یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نقدهای دیروز و امروز فریبرز رئیس‌دانا:
آقای بازرگان! ما نیم درصد نبودیم

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : علی قدیمی

عنوان : حیات چپ مدیون لیبرالیسم است
واقعیت ان بود و هست که حزب توده اساسن باوری به ازای و لیبرالیسم نداشت و ندارد و هنوز هم در ارزوی تحولی جهانی است که شاید از پرتو ان حزب جانی تازه بگیرد.
حزب توده اگاهانه بازرگان و دولت اور را به سخره گرفت و با شایعات دروغ و تحریک مرتجعین و شخص خمینی را به سراشیب دشمنی با دولت موقت انداخت. تحریکات حزب در باره اقای امیرانتظام و زندانی شدن تاریخی او از شاهکارهای حزب توده در ایران است . (چرا جاسوس امریکا معاون نخست وزیر شد؟ کشف اسنادی در جاسوس خانه امریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام فاش ساخت و اثبات کرد که عباس امیر انتظام جاسو س امریکا بوده است ولی این اقای امیر انتظام یک منبع گمنام برای سیا نبوده بلکه مقام منبعی در دولت داشته معاون نخست وزیر ونیز سخنگوی دولت موقت انقلاب و سپس سفیر ایران د رکشور های اسکاندیناوی بوده مردم شماره ۱۲۳.). چندی پیش بزرگ داشتی برای اقای امیر انتظام در پاریس بود که بسیاری از سنخرانان بویژه چپ از انچه با اقای امیر انتظام کرده بودند عذر خواهی و احساس شرمنده گی کردند و افرین به این دوستان .انچه در ذهن مردم ایران پس از سال ۵۷ وجود داشت چیزی جز ازادی بیان و رفاه بیشتر برای مردم نبود و مردم نه حکومت دینی میخواستند ونه نظام سوسیالیستی نوع شوروی .در حقیقت حزب توده و دفاعش از نظام دروغی بیش نبود برای رسیدن به اهداف دولت شوری در ایران .ایا کسی باور میکند که دانشمندی مانند اقای طبری در دانشگاه تهران روضه خوان عاشورا حسینی شود ؟ مردم شماره ۱۰۴.
متاسفانه بسیاری از ایرانیان وبه ویژه اعضا حزب توده به همین کشور های امپریالیستی و لیبرال پناهنده شدند و حز ب توده در ایران در همان سالها لیبرال را مظهر نماد امپریالیسم معرفی میکرد .نوشته اقای تنکابنی در روزنامه مردم زیر عنوان ( اندر شناخت لیبرال و احوال وی ) ناشی از سیاست ضد لیبرالی حزب در ان سالهاست.

بدون شک در یک نظام لیبرالی در ایران هر گز این همه انسان های شریف از مجاهد و توده ا ی و فدائی و پیکاری و چپ گشته نمیشدند و حز ب توده با مخالفت با لیبرالیسم راه را برای گشتار خودی و ناخودی فراهم کرد.به باور من سیاست حزب در بوجود امدن استبداد دینی و اختناق و کشتار اعضا حزب توده بیشتر از خود اخوندهاست.یادمان نرود که در حسینه زندان هم علیه مخالفان حزب و نظام فدائی ها شعار میدادند.
( توطئه ضد انقلاب مائونیستها و لیبرالها علیه انقلاب به بهانه باز گشائی دانشگاها را خنثی کنیم .مردم شماره ۴۱۸.
جالب است بدانیم که دولت لیبرال اجازه داد بود و حزب مخالفت.توجه کننید..
(قابل توجه وزارت ارشاد اسلامی ..
ضد انقلاب ورق پاره دیگری منتشر کرد .مائوئیست های امریگائی رنجبر که زیر نام اسلام ورق پاره ای بنام پیام جمعه را که امیتاز هم ندارد مجانا توزیع میکند ................ما بار دیگر از مقامات وزارت ارشاد اسلامی و دیگر مقامات کشور میخواهیم که مانع انتشار این ورق پاره ضد انقلابی شوند و اجازه ندهند ورق پارهای که ب رخلاف قانون و علیه مصالح انقلاب و جمهوری اسلامی ایران منتشر میشود به انجام وظیفه ضد انقلابی خود ادامه دهد.مردم شماره ۴۲۰.) ایا حزبی که مدعی قدرت و رسالت جهانی دارد و تجربه ۲۸ مرداد را دیده است باید با ارتجاع سیاه به دشمنی با ازای و لیبرالیسم بپردازد ؟

روزنامه مردم مملو از این صحنه های جنگ با لیبرال و جاسوس و عامل است و متاسفانه در همان زمان گفتند و نوشتند که روز ی خیاط در کوزه خواهد افتاد و چه خود خاسته و فجیع .
۶۶۵۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹٣       

    از : نامی شاکری

عنوان : اصلاح طلب !
در " تبارسیاسی" ، مهندس بازگان "غیرانقلابی" بود . اصلاح طلب ! که از بدشانسی اش اصلاح طلبی شکست خورده و انقلاب شده بود...بدشانسی دومش هم آن بود که نخست وزیر انقلاب شده بود ! طفلکی خودش اعتراف می کرد که باران می خواستیم ، سیل آمد! اما به نظرم حسابی ترین آدم پیرامون آقای خمینی در آنروزها که می شد چنان مسئولیتی بهش سپرد و نزد مردم شرمنده نشد ،مهندس بازرگان بود . از روحانیون هم شاید آقای بهشتی ! بقیه این کاره نبودند! خود آقای خمینی هم این را می دانست . حالا که ترکیب شورای انقلاب را نگاه می کنیم ، می فهیم که هیچکدام از آنها که بعدا در جمهوری اسلامی دم درآوردند و عددی شدند ، از نظر آقای خمینی اصلا به حساب نمی آمدند . چند نفری هم که حالا می شود ادعا کرد، خیلی حساب شده توی آن هواپیما چپانده شده بودند، به اقتضای فضا، ماموریت شان را انجام داده و حذف شدند .
"لیبرال"در مقایسه با " انقلابی" مورد نظر حزب و به تسامح به کار می رفت .
۶۶۵۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : پی ریزی بهنیه فرهنگ ‫مردمسالاری ایرانی
دو نکته گرامی، میشود از شما بخواهم، آن «...کسانی... که در همان شرایط اجتماعی... نگاه درست داشتند و دموکرات بودند.» را به نام معرفی کنی.
اعتقادی به الگو و نمونه ندارم، چرا که تبعیت و الهام گرفتن کورکورانه‫ از الگو را، چیزی شبیه به دستگاه تقلیدیی که اکنون به اجبار حاکم بر کشور است، میدانم. اما دانستن اینکه فلانی دموکرات است، و ‫با تحقیق در رفتار اجتماعی ایشان، شاید بتوان به چگونه دموکرات بودن ایشان پی برد، و از این راه، به پی ریزی بهنیه فرهنگ ‫مردمسالاری ایرانی یا همان دموکراسی ایرانی یاری رساند.

‫بی آنکه بخواهم اهانتی به شخصیت ارزنده زنده یاد مهندس بازرگان روا دارم، تا دیروز بسیارانی گمان می کردیم، که ایشان فرد معتدلی است، اما امروز با کنکاش در رفتار اجتماعی ایشان کاشف به عمل آمده، که ایشان فردی معتدل، که یکی از صفات دموکرات بودن است، نبوده، بل در پاره ای موارد نظراتی مشابه و یا همگون با مرتجعین داشته است

‫بهروز الف گرامی، گمان می کنم، آنجایی که آقای رئیس دانا به جنوب شهری بودن خود، و خصائل حاج حسین آقای اهداگر زغال اشاره کرده و سپس نامی از زنده یاد مهدی بازرگان هم می برد، در واقع می خواهد به وجوه مختلف شخصیت انسانها اشاره کند، و به خطای ما چپها در موضعمان در قبال دولت ایشان اشاره دارد. گرچه معتقدم در آن شرایط و با آن مفهومی که از مبارزات ضد امپریالیستی در ذهن داشتیم، غیر از آنچه که عمل کردیم، نمیتوانستیم عمل دیگری انجام دهیم.

‫اما ‫امروز میتوانیم با نقد اصولی ‫آن مواضع، به تبیین مواضعی مطلوبتر در قبال نیروهای پیرامونیمان، بخصوص رهبران در حصر جنبش سبز برسیم. اینان[رهبران در حصر جنبش سبز]‫ نیز، چون زنده یاد بازرگان که از پذیرش سلطنت مشروطه شاه شروع، و‫ سرانجام به رد آن رسید، ‫از تمجید، از عصر یا دوران طلایی انقلاب آغازیدند، و اکنون از ایشان نغمه های دیگری از جمله، با سرنگونی سلطنت پهلوی استبداد و خودکامگی در کشور به پایان نرسید، به گوش می رسد

‫چپهای ایرانی زمانی خواهند توانست سری موثر در میان سرهای جامعه در بیاورند، که بتوانند نظمی معقول در جبهه خود ایجاد کنند، و این نظم ایجاد نخواهد شد، مگر آنکه دست از شعارهای وحدت طلبانه و ادغام گر بی محتوا کشیده، و بپذیریم گوناگونی را در صفوفمان و در پی آن با استخراج نقاط و نکات مشترک به نوشتن طرحی مشترک بر اساس اشتراکات برای اتحاد و نه وحدت برسیم. به یقین با فعالیتهای مشترک بر اساس برنامه مشترک، بسیاری از مردم رنج دیده و تمامی هواداران پراکنده جنبش چپ کشور زیر چتر اتحاد ‫گرد خواهند آمد.
‫البرز
۶۶۵۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹٣       

    از : عزتی

عنوان : دفاع شرمگینانه از حزب توده
آقای رییس دانا سوراخ دعا را گم کرده‌اند و گمان می‌کنند میان دو صندلی نشست. ظاهراً برای دلبری از معدود دوستان توده‌ای داخل کشور، به تأیید مواضع حزبی دست زده که حتی خود حزب نیز آن را اشتباه خوانده است. بهتر است به جای چوب زدن به مرده ایشان حرف تازه ای برای نسل جدید چپ داشته باشد و از ضد و نقیض گویی و بعداً تکذیب کردن همین ضد و نقیض‌ها دست بردارند. ایشان بهتر است بداند شاید به این ترتیب رفقای توده ای‌شان به وی نزدیکتر شوند اما خود را از جریان اصیل چپ دورتر و دورتر می کند. متشکر
۶۶۵۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹٣       

    از : دو نکته

عنوان : دو نکته با شجع‌الدینی و سیف
ممنون آقای شجاع‌الدینی، درست گفتید. آقای رئیس دانا دو دهه اخیر مطرح‌اند و نظراتشان در مورد اوائل انقلاب بیشتر خاک پاشیدن است. چرایی جنگ ایران و عراق را باید در اشغال سفارت آمریکا و همراهی حزب توده (بیشترش را هنوز نمی‌دانیم) دید، اینها غیر مسئولانه جنگ شوروی و آمریکا را در قالب جنگ ایران و عراق به مردم ما تحمیل کردند.
آقای سیف اگر شما در اوایل انقلاب غیر دمکراتیک رفتار کردید از ایدئولوژی شما در میآمد مثل همه بقیه چپ‌های آن دوره. کسانی هم بودند (البته من هم مثل شما بودم) که همان شرایط اجتماعی را داشتند ولی نگاه درست داشتند و دمکرات بودند.
۶۶۵۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : نکته بسیار مهم و ارزنده
‫سیف گرامی، به نکته بسیار مهم و ارزنده ای اشاره کرده ای، وقتی می نویسی، «...[زنده یاد]مهندس بازرگان از آزادیخواهی فقط آزادی خود و دوستان و همفکرانش را می فهمید...»

‫و گمان می کنم، این نوع برداشت از آزادیخواهی، متأسفانه فقط محدود به زنده یاد مهندس بازرگان نیست، بل اکثریت بزرگی از جمع اندیشمندان سیاسی کشور و علاقمندان به مباحث سیاسی اجتماعی کشور به این واژگونه فکری مبتلا هستیم. و دقیقا به همین دلیل است، که پس از بیش از یک سده تلاش برای آزادی احزاب، اجتماعات، بیان و... هنوز هم درست همانجایی هستیم که نیاکان ما در آغاز سده پیشین، حرکت خود را شروع کردند.
۶۶۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹٣       

    از : بهروز الف

عنوان : چند پهلو گویی های بی محتوا
به نظر میرسد اقای رئیس دانا بیشتر در فکر تعریف و تمجید از خودشان هست تا نقل تاریخ. ایشان خود را چپ میدانند ولی ابدا علمی مسائل را بررسی نمیکنند. برای اینکه مستند سخن گفته باشم به نکات زیر رجوعتان میدهم.
۱. یک رهبر"ضد چپ" (نه پاسداران و بسیجیان) از دید یک مارکسیست بخاطر داشتن تفکر مذهبی و یا قاطی کردن علم و مذهب بل تنها و تنها بخاطر منافع طبقاتی اش چنین عملکردی دارد. بازرگان قبل از آنکه یک خشک مذهب و جهال باشد یک سرمایه دار بود و برای ادامه سلطه سرمایه بود که با غرب و بخصوص آمریکا برای گرفتن قدرت همکاری کرد (مدارک که در هر کتابخانه ای و وب سایت ها موجود هست و آقای رئیس دانا حتمن آنها را مطالعه کرده-مذاکرات هویزر با بهشتی، بازرگان، یزدی و ...........) بازرگان از آن رو چپ را نیم درصدی میگفت که طبق قول و قراری که با آمریکا بسته بود قرار بود نسل چپ و ضد سرمایه داری را از خاک ایران برکند و اگر اینها نیم درصد بودند، کشتار نیم درصد برای سازمان های "حقوق بشری" مسئله ای ایجاد نمیکرد. نگاه کنید به مصاحبه دانایان فر با قوچانی در روزنامه شرق. حتمن آقای رییس دانا آن را خوانده.
۲. مهم نیست که آدم عضو یک حزب باشد تا همانند آنها عمل کند و بی اندیشد. اگر اقای رییس دانا عضو حزب توده نیست، همانند آنها که فکر میکرد و میکند و در این مصاحبه هم به آن اقرار میکند. ایکاش انسان ها همان میگفتند که عمل میکنند. آخر آمریکا چرا باید کودتا کند و حکومتی را سرنگون کند که خود آن را بقدرت رسانده و قرار هست با کشتار تمامی ضد سرمایه داران الگوی برژینسکی اثبات شود و در دیگر کشور های جهان سوم پیاده شود. آمریکا و غرب حاضر به سرنگونی صدام حسین، قذافی، مبارک، ین علی و اسد نیمه سکولار هست ولی ابدا حاضر به سرنگونی رژیم اسلامی ایران نبوده و نیست. رخداد های خرداد ۸۸ که خاطر آقای رییس دانا هست. دیدید تا اوضاع رادیکال شده و شعار داشت میرفت که سرنگونی رژیم را هدف بگیرد، اشک تمساح آنها برای ندا و ندا ها یکهو ایستاد و با کمک اصلاح طلبان به انحراف و شکست تبدیل شد. آه و ناله آنها از کودتا السیسی و شکست مرسی که یادتان هست؟ همچنین مذاکرات مادام با طالبان
۳. ایا عکس روی صفحه اول روزنامه های کیهان و اطلاعات در فرودین ۵۸ بعد از بمباران کردستان توسط نیروی هوایی شاهنشاهی اسلامی شده یادتان هست که چگونه بازرگان در سفر به کردستان همانند شاه شق و رق ایستاده بود و کشاورز اسلام-فلک زده کرد در جلوی او زانو زده و دست او را میبوسید که بمباران ها متوقف کند؟ بر طبق ایده مارکسیستی این عملکرد بازرگان نه ناشی از خشک مذهبی او بل برقراری سلطه سرمایه بر جامعه بود و بس.
۴. نه عملکرد حسین اقا برای دادن زغال برای روشن کردن حمام فقرا !!(پدیده تازه کشف شده) ربطی به خوبی و بدی اسلام دارد نه بچه جنوب شهر بودن آقای رییس دانا برای درست بودن عقایدشان (نکند ایشان در فکر برقراری حکومت پا برهنه گان هستند؟ بازگشت به دوران طلایی!). عملکرد و درستی اندیشه های اقای رییس دانا از روی عملکرد ایشان در مقابل دولت خاتمی، مسئله کنفرانس برلین و سخنرانی های چپ و راست ایشان هست و بس
۶۶۵٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹٣       

    از : سیف بمیزاده

عنوان : آزادیخواهی
با سلام
۱/ "حزب توده بر طبق قوانین غیرقانونی است"
این جمله آقای مهدی بازرگان بعد از انقلاب است.

۲/ مهندس بازرگان از چند دوره زندان خود یادداشت‌‌هایی دارد که خواندنی است. یکی از این یادداشت‌‌ها مربوط به دستگیری پنجاه روزه وی در سال ۱۳۴۰ است. در همین دوره زندان وی را به همراه دکتر سحابی و مهندس حسیبی برای ملاقات با دکتر علی امینی نخست وزیر وقت می‌برند. بازرگان در یادداشت های زندان خود با اشاره به نظرات شاه و امینی می‌گوید:

"می گویند ماها، نهضت آزادی و جبهه ملی، با توده‌ای‌‌ها سر و سرّی داریم و از آنها الهام می‌گیریم. صریحاً باید عرض کنم که هیچ یک از ما رفقای جبهه ملی و نهضت، نه درگذشته و نه در حال، علاقه و ارتباطی با کمونیست‌‌ها و توده‌ای‌‌ها نداشته ایم و نه در آینده خواهیم داشت و از صمیم قلب از آنها تنفر داریم. به هیچ وجه چنین احساسی هم نمی‌کنیم که در تصمیم ما و کارهای ما آنها دخالتی و یا اثری داشته باشند." وی اتهام جمهوری خواهی را نیز بشدت رد می‌کند و خود را طرفدار قانون اساسی سلطنتی معرفی می‌کند. (مجموعه آثار مهندس بازرگان – جلد سوم – ۱۳۹۱ – ص ۲۴۰) *
به جمله "نفرت از صمیم قلب" آنهم در سال ۱۳۴۰ توجه کنید.

۲/ سخنرانی مهندس بازرگان - سال ۱۳۶۷:

"وقتی به دست دولت مدرک زنده‌ای بر جاسوسی سفارت شوروی در ایران و فرمانبری و عاملیت حزب توده می‌افتد، فقط اکتفا به اخراج چند دیپلمات روسی می‌کنند و سران حزب را که همگی اقرار به عامل شوروی بودن و جاسوسی کرده اند، اعدام نمی‌نمایند؟ مگر شعار و آرمان انقلاب، سیاست موازنه منفی "نه شرقی و نه غربی" نبود؟ مگر شوروی پشتیبان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نبود؟ چرا دائماً آمریکا را مقصر و باعث جنگ عراق می‌دانند"؟ (تجربه دهساله انقلاب اسلامی ایران - سخنرانی مهندس بازرگان ۲۲ بهمن ۶۷ – مجموعه آثار بازرگان – جلد۲۴ – ص ۴۶۴)

مهندس بازرگان از آزادیخواهی فقط آزادی خود و دوستان و همفکرانش را میفهمید.
در حالیکه آزادیخواهی یعنی دفاع از آزادی مخالفین خود و دگراندیشان.(نقل به معنی از رزا لوگزامبورگ)
برای آنکه انصاف را رعایت کرده باشم اینرا هم اضافه میکنم که من هم اول انفلاب به عنوان یک توده ای آزادیخواه نبودم. از زمین شوره سنبل بر نمی آید. از ما که در سیستم ستمشاهی تربیت شده بودیم انتظار دموکرات بودن و آزادی را درک کردن انتظاری دور از انتظار است. رهبران آزادیخواه ما مشابه بازرگان حتی در زندان هم از صمیم قلب از هم بندانشان ابراز نفرت میکردند. ما نمیتوانیم تخم هویج بکاریم بعد انتظار رویش خرما داشته باشیم.
با احترام
س ب
۶۶۵٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣۹٣       

    از : شجاع الدینی

عنوان : تشکر از آقای رییس دانا و چند پرسش
از آقای فریبرز رییس دانا به خاطر زحماتی که در دو دهه گذشته برای ترویج نقد اجتماعی رادیکال برداشته است قطعا باید سپاسگزاری کرد. اما به نظر می رسد موضع گیری های آقای رییس دانا به خصوص در دو سال گذشته کمی دوپهلو شده است. منظورم موضع گیریهای شجاعانه ایشان در قبال سیاستهای اقتصادی و اجتماعی جاری نیست، بلکه موضع عمومی تر ایشان در تحولات جنبش چپ در ایران در چهل سال گذشته، و البته در این مصاحبه، نیم قرن اخیر است. نکته نخست این که فعالان سیاسی و چپ می دانند فعال جدی آقای رییس دانا در حوزه ترویج اندیشه های مترقی و رادیکال در حقیقت از سالهای بعد از سرکوب دهه شصت آغاز شد و البته از همین نظر جای تقدیر بسیار از ایشان است. ولی حقیقتاً نه در سالهای قبل از انقلاب و نه در سالهای نخست انقلاب ایشان برای فعالان سیاسی نام آشنایی نبودند و اشاراتی نظیر خاطرات از دهه چهل کمی شگفت انگیز می رسد. ایشان نه در سالهای قبل از انقلاب نام آشنایی برای فعالان سیاسی بود و نه در سالهای حضور در انگلستان از فعالان بنام کنفدراسیون بودند. متاسفانه اما هم در این مصاحبه و هم در مصاحبه ای با سایت طبقه تلاش کردند سابقه ای در این حوزه ها برای خودشان رقم بزنند. البته شاید اینجانب اشتباه کنم و از این نظر ممنون می شوم فعالان سیاسی قبل از انقلاب این گفته ها را تصحیح کنند و نقش ایشان را در جنبشهای دهه چهل و پنجاه و حتی دهه شصت و دهه اول بعد از انقلاب برای جوانان روشن سازند. البته اشاره به این مورد اصلاً با این هدف نیست که خدمات ایشان در دو دهه گذشته مورد تردید قرار گیرد. اما نکته دیگر آن که آقای رییس دانا در مصاحبه های اخیر خود تلاش کرده موضعی فراحزبی بگیرد و همه را از خود راضی نگه دارد از حزب توده تا جریانات رادیکال چپ. این موضع عجیب و مهمتر غیرواقعی است. حزب توده هم حتی موضع گیریهای سالهای اول انقلاب خود را تائید نمی کند و عجیب است که آقای رییس دانا در موضعی دوپهلو موضع حزب در آن سالها را تاحدودی تهدید می کند و جامعه ای را که مهمتر از هر چیز در تهدید فاشیسم اسلامی بود در خطر کودتای امریکایی می خواند و دولت موقت را به همکاری با امریکا متهم می کند. البته موضع ایشان دو پهلو است از سویی چنین می گوید و از سوی دیگر می گوید باید از بازرگان حمایت می کردیم. این موضع دوپهلو تصویری نادرست از سالهای نخست انقلاب و سرکوب فاشیستی دهه ۶۰ ارائه می کند. بازهم تاکید می کنم که انتقادهای بالا به منظور کم اهمیت جلوه دادن زحمات آقای رییس دانا در سالهای ۱۳۷۰ به بعد نیست.
۶۶۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست