سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تحریم اسرائیل چرا؟ - سهراب مبشری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مبشری و عقب ماندگی ذهنی یا..............

عنوان : پارلمان آلمان خواستار پایان محاصره‌ی غزه شد
در اقدامی کم سابقه، گروه‌ها و احزاب آلمانی علیه سیاست‌های اسراییل به وحدتی میان یکدیگر دست یافته و در ابتکارعملی که مورد تایید و پشتیبانی همه‌ی فراکسیون‌های پارلمان آلمان بود، از اسراییل خواسته‌اند تا محاصره نوار غزه را فورا خاتمه دهد. در این ابتکارعمل احزاب دست چپی اصلی و همچنین شرکای خانم آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در ائتلاف حاکم (حزب دموکراتیک آزاد) نیز در آن نقش داشته و خواستار این شدند که این کشور ضرورت مشارکت دادن جنبش حماس در مذاکرات را به اسراییل گوشزد کند، چرا که به عقیده‌ی احزاب آلمان محاصره‌ی ‌غزه نتایجی معکوس داشته و کمکی به حفظ امنیت اسراییل نمی‌کند.
این در حالی است که اسراییل به فشارها و انتقادات غرب تن داده و محاصره زمینی یک و نیم میلیون فلسطینی در نوار غزه را کاهش داده،‌ بطوریکه بیشتر مواد لازم اجازه ورود به غزه را یافته‌اند؛ اما محاصره دریایی غزه که به دریای مدیترانه مشرف است، کماکان ادامه دارد.
ابتکارعمل پارلمان آلمان از دولت آنگلا مرکل می‌خواهد تا برای از سر گیری مذاکرات صلح در منطقه خاورمیانه اعمال فشار کند. راینر اشتاینر سخنگوی سیاست خارجی حزب دموکراتیک آزاد در مصاحبه با رویترز گفت: «تردیدی نیست که طرح ارائه شده به پارلمان، تصویب خواهد شد».
ولفگانگ گرکه (Gehrcke) سخنگوی سیاست خارجی حزب چپ به عنوان تنها حزبی که در نوشتن پیش‌نویس طرح این ابتکار عمل همکاری نکرد،‌ گفت: «حزب چپ تندرو نیز به نوبه خود در مجلس با طرح ارائه شده موافقت خواهد کرد. از نظر من این امر تحول بزرگی در سیاست آلمان در قبال اسراییل است».
۲٨٨۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : تعریف بیگانه و دینش
‫ممکن است فراموش کرده باشیم، ولی یکی از زمینه ها و عوامل مهم رشد انقلاب ما تا نهایتاً پیروزیش در بهمن ۱۳۵۷، همان ‫ تقدم و تعصب کورکورانه اسلامی ما نسبت به فلسطینیان در جنگ نابرابر اعراب و اسرائیل و تبلیغات مبالغه آمیز خمینی و شاگردانش، شریعتی و دانشجویانش، نویسندگان توده ای و چپهای طرفدار فلسطین، بخصوص در فاصله سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ بود. جالب است که هنوز هم از این تعصب دینی رها نشده ایم. چرا؟

پس از تفوق و تحمیل زورمندانه اسلامِ شمشیر نشان، بدست عربهای مدینه بر این سرزمین، اجداد ما پس از شکست های مکرر بناچار با شیعه شدن خود مقاومت خودشان را ادامه دادند تا هم از عربهای متجاوز و دین بیگانه آنها متمایز شوند و هم هویت ایرانی شان را حفظ کنند و هم مانند مصریان نشوند که تازیان زبان و فرهنگ کهنسالشان را هم کاملاً از یادشان ربودند.

‫منتها بعدها با دولتی شدن این مذهب، با افزودن ۱۱ امام معصوم حاضر و یک بچه امام غایب و رشد سرطانی فقه آخوندی شیعه در دوره صفویه و تا زمان حال، ایرانیان بتدریج و بخصوص در قرون اخیر بکلی از هدف اولیه پذیرش این مذهب توسط اجدادشان، که اساساً خلاصی از سلطه دین و فرهنگ بیگانه عرب های چادرنشین بود، دور شدند و بقول معروف سوراخ دعا را گم کردند.

‫همانطور که ما الان غیرواقع بینانه بشکل خرافی وحشتناک و غیر عقلانی، کاسه های داغ تر از آش برای پرستش ۱۲ مرد عرب معمولی آنروزگار مدینه و کربلا و کوفه و نجف و سامره و کاظمین و مشهد شدیم، با همان سابقه روانی و تاریخی که در مغزمان لانه کرده، امروزه با فلسطینیان آواره تحت ستم دولت اسرائیل ارتباط عاطفی و روانی و بخصوص حمایت دینی برقرار می کنیم.

پس هنوز هم ما از اهداف اولیه اجدادمان دور هستیم. اهدافی که در واقع برای رهایی از کلیت دین زورچپان و وارداتی اسلام، آنهم از جانب بیابان گردان و چادرنشینانی که حتی از زمان اشکانیان، بخصوص با سوء استفاده از ضعف حکومت مرکزی، همواره مرزهای غربی کشور را مورد تاخت و تاز و تاراج و غارت قرار میدادند. همانند فشارها و حمله های مرتب و متجاوزانه ای که مغولان چادرنشین به نوارهای مرزی غربی و شمالی چین میکردند تا نهایتاً یکبار با پیروزی کامل حکومت طرفدار خود را سر کار آوردند، و با حمله به ایران از شرق ایران کل بساط خلیفه و خلیفگی را در ایران اسلامزده برچیدند.

اکنون بیگانه و دین بیگانه اش پس از گذشت ۱۴ قرن ذیگر مشمول مرور زمان شده و در چشم برخی ایرانیان امروز نه تنها بیگانه نیست، بلکه از خویش و شاهرگشان هم به آنها نزدیکتراست! خمینی و خامنه ای و رفسنجانی و احمدی نزاد از این گروهند.

هموطن، اگر ایرانی هستیم، و به هدف مقدس اجدادمان، به آنها که در مصاف با عربهای مدینه متجاوز خون خودرا فدای پایداری ایران و هویت ایرانی کردند، قول داده ایم که ما به آنها وفادار هستیم و تمام وجود و هستی ما نثار ایران و ایرانی وطن پرست باشد، باید استوار و علمی و تحقیقی و قاطع اول از منافع خود دفاع کنیم و به هر سیاستی در قبال بقیه ملل دنیا فقط از این دریچه و راستا و معیار نگاه کنیم.
پیروز و لبریز از ایران دوستی باشید ‫!

۲٣۴۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣٨۹       

    از : منافع ملی ایران

عنوان : هموطن، فلسطین را رها کن فکری به حال ایران کن.
آخر فلسطین و اسراییل چه کار مثبتی برای ما ایرانیان تاکنون انجام داده اند که ما انقدر وقت و انرژی خود را صرف آنها می کنیم. خانه خودمان در آتش است و ساکنان آن دارند زنده زنده می سوزند و ما بجای اینکه بداد آنها برسیم خودمان را مشغول دعوای دو همسایه دو کوچه آنطرف تر کرده ایم. آخر کدام آدم عاقل و مسئولی چنین کاری می کند که شما کاسه داغتر از آش ها می کنید؟ وطن شما کجاست؟ جواب بدهید تا ما تکلیف خودمان را با شما روشن کنیم؟ همدل هستید یا فقط همزبان؟

ما خودمان کشوری دربند داریم که باید در صدر دستورالعمل باشد و طبیعی هم هست که باشد. چرا برخی ایران را ول کرده اند و چسبیده اند به اسراییل و فلسطین؟ این چه چیزی را نشان می دهد؟ آیا اسراییل و فلسطین لحظه ای به فکر ما بوده و هستند و یا تا حالا کار مثبتی برای ما کرده اند که ما کشور و ملت خود را فدای آنها کنیم؟ آخر این چه منطقی است که بعضی از شما دارید که تمام غم و غصه تان شده فلسطین و تمام نفرت تان اسراییل را هدف گرفته؟ چرا این حساسیتی که به فلسطین و فلسطینیان نشان می دهید و سینه هایتان را برایشان چاک می دهید برای کشور و هموطنان خود نمی کنید؟ آیا این مرضی است یا از روی غرض است؟ کشور شما کدام است، ایران یا فلسطین؟ ایا شما ایرانی هستید و یا فلسطینی؟ شما کیستید و چیستید؟ صاف و پوست کنده روشن کنید تا ما مطمئن شویم با چه کسانی روبرو هستیم. آیا شهامت کافی برای اینکار دارید؟

سخنی هم با ایرانیانی دارم که معتقد هستند که منافع ملی ایران باید در صدر دستورالعمل قرار داشته باشد. هموطنان من شما هستید و شما هستید که نباید اجازه دهید که شخص یا گروهی حواستان را پرت کند و شما را مشغول به مباحثی کند که هیچ ارتباطی با حل مسائل ایران و ایرانیان ندارد. حواسمان باید به آنهایی باشد که سخت کار می کنند تا ما را منحرف کنند. ما باید هوشیار باشیم و چنین اجازه ای به آنها ندهیم. هر چیزی که به نفع منافع ملی ماست را حمایت کنید و هر چیزی که سود و ربطی به منافع ملی ما را ندارد را ول کنید. فقط و فقط و فقط منافع ملی ایران را همیشه مد نظر خود قرار دهید تا به انحراف کشیده نشوید.

اگر ایرانی هستید و نسبت به هموطنان خودتان احساسی دارید باید فقط به فکر آنها باشید و ببینید چکاری از دستتان بر می آید که برایشان بکنید. هموطن، فلسطین را رها کن فکری به حال ایران کن.
۲٣۴۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣٨۹       

    از : ضد نیرنگ و دروغ و ریا

عنوان : سازمان وحدت یهودی فرانسه، ربطی به اتگریست ها ندارد و در نقطه مقابل آن هست
کسی که در اینجا یا از سر نادانی و یا به احتمال زیاد از سر نیرنگبازی، «سازمان وحدت یهودی فرانسه برای صلح» را با بخشی از انتگریست های یهودی آمریکا یکی معرفی کرده است، به نظر می رسد که کمی بیش از اندازه لازم زرنگ باشد.
مبتذل تر از همه این که نوشته است که این سازمان هولوکاست را انکار می کند، و تازه اضافه هم کرده است که این ها به دیدار احمدی نزاد ها در ایران می روند!
یک سازمان مترقی و پیشتاز را اینگونه معرفی کردن، شایسته ترین توضیح مقاله آقای سهراب مبشری است.
برای شناختن بیشتر سازمان وحدت یهودی فرانسه، به مقدمه و شرح و تفصیل بیانیه تازه این سازمان، و به لینک های مترجم و مقدمه نویس و توضیح دهنده این بیانیه مراجعه کنید.
این بیانیه را همراه با توضیحات و پاورقی و لینک های تکمیلی، در همین سایت اخبار روز در لینک زیر می توانید بخوانید:

http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۲۸۳۰۴

لطفا اعداد فارسی را به اعداد لاتین تبدیل کنید.

خوش به حال آقای سهراب مبشری با این همه کامنت نویس مخصوص. کاملا مخصوص. کسانی با «منطق» خود ایشان!!
۲٣۴۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣٨۹       

    از : ایرانی

عنوان : به آزاده خانم
آزاده خانم عزیز، مسئله حمایت از اسراییل نیست. مسئله واقع بینی است. همانطور که خودتان میگویید "ما ایرانیها باید به منافع ملی خودمان بیندیشیم وتابع هیچ تبلیغاتی نباشیم. از انجا که ایرانی برای حقوق خود مبارزه میکند نباید زیر پا گذاران حقوق دیگران را تائید بکند حال اسرائیل باشد و یا حماس".
واقعیت آن است که تمام این اظهار نظرهایی که در این سایت و یا دیگر سایتهای ایرانی میشود فقط و فقط مصرف داخلی دارد. وگرنه نه اسراییل و نه فلسطینیها برای اظهار نظرهای ما تره هم خورد نمیکنند. جریانهای سیاسی ایرانی دیرسالی است که جز دروغگویی و قلب واقعیت هیچ کاری نمیکنند. اینها هنوز در اوهامات دنیای دو قطبی دوران جنگ سرد میبرند و در مورد مسائل خاورمیانه هنوز همان شعارهای کهنه ضد "امپریالیستی" و ضدصهیونیستی را میدهند. این در حالیست که خود فلسطینیان اسراییل را برسمیت میشناسند. همین امروز در خبرها آمده بود که نخست وزیر فلسطین سلام فیاض، ضمن انتقاد از عملکرد اسراییل، بر برسمیت شناختن اسراییل توسط فلسطینیها تاکید کرده. در چنین شرایطی آیا مضحک نیست که فعالان ما همزبان با آخوندها خواستار نابودی اسراییل هستند؟ منافع ملی ما ایرانیان ایجاب میکند که همزبان با نیروهای لیبرال از حمایت از هر دو جریان افراطی پرهیز کنیم و از موجودیت هر دو کشور حمایت نماییم.
فعالان سیاسی نسل گذشته را نیز رها کنیم تا در دنیای کوچکشان زندگی کنند.
۲٣۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨۹       

    از : ازاده

عنوان : حالا که یهودی مخالف اسرائیل است ما چرا باید از ان هواداری کنیم
من کلا از هوادری یک ایرانی از کشور بیگانه مخالفم حالا این اسرائیل باشد و یا امریکا وچین وروسیه وانگلیس.حماس باشد یا موساد. ما ایرانیها باید به منافع ملی خودمان بیندیشیم وتابع هیچ تبلیغاتی نباشیم. از انجا که ایرانی برای حقوق خود مبارزه میکند نباید زیر پا گذاران حقوق دیگران را تائید بکند حال اسرائیل باشد و یا حماس
۲٣۴۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨۹       

    از : درباره سازمان وحدت یهودی فرانسه

عنوان : درباره سازمان وحدت یهودی فرانسه
این به اصطلاح سازمان "وحدت یهودی فرانسه برای صلح" همانهایی هستند که از جمهوری اسلامی پول میگیرند و در کنفرانس تهران احمدی نژاد را در آغوش میگیرند و همصدا با او هلوکاست را نفی میکنند. اینها نه طرفدار صلح بلکه از طرفداران تروریزم در خاورمیانه هستند. همانطور که طرفداران الفتح راهشان را از این یهودیان ضد صلح جدا کردند ما نیز نباید فریب این سینه چاکان دروغین صلح را بخوریم.
۲٣۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨۹       

    از : بیانیه ی رسمی سازمان وحدت یهودی فرانسه برای صلح:

عنوان : به نفع تحریم، عدم سرمایه گذاری، اِعمال مجازات و تنبیه، علیه اسراییل اشغالگر، علیه کلونیزاسیون، و علیه آپارتاید.
مارس ۲۰۱۰

سازمان وحدت یهودی فرانسه برای صلح، که زنان و مردان یهودی عضو آن، به کینه ورزی علیه خود به عنوان یهودی، و به یهودستیزی متهم می شوند، اعلام می دارد که در خاورمیانه:

ـ یک اشغالگر وجود دارد، و یک تحت اشغال. یک دولت اشغالگر، به نام اسراییل، که روزانه، بی وقفه، به حقوق بین الملل، تجاوز می کند؛ و یک ملت به نام ملت فلسطین، که حرمت و برازندگی و کرامت و حقوق او انکار می شود.
اسراییل، به صورت برنامه ریزی شده و طراحی شده، از تخلیه ی سرزمین هایی که در سال ۱۹۶۷ اشغال کرده است خودداری می کند.

ـ یک سیاست کولونیزاسیون، وجود دارد که منجر شده است به:
انضمام بخش بزرگی از سرزمین فلسطین به اسراییل؛
زندانی کردن بیش از ده هزار فلسطینی، در زندان های اسراییل؛ (۱)
قصابی کردن مردمان غزه؛
ارتکاب جنایات جنگی؛
و تحقیر روزمره ی فلسطینیان.

ـ یک تبعیض رو به تزاید و تصاعد وجود دارد که در قوانین [اسراییل] ثبت شده اند و رسمیت دارند؛ و «فلسطینی های ۴۸» [منظور در اینجا، فلسطینی های ساکن و تبعه ی اسراییل است] که به لحاظ تئوریک، شهروند اسراییل نامیده می شوند، در تمامی ابعاد، قربانی آن هستند. این قوانین رسمی، یک جامعه ی آپارتاید، به وجود آورده اند.
مجاز دانستن، و توجیه کردن این سیاست اشغالگری، این سیاست کولونیزاسیون، و آپارتاید، با دستاویز قرار دادن اصطلاح «یهود ستیزی»، شرم آور و وقیحانه، و نادرست و جنایتکارانه است.
چند وزیر فرانسوی، در ضیافت اخیر ناهار «کریف» (۲)، از این دستاویز و بهانه ی واهی استفاده کردند تا سیاست بایکوت و تحریم کردن اسراییل را جُرم معرفی کنند. آن ها منتوجات «کاشر» [منتوجات مورد تأیید شریعت یهود] را با محصولات اسراییلی که مورد بایکوت قرار گرفته اند یکی معرفی کرده اند و در برابر «کریف» ـ این آلت دست پست و دونمایه ی سیاست های اسراییل در فرانسه ـ سر تعظیم و کرنش فرو آورده اند.
این، آن ها هستند که موضوع تجاوزگری های اسراییل را با موضوع یهودی بودن، همردیف می کنند، نه کارزار جهانی بایکوت و تحریم اسراییل. همه ی کسانی که در کارزار جهانی بایکوت و تحریم اسراییل، گرد هم آمده اند، برعکس آن ها، تفاوت های میان این همه را بایکدیگر، باز می شناسند.

دیگر بس است!
یهود ستیزی، به اسارت بردن یهودیان، و نسل کشی یهودیان، بخشی از درونی ترین و ذاتی ترین و پرحرارت ترین اجزای تاریخ ماست.
آگاهانه، یهودیان را با اسراییل، یا بایکوت و تحریم اسراییل را با بایکوت و تحریم یهودیان، در هم آمیختن و یکی نشان دادن، عملی ننگین است و حکایت از جعل و تحریف خالص و خلّص و بی پروایی دارد که عاملانش را رسوا می سازد.
مردم فلسطین را مجبور به پرداختن بهای جنایات اروپاییان کردن، یک شرارت اهریمنی است.
سازمان وحدت یهودی فرانسه برای صلح، در تمام جبهه ها، از جمله در جبهه ی قضا، با این ابزار تراشی و دستاویز سازی، خواهد جنگید.
سازمان وحدت یهودی فرانسه برای صلح، در کنار تمام میلیتان هایی است که به خاطر عمل خود در کادر کارزار جهانی بایکوت و تحریم اسراییل BDS تحت تعقیب قرار گرفته اند.

سازمان وحدت یهودی فرانسه برای صلح، تا زمانی که اسراییل به سیاست جنایتکارانه ی خود در قبال فلسطین، که در واقع امر، سیاست خودکشی اسراییل است، ادامه می دهد، همگان را به شرکت در مضاعف کردن و پرتوان تر کردن کارزار جهانی تحریم، عدم سرمایه گذاری، و اِعمال مجازات ها علیه اسراییل فرا می خواند.
دفتر ملی وحدت یهودی فرانسه برای صلح
۹ مارس ۲۰۱۰


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لینک بیانیه ی سازمان وحدت یهودی فرانسه برای صلح:
www.ujfp.org
۲٣۴۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨۹       

    از : فرد معمولی

عنوان : مگر ایران یتیم است؟ سرپرست ایران ما ایرانیان هستیم، ماییم که باید مسئول حفظ منافع کشورمان باشیم.
آیا فلسطین حافظ منافع ملی ایران است؟ آیا حزب الله لبنان حافظ منافع ملی ایران است؟ چه کسی می تواند به من بگوید که کدام کشور و یا گروه تروریستی و غیر تروریستی حافظ منافع ملی ایران است؟

آیا ایران در جهان تنها یتیمی است که هیچکس حافظ منافعش نیست؟

آیا اصلا ایران نیازی دارد که منافعش حفظ شود؟

آیا منافع ملی ایران باید قربانی شود که دیگران بهره مند شود؟ چه منافعی به دیگران می رسد؟ این دیگران کیستند؟

وقتی در جهان همه کشورها منافع ملی خود را در صدر دستور کار خود قرار می دهند و با چنگ و دندان برایش می جنگند، ما ایرانیان حق نداریم حتی بگوییم منافع ملی ایران چون به برخی ایرانیان بر می خورد و به ما اخم می کنند؟ اگر بد است برای همه باید بد باشد، اگر خوبست چرا ما منافع ملی ایران را حفظ نکنیم؟ مگر ما کشوری بجز ایران داریم؟

ایران خانه ماست و ساکنان آن خانواده ما هستند. همانطور که خانه چند متری را با ذوق و شوق می خریم و در و دیوار آنرا محکم می کنیم که در آن در امان باشیم با کشورمان هم باید همین کار را بکنیم. همانطور که درون خانه های مان را زیبا و تر و تمیز می کنیم با درون کشورمان هم همین کار را باید بکنیم. همانطور که در درون خانه های مان کارها را تقسیم می کنیم همین کار را باید با کشورمان بکنیم. همانطور که به خانواده هایمان عشق می ورزیم و میان آنها تبعیض قائل نمی شویم همین کار را باید در کشورمان انجام دهیم. همانطور که خانواده مان ناموس ماست کشورمان و ساکنین آن باید ناموس ما باشند. همانطور که زحمت می کشیم که خود و خانواده هایمان شاد، تندرست و شکفته شوند برای هموطنان مان زحمت می کشیم که همه اینها را داشته باشند. خلاصه همانطور که مسئولیت حفظ منافع خانواده هایمان بعهده ماست، حفظ منافع ملی ایران هم بر دوش یکایک ما ایرانیان است.

ما ایرانیان باید کلاه خود را دو دستی بچسبیم که کسی آنرا ندزدد، چشمان مان هم به دست همه باشد که مبادا کلاه مان را بردارند و یا کلاه بر سرمان بگذارند. ایران خانه و زندگی و عشق ماست و حاضر نیستم که انرا فدای غزه و لبنان و چین و روس و غرب و شرق و ماه و مریخ کنیم. ما مدینه فاضله هیچکس را نمی خواهیم، هر کس این مدینه فاضله را می خواهد برود کشور دیگری را پیدا کند و پروژه اش را آنجا پیاده کند، دستش را از ایران ما کوتاه کند. ما یک زندگی ساده و امن زمینی و نه رویایی می خواهیم. حاضر هم نیستیم سربازان جنگ با امپریالیسم کسی شویم.

مگر ایران یتیم است؟ سرپرست ایران ما ایرانیان هستیم، ماییم که باید مسئول حفظ منافع کشورمان باشیم. هیچکس دیگر دلش به حال ما نسوخته و نمی سوزد جز خودمان.
۲٣۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨۹       

    از : فرد معمولی

عنوان : مگر ایران یتیم است؟ سرپرست ایران ما ایرانیان هستیم، ماییم که باید مسئول حفظ منافع کشورمان باشیم.
آیا فلسطین حافظ منافع ملی ایران است؟ آیا حزب الله لبنان حافظ منافع ملی ایران است؟ چه کسی می تواند به من بگوید که کدام کشور و یا گروه تروریستی و غیر تروریستی حافظ منافع ملی ایران است؟

آیا ایران در جهان تنها یتیمی است که هیچکس حافظ منافعش نیست؟

آیا اصلا ایران نیازی دارد که منافعش حفظ شود؟

آیا منافع ملی ایران باید قربانی شود که دیگران بهره مند شود؟ چه منافعی به دیگران می رسد؟ این دیگران کیستند؟

وقتی در جهان همه کشورها منافع ملی خود را در صدر دستور کار خود قرار می دهند و با چنگ و دندان برایش می جنگند، ما ایرانیان حق نداریم حتی بگوییم منافع ملی ایران چون به برخی ایرانیان بر می خورد و به ما اخم می کنند؟ اگر بد است برای همه باید بد باشد، اگر خوبست چرا ما منافع ملی ایران را حفظ نکنیم؟ مگر ما کشوری بجز ایران داریم؟

ایران خانه ماست و ساکنان آن خانواده ما هستند. همانطور که خانه چند متری را با ذوق و شوق می خریم و در و دیوار آنرا محکم می کنیم که در آن در امان باشیم با کشورمان هم باید همین کار را بکنیم. همانطور که درون خانه های مان را زیبا و تر و تمیز می کنیم با درون کشورمان هم همین کار را باید بکنیم. همانطور که در درون خانه های مان کارها را تقسیم می کنیم همین کار را باید با کشورمان بکنیم. همانطور که به خانواده هایمان عشق می ورزیم و میان آنها تبعیض قائل نمی شویم همین کار را باید در کشورمان انجام دهیم. همانطور که خانواده مان ناموس ماست کشورمان و ساکنین آن باید ناموس ما باشند. همانطور که زحمت می کشیم که خود و خانواده هایمان شاد، تندرست و شکفته شوند برای هموطنان مان زحمت می کشیم که همه اینها را داشته باشند. خلاصه همانطور که مسئولیت حفظ منافع خانواده هایمان بعهده ماست، حفظ منافع ملی ایران هم بر دوش یکایک ما ایرانیان است.

ما ایرانیان باید کلاه خود را دو دستی بچسبیم که کسی آنرا ندزدد، چشمان مان هم به دست همه باشد که مبادا کلاه مان را بردارند و یا کلاه بر سرمان بگذارند. ایران خانه و زندگی و عشق ماست و حاضر نیستم که انرا فدای غزه و لبنان و چین و روس و غرب و شرق و ماه و مریخ کنیم. ما مدینه فاضله هیچکس را نمی خواهیم، هر کس این مدینه فاضله را می خواهد برود کشور دیگری را پیدا کند و پروژه اش را آنجا پیاده کند، دستش را از ایران ما کوتاه کند. ما یک زندگی ساده و امن زمینی و نه رویایی می خواهیم. حاضر هم نیستیم سربازان جنگ با امپریالیسم کسی شویم.

مگر ایران یتیم است؟ سرپرست ایران ما ایرانیان هستیم، ماییم که باید مسئول حفظ منافع کشورمان باشیم. هیچکس دیگر دلش به حال ما نسوخته و نمی سوزد جز خودمان.
۲٣۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۵۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست