سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نامه ای به سردبیر - مارال سعید

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : برزویه طبیب

عنوان : چپ دموکرات کیست
این اخبار روز نیست که در معنی چپ دموکرات دچار سردرگمی است، این مدعیان هستند که دچار مرض کوچه علی چپ هستند . میخواهید معنی چپ دموکرات را روشن کنم ؟ چپ دموکرات در همین لحظه کسی است که که از مبارزه مردم کوبانی حمایت کامل میکند، بدون اینکه آب تطهیر بر سر اوباما و اردوغان و مالکی و و بارزانی بریزد. حالا اینکه پککا باید حمایت شود یا نه دو نظر متفاوت در درون چپ دموکرات است. آنهاییکه در فلان کنفرانس بوده اند الان چه میکنند؟ اساسنامه مینویسند؟چپ دموکرات کسی است که بجای نگران شدن در مورد وحشت خانم مارال سعیدی، یا شاید خود جناب مدعی در کنار ایشان، از رادیکالیزه شدن این یا آن سایت، ظهور دوباره شبحی راکه زمانی سرمایه داری اورپا و امثال خانم سعیدی آنزمانی را به وحشت انداخته بود، را خوشامد میگوید. برزویه طبیب
۶۴٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹٣       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : سلام دوستان. و شرح یک دیدگاه
من از هر نوع فناتیزمی بدم می آید، حال می خواهد از سوی داعش باشد، یا یک چپ و یا یک راست فرقی نمی کند. اعتقاد من این است که انسان ها باید در تبادل نظر با هم ضعف ها را بشناسند و اصلاح نمایند تا راه یابند. در فرهنگِ خردگرای تالشی در این باب می گویند: «رَدِ خرد از رَدِ گاو بزرگتر است».

چنانکه در پای مطلب جناب بابک پاکزاد نیز نوشتم، از اینکه همه جور آدمی در نظرگاه اخبار روز یافت می شود مایه ی خرسندی و بهسازی این میز گِردِ مفید است.

من اصلن مخالف نیستم که خانم مارال سعید و یا هر کس دیگری بیاید و انتقاد کند. یعنی همان نظر البرز عزیز را می پسندم و اعتقاد دارم که اگر نظرات گوناگون باشد، نتیجه مطلوبتر است. در جمع و یا جامعه ای که همه موافق هم باشند، اندیشه در آن رشد چندانی نخواهد داشت. بحث است که اندیشه را هرچه بیشتر و بیشتر می پرورانَد. البته و سد البته باید در بحث صادق بود؛ معلمی نمی کنم، این را به خود نیز می گویم. اگر کسانی که با هم بحث می کنند صادق نباشند، و یا با دیدگاهی تعصب زده با هم بر خورد کنند جز جدل نتیجه ای ندارد. آنچه فرزندی نیک می زاید بحثی صادقانه، دلسوزانه و برای سازندگی و بهسازی است و نه برای ارضای خود خواهی های ما.
این را نوشتم تا از آن ابیات طنز من برداشت غلطی نشود. من اعتقاد دارم که بحثِ درست آن است که با مهر و دوستی همراه باشد و چنین بحثی حتمن مفید خواهد بود و جامعه ی بشری به آن احتیاج حیاتی دارد. یعنی آدم هایی که اهل بحث نیستند همیشه در تصمیم گیری ها نقص هایی جدی دیرتر در کارشان یافت می شود.

سخن من اما این است که شما نمی توانید به کسی بگویید: چون مانند من نمی اندیشی پس غلط اندیشی. من با این مخالف ام، حال می خواهد از سوی راست باشد و یا چپ فرقی نمی کند. براحتی نباید حکم صادر کرد. بلکه قبل از هر چیز باید عادل بود. برای عادل بود باید خرد گرا، ژرف بین و همه جانبه نگر بود. و همیشه باید سوزنی نیز به خود فرو کرد. ولی اگر ما جهتدار وارد شویم و بر سر دیگری بریزیم، از چنین نگاه و بر خوردی دیکاتاتوری زاده می شود. زیرا طرف مقابل نیز همان را می تواند به شما بگوید و در چنین حالی یک نوع جدل فئودالی در پیش رو خواهیم داشت که خیلی با منطق بشری میانه ای ندارد و این کژیست در اندیشه و از آن نمی زاید خروشان رودی و یا سبز یک بیشه. خاشاکی بر می آید و پیش از رسیدن تیرماه سخن می خشکد.

اگر خانم مارال سعید در باب محتوای مقالات «اخبار روز» می نوشتند من نیز همراه ایشان می شدم. زیرا خیلی از مطالبی که منتشر می گردد بی فاکت و نظر سازنده ی خاصی است. بیشتر انشا نویسی را می مانَد تا مقاله نویسی ای که تأثیر گذار و سازنده است. گاه این وضعیت در بخش ادبیات نیز دیده می شود که باید گل سر سبد هر سایتی باشد. انشا نویسی در شعر و نثر و حتی انتقامجویی دیده می شود. و متأسفانه در مواردی بر خورد ها خیلی سطحی ست. یعنی نویسنده می تواند چند روز بعد از کار خود به سختی پشیمان شود، زیرا گمانی و یا خبر نادرستی او را به آن ورطه کشانده و به گِل نشانده. اگر از کار سایتی انتقاد نشود خیلی از ضعف ها برای خواننده و گردانندگان سایت می تواند عادی شود و جلوی رشد اندیشه و تکامل قلم را بگیرد و این در راستای سازندگی و پیروی نیست.

البته این موضوع قبل از اینکه مربوط به گردانندگان سایت باشد، به خود نویسندگان مربوط می گردد؛ زیرا اخبار روز هر چقدر هم که کنترل کند باز نمی تواند همه ی جزییات را ببیند.

اگر خانم مارال و یا هر کس دیگری در این راستا می نوشت، برای من بسیار دلپذیر بود زیرا مدت هاست که بعضی ضعف ها را می بینم و دلم می خواهد بهسازی شود.

ولی وقتی تو به من می گویی چون مانند من نمی اندیشی پس غلط اندیشی، من نیز همان را می توانم به شما بگویم و ادامه دهم که در تجربه به این رسیده ام محکم.
در خارج از میهن این همه سایت فارسی زبان هست که در برابر ظلم و ندانم کاری این جهان سکوت می کند، که دارای انبوه عظیمی از امکانات دولتی و یا غیر دولتی نیز می باشند و در کار هایشان تضاد با زندگی انسانی و اندیشه ی پویا و نگاه عادلانه نیز فراوان دیده می شود، ولی هیچ کسی کاری به کارشان ندارد!

در شمال ایران ما عده ای مرد می نوشتیم، بانویی شاعر و عدالتخواه و آزاد منش نیز آمد و به ما پیوست؛ در جامعه ی مرد زده ی ما همه ریختند سر اش و شدند معلم اخلاق و ادبیات! و این در حالی است که در همان محیط عده ی زیادی مرد می نویسند و اشکالات فراوانی نیز در کارهاشان دیده می شود، ولی کسی کاری به کارشان ندارد. در همان محیط در روز روشن به دستور مرکز استان عده ای برای سودجویی پارک جنگلی «گیسوم» که محل آسایش بسیاری از هم میهنان بود را غارت کردند و بردند. دستوری نابکارانه که شاید حتی رییس جمهور کشوری چنان توانی را در خود نبیند. و همه سکوت پیشه می کنند تا نان خود را بی درد سر بخورند. و این آزارنده و غیر انسانی به نظر می رسد. ولی همه تلاش دارند با پرداختن به بعضی مسایل فرعی طوری جلوه دهند که گویا هیچ خبری نشده.

داعش بخش بزرگی از نیرو های ناجور و ضد بشری خود را با امکانات و پول عربستان سعودی، قطر، ترکیه و ... جور کرده، و در همین راستا مرز کشور ترکیه را گذرگاه اصلی خود ساخت. به او کمک کردند؛ بر او چشم بستند! و از جمله دولت ترکیه بر این عملیات ضد بشری چشم پوشید و حتی به آنها به عنوان اسلامگرا کمک کرد، حالا همان دولت ها آمده اند و مدعی مبارزه با داعش هستند!

خنده دار است، نه؟

این را مثال آوردم تا به این برسم که اگر اعتراض و بحث برای سیاست بازی صورت گیرد ارزشی نخواهد داشت؛ هیچ ارزشی؛ و نتیجه ی مفیدی نیز برای بشریت ندارد؛ ولی اگر صادقانه باشد آن وقت می تواند سر مشق گردد و سازنده شود.
این حرف ها خطاب به خود من نیز هست، زیرا همه ی ما انسانیم و اشتباه می کنیم و در بحث سازنده اندیشه ی خود را شستشو می دهیم و هرچه بیشتر به انسانیت گرایش پیدا می کنیم.
وگرنه همه ی انسان ها به نوعی رطب خورده اند. هیچ کسی نمی تواند بگوید من هیچ زشتی ای ازم سر نزده و بزرگترین معلم این جهانم، اگر گفت، بی هیچ تردیدی شارلاتان است. ولی فرق انسان صادق با دیگران این است که خود را پیوسته شستشو می دهد و به سوی چشمه شدن هرچه بیشتر به کمک خود و دیگران پیش می رود، و این دلپذیر و شادی آفرین است. این در خود شناسی و شناخت درست و دقیق از جامعه ی زمانه ی خود داشتن ممکن می گردد. و چنین انسانی هرچه زمان می گذرد عاقل تر و عادل تر می شود و با انسان خردمند و عادل زیبایی های جهان ساخته می شوند. زیبایی هایی که نجات بخش اند.

من متأسفانه در نوشته ی آن بانوی گرامی و طرفداران نظر ایشان عدالت را نیافتم و این برایم مطلوب نبود. زیرا با اندکی ژَرف بینی خواهیم دید که که در جهان دو قرن ما زشتی، بی عدالتی و دروغ بیداد می کند. داعش می سازند و بعد در بن بستی از تاریخ به مبارزه با آن دل می بازند؛ و بر ساخته ی دست خود می تازند! و این توهین است به شعور بشر نسبتن آگاه دو قرن ما. و چون زشت است، پس مطلوب و دل نشین نیز نیست؛ بلکه رنج آور است و کُشنده ی باور.
چه خوب است که ما در هر حالی کارمان مبارزه با زشتی باشد، چه زشتی خودی ها و یا درون خود ما، و چه از آنِ غیر.
به نظر من این اندیشه است که راه بَرنده است و در این جهان سرشار از بال شکستگی ها و نومیدی، پر از پَرنده.
بانو مارال سعید، جناب حصاری و دیگر دوستان، سخن من این است در آن طنزنامه، لطفن نوع نگرش مرا با دقت خود، نیک در یابید. زیرا ما برای سازندگی و بهسازی هستیم، و نه برای درجا زدن و یا ویرانی.
همین.
پیروز و شاد باشید!
دست همه را گرم می فشارم و عزیزتان می دارم.
لیثی حبیبی - م. تلنگر
۶۴٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹٣       

    از : ع کار

عنوان : نیروی کار
به نظر میرسد جناب مهران معمار عارفی است وارسته درکنج باغ پرازنعمات مادی به جامانده ازارثیه ی بی پایان پدری وبی نیازازتولیداجتماعی توسط نیروی کار _کارگران.
داعش والقاعده و بوکوحرام وتاریخ خونبار_دوقرن اخیرمحصول نه حکو مت کارگران که
نتیجه ی سیاست های ضدانسانی همان سیاستمدارانی است که شما شیفته ی حکومت آنان هستید.دوست عزیز تنهاواقعیت این جهانی تولیدثروت مادی توسط صدهامییلیون انسانی است که نامشان کارگراست.
۶۴٨۴۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : به وسعت انتشار نظرات بیفزاییم
‫نه قصد دفاع از گردانندگان اخبار روز را دارم و نه قصد انتقاد از ایشان در باره انتشار مطالب مختلف در اخبار روز.
تنها به این اکتفا می کنم، که بنویسم، اگر بخش نظرات این تارنمای محترم را با دیگر تارنماهای هم عرض در دنیای مجازی مقایسه کنیم، در می یابیم، ‫که تارنمای اخبار روز در راه نهادینه کردن فرهنگ مردمسالاری ایران در دنیای مطبوعاتی و مجازی آن، گامهای بسیاری از دیگران پیش افتاده است.
اگر برخی مطالب را در صفحه اول گنجانده و برخی دیگر را در صفحاتی دیگر، این هم طبیعت داشتن نظر است، و همه از پیش میدانیم، فرد و جمع بی نظری در جهان یافت نمیشود

سخنی کوتاه در باره نظر،‫ کارگر ایرانی از تهران،
دوست گرامی، مینویسی، «خیال می کنند دموکراسی یعنی آنکه ما به طرفداران سرمایه داری ستون بدهیم تا آنها علیه ما بنویسند، تا تمرین دموکراسی کرده باشیم، سئوال این جاست کدام نشریه مجازی و غیر مجازی حاضر است جمله ای از چپ در نقد خود انتشار دهد که ما چنین کنیم»
دوست عزیز میخواهم طرفِ شما را بگیرم، اما می بینم، که این درست نیست که بگذاریم، به قول شما طرفداران سرمایه داری، و به بیان خودم منادیان استبداد، تعیین کنند، که ‫شما، من و ما چه بنویسیم و چه نشر دهیم. اگر ما، به واقع به مردمسالاری یا همان دموکراسی رو آورده، و یقین حاصل کرده ایم بدون نهادینه شدن مردمسالاری یا همان دموکراسی، نخواهیم توانست به آزادی و عدالت اجتماعی در جامعه امان برسیم، پسندیده آن است، که درس معکوس از رفتار نشریات استبدادی بگیریم، یعنی به وسعت انتشار نظرات بیفزاییم.

شاد باشیم، که شادی داروی هر دردی است، بخصوص پادرد
۶۴٨۴۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹٣       

    از : محمود از ایران

عنوان : آئینه چون نقش تو بنمود راست خود ...ائینه شکستن خطاست
مارال خانم را از مقالاتش می شناسم. مقالاتی که در سایت اخبار روز بی کم وکاست درج می شود. بدون مقدمه چینی می نویسم، نامه مارال خانم به سردبیر سایت جناب آقای تابان شائبه های بسیاری در ذهن خواننده بوجود می آورد. مشخص نیست که وی از کجا به این فهم رسیده که روند رو به رشد اندیشه ای حاکم بر سایت شده است. اندیشه ای که برای مارال خانم ملال آور است. البته این اندیشه و رشدش می تواند برای من و دیگر همراهان اخبار روز دل انگیز باشد. از طرفی اگر منظور ایشان سکتاریسم نظری در سایت باشد که باید بگویم استدلالی غیرواقعی است؛ چراکه تنوع مقالات منتشر شده در ستون های گوناگون سایت همگی در خدمت نویسندگان با مشرب های سیاسی گوناگون است. سایت اخبار روز برخلاف دیگر سایت های منسوب به چپ در عین حفظ گرانیگاه نظری - سیاسی خودویژه از انتشار دیگر شقوق چپ دریغ نمی ورزد. من برخلاف شما اعتقاد دارم که سیاست حاکم بر سایت اخبار روز علیرغم تمایل وافر به چپ، همیشه فضای پاک و بهداشتی بوده تا بدانجا که بتواند تضارب افکار و پلورالیسم را نهادینه کند که خوشبختانه توانسته است. بنابراین مارال جان! چشمها را باید شست تا بدون خس در دیده به سایت اخبار روز نگریست.
۶۴٨۴۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹٣       

    از : کیم : میر

عنوان : کار ما با گذشته تمام شده , ولی گذشته کارش با ما تمام نشده
متاسفانه عده ای بر آنند با بکار بردن کلمات ناروشن و بدون شفافیت لازم و کلی که اجزاء متشکله آن مفقود است خود را از هر گونه مسئولیت وا رهانند . "رادیکالیزه"یعنی چه یعنی تجویز "مسلحانه"؟یا آوردن "توده"بسطح خیابان ؟یا با دست یازدن به انواع شیوه مبارزه مانند اعتصاب , راهپیمائی , ارسال نامه بمراجع ذیصلاح جهانی و در خواست از آنها بمنظور فشار ب حاکمیت و رعایت کلیه مقررات حقوق بشری ویا از طریق فضای مجازی و اینترنت و ایجاد شبکه های تشکیلاتی ....... اینگونه موش دواندن ما بقبل از بهمن ۵۷ میرویم . و اگر بدون خجالت منظور انصراف از مبارزه با ام الفساد و پدر خوانده داعشها و جبه النصره ها"ست در یک کلام "امپریالسیم"است این ره گم کردن عمدیست اکنون بیش از هر زمان دیگری ضرورت کوبیدن سر مار پیش روی ماست بخاور میانه , افریقا و تمام صفحه مبارزات جهانی بنگریم یک مورد را فریاد میزنند "امپریالسیم"منطقه ثروتمند ما مورد تهاجم قرار گرفته و مسبب و اس اساس تمام این وحشیگریها بچنگ آوردن همه منابع و محروم کردن بقیه و در صف خرید قرار دادن برای انرزیست . و چنان معرکه ای ساخته که همه خودشان بسرگیجه افتاده اند.باید صف مسقل خود را تشکیل داد واین بار وا ندهیم و مفتون ادبیات عامیانه نشویم و این "رادیکالیزم "بمعنی افراط گری نیست .
۶۴٨۴٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹٣       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : شانتاژ و یورش به حریم دیگری برای به کرسی نشاندن اراده ی از ما بهتران!؟ این حق نیست؛ ندارد بویی ز عدالت!؟
آقا یا خانم ف حصاری و "حصاریون" عزیز:

حصارت حصر من را پیشه کرده
همه دنیا به یک اندیشه کرده
نموده پیش خود چالی برایم
کنون گشته وگیل من بجایم
نماید آنچنان حالم به پیش اش
که گوید کافرم من بهر کیش اش
ترا گر کیش و ریش دیگری هست
مرا دادی به دست زنگی مست!
همان مستی که در جانت نشسته
فریب "ف" ترا بس دیده بسته
نگاهت یک وری، اهل "حصاری"
نمی آید ترا خوش چون زهاری*
به هر در می زنی تا دَن ببندم*
به ریش خود، خودم با تو بخندم
جهان را آن بینم که تو باشم
بگویم: توسکایم، گرچه راشَم
سپس باشم عزیزِ پیش رویت
نشینم خوش درون گفتگویت
که تا گویی به من به به! هَزاری،
ندیدم چون تو من باغ و بهاری!
همه سروی، چو گل هایی درخشان
مبادا که روی تو پی آنان
من از تابندگی بیزار و دورم
بیا مشکن دِگر هرگز غرورم
که من نازک دلم، بشکسته بالم
بیا دریاب تو زندانِ حالم
"حصاری" گرد و از خود دور شو دور
فغان "ف" ببین، با من شو هم جور
که تا راز جهانت رو نمایم
بسی عالم به روی تو گشایم
ببینی چون منی دنیای دون را
رها کن خطه ی اهل جنون را
حصاری شو و بندی، خود رها ساز
به من چه می کُشند و می برند باز
به من چه کارگر بی آب و نان است
به من چه زخم در هر شیفته جان است
به من چه آفتاب است در «روژ آوا»
به من چه گشته دنیایی شب آوا
به من چه که خروسی پیر می خواند
که: «روژالات» ما در بند شب ماند!
به من چه آرش و مرز عدالت
به من چه حکم می راند عداوت
به من چه داعشی کار جهان است
هَزاران دشنه در جانان نهان است
به من چه کودکان کار و کوچه
بدان این حرف هایی هیچ و پوچه
جهانی "نو" بنا گشته درونم
ز حرف های شما لرزد ستونم
بیا خاموش شو و شب ستا باش
ترا با صیف چکار؟ آ شتاء باش!
برای غیر تا کی می خروشی
بیا و سرد شو اهل خموشی!


حصاری این بدان و نیک دریاب:

اگر که گِرد کردم من سخن را،
سرود سد خروش جان و تن را
دلم از بهر وقت مردمان سوخت
...
وگرنه در دلم چندین کتاب است
مرا بسیار با چون تو خطاب است.
۶۴٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : مهران معمار

عنوان : آرزو با واقعیّت در تضادند
می دانید مشکل شما چیست؟ مشکل این است که از روی آرزوها به مسائل برخورد می کنید؛ نه از روی واقعیتها! شما آرزو دارید جهان کمونیست شود. خوب که چه بشود. از مائو کمونیست تر سراغ دارید؟ گمان نکنم کسی مومن تر از مائو کمونیست بوده باشد. بگذریم که خود و چوئن لای اش تا آخر عمر حاکم بودند. اما بعد مرگشان چین راهی دیگر رفت. می دانید کشورش تا سرمایه امریکا را به درون خود نکشید و با آن کارخانه نساخت نتوانست خودی نشان دهد؟ هم اکنون چین کمونیست ده ها نفر میلیاردر دارد. در ضمن جهان و کشورها را سیاستمدار و تحصیلکرده می گرداند نه کارگر کارخانه و سپور محله! حکومت کارگری یک جک و مسخره است! کارگر کشورداری چگونه تواند کرد؟ فقط بیندیشید و بدانید بسیاری از تئوری ها غلط از کار درآمدند و به نتیجه نرسیدند. همین...
۶۴٨٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : برزویه طبیب

عنوان : چپ دموکرات کیست
این اخبار روز نیست که در معنی چپ دموکرات دچار سردرگمی است، این مدعیان هستند که دچار مرض کوچه علی چپ هستند . میخواهید معنی چپ دموکرات را روشن کنم ؟ چپ دموکرات در همین لحظه کسی است که که از مبارزه مردم کوبانی حمایت کامل میکند، بدون اینکه آب تطهیر بر سر اوباما و اردوغان و مالکی و و بارزانی بریزد. حالا اینکه پککا باید حمایت شود یا نه دو نظر متفاوت در درون چپ دموکرات است. آنهاییکه در فلان کنفرانس بوده اند الان چه میکنند؟ اساسنامه مینویسند؟چپ دموکرات کسی است که بجای نگران شدن در مورد وحشت خانم مارال سعیدی، یا شاید خود جناب مدعی در کنار ایشان، از رادیکالیزه شدن این یا آن سایت، ظهور دوباره شبحی راکه زمانی سرمایه داری اورپا و امثال خانم سعیدی آنزمانی را به وحشت انداخته بود، را خوشامد میگوید. برزویه طبیب
۶۴٨٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : ف حصاری

عنوان : تفسیر چپ دمکرات
من با دوستمان ائلیار موافقم و حرفم را از آنجا آغاز میکنم که او ادامه نداد. "من فعلاً نقدی در این خصوص به اخبار روز ندارم."
استنباط من این است که مشکل در انجا نیست که "اخبار روز" میخواهد "چپ دمکرات" باشد، بلکه مشکل آنست که نمیداند "چپ دمکرات" کدام است. البته قابل فهم است چرا که همان مشکلیست که سازمان فدائیان اکثریت درگیر آنست.
مثلا ً اینجا و آنجا بسم الله بسم الله تنی چند از فدائیان اکثریت در این یا آن نشست حضور می یابند که بنظر بنده حضوری پسندیده است لیک "اخبار روز" نمیداند باید آن نشست را پوشش خبری-تحلیلی بدهد یا ندهد، آنهم به این دلیل که آقای تابان با شرکت در آن نشست مخالف است.
یا در رابطه با مصاحبه ها و گفتگوها سراغ کسانی میرود که در انتهای سمت چپ قرار میگیرند، که جای سوآل است که این "چپ دمکرات" چرا نیم نگاهی به میانه یا راست این خط نمی اندازد؟
آقای تابان می گوید "اخبار روز" نشریه چپ با سمتگیری مشخص است. یعنی یک جمله که فقط خود ایشان میتوانند تفسیرش کنند. و به نظر من انتقاد از همینجا آغاز میشود که این سمت گیری برای خوانندگانی چون من و خانم سعید نامشخص و نامفهوم است. البته اگر امروز و بر اساس کامنتهای زیر همین متن بخواهیم جایگاه "اخبار روز" را مشخص کنیم چه خوشمان بیاید چه نه "اخبار روز" بشدت رادیکالیزه شده است و شاید این آن "سایه هایی" باشد که خانم مارال سعید را به وحشت انداخته است.
۶۴٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست