یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

روایتی دیگر از یک سیاست نادرست! - همایون فرزاد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : روزبه زریننعل

عنوان : شب بخیر رفیق!
رحمت خان آسوده بخواب که قربانیان رژیم مورد حمایت سازمان اکثریت نیز در گورستانهای ایران آسوده خوابیده اند!
خرجی که برای رهبران اکثریت نداشت !
جانهای شیفته ای از جمله انوش لطفی جان باختند تا اینها با رژیم بازاریان دین دار به معامله بپردازند و در مواردی برای آوردن فرزند یکی از رهبران خود با نمایندگان شیطان نیز ملاقات کنند! شب بخیر رفیق!!!
٣۰۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : رحمت ...

عنوان : خداحافظ
روزبه عزیز ، اگر تصمیم داشتی که با پرت و پلاگویی روی مرا کم کنی، بهت مژده می دهم که موفق شدی. شب به خیر!
٣۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : روزبه زریننعل

عنوان : دفاعیات یک غیر اکثریتی از سازمان اکثریت!
"من اصلا فدایی نیستم!"

به قول یک ضرب المثل آمریکا اگر یک مرغ مانند مرغابی راه برود و مانند مرغابی صدا کند به احتمال زیاد مرغابی می باشد! حال رحمت خان ادعا می کند که "فدایی" نیست. من که نگفتم جنابعالی "فدایی" هستی. من گفتم اکثریتی هستی زیرا از اکثریت جانانه دفاع می کنی بنابراین حتما باید اکثریتی باشی که اینطور پیراهن خود را برای آنها داری پاره می کنی!
در رابطه به روضه خوانی جنابعالی در مودر بقیه گروه های چپ نیز "دم افطاری" شما خودت را با این حرفها ناراحت نکن و زبان خودت را با ذکر مصیبت خسته نکن که صوابی در آن در این ماه زجر و شکنجه برای ایرانیان وجود ندارد.
٣۰۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : روزبه زریننعل

عنوان : نه برادرت هستم و نه رفیقت!
"آقای زرین نعل! کجا ؟ برادر با این عجله و چهارنعل! ایست! برای چیست این همه خشم و کینه؟ شما اگر وابسته به نحله فدایی هستید باید شاخه ها و انشعابات و گوشه و کنار این جریان را بشناسید. چپ ترین آن ها که در ۴ بهمن معروف در کردستان عراق همدیگر را کشتند، بعد ها هم مثل برف تموز آب شدند رفتند پی کارشان! اگر خط سه اید که قربان آن اطلاعیه پیکار معروفتان به مناسبت مرگ آیت الله طالقانی که: "آیت الله طالقانی دار فانی را وداع گفت"!!!! اگر مجاهدید که رحم الله من یقرع الفاتحه مع الصلوه! با صدام و آمریکا چه کنند، جواب مردم را چه بدهند؟؟"

اول از همه باید به اطلاعت برسانم که همانطور که خوب می دانی من برادرت نیستم و مطمنا رفیقت نیز نیستم. فکر نمی کنم که بتوانم با شخصی که افکاری نظیر شما دارد دوستی چه برسد رفاقت داشته باشم. در رابطه با بازجوئی سیاسی که به کدام جریان علاقه مندی دارم نیز نوشته هایم گویا هستند و نیازی نمی بینم که شناسنامه خود را برای مهر زدن جنابعالی مانند رژیم سابقا مجبوبتان تقدیم کنم که خدای ناکرده من را از این سایت اکثریتی پاکسازی نکنید!
به نظر می رسد اکثریتی ها همه از سیاست به کارشناسی روانشناسی رسیده اند که سریع به تشخیص حالت روحی نظر دهندگان می پردازند!

"این اکثریت به ضرس قاطع بزرگترین و محبوب ترین جریان چپ ایران بوده و هنوز با وجود تمام اشتباهاتش، هنوز هم هست! برای همین است که شما اینجا اینقدر هیجان زده و عصبی و پر جوش و خروش می شوید."

هه هه هه! انشالله که خیر است! به قول معروف طرف را تو ده راه نمی دادند سراغ کدخدا را می گرفت! اگر می گفتی اکثریت چپه شد بیشتر درست بود تا این غیب گوئی های خارق العاده!


"اگر می خواهید این جریان را نقد کنید، بسم الله! اما این طور که شما برخورد می کنید، دیگران را از خنده بی حال می کنید و خودتان هم اذیت می شوید. نه والله!
این جا هم که می شود با هر اسمی و بی هر مسئولیتی هر چیزی نوشت!
پس، جو را تیره نکن تا از هم چیزی یاد بگیریم، قربون شکلت!"

خوب شد تشریف آوردید و اجازه دادید؟ مرد حسابی حالت خوبه؟ این اراجیف یعنی چه؟ مگر کارت شناسائی تو را دم در چک کردند که حالا صحبت از اسم و مسولیت می زنی؟ مطمن باش که هرگز احتیاجی به تائیدیه گرفتن از تو نخواهد بود!
این بسم الله گفتن ها را هم برای ملاقات با "برادران" نگه دار که بیشتر بدرت خواهد خورد حاج آقا!
٣۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷       

    از : پیران سامان

عنوان : زرین نعل!!
آقای زرین نعل! کجا ؟ برادر با این عجله و چهارنعل! ایست! برای چیست این همه خشم و کینه؟ شما اگر وابسته به نحله فدایی هستید باید شاخه ها و انشعابات و گوشه و کنار این جریان را بشناسید. چپ ترین آن ها که در ۴ بهمن معروف در کردستان عراق همدیگر را کشتند، بعد ها هم مثل برف تموز آب شدند رفتند پی کارشان! اگر خط سه اید که قربان آن اطلاعیه پیکار معروفتان به مناسبت مرگ آیت الله طالقانی که: "آیت الله طالقانی دار فانی را وداع گفت"!!!! اگر مجاهدید که رحم الله من یقرع الفاتحه مع الصلوه! با صدام و آمریکا چه کنند، جواب مردم را چه بدهند؟؟
این اکثریت به ضرس قاطع بزرگترین و محبوب ترین جریان چپ ایران بوده و هنوز با وجود تمام اشتباهاتش، هنوز هم هست! برای همین است که شما اینجا اینقدر هیجان زده و عصبی و پر جوش و خروش می شوید.
اگر می خواهید این جریان را نقد کنید، بسم الله! اما این طور که شما برخورد می کنید، دیگران را از خنده بی حال می کنید و خودتان هم اذیت می شوید. نه والله!
این جا هم که می شود با هر اسمی و بی هر مسئولیتی هر چیزی نوشت!
پس، جو را تیره نکن تا از هم چیزی یاد بگیریم، قربون شکلت!
٣۰۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷       

    از : رحمت ...

عنوان : من اصلا فدایی نیستم!
روزبه عزیز، این دم افطاری، مرا به عضویت اکثریت درآوردی، دمت گرم! همین الان برایت دعا می کنم که یک روزی فرق حقیقت گویی را با "عقده گشایی" بفهمی. می بینی ؛ هنوز داری با مارک "اکثریتی" یک مدعی را سرجایش می نشانی! ولی حاضر نشدی حتی بدون دلیل و مدرک هم که شده ، بگویی که نزد مردم و تاریخ ایران، پرونده سایر گروه های چپ، سفیدتر از فداییان اکثریت است. اگر همین یک جمله را با تعقل و صداقت به زبان بیاوری، من جوابم را از تو گرفته ام و نیاز به مارک زدن نیست. با کنایه می گویی که کارنامه هایمان را برای نمره دادن بفرستیم به وزارت اطلاعات، چرا به این حد از بلوغ سیاسی نرسیده ایم که خودمان گروه ها را ارزیابی کنیم و نمره بدهیم؟ بیا به جای مارک زدن، به این فکر کنیم که با چه ملاک هایی خوب است کارنامه گروه ها را ارزبایی کنیم؟ از سابقه دو سه ساله اول انقلاب، از تعداد عملیات مسلحانه، از تعداد اطلاعیه های صادره در این سی ساله، از تعداد نشریات و سایت ها و مقاله های نوشته شده، از تعداد جلسات در خارجه، از آکسیون های سیاسی علیه رژیم، از انسجام تشکیلاتی، از مواضع سیاسی شفاف در مراحل مختلف سیاسی، از عکس های رنگی ۵۰ - ۶۰ عضو دفتر سیاسی که هر کدام توی سایت هایمان زده ایم، از تعداد افراد به ایران رفته ، از رفتن کادرها دنبال پول درآورن در خارجه....من که با عجله این چند تا به خاطرم رسید، تو هم چندتا به این ها اضافه کن و یا چند تا یش را خط بزن تا با هم بررسی کنیم و هرکدام نتیجه کارمان را منتشر نماییم. اولین فایده این بررسی منصفانه این است که چه بسا از این پس تاکتیک پرده پوشی خطاهایمان از طریق "شمر" سازی دیگران و ناسزاگویی به آن ها، به کناری گذاشته شود. ربنا آتنا...
٣۰۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷       

    از : روزبه زریننعل

عنوان : رو که نیست
در ادامه واکنش های پرمدعایانه اینبار رحمت خان ادعا کرده اند که:
"از همین عتاب و خطاب های بی منطق می شود فهمید که چقدر شما ها شیدا و معتاد پیشداوری ها و شعار های قدیمی بوده و به همین میزان نیز با حقیقت فاصله دارید."

از همین نوشته معلوم می شود که رحمت خان یک روانشناس با تجربه می باشند که بیماری علاقه مندی من به "شعارهای قدیمی" را به سرعت تشخیص داده اند و به بیگانگی من با حقیقت انگشت گذاشته اند!
اما من فکر می کنم ایشان شاید هم مانند بقیه دوستان اکثریتی تحصیلات چندانی نداشته باشند اما این دلیل نبوده و نخواهد بود که خود را صاحب نظر ندانند!

در ادامه ارشادهای ظفرمند ایشان باز یک اظهار نظر شگفت انگیز می کنند که:
"محض اطلاع، در میان گروه های مارکسیست با سابقه، فداییان اکثریت گسترده ترین و پرجمعیت ترین آن ها هستند که به نحوی تشکیلات خود را هم حفظ کرده اند. یک علت اش هم این است که به جای رویکرد "گاپیلونی"با تضاد های داخلی، تلورانسی ، روابط مدرن و تحمل دموکراتیک فراکسیون درونی را به تجربه گذاشته اند."!

بهتر بود که من لغت نامه سیاسی خود را همراه می آوردم که از این لغت پراکنی ایشان استفاده ای می کردم! ادعاهای مضحکی از این قبیل بیشتر شبیه همان شعارهای قدیمی می باشند که خود ایشان با چوب آن دیگران را می زند!
متاسفانه اکثریتی ها بعد از زندگی در آلمان و تعدادی دیگر از کشورهای اروپائی این توهم در ذهنشان بوجود آمده است که گویا اکنون دمکرات هستند و "دمکراتیک" رفتار می کنند که خود نشان از آن دارد که هنوز هیچ یاد نگرفته اند!
شاید ایشان واقعا اعتقاد دارند که با حلوا حلوا گفتن دهان خود را شیرین می کند!

"در رویکرد دموکراتیک شان همین بس که اجازه می دهند شما از تریبون خودشان به آن ها ناسزا بگویی و حتی بزرگداشت شهدایشان را تخطئه کنی."

انگار ایشان نوشته من را خوب نخواند که باز یک ادعای مضحک دیگر می کنند! بهتر بود یک تماسی با دوستان اکثریتی مسول همین به اصطلاح تریبون خودشان می کردند تا یک آماری از تعداد نظراتی که به مزاقشان خوش نمی آید و حذف می کنند به دست می آوردند. تازه مگر از این گونه به اصطلاح تریبون ها کم است که حالا این برای جنابعالی یک افتخار کذائی دیگر شده است که به محرومین اجازه اظهار نظر ملایم انتقادی می دهید؟! اما در مورد "شهدایشان" که ادعا می کنی به آنها ناسزا گوئی شده چه ناسزای بزرگتر از آن که رژیمی را که اکثریت حمایت می کرد باعث "شهید" شدن شان شد! از این تناقص بزرگتر وجود دارد جناب روانشناس گذائی؟!

" خیلی دلم می خواهد سایر گروه های چپی که در خارجه برای پرولتاریا تخم دوزرده می کنند، جربزه کامنت گزاری واقعی و بی سانسور توی سایت شان را داشته باشند. هر چند که تنظیف شبانروزی سلاح و سازماندهی اعتصابات گسترده کارگری در سراسر کشور، وقت یک چنین کارهای لوکسی را به آن ها نمی دهد!"

کمر غول شکستید زیرا که چند تای کامنت را با روی سرختان تحمل می کنید! مطمنا تنها دوستان اکثریتی که مشغول بیزینس هستند دیگر نه وقت سازماندهی اعتصابات کارگری را دارند و خدای ناکرده فکر سلاح و غیره! شاید بهتر باشد بقیه اپوزیسیونی که به قول جنابعالی ناچیزتر از اسکلت اکثریت هستند در دادگاههای اروپائی را بشود محاکمه کرد و هم دل ملایان را شاد کرد و هم اکثریتی ها را "میلیاردر" کرد! خجالت که نمی کشید!
٣۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷       

    از : روزبه زریننعل

عنوان : واکنش غم انگیز یک اکثریتی
رحمت خان اکثریتی باز طبق مشی ظفرمند وسابق اپورتونیستی و طلبکارانه بطور حیرت انگیزی اول به خود یک افتخاراتی نظیر "باهوش" بودن و صد البته حسابگری داده و فوری سرانگشتی مدعی شده است که سازمان ورشگسته سیاسی او موقعیت طلائی را از دست داده و می توانسته با تهدید و شانتاژ و رجوع به دادگاههای اروپائی که به خیال ایشان توانائی و ظرفیت عمل کردن نظیر بی دادگاههای خط امامی را دارد می توانستند به نان و آبی برسند و که می داند حتی "میلیاردر" شوند! البته ایشان در حالی که نام فدائی را یدک می کشند به یک ضد حمله اقدام کرده و تلخ مزاجی و هیستریای خود را با نسبت دادن دیگران به "آتشین" بودن و دیگر کنایه ها عقده های خود را خالی می کند! او در پایان واکنشن غم انگیز خود نمره اکثریت را کم می داند ولی نمره بقیه اپوزیسیون را صفر ارزیابی می کند! خوب البته شاید ایشان کارنامه های خود و دیگران را برای ارزیابی به ایران به وزرات خانه های مسول فرستاده اند که این چنین با قاطعیت نمره تعین می کنند اما واقعیت این است که این عقده گشائی ها تغیری در تاریخ غم انگیز سیاسی گروه سیاسی او نمی دهد و حقیقتا تغیری در نظر فعالین سیاسی و مردم آگاه نمی دهد که سازمان او را یک گروهی می دانند که خود خواسته مورد استفاده و دور انداختن ملایان حاکم شد! از این یکی فراری برای او و بقیه دوستان لیبرال او نیست!
٣۰۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷       

    از : رحمت ...

عنوان : خاکستر
روزبه عزیز؛ اگر این ها "اسکلت بی جان" هستند که الباقی خاکستر قابل ریختن توی رود گنگ می باشند. از همین عتاب و خطاب های بی منطق می شود فهمید که چقدر شما ها شیدا و معتاد پیشداوری ها و شعار های قدیمی بوده و به همین میزان نیز با حقیقت فاصله دارید. محض اطلاع، در میان گروه های مارکسیست با سابقه، فداییان اکثریت گسترده ترین و پرجمعیت ترین آن ها هستند که به نحوی تشکیلات خود را هم حفظ کرده اند. یک علت اش هم این است که به جای رویکرد "گاپیلونی"با تضاد های داخلی، تلورانسی ، روابط مدرن و تحمل دموکراتیک فراکسیون درونی را به تجربه گذاشته اند. در رویکرد دموکراتیک شان همین بس که اجازه می دهند شما از تریبون خودشان به آن ها ناسزا بگویی و حتی بزرگداشت شهدایشان را تخطئه کنی. خیلی دلم می خواهد سایر گروه های چپی که در خارجه برای پرولتاریا تخم دوزرده می کنند، جربزه کامنت گزاری واقعی و بی سانسور توی سایت شان را داشته باشند. هر چند که تنظیف شبانروزی سلاح و سازماندهی اعتصابات گسترده کارگری در سراسر کشور، وقت یک چنین کارهای لوکسی را به آن ها نمی دهد!
٣۰۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷       

    از : لیبرال

عنوان : اگر جایی برای چپ در دنیای امروزوجود داشته باشد در سوسیال دموکراسی است ۰
مشکل اکثریت نه انطور که منتقدین مارکسیست ارتدکسی و نه انگونه که نئو فاشیست های چپ می گویند در سیاست های اتخاذ شده این سازمان طی سی سال گذشته است ۰ که اگر این بود می بایستی فحاشی و تهمت زنی و برچسب زنی به این سازمان متناسبا تغییر پیدا می کرد۰
مشکل اکثریت خروج از دین افیونی مارکسیسم ارتدکسی و نئوفاشیسم چپ گراست به طورهمزمان۰
از ارتدکس توده ای رهایی یافته و هم پیاله پوتین نشده پس توسط توده ایها کوبیده می شود که از دین خارج شده.
از نئوفاشیست های چپ که گاه تا مرز همکاری با جنگ امپریالیست ها برای ایجاد یک حکومت دیکتاتوری شبه بعث پیش میروند فاصله گرفته و به دموکراسی ورای مردم به عنوان پیش شرط تشکیل یک جامعه سوسیال دموکرات متعهد است پس توسط کمونیست های امریکایی و مجاهدین و کمونیست های فاشیست طرفدار دیکتاتوری مسلح کمونیستی کوبیده می شود۰
وقتی راست وچپ به یک میزان شما را می کوبند و اتهام هر دو مشابه است پس شما درمسیر اعتدال قراردارید و اگر هم در مقاطعی اشتباه کنید شانس تصحیح انرا دارید۰
اگر جایی برای چپ در دنیای امروزوجود داشته باشد در سوسیال دموکراسی است ۰
بقیه از کیم جونگ ایل تا صدام و اسد و ۰۰۰ قدرت مانور دارند
٣۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست