سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نفسِ عمیق در ارتفاعِ مه آلود - خسرو باقرپور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رضا اسدی

عنوان : همراه با شاعر
چقدر زیبا، روح انگیز و دل نواز است این شعر! انسان با دیدن آن کوه انرژی می گیرد. از فضای غربت، گردپیری و هر مانع دیگری جهش نموده. در کلمه به کلمه و جمله به جمله این شعر غرق می گردد. در کنار شاعر می نشیند. چای می نوشد و از آن طبیعت زیبا لذت می برد.
۶٣۱۹٣ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹٣       

    از : نادر قاسم خانی

عنوان : کوه
اصلا شک ندارم شاعر این شعر زیبا کوه نورد و صخره نورد است یا بوده است. باقرپور شاعر را سال ها است با شعرهایش می شناسم. این حس و حال و تصاویر را در این شعر همه انهایی که کوه رفته اند می شناسند. باقرپور جان کوه نورد عاشق و شاعر و عزیز به گریه افتادم از این حس و حال
۶٣۱٨۹ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹٣       

    از : پروین کرد

عنوان : تنی ک + تنی ک = تنها
وقتیکه باران فرزانه میبارد و (یادی) را درخیال کوه سبز میکند ،و وقتیکه خورشید آخرین قطرات اش را بر آن قله ی سفید و سرد سنگی میپاشد ( یادی ) رادر خیال روشن میکند : وتنی ک +تنی ک ، یا تنی + تنی =تنها میشوند ! (همدوش بهارم مو که هم جفتم هم طاق.... در بی طقتی طاقم و با یاد تو جفتم ،،) و عاشقان هرگز طاق (تک) نیستند . شعرتان بمانند همیشه بس زیبا ست ، باین امید که بخشوده شوم چرا که خدانکرده قصد افاضه فروشی ام نبوده . و یادش همیشه گرامی باد بهار (( دیشو بخیال صدف سینه ی صافت،،، تاوقت سحر مروری اشک مو سوفتم ،،،،، همدوش بهارم مو که هم جفتم و هم طاق ،،،،،در بی طقتی طاقم و با یاد تو جفتم )
۶٣۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٣       

    از : کریم یاغی

عنوان : تنها.....
.....تنها......
۶٣۱۲۱ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٣       

    از : نازلی

عنوان : افسون اندوهناک شعر
چگونه حس سنگین و اندوهناک تنهایی به خواننده منتقل می شود، چگونه قله ی پر از راز و رمز و چشم انداز دور و بر با جهان درونی شاعر یکی می شود (آینه اش می شود)، چگونه مفاهیم عاطفی در جلوه های طبیعت بتعریف در می آیند (از جمله: غرش رعد در . . نیزه های صاعقه) و چگونه روزمره گی را باید به تصویر کشید تا شاعر پیامش را برساند، نهان در لابلای سطور (آتش به بوته های خشک زدم. . . ). و این شعر زیبا اینهمه را در خود نهان دارد.
۶٣۱۲۰ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست