سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

باز هم ماه بهمن - جمشید طاهری پور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : فریبرز ستاری

عنوان : ثروت سیاست ورز توان یافتن راهکار عینی وعملی است
" باز هم ماه بهمن " تحریر شده به قلم آقای " جمشید طاهری پور " را که از هر سو که بنگری آه و تاسف از خامی و کمبودهای لازمه سیاست ورزی است که آقای طاهری پور در پیرانه سری بر سایه سار دیوار کوتاه آرمانگرائی نشسته و با حسرت از آرزوهای برباد رفته سخن می راند. اما در ادامه خواندن مقاله متوجه می شوی که قصه ی پرغُُصه رفیق دیروزمان سر دراز دارد. او حتی در ارزیابی از مبارزه خودش و راه آمده در مهاجرت اعتراف می کند که " امروز هم همچنان کم دانش و خام نظر هستم ". طاهری پور ادامه میده که " هر وقت کتاب تازه ای می خوانم از وسعت نادانی و عمق کم دانشی خود در شگفت و شرمگین می شوم". آقای طاهری پور! از مبارزی چون شما بعید نیست که در پیرانه سری بذر یاس و نومیدی را بر مزرع اندیشه جوانان بیفشانی. آنچه که شما از کتاب انقلاب فرانسه فهم کرده اید درست و بجا می باشد. رفیق شما که در جوانی تنها راه برگشوده در مقابل خود را از نوک مگسک تفنگ می دیدی انتخاب مشی مسلحانه از سر سیری از آزادی سیاسی بود یا نه ؟ شما وما مردم ایران در برابر نظامی دیکتاتوری وابسته قرار گرفته بودیم که حتی منتقدین سلطنت طلب پیرامون خود را برنمی تابید تا چه رسد به منتقدینی چون چهره های ملیون مصدقی، چپ های سوسیالیست و کمونیست و یا حتی نهضت آزادی را. اساسا عمر مبارز در آن سالیان ۶ ماه بود و نه بیشتر. کتاب نبود. منابع اندیشه سیاسی نایاب بود و حتی منابع آموزه های علوم اجتماعی غیرچپ منتقد هم از فیلتر سانسور دیکتاتور در امان نبود. پس خام اندیشی و کم دانشی تنها به خاطر سالیان جوانی نبود و به مشی آرمانگرائی باز می گشت. آیا در آن روزگاران راهی و روشی جز مبارزه مسلحانه علیه اختناق و دیکتاتوری وجود داشت؟ شما جوان بودید درست؛ و سازمان های مبارز مسلح نیز شاید دجار خطای محاسباتی استراتزیک شدند؛ اما در نگاه به محاکمه مهندس مهدی بزرگان ما را با چهره سبعانه و ضد انسانی رژیم محمدرضاشاه آشنا می سازد. بازرگان در برابر دادگاه سخن گفت که ما آخرین افرادی هستیم که با شما مبارزه سیاسی می کردیم منبعد شما با نسلی روبرو خواهید شد که با شما به زبان دیگر سخن خواهند گفت. آری رفیق چنین است رسم مبارزه که هر روش مبارزاتی برآمد شرائط خاص اجتماعی خود بوده و حکومتی ها بیشترین نقش را در تدوین تاکتیک مبارزاتی اپوزیسیون خود دارد. بنابراین اگر رهبران ما و از جمله شما فرصت نخواندن تاریخ فرانسه را نداشتید؛ حداقل مردم ایران در آن روزگاران سیاه دیکتاتوری، بی اطلاع از کتاب مزبور حتی اگر توانائی پیش بینی آینده را نداشتند؛ دریافت روشنی از راهی که می پیمودند داشتند و آن برچیدن بساط سلطنت و دیکتاتوری بود که تمامی امید مردم به مشروطه خواهی سلطنت را به یاس تبدیل کرده زیرا با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ چهارمیخ بر تابوت مشی سلطنت مشروطه زد و اندیشه مزبور را با دکنر مصدق راهی حصر و بایگانی راکد تاریخ کرد. پس انقلاب بهمن ناگریز به خلع سلطنت بود و اینکه پسامد آن چه شد را نباید پای حساب انقلاب گذاشت.
۶۶۷۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣۹٣       

    از : ع.ا ط

عنوان : نوعی از شهامت.نوعی از تخیل!
آقای طاهری پور عزیز!
این اصرارتان را برای به دوش کشیدن بار گناهان تشکیلاتیتان را نمی پسندم.بیش از شما کسانی که "کم دانش تر" و "خام اندیش تر" از خیلی ها هستند و بودند نشسته اند و لبخند می زنند و در هراس از اینکه نزدیک می شوید به زمانه .توانمند می شوید به "فهم عقلانی و واقع بینانه تجربه زیسته خود".این شهامت شما در اعتراف منطقی تان برای "گسترش آگاهی" و "بالندگی ظرفیت" جواب داده است. کدام توجیه ما را از درست انیشیدن تان دور می سازد؟! " روند عقاید عمومی" تلاش برای دستیابی به شهامت و حقایقیست که شما برای آزادی به آن رسیده اید." پیش بینی " آن ساده است...
۶۶۷۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : اعتراف پند آموزانه
جناب آقای جمشید طاهری پورارجمند درودبرشما! آورده اید«هر وقت کتاب تازه ای می خوانم از وسعت نادانی وعمق کم دانش خود درشگفت وشرمگین می شوم». این نوع اعترافات از طرف فعالین سیاسی قدیمی که عمری دراین راه گذرانده اند، فعالین که به ایده لوژیِ خاصی معتقد بودند وبه تشکیلات خاصی مقیدشده بودند میتواندبسیار درس آموز باشد!این اعترافات به نسل های بعدی میگوید: اگرکسی درحصار تشکیلاتی قرار گیرد وآن تشکیلات برمبنای ایده لوژی حق پندار منحصربفردی باشد،وداده های خویش راداده اصلی مطرح کندویک خط قرمزی برای فهمیدنهای جدیدبرانسان تحمیل کند چقدر می تواند ویرانگر باشد!.این اعتراف می گوید:هر ایده ای که حق آزادی را برای هر کس به رسمیت نشناسد چقدر می تواند مخرب باشد هر نوع قید وبند بر آزادی می تواند در حوزه اندیشه ویرانگرباشد!. این اعتراف پیامی که برای فعالین سیاسی مطرح می کند اینست: که ای فعالین سیاسی یکی از محورهای اصلی هرمبارزه باید تحقق وبه رسمیت شناختن آزادی افراد درهر حوزه ای ،بخصوص حوزهء اندیشه وفکر وبیانش است! وهر فعال سیاسی بایدیکی از اهدافش این باشد که در جامعه شرایط و امکانات مورد نیازبرای تقویت خصلت های آزادی خواهانه در انسانهارا فراهم کند ویکی ازمحور های مبارزات باید ایجاد فضای آزاد باشد!. وقتی ازانسان دردمنددیگری نقل می کنید : «تنها در فضای آزاد است که کیفیت های ذهنی لازم برای سیاستمداری می توانند رشد کرده و میوه دهند» .این نقل یکی از پیامهایش می تواند این باشد: فضای آزاد محل هر نوع رشد و خلاقیتی است و هرسیاستمداری هم رشد و خلاقیتش را بروز خواهد داد!. که اعتقاد به فضای آزاد را در نوشتار بعضی از متفکرین مشروطه و بعضی از مردان سیاسی دیده ایم که متأسفانه: استبدادهای وقت کشنده هر چیزی شدند ومی شوند!.::: اما این نقل می تواند وسیله ای برای تبرئه اعمال و خطاهای سیاستمداران و یا سیاست ورزان شود بگویند چون ما درفضای که آزاد نبوده رشد کرده ایم و باید ما را ببخشید که این رفتار ها را انجام داده ایم ویا می دهیم که امیدواریم نقل قول برای تبرئه نباشد!.
۶۶۷۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣۹٣       

    از : البرز

عنوان : که متأسفانه به دست شاه مستبد از صحن علنی اجتماع زدوده شد
آقای طاهری پور گرامی، همراه و همگام با شما بر آموختن، باز هم آموختن و بیشتر آموختن اصراری منطقی دارم، اما همزمان تأکید دارم بر عمل به آموخته ها.

اگر به درسهای افت و خیزهای سده اخیر توجه و همزمان به بندهای قانون مشروطه مصوبه اولین مجالس ملی کشور پیرامون آزادیهای سیاسی و اجتماعی توجه کنیم، آنچه عاید خواهد شد، این است که همچنان در کلاس اول مانده و درجا زده ایم
و میدانیم که آزادیهای سیاسی و اجتماعی نهادینه و اجرایی نخواهد شد، مگر آنکه تمامی احزاب و جریانات سیاسی به اتحادی در زمینه ایجاد و ملحوظ کرد این آزادیها، دست یافته باشند

کجای تاریخ سده اخیر میتوان نشانی از این اتحاد را یافت، جبهه ملی زمان حیات، زنده یاد دکتر محمد مصدق میتوانست زمینه ای برای این منظور باشد، که متأسفانه به دست شاه مستبد از صحن علنی اجتماع زدوده شد
۶۶۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣۹٣       

    از : مزدک مرزبان

عنوان : بهتر هست این کتاب را برای شناخت بهتر مفهوم " سقوط " بخوانیم!چرا که انقلاب ارتجاعی و اسلامی ۵۷ یک سقوط بود نه یک عروج!
قوط اصفهان به روایت کروسینسکی کتابی است که بر اساس گزارشهایی، از راهبان یسوعی‌ای که در هنگام سقوط صفویه به دست محمود افغان ساکن اصفهان بود، تهیه شده و در سال ۱۷۲۸ شش سال پس از سرنگونی صفویان منشر کرد. این کتاب که در نخستین دهه‌های عصر روشنگری منشر شد، تاثیر بسیاری در کسب آگاهی فیلسوفان سیاسی مانند منتسکیو، ولتر، ادوارد گیبون از تحولات ایران داشت و بسیار مورد توجه فیلسوفان سیاسی قرار گرفت. کتاب سقوط اصفهان یک رمان تاریخی می باشد که تاریخ را با تمام زیر و بم هایش بازسازی می کند. نویسنده این کتاب درباره اثر خود می نویسد : خواننده در ضمن مطالعه ی صفحات اول سعی می کند سرنخی بدست آورد،تا وقایع تاریخی و غیر تاریخی را از هم جدا کند.اما کم کم این وسواس را کنار می گذارد، و در امواج حوادث غرق می شود وبا آنها پیش می رود ، ودیگر با واقعی بودن یا تخیلی بودن رویداد ها کاری ندارد.
۶۶۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣۹٣       

    از : اکبر آزاده

عنوان : گذشت سی وشش سال
ظاهرا اگر ۳۶۰ سال هم بگذرد جناب جمشید طاهری پور توان دیدنِ جز این که گفته ندارد. ایشان با آرمان عدالتخواهانه شان چه چیز دیگری میتواند بگوید. "که ما درست دیدیم و کردیم ولی دیگرانی خرابش کردند!"
۶۶۶٨۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست