عنوان : آقای اصفهانی محترم، آیا ما چیزی بجز جنبش سبز داریم که به آن دل خوش کنیم؟ مبارزه ما با کیست، برای چیست؟ با کی طرفیم بن علی یا سید علی، آخز چه شباهتی بین ایندوست که مبارزه با هر دو بتواند یکسان باشد؟ این وسط کی منافع ملی ایران بهتر سرش می شود جان بولتون ها
آقای اصفهانی محترم، با تشکر از همه زحمات شما. من معتقدم که حمایت از موسوی و کروبی در این برهه زمانی درایت است و نه حماقت. برخی نمی دانند و برخی هم خود را به کوچه علی چپ می زنند و فکر می کنند که خامنه ای و نظامش از جنس شاه و نظام پهلوی و یا از جنس بن علی در تونس یا حسنی مبارک در مصر هستند که بتوان براحتی کنارشان زد. تفاوت بین یک نظام استبدادی و یک نظام توتالیتر فاشیست مذهبی را یا نمی فهمند و یا انکار می کنند. جنبش سبز به موسوی و کروبی که خلاصه شدنی نیست و ما بجز این جنبش هیچ چیز دیگری نداریم که به آن دل خوش کنیم.

ما با یک نظام توتالیتر فاشیست مذهبی سر و کار داریم و نه یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری. تکلیف ما در جنبش سبز از اول معلوم بوده است. دهها میلیون ایرانی به موسوی رای دادند که احمدی نژادی که دمار از زندگی مردم در آورده بود را بیرون کنند. هیچکس بین ما عاشق چشم و ابروی موسوی و کروبی نبود که به او رای دهد. خود موسوی هم فهمید که انتخاب ملت بین بد و بدتر بودو مردم از موسوی بعنوان یک سکوی پرتاب به مرحله بعد می خواستند استفاده کنند. آن مرحله بعد هم بسرعت پس از روی کار آمدن موسوی نه به خواست او بلکه با تحمیل مردم به اجرا در می امد و آن باز کردن فضای سیاسی بود. مردم هوشمندانه و متمدنانه می خواستند دخل رژیم را در بیاورند. خامنه ای هم که خر نیست فهمید ولی هیچکس فکر نمی کرد که او با وجود اینهمه رای به موسوی با وقاحت رای ملت را بدزدد. هنوز دو سال از این وقایع نگذشته که دارند تاریخ ما را تحریف می کنند و می گویند حافظه تاریخی شما بشما دارد دروغ می گوید!!! لطفا شما و دوستانتان مقاله هایی مستند از دقایق تاریخی وقایعی که پشت سر گذاشته ایم بنویسید و با کسانیکه گذشته ما را تحریف می کنند و یا آنرا بهر دلیلی مورد سوء استفاده های سیاسی قرار می دهند مقابله کنید.

بنظر من مخاطبان اصلی موسوی و کروبی من و شما بیشماران نیستیم. اینها خیالشان از جانب ما راحت است. مخاطب او جنگ طلبان و تجزیه طلبان هم نیستند بلکه مخاطب موسوی و کروبی آن قشر مذهبی و بخصوص قشر بشدت خرافی است که تحت تاثیر خامنه ای و جناح او بنام الله و ۵ تن مثل آب خوردن حاضر به آدمکشی و حتی تجاوز جنسی به مردم هستند. باید اول آنها را آگاه ساخت که اگر مسلمانند راهی که می روند اسلام رحمانی نیست. این دو قشر قوه قهریه رژیم هستند که باید از خامنه ای و جناح او فاصله بگیرند و تنها راهش همینست که موسوی و کروبی دارند می روند. آنانی که بوسیله ی جناح خامنه ای طالبانی شده اند باید بفهمند که خامنه ای و بن لادن هیچ تفاوتی با هم ندارند، هر دو دیوانه هستند و از اسلام سوء استفاده ابزاری می کنند برای پیشبرد امیال شیطانی خودشان. موسوی و کروبی دارند همانکاری را می کنند که آیت الله منتظری در آخر عمری می کرد، تیشه به ریشه زدن اسلام طالبانی در نظام و سر براه کردن آن خرافه زده هایی که آب دهان خامنه ای را تبرک می دانند و برایش می میرند و می کشند. باید گذاشت که ایندو با همه ی ضعف هایشان اینراه را بروند چون راه دیگری وجود ندارد که شدنی تر باشد و همزمان جلوی حمله نظامی به ایران و تجزیه کشور را بگیرد. باید از موسوی و کروبی پشتیبانی کرد و همزمان نقد آنها هم بجاست.

اگر راه دیگر هست نشان مخالفان دهند. باید راهی باشد که کم هزینه ترین باشد، در آن نه حمله نظامی به ایران باشد، نه حمایت از حمله نظامی به ایران و نه شرکت در آن بعنوان یک حزب و گروه، و نه تجزیه کشور. راه حلی نشان دهند که به تمامیت ارضی ایران کوچکترین خدشه ای وارد نشود و هیچگونه تخریبی هم به وضع موجود آن وارد نشود. شما راهی نشان بدهند که چگونه می توانند آن خرافی ها و روان پریشانی که خامنه ای و ا.ن اجیر کرده اند را از ایندو جدا کرد تا به مردم کمتر صدمه بزنند.

آقای اصفهانی محترم، آیا ما چیزی بجز جنبش سبز داریم که به آن دل خوش کنیم؟ مبارزه ما با کیست، برای چیست؟ با کی طرفیم بن علی یا سید علی، آخز چه شباهتی بین ایندوست که مبارزه با هر دو بتواند یکسان باشد؟ این وسط کی منافع ملی ایران بهتر سرش می شود جان بولتون ها یا موسوی و کروبی؟

حمایت از موسوی و کروبی در این برهه زمانی درایت است و نه حماقت.

با تشکر از زحمات شما
٣۴٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣٨۹       

عنوان : انتقاد
این جواب آقای اصفهانی جز یک خط اول هیچ ارتباطی به انتقادی که مطرح شده بود نداشت. مثل این که انتقاد کردن از نظر ایشان ، مثل انتقاد کردن از مقام ولایت فقیه ذنب لایغفر است
٣۴٨۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣٨۹       

عنوان : ریشه ی انحراف در جای دیگری است
آن هایی که نمی توانند معنای نیروی توده ها و معنای جنبش توده ها را درک کنند، قادر نیستند که بفهمند در این جنبش، نه موسوی، نه کروبی، و نه رفسنجانی، هیچکدام از این ها نقش محوری ندارد.
این تفکر که دقیقا در قسمت دیگر کامنت مربوطه هم به چشم می خورد و این اعتقاد که باید خامنه ای از بالا رفرم انجام دهد، دقیقاً از تفکر سازمان مجاهدین خلق بر می خیزد که به قیمومیت افراد صغیر (مردم و پیروان) توسط رهبران کبیر، معتقد است.
شیوه ی فکر کردن بسیاری از هواداران این سازمان که این فرد (مسعود. خ) از آن جمله است و همیشه (تقریبا بدون جا انداختن حتی یک نوشته) با نام های متغیر، یکراست به سراغ نوشته های من می آید (و محل اصلی کامنت گذاری اش با نام های کامران و مازیار در سایت دیگری است که من در آن چیزی نمی نویسم) هم از همین آبشخور سیراب شده است.
یک رهبر، عمامه دارد و ولی فقیه نامیده می شود، و رهبر دیگر کت و شلوار بر تن کرده است و خود را رهبر عقیدتی می نامد...
٣۴۷٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨۹       

عنوان : نقش رفسنجانی چیست؟
آقای اصفهانی فقط از آقایان موسوی و کروبی می نویسند و اسمی از رهبر نیمه سبز حجت الاسلام رفسنجانی نمی برند. بنظر بنده نقش رفسنجانی در جریان سبز بخوبی بررسی و تحلیل نشده است. عملکرد اصلاح طلبان برای حفظ نظام و در چارچوبه پایبندی به ولایت فقیه درست بوده و اگر دعوت به تظاهرات نمایند بسود سرنگون طلبان می گردد. رفرم در یک حکومت استبدادی با خواست شخص اول ممکن است و نه در سطوح در جه چندم که آقایان خاتمی و موسوی دنبال آن هستند. اصلاح طلبان باید صبور باشند و منتظر گردند تا خود ولی فقیه با رفسنجانی آشتی نموده و آنها را دوباره برای رفرم و تبلیغات برای استحکام پایه های جمهوری اسلامی ببازی بگیرد.
٣۴۷۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨۹