از : شهرکردی
عنوان : مردم از لمپنها بیزارند
آقای فرهاد مینوی یا هر چه که اسمت هست. بنده هرگز و هرگز از هیچ نوع دیکتاتوری حمایت نکرده ام و نخواهم کرد. دیکتاتوری از هر نوعش محکوم است چه سلطانی، چه آخوندی و اسلامی، چه نظامی، و چه کمونیستی و یا احیانا مصدقی. حرف بنده در هماهنگی با مسائل مطرحه در این بحث این است که نه فقط شاه الله و حزب الله بلکه تمامی جریانات سیاسی موجود در ایران در دوران انقلاب اسلامی تمامیت خواه بوده اند. این وظیفه همه ایرانیهاست که از فرو رفتن به دام یک تمامیت خواهی دیگر پرهیز کنند و تسلیم لمپنهایی چون جنابعالی که جز شلوغکاری چیزی بلد نیستند نشوند!
۱۹٣٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : فرهاد مینوی
عنوان : مردم از هفت رنگها بیزارند !
شهرکردی هم مسخره شو در آورده ! ول کن بابا ! تو چقدر از خود راضی هستی ! ببین آقای علی فیاض چی نوشته همین بالا
تو اخبار روز :
آنها که امروز کشته می شوند، توده های "عادی" مردم، فرزندان، دانشجویان، جوانان و حتی میان سالان و پیران این قوم اند. و این بدین معنی است که سردمداران رژیم نیز همچون محمدرضا پهلوی – خوشبختانه – به دام افتاده اند. به دام ملت! هر ابلهی می تواند تصور کند که با توده های انبوه مردم شاخ به شاخ شدن، یعنی غزل خداحافظی را خواندن!
حالا بشین صغرا کبرا کن ! دیکتاتوری قابل قبول نبست ! حالا تو بگو نه، این گروهها بودند که اینطور بودند یا آنطور بودند.
شهامت هم خوب چیزیه ! مردم از هفت رنگها بیزارند !
۱۹٣٨۶ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : شهرکردی
عنوان : نبردی سخت
آقای فرامرز خا جیان، این شما هستید که دارید علنا هم دروغ میگویید و هم توهین میکنید. در اصل شما به مردم افغانستان توهین مینمایید. حامد کرزای منتخب مردم افغانستان است. نهادهای جهانی بر انتخابات افغانستان نظاره داشتند و موارد تخلف را نیز هم به دولتمردان افغانستان و هم به جامعه جهانی توضیح دادند. دولت افغانستان نیز به این گزارش توجه کرد و انتخابات را بین دو طرف اصلی شرکت کننده تجدید نمود که البته نفر دوم از شرکت در انتخابات سر باز زد. امروز بنابر گزارشات و شواهد موجود، دولت افغانستان هم مورد تایید اکثریت افغانیان است و هم به عنوان یک دولت مردمی مورد تایید جامعه جهانی. صد البته که اشکالاتی نیز در کار این دولت وجود دارد که باید حل شود. من در بین آشنایان افغان خود شاهد هستم که همگی آنها، با وجود داشتن بعضی انتقادات، از هواداران رییس جمهور منتخب خود هستند. حال اگر شما و دیگر رفقا مدرکی بر ضد کرزای دارید آنرا در یک دادگاه عادله نشان دهید تا او محکوم شود. والا تعصبات عقیدتی خود را با واقعیات قاطی نکنید.
با وجود یک جو دموکراتیک نسبی در یک کشور، شهروندان آن کشور نیازی به خارجیهایی چون بنده و جنابعالی ندارند که برایشان نسخه پیچی کنیم. ما اگر خیلی زرنگ هستیم گلیم خود را از آب بکشیم.
ما ایرانیان امروز در نبردی سخت برای آزاد کردن کشورمان هستیم. ضمن قبول پلورالیزم، نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که هر یک از جریانات سیاسی باید جوابگوی خرابکاریهای گذشته خود باشند و نمیتوان این صداها را به بهانه اتحاد خفه کرد ویا واقعیات گذشته را، با دروغهای افرادی که برای توجیه خطاکاریهای خودشان و جریان فکریشان هر کاری میکنند، وارونه جلوه داد.
۱۹٣٨۵ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : فرامرز خا جیان
عنوان : مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر !
امروز در باره ی کرزای و برادرش و باند آنها با آن انتخابات تائید شده ی احمدی نژاد صدای مقامات آمریکا هم در آمده ست !
بنظر میرسد مستر شهرکردی، اطلاعات دست اول خود را از «ما بهتران» دریافت می کند که به همه علنا توهین می کند و از رهبران باند های قاچاق تریاک و هروئین در کشور همسایه دفاع می کند.
تو روز روشن از ارتجاع شکست خورده دفاع کردن خیلی حرفه !
۱۹٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : شهرکردی
عنوان : از موضوع بحث منحرف نشویم.
آقای مانی فرزانه، به نظر میآید که شما در توجه به عرایض بنده کمی کم توجه هستید. بحث من پیرامون ادعایی است که از جانب فردی در مورد موضع گیری روانشاد دکتر صدیقی در رابطه با انقلاب و دولت مرحوم بختیار مطرح شد. جنابعالی هم مطلبی را در مورد ادعای پرویز ورجاوند، در رابطه با موضع گیری مرحوم صدیقی در مورد بختیار، بیان داشتید که همانطور که عرض کردم با اظهارات صریح روانشاد دکتر صدیقی در تضاد است. این مصاحبه در روزنامه اطلاعات دیماه ۵۷ موجود است و نمیشود منکر آن شد.
در مورد شاه و خامنه ای و کودتای ۲۸ مرداد و غیره نیز شما مطالبی را بیان داشتید که نظرتان محترم است ولی ربطی به ادعای بی اساس مطرح شده از جانب شما (در نقل قول از ورجاوند) ندارد. من بابت اظهاراتم در مورد ورجاوند و جبهه ملی ازکسی معذرت نمیخواهم. من به سهم خود به اندازه کافی با این تشکیلات آشنایی دارم و اوضاع فعلی دلیلی برای سرپوش گذاردن بر عملکرد این تشکیلات نیست.
در مورد کرزای و مالکی به شما توصیه میکنم که کاسه داغتر از آش نشوید. این افراد منتخب ملتهایشان هستند و من و شمای خارجی نمیتوانیم وکیل و وصی این مردم باشیم و برایشان نسخه پیچی کنیم. من تصور میکنم مشکل شما به عنوان یک چپگرا روابط صمیمانه دول افغانستان و عراق با آمریکا و دنیای غرب است. والا اگر آنها نیز همچون کاسترو و شاوز شعارهای ضدامریکایی سر میدادنند مورد حمایت شما و دیگر رفقا بودند.
۱۹٣٨۱ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : مانی فرزانه مانی فرزانه
عنوان : خامنه ای همان راهی میرود که شاه رفت
آقای شهرکردی شما را نمی شناسم ولی واژه های شما با ادعای شما در تضاد ست در باره ی زنده یاد ورجاوند می نویسید :«... بویژه که او از سردمداران جبهه ملی بود و طبیعی است که بخواهد خرابکاریهای سازمان خود را در نوشته هایش توجیه کند...»
اگر بنا باشد « هر کس » با سازمانهای «رقیب» سیاسی خود چنین برخورد نماید ما راه به جائی نخواهیم برد.
در این جا قصد دفاع از جبهه ی ملی و هیچ جریان دیگری در سالهای ۵۶ و ۵۷ ندارم ولی اگر بناباشد
به بازیگران صحنه ی سیاسی قبل از انقلاب امتیاز منفی بخاطر خرابکاری آنها بدهیم رژیم شاه و کارگزارانش بخاطر دردست گرفتن مسئولیتهای «خود خواسته » بعداز کوتای ۲۸ مرداد و اجرای سیاستهای نابخردانه ایران بر باد ده در صدر خرابکاران آن ربع قرن قرار خواهد گرفت.
مقامهای بعدی «خرابکاری»را نیروهای خارج از حکومت بفراخور بین خود تقسیم خواهند کرد .
خواهشمند ست چشمان خود را باز کنیم . در آستانه ی سال ۲۰۱۰ هسیتم .
خامنه ای همان راهی میرود که شاه رفت منتهی دیگر نمی تواند بگوید آمریکا او را وادار کرد .
در جماران باید اتفاقی بیفتد تا تاریخ و فاجعه تکرار نشود . دو راه بیشتر نیست :
- پلورالیزیم و تحمل تمام نیروها با احترام متقابل ( قابل توجه آقای شهر کردی !)
- بحران دیگری و کرزای و چلبی و مالکی و اتفاقات غیر قابل پیش بینی
۱۹٣۷۹ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : شهرکردی
عنوان : واقعیت یک رو بیشتر ندارد
آقای یاسوجی و یا bakhtyary و یا هر چه که اسمت هست. شما کاری جز به بیراهه بردن بحث نداری. بحث بر سر اینکه چرا انقلاب کردیم و یا مجاهدین چه کاره بودند و یا نبودند نیست. بحث بر سر واقعیتی است که اتفاق افتاده و جنابعالی سعی در وارونه جلوه دادن آن دارید.
بنده خدمت شما و آن آقای فرزانه عرض میکنم که مرحوم صدیقی از هواداران بختیار و از مخالفان انقلاب بود. نقل قول کردن از قول این و آن کار راحتی است. هر کس میتواند برای خود تعبیری داشته باشد. اینکه آقای ورجاوند چه میگوید برای من خیلی مهم نیست. بویژه که او از سردمداران جبهه ملی بود و طبیعی است که بخواهد خرابکاریهای سازمان خود را در نوشته هایش توجیه کند.
خدا بیامرز دکتر صدیقی در اطلاعات پنجشنبه بیست و هشتم دیماه ۱۳۵۷ برابر هجدهم ژانویه ۱۹۷۹ میلادی مصاحبه داشت که در آن به صراحت از بختیار حمایت کرد. او میگوید : «دکتر بختیار آنگونه که من میشناسم، دارای دو ویژگی عمده است که شخصیت او را از بسیاری رهبران ملی ممتاز میکند. بختیار دارای آنچنان شجاعتی است که در این شرایط که همه به فکر قهرمان شدن و کسب وجاهتند پا به میدان میگذارد.»
وی در ادامه گفت: «ویژگی دوم او عشق و علاقهای است که به میهن دارد. علاقه او به استقلال ایران مسألهای است که در طول سالیان دراز هرگز دچار تزلزل نشده است. و فکر میکنم در این برهه از تاریخ این پیروزی ملت است که آدمی مثل دکتر بختیار مأمور تشکیل کابینه میشود.»
وی افزود: «بختیار این شهامت را داشته که به میدان بیاید و وظیفه ما و همه رهبران ملی کمک به اوست. باید مملکت را نجات داد. صحبت سر شخص دکتر بختیار، جبهه ملی، یا بنده و شما و حتا اعلیحضرت شاه نیست، بلکه بحث بر سر مملکتی است که وظیفه حفظ و صیانتش به عهده ماست.»
ایشان در پایان گفت: «شاید خیلیها در حال حاضر خود را با آنچه ظاهر است تطبیق میدهند اما باید درون مسایل را نیز ارزیابی کرد. من معتقدم کار خوب خیلی زود معلوم میشود. من مطمئنم مردم وطنپرست کشور ما، او را درک میکنند و به حمایتش برمیخیزند.»
من فکر میکنم که گفته خود مرحوم صدیقی در مورد نظراتش از گفته هر فرد دیگری معتبرتر است. اگر دکتر صدیقی به زعم آقای ورجاوند مکدر شده پس چرا باید چنین صریح از بختیار حمایت کند؟
دوباره میگویم دوستان هر چه که دوست دارند میتوانند نظریه پردازی کنند ولی واقعیت یک رو بیشتر ندارد.
۱۹٣۷٣ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : نیاز
عنوان : بررسی زوایای تاریک تاریخ مهم است اما الویتها چیستند
مانی فرزانه نکته تاریخی جالبی بود. لطفا نام کتاب و نویسنده را دوباره ذکر کنید. دوستان فعلا این بحث چوب زدن به گذشته را باید امروز به عقب بیندازیم چرا که ایران الان جلوی سوالهای دیگری قرار دارد که باید به آن پاسخ داد. دوستان هر قضاوتی که راجع به رژیم شاه داشته باشیم مشکلات فوری امروز ما را حل نمیکند. باید فعلا همه نیروهایی که دم از دموکراسی میزنند اگر واقعا دلشان برای ایران و ایرانی میتپد مبارزه انتخاباتی را به آینده موکول کنند، دست به دست هم بدهند تا با اتحاد سر حداقل های خود از این فرصتی که بعد از سی و یک سال به ما رو کرده است حداکثر استفاده را بکنیم. چرا یک مخالف و یک موافق رژیم شاه که امروز هردو خواهان دموکراسی به شکل غربی و تبدیل پارلمان به کانون اصلی قدرت هستند (با شاه الهی ها و چپ الهی ها و حزب الهی ها کاری ندارم) و هردو دشمن و قربانی این رژیم قرون وسطایی هستند نباید مثل تمام ملل متمدن دست به دست هم بدهند . گروههایی که امروز پا را از گلیم "خودی ها" یشان بیرون نمیگذارند در امتحان دموکراسی رفوزه اند و به ادعای دموکراسی خواهی آنان دیگر نباید هیچ اعتمادی کرد.
۱۹٣۷۲ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : مانی فرزانه
عنوان : صبور باشیم
جناب شهرکردی و وبختیاری روایت های زیادی در باره شخصیت های سیاسی سال ۵۷ نقل میشود. بهتر ست کمی مهربان تر باشیم من پیشنهاد میکنم به نوشته ها ی معتبر مراجعه کنیم بهتر از نقل قول های غیر مستند ست.
شادروان ورجامند کتایبی در باره زنده یاد دکتر صدیقی نوشته ست که در آن موضوع شاه وصدیقی را دقیقتر نوشته ست .وقتی دکتر صدیقی به آخرین ملاقاتش نزد شاه میرود.شرائط بسیار حساس حکومت نظامی بود و چشم انداز روشنی وجود نداشت. در میان جلسه مزبور گویا از نیویورک به شهبانو تلفن زده میشود و ایشان به اطاق مجاور میرود و با رنگ گریده برمیگردد و اطلاع میدهد که در آمریکا اعلام شده که دکتر بختیار نخست وزیر میشود. این حادثه دکتر صدیقی را بسیار مکدر نمود و آزرده از جلسه خارج شده. به نظر ایشان تصمیمات در جای دیگری گرفته شده بود و چنین مذاکراتی بی معنی بود.
خوشبختانه خانم فرح پهلوی در دسترس هستند و شاید بتوانند در باره ی کم وکیف آن حادثه بیشتر روشنگری کنند.
به نظر من اراده ای وجود دارد که نمی گذارد کنش ها و واکنش های آن سال سرنوشت ساز تدقیق شود.
فکر می کنم غرب ، شاه و مقامات وقت همزمان و موازی چندین پروژه برای حل مشکلات در دست داشتند و در بعضی موارد از هم پنهان میکردند.نبود آئین دموکراسی بیداد میکرد. !
ـ گرایشی افراد وشخصیت های خوش نام ملی و معتدل تماس میگرفتند
ـ گرایشی با نیروهای مذهبی تماس داشت
بلائی که بر سر مردم آمد توفق گرایش دوم بود
سئوال اینجاست چرا ضوابط یا نیروئی وجود نداشت ،که دربرابر گرایش دوم ،که شاه در کتاب آخرش، از رفت و آمدهای مقامات سیاسی و نظامی آمریکا ذکر کرده ست ایستادگی کند.
تا اجماعی از مسئولان حکومت شاه و نیروهای ملی و مذهبی صورت گیرد ؟ شاه بشدت از تماس این مقامات غربی با روحانیون و جناح بازرگان مکدر بود.که خودسرانه انجام میگرفت.
در این زمینه ها روشنگری نشده ست.
۱۹٣۶٨ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : یاسوجی
عنوان : وقتی مسیله دموکراسی و مشروعیت نبود چه مرضی داشتید با شاه مدرن جنگیدید تا اسیر ملا شوید
عجب استدلالی کردی شهر کردی !
خوب اگر با شاه هم مبارزه نمی کردیم باز هم دچار این دیوانگان نمی شدیم۰ نیازی به بختیار که اصرار داشت شاه برود و صدیقی که بقول شما می خواست شاه را حفظ ! کند و فدایی ها و مجاهدین که با ارتیست بازی می خواستند دیکتاتوری پرولتاریا راه بندازن و توده ایهای روسی نداشتیم
وقتی مسیله دموکراسی و مشروعیت نبود چه مرضی داشتید با شاه مدرن جنگیدید تا اسیر ملا شوید
۱۹٣۶۴ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|