مبشری
جناب مبشری بسیار عزیز و محترم نوشتار حضرتعالی صددرصد منطبق با واقعیان عینی و عملی است. بدیهیست که فانتزی بافان آنرا بر نمیتابند و کورکورانه حامی اعرابند و ایران را نیز برنمیتابند. فرآورده این کسان اکنون در ایران قابل لمس است. تا زمانی که ایرانی اینچنین در تشتت روحی و اتوپی فکر و عمل میکند ساختن ایرانی آزاد و آباد غیرممکن است. با تشکر از شما عزیز گرامی.
۲۶٨۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست