عنوان : مکملی برای نظر «خرد نقاد»
تلاشگران وساعیان سایت اخبار روز آن نظر که تحت عنوان « گذر روزگار و شرایط، کار خویش را می کند» ارسال گردیده، مکملی برای نظر « خرد نقاد» بوده . البته این درک می شود انتشار ان ممکن است کاسبان پیشینه سیاسی عکس العمل هایی را نشان دهند . بهرروی باید قدردان تلاشهای روشنگرانه شما وامثال شما بود باسپاس بی کران از تلاشگران عرصه های روشنگری.
۷۰۹۶۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : خرد نقاد
گفته شده:در حوزه اندیشه چنانچه خرد نقاد حاکم باشد آنهم" خرد نقاد بی رحم" شرایط بگونه ای خواهد شد که هر تفکر شیادگونه درهمان ابتدای نقش بازی کردنش در هر جامعه ای ،با چالشِ محوکنندگی روبرو خواهد شد. بایدگفت: در اکنون جهان، اگر حاکمی مستبد نیز حاکم باشد، تکنولوژی جدید ارتباطی شرایط را چنان کرده که خرد نقاد از طرف اکثریتی از افراد جامعه خواسته یاناخواسته بکار گرفته می شود واین خرد نقاد، نقش آفرینی خویش را برمستبد خواهان و مستبد اندیشان تحمیل کرده ومی کند و شرایط را برآنان سخت می کند. واین تحمیل بگونه ای باعث ، پویایی و بالندگی مورد نیاز جامعه نیز می گردد و به سکون اندیشان وسکون خواهان درتما م حوزه ها خواهد فهماند که تجدید نظرکردن درایده های خود را باید بپذیرند و........... توجه به خرد نقادو بکارگیری آن، آنهم در رابطه باعکس العمل به واقعه ای که منجر به کشته شدن تعدادی هموطن که خویش را اسیر تفکرات تشکیلاتی بنام مجاهدین خلق کرده بودند،پی خواهیم برد: هرعکس العملی نقادگونه می تواند حامل پیامی؛آگاهی بخش و دهندهء داده های جدیدی باشد. که این آگاهی بخشی و داده های جدید هوشیاری را در حرکات بعدی تحول خواهی جامعه ایران بیشتر و بیشتر خواهد کرد .
۷۰۹۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : پیش چشمت برده ای شیشه کبود - لاجرم دنیا کبودت مینمود. مولانا
این داستان را قبلا شنیده اید که پسر بچه ای با پدر مادر در خیابان قدم میزد و از پدر" ز شهر و برج و بارو " سئوال میکرد و پدر مکرر میگفت نمیدانم . مادر گفت پسر جان کم سئوال کن. پدر گفت نه خانم بگذار بچه چیز به پرسه چیز یاد بگیره. به گمانم من موفق تر از آن پسربچه ام که اقلا جناب دکتر پیمان پیمان فرمودند " رهبری ما" در حقیقت رهبری چند ده نفر بیشتر نبود و شما رهبری سازمان با بیش از صدها و شاید بیش از هزاران نفر عضو و کاندید عضو نبودید.". البته بین صدها و هزاران نفر فاصله زیاد است و بیشتر به صدها نزدیک است تا صد هزار نفر در میدان آزادی. و از این ارقام - اگر درست باشند - چنین بر میآید که این رود خروشان دارد در نزدیک دریا به دلتا تبدیل میشود و جدال بر سر موضوعاتی که کسی به تحقیق قطعی از جریان بی خبر است و پایه باور بر پایه حدس و گمان استوار است نشانه دلتا شدن است. و دلتا شدن پایان رود است. و متاسفانه این وضعیت کنونی سوسیالیسم در دنیاست, یعنی با آنچه ما به خود میکنیم احتیاجی به دشمن نیست.
۷۰٨۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : حقیقت
با درود به رفیق طاهری پور.
از اینکه اندیشه انتقادی را به معنای سنجش و ملاک و معیاری برای"درجه پایبندی" به آزادی خواهی و روح دموکراسی دانسته اید نشانگر خردگرایی شماو درست شناختن فرآیند"شناخت حقیقت و مسیر همدلی" که" خوشتر از همزبانی "نیز است می باشد.
همانگونه که گفتید"حقیقت در انحصار" کسی نیست.پس حقیقت محصول تنها یک ذهن نیست.کنشی ست واقعی و وابسته به شرایط و محدودیت های تاریخی.نگرش جامعه شناسانه تاریخ مبتنی بر چرایی پدیده های تاریخی و اجتماعی حادث شده در زمان و مکان مشخص و بنا به مقتضیات وشرایط خارجی وداخلی خوداست که می بایست در تبیین و تحلیل جریانهای سیاسی به واقیعت های اجتماعی، سیر تحولات، حوادث و رویدادها در زمان و شرایط مشخص نیز تعمیم و تسری یابد.
اخلاق جستجوگر ، وجه اشتراک در هموار سازی و عملی تر نمودن راه دموکراسی خواهی ست.
علاوه بر "نگاه خطاپذیر به خود و خطا پوش به دیگران" دیگرانی که همسو و هم اندیش این جنبش آزادیخواهی اند، فرآیند گشایش "آزادی انتقاد" را بر روی دو تکیه گاه حیاتی؛ یعنی انساندوستی و محوریت بنیادین حقوقش و نفی قاطعانه و بی شک حاکمیت تمامیت خواه و ایدیولوژیک اسلامیست بدون هرگونه اما واگری استوار می سازد.
۷۰٨۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : آقای طاهری پور و ودوستن و رفقای سابق ولاحق !
من نه فدایی هستم و نه اکثریتی یا توده ای و از این قبیل "پیروان راستین خط امام" در ۵۹ و ۶۰ و ۶۱. پس کاری به دفاع یا انتقاد از آن ها در سایت اخبار روز ندارم. همه می دانند این سایت در خط اکثریتی ها تشکیل شده . اما فکر می کنم ظاهرا حالا می خواهد خطش را عوض کند و به طرف مسعود و مریم برود و پازل هایی را که قبلا با انتشار نوشته های حسن داعی در حمایت از اسراییل و نئوکان انجام می داد و حالا هم با انتشار نوشته های ضد فلسطینی و تبلیغ بی پرده و صریح آقای .... برای اسراییل انجام می دهد تکمیل کند.
پرسش من این است که آیا ما نباید حق داشته باشیم که انتشار آن سرمقاله مورد بحث جنابعالی و دیگران را نشان اعتقاد به آزادی بیان ندانیم و بگوییم که چگونه ممکن است تابان و دوستان او که آن سرمقاله را نوشته اند نمی توانند بفهمند که اصرار ربی معنی رهبری مجاهدین به باقی ماندن نفرات بدنه در عراق یک عامل مهم فراهم شدن امکان همه کشتار هایی است که رژیم در لیبرتی انجام می دهد؟
۷۰٨٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
جناب دکتر پیمان پیمان, و یا هر صاحب نظر دیگر,
اگر اقرار به کم اطلاعی " عیب و عار " نباشد, با اقرار به کم اطلاعی در باره سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت), ویکی پدیای فارسی میگوید که " سرانجام در روز اول ماه مه ۱۹۸۱ اجتماع عظیم یکصد هزار نفری فداییان در میدان آزادی تهران برگزار گردید." و " تا اوایل دهه ۱۹۸۰....... ارگان رسمی سازمان «نشریهٔ کار» با تیراژی بین صد تا سیصد هزار در هر هفته منتشر می‌شد. طی چهار سال تلاش برای ساختن ستون فقرات سازمان تعداد اعضا تشکیلات به ۲۰۰۰۰ نفر افزایش یافت. در میان این اعضا یک سوم زن، یک پنجم کارگر و سه پنجم دانشجو و دانش‌آموز بودند. سن متوسط در میان اعضا سازمان کمتر از ۲۴ سال و در میان کادر رهبری ۳۲ سال بود. ". این اطلاعات مربوط به سی و چند سال پیش است. آیا امروزه تعداد اعضا افزایش و یا کاهش یافته و سن اعضا و کادر رهبری بالا تر و یا پایین تر رفته است؟ با تشکر.
۷۰٨۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : ازادگی هنوز در بین فداییان زنده است زنده باد شما ازادگان
ضمن درود به اقای طاهری رفیق مبارز
خوشحالم که وی بدون شرم و اما و اگر مرحمی بر درد من و هزاران زندانی سایق مجاهدخلق گذاشت
زمانی که باید هم صدا سرکوب وحشیانه خمینی و رژیمش محکوم می شود نشد. حالا هم دیر نیست برای مبارزه نیاز نیست همانند نگهدار به خامنه ای چسپید. مبارزه با متحد شدنبا کارگران و زحمتکشان و طبقه متوسط جامعه راه به ازادی دارد. این هم بگویم من به هیچ عنوان مجاهدین را حتی در سال ۶۰ بدون اشتباه نمی دانم .اگر مجاهدین و فداییان خلق خط درستی داشتند حال وضع کشور این طور نبود.. به امید یک الترناتیو اصولی و برابری طلب
۷۰٨۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : حال روز را بنگر
زنجیر به زمین نه‌

چوب تبعیض را بشکن

از رود بگذر

دریا شو!

اکنون به از آن باش

حال روز را بنگر

از دی‌ بگذر

فردا شو!

تنهات نگذارم

تنها نگذارم

از من بگذر

با ما شو

از پل بگذر همراه شو

از رود بگذر دریا شو
۷۰٨۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : یادآوری کوتاهی به آقای جمشید طاهری پور
جناب آقای جمشید طاهری پور با درود و آرزوی اندیشه های بازتری برای شما
آزادی بیان و ازادی اندیشه و ازادی انتقاد حق هر انسان است و امروز در صفوف روشنفکران و اندیشمندان حداقل در گفتار شکی در آن نیست و من در این جا تصمیم ندارم در باره نقادی سرمقاله اخبار روز سخنی بگویم. می خواستم از شما خواهش کنم زمانی کوتاه در باره اصطلاح " رهبری ما" فکر کنید . منظور از "رهبری ما" آیا "کمیته مرکزی سازمان فدائیان اکثریت" است؟ شما به روشنی می دانید که این رهبری ( تعدادی از آنها ) فقط یکبار در پلنومی که برای تصمیم خط مشی مسلحانه تشکیل شده بود علیرغم کمبودهای این نشست، چند نفری بمثابه کمیته مرکزی انتخاب شدند و دیگر تا زمان فروپاشی سازمان اکثریت و بر گذاری کنکره آنهم در آن شرایط فروپاشی هیچگاه اعضای " رهبری ما" انتخاب اعضای سازمان و یا حداقل نمایندگان اعضای سازمان نبود. شما و تعدادی از همفکرانتان هر ساله و یا در هر پلنوم گرد هم می آمدید و خودتان آن هم با درگیری ها گروهی و دسته بندی های جناحی ، خودتان را به افتخار کمیته مرکزی "انتخاب" در واقع انتصاب می کردید. در حقیقت شما رهبری خودتان بودید و نه رهبری سازمان فدائیان اکثریت. پیشنهاد من به شما و دیگر همفکرانتان که افتخار " رهبری ما " را با خود یدک می کشید بهتر است از رهبری انتصابی نام ببرید. یا زمانی که از "کمیته مرکزی فدائیان اکثریت" در آن زمان نام می برید نام انتصابی را هم به آن اضافه کنید. کمیته مرکزی انتصابی سازمان فدائیان خلق ایران - اکثریت. بنظر من واقعی تر است. امید وارم که نقد کوچک من موجب شود که این گروه از دوستان که مانند شما هر ساله و یا هر زمانیکه خود را انتصاب می کردید فرصتی یابید و در این مورد هم از خود نقد کنید. چون اینجا و آنجا به نظرات سیاسی و مبانی فکری خود برخورد کرده اید و درست هم هست و می بینید که مورد استقبال هم قرار می گیرد، ولیکن در این زمینه کمتر به چشم می خورد که دوستان عزیز ما پس از گذشت سالها هنوز خود را از اعضای رهبری نام می برند بدون اینکه اندکی فکر کنند که چه کسانی آنها را به رهبری بر می گزیدند؟ و یا روشن تر بگویم "رهبری ما" در حقیقت رهبری چند ده نفر بیشتر نبود و شما رهبری سازمان با بیش از صدها و شاید بیش از هزاران نفر عضو و کاندید عضو نبودید.
۷۰٨۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۴       

عنوان : "چیزکی" در درون "اکثریت"
آقای طاهری پور
هر نیروی سیاسی، سازمان سیاسی و فرد سیاسی قطعا به خاطر خطای سیاسی ای که انجام می دهد و عواقب آن مسئول است. ولی مسئولیت کشتار و جنایت بر علیه آنها بر عهده قدرت حاکم است و باید از طرف کلیه نیروهای سیاسی مترقی به صراحت محکوم شود. همانگونه که خود گفته اید مسئولیت اصلی کشتار و اعدام مجاهدین در سال ۶۰ بر عهده خمینی مرتجع و جنایتکار است، همچنین مسئولیت کشتار قاسملو و یارانش با رژیم جمهوری اسلامی است و همینطور قتل بختیار و فرخزاد و کارگران خاتون آباد و......
هر نیروی سیاسی می تواند با استفاده از هر وسیله متناسب در کشورهای هم مرز با کشور خود، با قدرت حاکم بر کشورش مبارزه کند چه مواضعش صحیح باشد و چه نباشد، ساکنان لیبرتی که فاقد هرگونه سلاح و در حالت انتظار برای انتقال هستند و تحت حمایت سازمان ملل، جای خود دارند. نمی توان با رژیمی همصدا شد که یا نیروها را ببرید یا با زیر پا گذاشتن همه قوانین بین المللی کشتار می شوند و مسئولیت آن نیز با آن جریان سیاسی است. اگر اینگونه است چرا از کومله و دموکرات نمی خواهید خلع سلاح شوند تا پایگاههایشان مورد بمب گذاری رژیم قرار نگیرند؟ متاسفانه همه نیروهای سیاسی برای خاموشی عطش کشتار رژیم خواهان تخلیه لیبرتی می شوند در حالیکه می دانیم عطش این آدمخوار حتی تا اروپا نیز ادامه دارد. راه آن کارزار وسیع جهانی بر علیه این کشتار است.
این موضع گیری "اکثریت" در عدم محکومیت صریح رژیم همانگونه که گفتید در عدم تسویه حساب اصولی با سیاست "شکوفایی" است و همان "چیزکی" است که اقای فرخ نعمت پور در درون "اکثریت" کوچک و ناچیز میشمرد و من در کامنت خود با ایشان گفتم "گنده هکی" است که در بزنگاهها بیرون می زند.
۷۰٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹۴