سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در نقد یک بیانیه شتابزده


سهراب مبشری


• از برخی امضاکنندگان بیانیه، هشیاری سیاسی بیشتری انتظار می رفت. ایکاش آنها توجه می کردند که مانورهای اخیر دولت اردوغان در نزدیکی به حکومت ایران و اعمال سازمانهای نزدیک به آن مانند عاملان راه اندازی کاروان به اصطلاح «امدادی»، همه برای تحکیم قدرت اسلامیستهای حاکم بر ترکیه طراحی شده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٣ خرداد ۱٣٨۹ -  ٣ ژوئن ۲۰۱۰


رویداد دوشنبه ۱۰ خرداد در آبهای مدیترانه، که در جریان آن طبق آخرین گزارشها ۹ شهروند ترکیه کشته شده اند، بدون تردید حادثه ای اسف انگیز بود که نباید اتفاق می افتاد. هیچ انسانی مستحق کشته شدن به دست دیگران نیست.
همان گونه که در موارد مشابه پیش از این نیز چنین بوده است، بدون شک در اسرائیل تحقیقاتی در مورد این حادثه انجام خواهد گرفت تا میزان مسئولیت مقامات نظامی و سیاسی این کشور در این حادثه که اطمه سیاسی آن بیش از همه متوجه خود اسرائیل شده است روشن شود.
کاملاً قابل انتظار بود که مخالفان موجودیت دولت اسرائیل و حتی کسانی که به ظاهر، حق حیات اسرائیل را می پذیرند اما در عمل همان مواضع مخالفان حق موجودیت اسرائیل را دارند، پس از حادثه ۱۰ خرداد، بار دیگر بر طبل دشمنی با اسرائیل و اسرائیلی ها بکوبند.
اما آنچه مایه شگفتی است، امضای شماری از دوستان و هموطنان ایرانی زیر متنی شتابزده، عصبی و به دور از انصاف در محکومیت یکجانبه اسرائیل است، دوستان و هموطنانی که برخی از آنها تا کنون در شمار دشمنان آشتی ناپذیر اسرائیل و یهودیان نبوده اند.
متن نامبرده، تحت عنوان «محکومیت جنایت ارتش اسرائیل و حمایت از جنبش رهایی بخش مردم فلسطین و ایران» در رسانه ها و از جمله «اخبار روز» انتشار یافته است. موارد انتقاد من به بیانیه مزبور، از این قرار است:
۱ – این بیانیه، بدون اینکه امضاکنندگان آن در این فرصت کوتاه توانسته باشند اطلاعات کامل درباره حادثه مدیترانه کسب کنند، مسئولیت این حادثه را به طور یکجانبه متوجه اسرائیل می داند و حتی جای کوچکترین پرسشی در این مورد نمی گذارد که در این ماجرا لااقل بخشی از مسئولیت، متوجه اسلامیستهای سازمانده اعزام کاروان کشتی ها به منطقه ای جنگی بوده است یا نه.
۲ – بیانیه از کشتی های امدادی سخن می گوید. در جهان و از جمله در خاورمیانه، ده ها سال است که سازمانهای امدادگر فعالیت می کنند، اما کمتر اتفاق می افتد که فعالین چنین سازمانهایی درگیر حوادث خشونت آمیز شوند. آنچه امضاکنندگان بیانیه ناگفته گذاشته اند این است که طبق اظهارات خود سازمانگران کاروان کشتی ها، اهداف این کاروان صرفاً «امدادی» نبود و این عملیات، یک هدف مشخص سیاسی داشت: تحمیل یک شکست سیاسی و نظامی به اسرائیل. اگر سازمانگران کاروان، صرفاً مقاصد امدادگرانه داشتند، می توانستند از راه های دیگری برای رساندن کمکهای انسانی به غزه استفاده کنند. هم اسرائیل و هم مصر تا کنون بارها اجازه حمل کالا به غزه را داده اند.
٣ – در بیانیه، اسرائیلی ها «اشغالگران سرزمینهای فلسطینی» نامیده شده اند. آیا منظور همه امضاکنندگان بیانیه از «سرزمینهای اشغال شده» یکی است؟ منظور آنها، کل خاک اسرائیل است یا آن بخش از کرانه غربی رود اردن که هنوز نیروهای مسلح اسرائیل در آن حضور دارد؟ در حالت اول، یعنی اگر امضاکنندگان، کل سرزمین اسرائیل را «فلسطین» می نامند، پس تفاوت مواضع آنها با امثال حماس و جمهوری اسلامی چیست؟ در حالت دوم، آیا نسخه امضاکنندگان برای صلح خاورمیانه این است که اسرائیل، یهودیان ساکن کرانه غربی رودن اردن را به امان خدا رها کند تا «اشغالگر» نامیده نشود؟ یا باید به زور آنها را از خانه هایشان بیرون راند، بدون آنکه همه اعراب و فلسطینی ها حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسند و صلحی پایدار برقرار شود؟
۴ – بیانیه از «سرشت ستیزه گر» اسرائیل سخن می گوید. سرشت چه کسانی ستیزه گر است؟ اسرائیل با صدها هزار شهروند عرب خود که هرگز حاضر به زندگی در کشورهای همسایه اسرائیل نیستند یا دولتهای مخالف موجودیت اسرائیل و دست پروردگان فلسطینی آنها؟
۵ – بیانیه، مدعی همراهی «جنبش سبز مردم ایران» با مواضع خود است. این ادعا را چگونه می توان پذیرفت وقتی برخی از شعارهای مردم در تظاهرات سال گذشته در ایران، در اعتراض به حمایت حکومت ایران از امثال حزب الله لبنان و حماس بود؟ امضاکنندگان، چگونه مواضع خود را که حداکثر، مورد پذیرش بخشی از مردم ایران است و به شدت مورد اختلاف است، مواضع «جنبش سبز» می نامند؟ آیا این خدمت به جنبش سبز است که در آن به اختلاف بر سر مسائلی که ربطی به ایران ندارد دامن زده شود؟
۶ – بیانیه، دولت اسرائیل را «نظام ستم پیشه» می نامد، نظامی که اقداماتش به صراحت در ردیف اعمال حکومت ایران قلمداد شده است. چگونه می توان دولت اسرائیل را که از بدو تأسیس، علیرغم هجوم مکرر همسایگانش به قصد نابودی این کشور، تنها نمونه دمکراسی و حکومت قانون در خاورمیانه است، با حکومت ایران مقایسه کرد که تا کنون ده ها هزار شهروند ایرانی را اعدام کرده است؟
از برخی امضاکنندگان بیانیه، هشیاری سیاسی بیشتری انتظار می رفت. ایکاش آنها توجه می کردند که مانورهای اخیر دولت اردوغان در نزدیکی به حکومت ایران و اعمال سازمانهای نزدیک به آن مانند عاملان راه اندازی کاروان به اصطلاح «امدادی»، همه برای تحکیم قدرت اسلامیستهای حاکم بر ترکیه طراحی شده اند. ایکاش دوستان و هموطنان گرامی امضاکننده بیانیه و نیر سرنشینان کشتی های عازم غزه، به دام رهبران بی وجدان اسلامیست نمی افتادند، رهبرانی که برای پیشبرد مقاصد شوم خود هر از چندی باید شماری «شهید» دست و پا کنند. ایکاش کسانی که برخی از آنها را به عنوان مدافعان ثابت قدم صلح و دوستی ملتها می شناسیم، این گونه در بوق نفرت نمی دمیدند.
و ایکاش مقامات اسرائیلی نیز به جای یاری رساندن ناخواسته به بنیادگرایان، هر آنچه در توان داشتند انجام می دادند تا دکان شهیدسازی اسلامیستها تخته شود.

سهراب مبشری
۱٣ خرداد ۱٣٨۹


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲٨)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست