سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رخسار ِ آیدا در آینه ی جاودانگی - اسماعیل خویی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لیثی حبیبی --- م. تلنگر

عنوان : آیدا ها در آیینه ها ...
سلام به خویی بزرگ

و برای آیدا ، که با تلخ آن شیرین چنان ۱ زیست
که در هوای خوشش قلم او انگبین می گریست

برای آیدا و همه آن بزرگ زنانی که ...

بیایید
آیدای مردی را
که ستاره ها را
بر دفتر می نشاند
نیازاریم
بیایید
نیکِ فداییان فرهنگ را
پاس بداریم.
که بی فرهنگ
جان
نان ندارد
یعنی
بیچاره است آدمی
خانه و خوان ندارد
ما که
سر خم نکرده ایم
به کس
بیایید
سر تعظیم فرود آوریم
تعظیم
بر کنده و دود آوریم
نبودن که هنری نیست
بیایید
کمی هم
رو به بود آوریم.

با احترام و ادب فراوان

لیثی حبیبی - م. تلنگر

و اینک زیرنویس ۱ - بسیار گاه پیش می آید که ما - انسان - فراموش می کند که پشت مردان بزرگ ، زنانی بزرگ ایستاده اند. آیدا خوشبخت بود که مرد او را دریافت ، به پیاله ی واژه کشاند و به صدر و سینه نشاند. چه بزرگ زنانی که مرد خود پروردند و آخر کار گمنام سبوی خود سر کشیدند و بی آنکه بشناسیمشان پر کشیدند. می دانم گریه دارد این سخن آری.
۲۰۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست