سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

احمد رشیدی‌مطلق کیست؟ - مهدی اصلانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : Reza Salari

عنوان : ‫خروج از شرایط نرمال
‫ شرایط کاملاً نرمال و آرام یک سیستم نرمال میتواند براساس تئوری احتمالات با اتفاق یک حادثه غیر نرمال فرو پاشد و به شکل کاملاً غیرنرمال و حتی غیر قابل کنترل درآید. مثلاً مشهوراست نظریه ای که که شروع و علت جنگ جهانی اول را با خروج اروپا از شرایط نرمال و سوء قصد به قیصر امپرطور پروس موازی و همراه و حتی یکی میداند. البته نیاز به تحقیق علمی دقیق، عمیق و گسترده دارد، شاید حداقل چندین مطالعه تحقیقی در سطح کارشناسی ارشد و PhD ، تا همه فاکتورها. پارامترها و علت های انقلاب ۵۷ و جنبش اعتراضی ۸۸ عمیقاً شناسائی، تحلیل، روشن و مقایسه شوند، ولی مقاله کوتاه آقای اصلانی در ارتباط با بر جسته و مقایسه کردن تنها یک فاکتور مهم در هردوره برای خروج از شرایط نسبتاً نرمال، یعنی مقاله ناپخته رشیدی مطلق در سال ۵۶ و مناظره های افسار گسیخته احمدی نزاد درسال ۸۸ بسیار ساده، جالب و خواندنی میباشد.
۱۹۹۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣٨٨       

    از : شمسی نیازی

عنوان : سیما
سیمین س عزیز آقای نیاز. من تمام کامنت ها را خواندم. برخی اوقات کامنت ها از اصل مطلب هم خواندنی تر میشود. من واقعا سیما جان نفهمیدم منظور شما از بد و بیراه چه بود در تمام این پانزده کامنت جز یک مورد نظر آقا یا خانم محمد زاده که "آن هم با این جملات شرافتمندانه" را با چند عدد علامت تعجب!!!! به کارگرفته و میتوان اینگونه معنی کرد که مهدی اصلانی جملاتش شرافتمندانه نبوده بقیه دوستان از حوزه ادب خارج نشدند چرا بیخود چیزی که واقعی نیست را بزرگ میکنید. قهر آقای نیاز هم برایم به راستی بی معنی است ایشان نظری دارند که محترم است من با آن موفق نبودم و نظرم را گفتم نباید این کار را می کردم تا دموکراسی رعایت شود!! این مقاله را بسیاری خوانده اند تعدادی خوششان نیامده و تعدادی نیز برعکس آنرا پسندیده اند اما محمدزاده حتا به ف تابان متذکر میشود که چرا مقاله را چاپ کرده . مگر تابان وزیر ارشاد سانسور است. ما اگر تحمل درج این مقاله را نداشته باشیم تحمل چه چیز برایمان میسر است. سیما جان راستی تو که به هردلیل اسم مستعار را نمیپسندی چگونه آن را برخود روا میداری. دلیلش مهم نیست. چون هرکس از نام مستعار استفاده میکند حتما دلیلی برای کارش دارد مهم این است که با نام مستعار فرهنگ فحاشی و تهمت را نداشته باشیم البته منظورم تو نیستی اما تو هم به هردلیل از نام مستعار استفاده کردی پیروز باشید. شمسی
۱۹۷۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : سیم سین

عنوان : دوستان صبور باشید
نیاز گرامی،
صبور باشید این راهی است که باید پیموده شود. ما همه، چپ و راست و میانه از تاریکخانه ی دیکتاتوری بیرون آمده ایم و در عافیت غربت داریم "دموکراسی آنلاین؟؟" تمرین می کنیم. این طبیعی است که راه و چاه را ندانیم و به هم پرخاش کنیم و.... من در همین ستون نظرات ازشما و بسیاری از دوستان، بیش از اصل مقاله که نوشته ی "رهبران" است می آموزم . شما بیش از آن می دانید که من بخواهم به شما پند و اندرز بدهم . فقط می خواهم بگویم که منهم استیصال شما را حس می کم. بد و بیراه ها مرا وادار کرده است که نام خانوادگی ام از بالای نوشته ام حذف کنم، ولی یقین دارم که اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در "نظرات" قلم می زنند، دغدغه آزادی و آزادی خواهی دارند. منتها شیوه ی بحثشان با یکدیگر متفاوت است و هریک واقعیت ذهنی خو درا تنها واقعیت موجود می داند. شما اگر حتی یک نفر را هم متقاعد کنید که منشور واقعیت الماسی است که منشور تراشهای بسیار دارد و نظرات متفاوت می توانند با هم همزیستی سیاسی کنند پاداش خود را گرفته اید.
من با تمام اختلاف نظرهای سیاسی اساسی که با گردانندگان این سایت دازم آن را پدیده ای لازم و موثر برای تمرین دموکراسی می دانم و تداوم انرا قدر دانی می کنم.حضور افرادی مثل شما را در آن بسیارمغتنم است.
صبور باشید.
۱۹۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : وقتی برای تلف کردن ندارم
برای صدمین بار: مایل به بحث دو نفره و یکه به دو نیستم، از طلبکاری و پرخاش بیزارم. نظرات هستند و خوانندگان خودشان قضاوت میکنند. من کسی را زور نکرده ام همنظر من باشد یا مجاب شود و صرفا علاقمند به بحثهای منطقی و سازنده با کسانی هستم که خودم فکر میکنم ارزش و نتیجه ای داشته باشد.
۱۹۷۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : سیما سین

عنوان : Big Deal
دوستان عزیز ، نویسندگان گرامی نظرات،
من برای آقای اصلانی احترام بسیاری قائلم و ایشان را انسان آزاده و شریفی می دانم که برای رهایی میهن نه تنها از سلامت و جوانی خود مایه گذاشته اند بلکه هنوز هم در حد توان خودرا در این راه کوشش می کنند. آقای اصلانی دل در گرو مهرمیهن دارد، فعال است، دلسوز است، صادق است و به انتقادو روشنگری باور دارد. با اینهمه بهتر است سنت بت سازی را کنار بگذاریم و برای احترام به ایشان شخصیت شان را به بت تبدیل نکنیم.
در کهای بسیار متفاوت و متناقض از این مفاله نشان می دهد که مقاله در تحویل آنچه که منظورش بوده توفیق چشمگیری نداشته است. با شناختی که من از طریق نوشته های آقای اصلانی از ایشان دارم می دانم که ایشان نظر و انتقادسازنده را بیشتر می پسندند تا تعارفات پوشالی و توخالی.
هرکس که آقای اصلانی را بشناسد و انسان باشد، به ایشان احترام می گذاردواین مقاله چه خوب و چه بد ارج وقرب آقای اصلانی را در تاریخ جنبش کم نمی کند. این مقاله نظر ایشان است و استنباطاتشان از یک اتفاق مبهم تاریخی، و شیوه نگارش داستانگونه. دوستان، ترکه ای که شمابرای تاراندن مخالفان نظرات آقای اصلانی ذر این مقاله در دست گرفته اید جنس چوبش از همان فتوایی است که مسلمانان، مخالفان پیغمبر اسلام را با آن تهدید می کنند. قرار است ما دموکرات باشیم به نظرات متفاوت و حتی مخالف احترام بگذاریم. من واقعا از قدرت کارآگاهی دوستان در شگفتم که چگونه از پشت این نامهای مستعار عناصر وابسته به رژیم را شناسایی می کنند!!
آیا بهترنیست که همدیگر را در اظهار نظر آزاد بگذاریم؟ متهمینی هستند که به جرمشان اعتراف کرده اند و جمعی از ما برایشان هو را می کشم. حالا آدم آشنا یا ناشناسی پیدا شده است که با نظرات آقای اصلانی مخالف است، Big Deal .
۱۹۷۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : شمسی نیازی

عنوان : نیاز
جناب نیاز امروز حرف آسان زدن خیلی آسان است. شما بر چه مبنایی و از کجا پشت سرهم کیلویی حکم صادر میکنید.
امروز هم تازه همه نمیگویند نفس مقاله بد نبود اما شما میگویید افشای خمینی که بد نبود یعنی آن مقاله افشای خمینی بود. افشای خمینی در چه زمان بد نبود؟ در آن موقع.؟ ماهیت خمینی بعدا برای همه روشن شد. تازه آن مقاله افشای خمینی نبود. فحاشی بود. اینکه خمینی همجنسباز بوده و هندی بوده و جاسوس روس ها که اسمش افشاگری نیست خودکشی اعلی حضرت بوده. مگرآنکه شما نام این کار را افشاگری بگذارید. موضوعی که شما متوجه نشدید همین است که این خودکشی را شاه در اوج قدرت مرتکب شد. احمدی نژاد و دارو دسته هم همین طور. آنها اگر میدانستند با آن مناظره چه پیش می آید هرگز به آن تن نمی دادند. چون قبلش که مناظره ای برای کاندیداهای ریاست جمهوری نمی گذاشتند. تشابه سازی مقاله از این نظر بسیار جالب است تازه شما میتوانید از آن خوشتان نیامده باشد. فکر کنم باید یک بار دیگر مقاله رشیدی مطلق را هم بخوانید. بعد هم نمیفهمم این علاقه وافرتان به استفاده از گوسفند از کجا می آید و اینقدر راحت مردم را گوسفند خطاب میکنید. فکر میکنم از ادبیات شما بتوان به مرد بودنتان پی برد آقای نیاز دانسته های امروزتان را جای کم فهمی دیروز نگزارید.
۱۹۷٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

    از : آرمان رهائی

عنوان : عالی بود
دست آقای مهدی اصلانی باز درد نکند که یک مقاله جالب و خواندنی نوشت. مهدی عزیز با مقالات پر بار خود کمک به درک بهتر شرایط فعلی می کند. آرزوی سلامتی و موفقیت برای مهدی اصلانی دارم. از اخبار روز برای انتشار مقالات خوبی مانند این مقاله سپاسگذارم.
۱۹۷٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : رویداد گوسفندی سیاسی و رویداد بلوغ سیاسی
جناب، شما بعد از سی سال دیگر حتما فهمیده اید که خمینی چه هیولایی بود. آیا اگر امروز مقاله رشیدی مطلق را ببینید حاضرید مثل طلبه های گوسفند آن زمان به خیابان بروید و خودتان را برای خمینی تکه پاره کنید؟ یا با آن مقاله همدلی میکنید؟ پس این شعور سیاسی نازل مردم بود که آنها را به خیابان کشید والله نفس مقاله که افشای خمینی بود بد نبود. امروز اما مردمی که توی خیابان امده اند ابدا مثل آن گوسفند ها نیستند و کسی استفاده ابزار از آنها نکرده، هدف آنها درست و به جاست. این بود فرق این دو رویداد. یکی بر اساس جهل رخ داد و یکی بر اساس عقل. بله شاید از لحاظ تاکتیکی زمان چاپ مقاله درست نبود، اما شما اگر به سی سال پیش برمیگشتید و میخواستید جلوی سرکار آمدن این هیولای خونخوار را بگیرید از هر کاری مثل چاپ مقاله های افشاگرانه علیه خمینی ابا داشتید؟ آیا همین کم کاری را بعنوان گناه رژیم شاه نمینوشتید که هیچ افشاگری علیه خمینی نکرد، حتی یک مقاله هم علیه او چاپ نشد، چهره پنهان خمینی را روشن نکرد؟ فراموش نکنیم که چنانکه خود همایون گفته و در این مقاله هم آمده، نظیر مقاله های رشیدی مطلق قبلا هم زیاد چاپ شده بود و هیچ اتفاقی هم نیفتاده بود. کسی فکر نمیکرد اینقدر گوسفند بتوان آورد توی خیابان. کسی هم فکر نمیکرد مردم یکمرتبه عکس ماه را در ماه بتوانند ببینند. اگر کسی مینوشت هرکس عکس امام را در ماه ببیند خر است، حتما بنزین روی آتش میریخت. در شرایط آنزمان اگر مقاله رشیدی مطلق هم نبود باز هم دیر یا زود خمینی با یک بهانه دیگر استفاده ابزاری از این طلبه ها و گوسفند های دیگر می کرد و میکشیدشان به خیابان. بعدش هم به توصیه شریعتمداری گوش کردن و معذرت خواستن هیچ دردی را دوا نمیکرد، چون در مقابل خمینی کله خر چه ضعف و چه قدرت نشان دادن فرقی نداشت. شریعتمداری اگر خیلی عرضه و پرنسیب داشت، باید همانموقع خودش از موقعیت آیت الله عظمی خود استفاده میکرد و جلوی خمینی می ایستاد. منتهی هی برای خمینی خودشیرینی کرد و همان هم کمکی بهش نکرد که حیثیت خود که هیچ، هویت و هستی خود را بر باد ندهد. همانکه بر سر سنجابی و بازرگان هم بعدا آمد...
۱۹۷۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

    از : شمسی نیازی

عنوان : جواب
آقا یا خانم نیاز و دیگر دوستان. من متوجه نشدم کجای مقاله هر دو رویداد را یکی گرفته است. مقاله آنطور که من متوجه شدم میخواهد بگوید دیکتاتورها زمانیکه فکرمیکنند در اوج هستند اشتباهات احمقانه مرتکب میشوند. وجدانا در مناظره موسوی نه تنها هیچ چیز نداشت که از جهاتی احمدی نژاد برتر از وی بود حداقل در سخنوری. موسوی همش چیز چیز میکرد. اما نشان دادن عکس همسر موسوی و دریدگی احمدی نژاد کفه را به سوی موسوی برگرداند و بعد هم که ولی فقیه آن خودکشی سیاسی را مرتکب شد. حرف مقاله آن است که هردو اشتباه سال ۵۶ و خرداد۸۸ را خود حکومتیان مرتکب شدند و این دو رویداد شبیه به هم است و نویسنده بی ربط هم نمیگوید
۱۹۷۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : تفاوت از زمین تا به آسمان
تفاوت این دو رویداد بخصوص در آنجاست که از مقاله رشیدی مطلق که در کلیت آن درست هم بود، آخوندها استفاده ابزاری ازمردم کردند و بخصوص طلبه ها را مانند گوسفند به خیابانها کشاندند و بر سر و کله خود کوفتند و هیستری جاهلانه تاسف باری راه انداختند که بی شباهت به تظاهرات اسلامیست ها علیه کاریکاتوریست دانمارکی نبود و شاید بهتر میبود این دو واقعه را با هم مقایسه کرد. از دیدگاه امروزی نه تنها کسی نمیتواند به بر حق بودن آن تظاهرات عقب افتاده ارتجاعی مهر تایید بزند یا با آن همدلی کند که برعکس شرکت در آن رویداد مسخره مایه خفت و خواری ترتیب دهندگان و شرکت کنندگان در آن است.
اما بعد از دوئل انتخاباتی میرحسین با ا.ن. این مردمی آگاهی که دیگر گوسفند نبودند که موسوی بخواهد استفاده ابزاری ازشان بکند، بلکه درست برعکس، یکدفعه بسیج شدند به او رای بدهند و از این ابزار استفاده کنند که از افتادن به قعر بدبختی یعنی انتخاب دوباره ا.ن. جلوگیری کنند. پس این رویداد یک عکس العمل آگاهانه بود که با گذشت تاریخ مثل واقعه به خیابان امدن برای مقاله رشیدی مطلق کسی بعدا از شرکت در آن نباید احساس شرم و سر افکندگی کند که برعکس.
به همین دلیل این مقاله بدون تاکید بر این تفاوت صد و هشتاد درجه ای دو رویداد متاسفانه موفق نبود. از نظر نثر هم خیلی ایراد دارد.
۱۹۷۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست