سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سخنی با حجت الاسلام یوسفی اشکوری - ج. پاکنژاد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ‫رضا سالاری

عنوان : مهمترین اصل دموکراسی تفکیک قواست
من بطور اتفاقی یادداشت ماهان را دیدم و یکباره متوجه سوال دوم ایشان، یعنی نقد یاداشت ۴ ایشان شدم.

من نفهمیدم چرا ماهان عزیز شما برای یادداشت ۴ خود، که احتمالاً همان نظرات خودت، در باب سستی و تعبیر پذیری و مصلحت طلبی شکمی و غیر عقلانی ناشی از تعصبات مذهبی در قضاوت ها و حکم دادن ها و و تعیین مجازات های سنگین اسلامی برای هر گناه کوچکی تا سطح و حد آسان و سهل نمودن آنها به محاربه با خدا، که برای توجیه مجازات های مرگ و تعزیر و زندان و شکنجه و اعدام، همانطور که خودت بدرستی اشاره کردی، میباشد، میخواهی باز هم نظر خودت را با محک نقد دیگران بسنجی؟ مگر به گفته و نظر خودت شک و تردید داری؟ ‫در هر صورت دیدگاه شماست و محترم، چون شما ترجیح دادید که نهایت نزول و افول و فرود قضا و دادستانی و دادگری و دادگستری حکومت دینی−مذهبی− ولایی را اینطور ترسیم و توصیف کنید، که بدون توجه به جزئیات، در کلیات بر سر قضا و عدالت و دادخواهی و دادستانی و مجازات مردم همان بلایی وارد میشود که شما بخوبی در یاداشت ۴ اشاره کردید.

‫در هر صورت دیدگاه شماست و محترم، چون شما ترجیح دادید که نهایت نزول و افول و فرود قضا و دادستانی و دادگری و دادگستری حکومت دینی−مذهبی− ولایی را آن طور که خود میبینید ترسیم و توصیف کنید، که بدون توجه به جزئیات، در کلیات بر سر قضا و عدالت و دادخواهی و دادستانی و مجازات مردم همان بلایی وارد میشود که شما بخوبی در یاداشت ۴ اشاره کردید.

مهمترین اصل دموکراسی تفکیک و جدایی و استقلال مطلق سه قوه قضائیه (دستگاه عدالت و داد گستری کشور)، مقننه (مجلس و یا پارلمان متشکل از نمایندگان منتخب مردم ) و مجریه، ویا دولت منتخب مستقیم مردم، می باشد.

از ابتدای تاریخ چند هزار ساله ایران، جز در دوره های خیلی کوتاه در زمان جنبش مشروطیت و دولت کوتاه مصدق، ایرانیان هیچوقت استقلال نهادینه شده و ممتد و مدام این سه قوه را ندیده اند.

همانطور که تفکر و اندیشه و فرهنگ لیبرالیزم، دموکراسی و سکولاریزم به رشد و تعالی این سه قوه جدا و مستقل از هم کمک میکند، ایجاد و نهادینه کردن این سه قوه در هر زمان و حکومتی باز هم به رشد فرهنگ لیبرالیزم، سکولاریزم و دموکراسی کمک میکند.

اگر شاه پیشنهاد تفکیک قوا از طرف نخست وزیر منتخب مردم، یعنی همان مصدق معروف را، پذیرفته بود و اورا بجای رقیب و دشمن، یار و همکار خود قلمداد کرده بود، فعالیت های لیبرالترین حزب ایران یعنی جبهه ملی، به نفع رشد و پیدایش مرتجع ترین و متعصب ترین گروهای مذهبی و کمونیستی، یعنی کاشانی، خمینی و فدائیان اسلام و حزب غیر دموکرات توده، سرکوب و نابود نمی گشت، و در نتیجه راهی برای رشد و پیروزی مردم− فریب انقلاب اسلامی باقی نمی ماند.

اگر چنین شده بود، ایران اکنون یکی از دموکرات ترین، مترقی ترین و ثروتمندترین کشورهای خاورمیانه و آسیا بود و بنده و شما بجای نوشتن این یاد داشتها، مشغول کارهای بسیار مهمتر در خدمت به مردم و میهن خود بودیم.
پیروز و آگاه و سربلند باشید.
۲٣٨۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣٨۹       

    از : Behruz mahan

عنوان : جواب رضا سالاری عزیز رضا سالاری عزیز
رضا سالاری عزیز
مقاله خوب شما را خوندم ضمن تشکر از شما میخاهم که لطف کنید مقاله زیر را که در نظر شمار ۴ گفته شده است نقد کنید
کلا در کشوری که استبداد شیعه بر قرار است و حقوق بر مبنای شعریت است و بر مبنای حقوق بشر مصوبه سازمان ملل نیست باید دقت کرد که
این سر نوشتی را که بر آنها از قبل مقدر شده است چگونه میتوان تغییر داد بدون اینکه ایرانیان نظری شیعه را دقیقن درک کنند
تعریف مذهب شیعه در ایران ؛ پنهان است اما این خلاصه ان است
تعریف مذهب شیعه= ( الله _اسلام _ ۱۴ معصوم _امام زمان _ شیعه آخوندی = حکومت ولایت فقیه = ( سلطان مذهبی شیعه )
خوشحال میشوم که نظر شما را بدانم
۲٣۶۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۹       

    از : Behruz mahan

عنوان : انواع اعدام در مذهب شیعه= ( الله _اسلام _ ۱۴ معصوم _امام زمان _ شیعه آخوندی = حکومت ولایت فقیه = ( سلطان مذهبی شیعه
انواع اعدام در مذهب شیعه= ( الله _اسلام _ ۱۴ معصوم _امام زمان _ شیعه آخوندی = حکومت ولایت فقیه = ( سلطان مذهبی شیعه

کشور ایران، دین اسلام و مذهب شیعه= ( الله _اسلام _ ۱۴ معصوم _امام زمان _ شیعه آخوندی = حکومت ولایت فقیه = ( سلطان مذهبی شیعه ) برقرار است که ایرانیان عزیز از آن اطلاع کافی ندارند یعنی ایرانیان عزیز قبل از اینکه به دنیا بیایند این حکم در سر نوشت آنها مقدر شده است که
یا طرفدار شیعه یعنی به ترتیب ( الله _اسلام _ شیعه آخوندی _۱۴ معصوم _امام زمان _ و سر انجام ولایت فقیه ) باقی میمانند و یا میخواهند راه دیگری به جز ولایت فقیه= ( سلطان مذهبی شیعه ) بروند که یکی از ۱۴ نوع اعدام زیر نصیب آنها میشود
لذا این احکام از قبل در مورد ایرانیان مخالف رژیم =مخالف ولایت فقیه یعنی مخالف آخوند ها ی شیعه باشند به صورت بالقوه در سر نوشت هر ایرانی وجود دارد
که فقط مردم عزیز ایران به آن آگاه نیستند اما قبل از تولد ، این احکام در پرونده آنها صادر شده است و هر زمانمیتواند به دست قاضی اسلامی شیعه به حالت بالفعل در اید
وفقط آخوند ها و رژیم منتظر می مانند که هر گاه کسی را بخواهند و یا به هر علتی دستگیر کنند او را به یکی از ۱۴ اعدام رحمت اسلامی زیر محکوم کنند( از ذکر آیه خود داری شده است(
قاضی شیعه در جمهوری اسلامی می تواند طبق تشخیص و تفسیر خود از جرم ،و بر اساس تعریف جرم که در ماده ۱۶۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی به عهده قاضی گذاشته شده ، حکم اعدام هر کس را ،از طریق تفسیر کتاب قرآن و یا روایات و احادیث ویا ..... صادر کند رجوعا به اصل ۱۶۸ کنید
ایرانیان مخالف به یکی از گروه های چهارده گانه زیر و رحمت اسلام عزیز بر اساس حکم قاضی شیعه ، حکم اعدام دریافت میکند :
۱-مشرک کسی که به الله و دین پیامبر اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای شک کند و یا شریک قائل شود حکم اعدام دارد
۲-کافر: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای کفر و نا سزا بگوید حکم اعدام دارد
۳-محارب : کسی که به الله و دین پیامبرو اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای اعتراض و یا جنگ کند حکم اعدام دارد
۴-مفسد : کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای فساد کند یعنی یا لهب و لعب و شادی کند حکم اعدام دارد
۵-مرتد : کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای بخواهد تغییر دین و مذهب دهد یا از شیعه برگردد یا ازراه خامنه ای بر گردد حکم اعدام دارد
۶-ملحد: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای الحاد و شرک کند یا ولایت فقیه را قبول نداشته باشدحکم اعدام دارد
۷-منافق : کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای تظاهر و یا دو روئی کند حکم اعدام دارد
۸-مدعی: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای بگوید که میتواند یک بدل بهتر می تواند بیاورد و یا بهتر ازاو را بگوید حکم اعدام دارد
۹- مستهزی: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای بخواهد کمی بخندد یا استهزی کند یعنی به رساله خامنه ای بخندد حکم اعدام دارد
۱۰-:حرمت شکنو توهین :کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای بی حرمتی کند و یا احترام نگذرد حکم اعدام دارد
۱۱-:متمرد کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای بخواهد سر پیچی از دستور کند یعنی فتوای خامنه ای را نپذیرد حکم اعدام دارد
۱۲-متبری : کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای بد و ناسزا بگوید حکم اعدام دارد در واقع به خامنه ای ناسزا گوید حکم اعدامدارد
۱۳-:یاغی کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای سرپیچی نموده و سر جنگ بر دارد همه مخالفان خامنه ای حکم اعدام دارد
:۱۴-:خوارج: کسی که به الله و دین پیامبر و اسلام و حکومت امام زمان و نایب بر حقش یعنی ولایت فقیه یعنی به خامنه ای خسته شده باشد و بخواهد ازاینها دیگر دفاع نکند
و راه خود را برود ؛ و خودش راه خودش را برود یعنی خودش، اسلام خودش را انتخاب کند حکم اعدام دارد . حتی شامل بسیجی ها و نظامی ها و پاسداران خود رژیم و یا صوفیان و شیعه های غیر ۱۲ امامی غیره

ایرانیانی که به یکی از گروه های ۱۴ گانه فوق ، محکوم به اعدام نشده باشند در جمهوری اسلامی یک لیست ۱۴ گانه دیگری هم وجود دارد که ایرانیان عزیز میتوانند لیست زیر را نگاه کنند
شاید در این لیست زیر بگنجند و باید اشهد خود را از قبل بخوانند
چون اینها به گروه های ضد انقلاب مشهور میشوند و چون انقلاب جمهوری اسلامی تا زمان ظهور مهدی ادامه دارد نباید فکر کنند که ممکن است روزی از لیست ضد انقلاب در بیایند :

۱-متهم به ضد انقلاب اسلامی یعنی مخالفت با نظام : کسی که باشخص خامنه ای و ولایت فقیه مخالفت کند و رژیم بنا به مصلحت نظام حتا افراد محکوم قبلی با حکم های صادره قبلی به زندان را هم اعدام میکند
۲-:متهم به مخالفت با نظام ولایت فقیه : کسی که جرمی نکرده باشد فقط مخالف قانون اساسی این رژیم باشد و یا درخواست تغییر قانون اساسی را کند مثال کرد ها و بلوچ ها و ... شامل این بخش میسوند
۳-:متهم به حقوق بشر غیر حقوق اسلامی و یا خواهان درج قوانین ۳۰ ماده حقوق بشر در قانون اساسی ، : کسی که هیچ کاری نکرده باشد و فقط حقوق بشر تصویبی سازمان ملل را بخواهد .
۴متهم به روشن گری به نظام های دیگر : کسی که روزنامه نگاری و خبر نگاری به منظور روشن گری و ونشر و چاپ ۳۰ اصل حقوق بشربه منظور روشن گری کند مثله قتل های زنجیره ای و ....
۵- متهم به اسلام آمریکائی : کسی که طرفدار این گروه ها شامل ملی مذهبی ها ، وطن پرست ها ، سلطنت طلبان ، مشروطه خواهان ، و باشند ......
۶-متهم به اسلام روسی : کسی که هیچ کاری نکرده باشد و طرفدار نظام ، سوسیالیست ها ، کمونیست ها ، جبهه خلق، و باشد مثله حزب توده و اقلیت و کومله و ......
۷-:متهم به اسلام نو لیبرالی : کسی که طرفدار جمهوری خواهی از نوع دیگری مثلا اسلام سبز و,جمهوری خواه فدرال ، جمهوری خواه دموکراتیک,جمهوری خواه سکولار ، جمهوری خواه خود مختار ، جمهوری خواه ساده بدون پسوند یا هر رنگی دیگر به جز جمهوری اسلامی باشد...
۸- متهم به اسلام بهایت و یا مسیحیان و یا هر نوه دین که در ایران تبلیغ دین خود را کنند :کسی که هیچ کاری نکرده باشد و فقط طرفدار باب و بها و یا شاهدین یهوه و و یا تبلیغ دین خود را کند ....
۹-: متهم به اسلام سنی ، کسی که طرفدار اسلام و مذهب وهابی ، مالکی ، حنبلی ، حنفی ، شافعی, متهم به اسلام هائی که به جز شیعه باشد و تبلیغ کند مثله تمامی خلق های ایران ، علی اللهی ، صوفی ، زیدی ، هفت امامی ، و یا گروه های سنی مذهب کرد ، ترکمن ، بلوچ ، اعراب ، و ...
۱۰-:متهم به جاسوسی به بیگانگان : کسی که هیچ کاری نکرده باشد و طرفدار نظام جمهوری از نوع اروپائی یا آمریکائی و یا نظام دیگری با قانون اساسی آزاد باشد
۱۱-متهم به یهودی و صهیونیست و انگلیس :و
۱۲-:متهم به ارسال خبر ، کسی که عکس، اس ام اس ، ایمیل ، و هر گونه خبری به خارج و و هرگونه فعالیت دانشجوئی داشته باشد و یا مثله دکتر کهریزک که از شکنجه ای خبر داشته باشد
۱۳-: متهم به ایجاد اختلال ، بر هم زدن نظم ، تظاهرات ، هر گونه تبلیغ حقوق بشر و یا در خواست حق و حقوق کارگری و هر نوع حق دیگر شامل سندیکا و حقوق صنفی کند
۱۴-متهم به جنبش سبز که نوع جدید اتهام است ، و مخالفان به رای من کو و تقلب در انتخابات و سر انجام تمامی طرفداران خود رژیم مسله حزب که بخواهند مثله موسوی ها ، کروبی ها ، خاتمی ها ، در انتخابات به آقای خامنه ای اعتراض کنند
هر کسی که شک دارد امتحان آن مجانی است زیرا تا کنون رژیم بیش از ۲ میلیون نفر به صورت اعدامی ، زندانی ، جنگ ، معلول ، و... به جامعه ایران ارزانی داشته است
ضمنان هر ایرانی عزیز ، که دستگیر میشود جرم نکرده خود را باید قبول کند و الا زیر شکنجه و یا در سلول انفرادی و یا با زور تجاوز یا فشار به خانواده و غیره ، دعوت به مصاحبه تلویزیونی میشود
نباید کسی از زیر دست یک آخوند شیعه بتواند دربرود
هر کس از ایرانیان عزیز که به یکی از اعدام های بالا محکوم نشده باشد لطفآ خوشحال نشود چون به یکی از ۱۴ نوع اعدام زیر ، محکوم خواهد شد
که به علت محدودیت نشر ، در مقاله بعدی به اطلاع شما ایرانیان عزیز محکوم به اعدام میرسد ،
۲٣۶۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۹       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : جواب سوالات ماهان محترم
«آزادی احزاب به چه معنا است؟ »

‫ در یک کشور استبدادی هیچیک از این سوالات معنی و مفهوم ندارد، ولی در یک کشور دموکراتیک:‫

همان ازادی است که در قانون اساسی تعیین و تعریف شده.

«به عبارت دیگر ، در کشوری که چند حزبی است و مردم به حزبی با برنامه های ان حزب رای میدهند آیا آن حزب میتواند برنامه های خود را با رای مردم به اجرا در آورد؟»

حزب میتواند هر برنامه ای را که قبل از پیروزی قول اجرایش را به مردم داده و به تصویب مجلس نمایندگان مردم هم رسیده به اجرا درآورد، مانند برنامه رفاهی پزشکی و سلامتی عمومی برای همه مردم توسط اوباما در آمریکا. ‫ ‫

«آیا وقتی حزبی غیر مسلحانه، از طریق رای مردم پیروز شود و بخواهد کلا نظام کشور را و یا قانون اساسی کشور را با رفراندوم عوض کند این حق را دارد؟»

بله این حق را دارد و رای اکثریت تعیین کننده است، و بلعکس اگر مردم رفراندم بخواهند، حزب میتواند زیر بار نرود، که البته میتواند به ضرر از دست دادن دولت در دور انتخابات بعدیش تمام شود.

«آیا کلا تغییر قانون اساسی ، و یا تغییر نظام کشور از طریق رفراندوم ، غیر قانونی است؟ یا یک حق ملتی است»

مسلماً حق ملت و مردم هر کشوری است و هر زمان مردم اراده کنند بایستی دولت وقت به این حقوق اساسی آنها احترام بگذارد و رفراندم را عملی سازد.

«امکان یک دادگاه بین المللی به منظور رسیدگی به رفراندوم و حق تعیین سرنوشت مردم یک کشور وجود دارد ؟»

در حال حاضر خیر؟

«گفته شده است که هر کس که زور دارد حق هم ظاهر دارد و یا زور تعیین کننده میزان حق افراد است حقوق افراد بدون زور و از طریق مسالمت آمیز ، چگونه قابل دسترس است؟؟»

‫مردم اگر به دنیا نشان دهند که بدنبال رژیم دموکراسی غیر دینی و سکولار هستند، بدنبال تشکل و نهادینه کردن دموکراسی در داخل مملکت هستند، در اداره کشور و انتخابات بی تفاوت و ناامید نیستند و مانند دفعه قبل خود را درگیر و رای گیری و دولت تقلبی انتصابی را رسوا میکنند، به جنبش اعتراضیشان روحیه، استمرار و تداوم و ابعاد تازه می بخشند، تاریخ ثابت کرده که در نهایت پیروزی از آن مردم و ملت مصر میباشد.

برای تغییر مردم ناآگاه وبی سواد ایران، که در استبداد دینی و فقر فرهنگی ناشی از عدم دموکراسی ذوب شده اند و بدبختانه جمعیتشان هم رشدی تصاعدی و یا بقول شما ملخ وار پیداکرده اند، چه باید کرد؟
آنها که اگاه بودند و ناامیدانه ترک مردم و دیار خود کردند و در ممالک خارج سکنی گزیدند، اکنون غیر واقع بینانه فقط در انتظار معجزه ای هستند که مردم داخل کشور یک شبه لائیک و سکولار و دموکرات شوند!
مردمی که هنوز از دیدن و تماشای اعدام و سگنسار محکومان توسط دزخیمان رژیم لذت میبرند. مردم ناآگاهی که دروغ و دوروئی و غیبت و سخن چینی و توبه و دزدی و رشوه و صلب عدالت و تجاوز به حقوق یکدیگر را مجاز و امری عادی می پندارد، ولی بی حجابی، آزادمنشی، دموکراسی، لیبرالیزم، سکولاریزم، ناباوری و طرفداری از عرف بین المللی و بخصوص حقوق بشر را جزء گناهان کبیره، محاربه با خدا، توطئه اجانب و مستحق اشد مجازات می دانند.

مردم باید خود دست بکار تغییر خود شوند. باید آگاهان به میان مردم ناآگاه بروند و وارد زندگی انها شوند و با انان زندگی کنند تا از طریق روندی طبیعی تأثیر طبیعی خود را روی آنها پابرجاکنند.

فقط از طریق این نهادها و سازمانها و تشکیلات است که مردم قادر به انجام، کنترل و پیروزی در کارهای سیاسی اعتراضی خود هستند.

همانطور که شما اشاره فرمودید، در حالیکه مردمش در خفقان ‫استبداد تاریک و سیاه بسر میبرند، و از ابتدائی ترین حقوق انسانی و دموکراتیک زیبنده شأن انسان مدرن محرومند، سیاست خارجی آینده ایران را میتوان عمدتاً بر تحریک، بحران، عصیان و جنگ و جنجال بازی در کشورهای غیرمسلمان، و حمایت بدون قید و شرط سیاسی و مالی از گروهای حزب اللهی، مذهبی، یعنی همپیالگان تندرو خودشان در کشورهای افغانستان، پاکستان، یمن، عراق، لبنان و فلسطین، خلاصه نمود. در حالیکه در داخل روزبروز پایگاه ها و تکیه گاهه های مردمی اش را از دست داده و میدهد، ایران در سیاست خارجی وحشی تر از گذشته بدنبال جنگ است تا راهی بر ادامه حیاتی طولانی بیابد . رژیم سخت کار میکند تا آینده ملت را، همچون گذشته و حالش، مصادره و از آن خود کند.

باید به مردم اگاه فهماند که آزادی از بالا به کسی هدیه نمیشود.

‫ مردم باید یاران و همراهان آزادمنش و دموکرات خود را در تشکیلات، سازمان ها و نهادهای سری، و یا اگر مقدور است علنی، که بایستی از قبل بنیاد کرده باشند، پیدا کنند. باید هر چه زودتر این تشکیلات دموکراتیک را بر پا ساخت.

‫ فقط از طریق این نهادها و سازمانها و تشکیلات است که مردم قادر به انجام، کنترل و پیروزی در کارهای سیاسی اعتراضی خود هستند. ای کاش ما موافقان مردم سالاری و دموکراسی مطلق برای همه مردم، بجای فقط سی سال نشستن انفعالی و نقد و بحث و تحلیل گذشته، روی تشکیلات دموکراسی−آزادی شدیداً مورد نیاز خود کاری عملی کرده بودیم. ولی خوب، امروز هم دیر نیست و باید از همین حالا دست بکار شد.

‫ هر ملتی تنها همان آینده ای را بدست میآورد که سزاوارش بوده و برایش کار و تلاش کرده است.
‫‫
‫‫همانطور که اجداد و پدران ما مسئول گذشته ما بودند، ما هم مسئول آینده ایران و نسل بعدی هستیم. چرا ما به آینده فکر نمیکنیم؟ تا کی شکایت از این و آن و گسترش فرهنگ انتقاد نامسئولانه و فقط به دنبال مقصرکردن دیگران؟

اگر امروز دست به کارهای تشکیلاتی و بنیادی مردمی نزنیم، آینده ای بسیار وخیم تر و بدتر در سی سال آینده منتظر و چشم به راه ما خواهد بود.

‫ کار تشکیلاتی فقط محتاج به کار و انرزی و مدیریت فردی زیاد، آنهم به شکل رایگان است، که متأسفانه با فرهنگ استبداد زده تاریخی ما منافات زیادی دارد که باید بر آن غلبه شود.
ما بایستی سی سال پیش، بلافاصله پس از درک مکر رهبران انقلاب و ‫باختن به ملاهای غاصب و سردمدار انقلاب، این کارهای بنیادی را راه می انداختیم. هنوز هم دیر نیست. باعث تأسف است که هنوز بعد از صدوپنجاه سال، هیچ نهاد دموکراسی بشرح زیر را نداریم:

‫۱. سازمان دانشجویان دموکرات − این راحت ترین تشکیلات است، و به خاطر آمادگی دانشجویان، ایجاد آن کمترین انرژی و زمان را میبرد.
‫۲. ایجاد سازمان دانش آموزان دموکرات − با کمک ویاری سازمان دانشجویان. دانشجویان سراسر ایران باید به دبیرستان ها و دبستان ها بروند و تشکیلات دموکراسی آنها را راه بیاندازند.‫
‫۳. ایجاد سازمان مادران دموکرات − توسط دانشجویان و دانش آموزان دموکرات
‫۴. ایجاد سازمان پدران دموکرات − توسط دانشجویان، دانش آموزان و مادران دموکرات
‫۵. سازمان معلمان و استادان دموکرات
‫۶. سازمان کارمندان دمکرات − در هر اداره
‫۷. سازمان کارگران دموکرات − در هر کارخانه
‫۸. سازمان هنرمندان دموکرات
‫۹. سازمان نویسندگان و شاعران دموکرات
۱۰. ‫سازمان کسبه، پیشه وران و بازاریان دموکرات
‫۱۱. و بالاخره تمامی بقیه سازمانهای ممکن و عملی
۲٣۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣٨۹       

    از : نازنین

عنوان : سخنی با نویسنده
آقای پاکنژاد، سئوالاتی که مطرح کرده اید نشان از دل صاف شما دارد. نشنیده اید که آقای موسوی ودیگر سران اصلاح طلب همواره و مستمر تکرار می کنند که آرمان اصلاح طلبان بازگشت به دوران طلائی "امام" می باشد. مگر در دوران امام چه بود که دلهای ایشان طلب آن روزها را می کند؟ مسئله این است که این حضرات درآن دوران با استفاده از قساوت دل آن عزیز از دست رفته شان حکومت می کردند و مشغول "معامله" با ثروت های ملی و "تعامل" با ابرقدرتها. امنیت داشتند و احدی که قصد مزاحمت آنان را می کرد با اشاره آن امام عزیز ازمیان برداشته می شد. اما اکنون آقای خامنه ای یا یارای آن را ندارد و یا نمی خواهد آن چنان محیطی امن برایشان فراهم آورد. والا این هموطنان اصلاح طلب، نه سودای دمکراسی درسر دارند و نه آزادی و نه استقلال. آنان به دنبال "محیط امن" از دست رفته خود سرگردانند. نمی بینید هریک از آنان که به خارج می رود، مستقیم سر از آمریکا درمی آورد که صدالبته با بورسی و یا نظایر آن. استاد دانشگاه می شود و اگر مدرک درست و حسابی نداشت، درمراکز تحقیقاتی با حقوق مناسب به امر تحقیقات مشغول می شود. کینه حجت الاسلام اشکوری و دیگر هم رزم هایش نسبت به بنی صدر و "اطرافیانش" این است که استقلال خود را ثابت کرده اند و نشان داده اند که می شود با کرامت زندگی کرد.
۲٣۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣٨۹       

    از : Behruz mahan

عنوان : آیا تغییر نظام کشور از طریق رفراندوم حق ملتی است
سوال برای بنده پیش آمد که :
آزادی احزاب به چه معنا است؟ به عبارت دیگر ، در کشوری که چند حزبی است و مردم به حزبی با برنامه های ان حزب رای میدهند آیا آن حزب میتواند برنامه های خود را با رای مردم به اجرا در آورد؟
آیا وقتی حزبی غیر مسلحانه ، از طریق رای مردم پیروز شود و بخواهد کلا نظام کشور را و یا قانون اساسی کشور را با رفراندوم عوض کند این حق را دارد؟
آیا کلا تغییر قانون اساسی ، و یا تغییر نظام کشور از طریق رفراندوم ، غیر قانونی است؟ یا یک حق ملتی است
دوستان لطفآ ازهر نظر کنند ..
سوال دوم : امکان یک دادگاه بین المللی به منظور رسیدگی به رفراندوم و حق تعیین سرنوشت مردم یک کشور وجود دارد ؟
گفته شده است که هر کس که زور دارد حق هم ظاهر دارد و یا زور تعیین کننده میزان حق افراد است حقوق افراد بدون زور و از طریق مسالمت آمیز ، چگونه قابل دسترس است؟؟
۲٣۴٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست