سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مصطفی تاجزاده و مفهوم ضد انقلاب - رحمت عزیزی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : پ پیمان

عنوان : یک سوال از آقای عزیزی
آقای عزیزی ارجمند

کدامیک از اصلاح طلبان بیرون رانده شده از حکومت اسلامی - الهی که خود را وارثان راستین حکومت عدل اسلامی - علوی - رحمانی می دانند تا امروز توانسته اند گریبان خود را از فرهنگ الهی آزاد کنند؟ نگاه کنید به نوشته ها و سخنرانیهای آقایان کدیور، سروش، سازگارا، گنجی، مهاجرانی، خاتمی، میرحسین موسوی، کروبی و با همه تلاشی که کرده اند تا چه اندازه موفق شده اند که از بحران اندیشه رهائی یابند. که آقای تاج زاده .
رهائی از افکار استبداد دینی زمان می خواهد و آرزوی همه دمکرات ها این است که این آقایان روزی جسارت و شهامت آن را بدست آورند و کارنامه سیاه سی و یکسال حکوما اسلامی شان را مورد بر رسی قرار دهند . آرزوی همه انسان های دمرات این است که این اصلاح طلبان دین اندیش نه فقط آیه های رحمانی قر آن را بخوانند و به رخ دیگران بکشند که آیه های استبدای اله قهار و جبار را که دستور کشتن غیر مسلمانان و مخالفان حکومت استبدادی - اسلامی را می دهد بخوانند و ازخو سوال کنند که چرا درتمامی این دوران ضمن پشتیبانی ازحکومت اسلامی به رهبری خمینی مستبد را نادیده گرفته و چشمان خود را به همه این جنایات که توسط نماینده امام زمان و سایه اله بر روی زمین انجام شده را نادیده گرفته اند؟ چرا؟ آن کدام نیروی الهی و غیبی است که قادر است چشمان این آقایان را کور و گوش هایشان را کر و قلب هایشان را از سنگ آفریده باشد؟ آیا این آقایان مخلوقات ]مان الهی نیستند که حکومت اله را بر روی زمین توسط این آقایان در کتاب اله نوید داده است؟
این آقایان باید از خود بپرسند بنده همان اله ای هستند که دستور کشتار و قتل و تقسیم غنائم و زنان و دختران غیر مسلمان ( کافران ، مشرکان ، منافقان و ... ) را میان سر بازان مسلمان جایز شمرده و به آنان بهشت و حوریان بهشتی را وعده می دهد یا با مردم اند و به خرد جمعی مردم اعتقاد دارند نه احکام کهنه و وا پسگرای ۱۴۰۰ سال پیش؟ نقد افکار نادرست خویش نیاز به دانائی و شهامت است. دانائی این آقایان محدود به آیات الهی است. چگونه می توان به اله اکبر اعتقاد داشت و همزمان به اندیشه و نظرات جمعی مرمان ؟ چگونه می توان به کشتار و قتل اعتقاد داشت و هم مخالف اعدام بود؟ چگونه می توان به عالم بودن اله اعتقاد داشت و هم به اندیشه و تجربه انسان ها که بر اساس آیه های قران بنده اله اند و اله فروانروای عالم؟
فروانروا اگر مردم اند باید حقوق بشر در جامعه حاکگم باشد و اگر اله حاکم جهان است روشن است باید احکام الهی حاکم باشد که در ایران هم حاکم است و نتایج آن بر همگان روشن. کشتار، کشتار، شکنجه، تجاوز و ...

راه بیرون آمدن و نجات این آقایان نقد قرآن است و باید صرفا" به لحاظ اعتقادات دینی و خصوصی به آن نگریسته شود و نه به مثابه سیاست حاکم بر جامعه. متاسفانه این دوستان هنوز نتوانسته اند دین را از سیاست تشخیص دهند . تا صحبت از سیاست می شود آیه ای از گوشه ای از قرآن به میل خود پیدا می کنند و می گویند پیامبر اسلام چنین گفته و چنان گفته . این آقایان توان تشخیص زمانی را ندارند و طبق آیه قرآن که قرا« برای تمام زمان ها نوشته شده ف نمی توانند به خود به قبلانند که این احکام برای تشکیل حکومت اسلامی در ۱۴۰۰ سال پیش برای قبایل مخالف عرب شبه جزیره عربستان به زبان مادری شان وضع شده و نه برای مردمان این زمان . باید این آیان را سوگند به اعتقادات شان داد که به همان اله قهار و جبارتان سوگند که این احکاه را به عنوان احکام سیاسی رها کنید. این احکام برای مردمان امروز به غایت واپسگرایانه است و مخرب؟

دکتر پ. پیمان
۲٨٣۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست