از : علی کریمی
عنوان : نوبت پس زدن سر رسیده است
با سلام به دست اندرکاران "اخبار روز" و به ویژه تابان و دوستان رو به انسان. تجربه ی بایکوت را در این فضای مجازی من نیز تجربه کرده ام. پس از نوشتاری که در قسمت" نطر شما" نوشتم که در آن به رویکرد حزب طراز نوین و اکثریت خرده می گرفت، نه دیگر شعری و نه حتی نظری را قابل نمایش گذاشتند. به جناب تابان هم نوشتم اما گویا ایشان آزرده تر از نوشتاری بود که بازتاب حقیقی تر بود تلخ تر از واقعیت. و این مرا که همواره خودم را خواننده و خواهان اندیشه و عمل بالنده بودم ام ترساند. گرچه از نوجوانی به واگرایی گروه ها و دست اندرکاران فردا ساز که امروز خود را در سودای ویرانی انسان فدا کرده ام، خو کرده ام، امّا اقتدار اندیشه های بهیموتی را نمی توانم بپذیرم. گمان می کنم ما دیروز بایستی از شیوه های ترور و به کشتن دادن دیگران دست می کشیدیم. کارنامه سالهای اول انقلاب جریانات دل داده به همسایه کبیر و همسوی فرشته ی از پاریس آمده ی ایشان چیزی نزدیک به بی اعتباری است. گمان می کنم پس از سی و شش سال خروج از سرزمینی که در آن انسان از بی حرمتی می میرد، نوبت پس زدن شیوه های ناپسند، آن تمدن از ذهن و زبان ما سر رسیده است. سخت است اما شدنی است.
و در پایان این تکه شعر را بازنویسی می کنم: چه کسی بهار را تیرباران کرد؟ که تابستان سرافکنده از میان باغ می رود؟- چه کسی نام مرا در مشت باد نهاد-که هر جا می روم بوی باروت می دهد؟
۶۴٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣
|
از : محسن جمال
عنوان : فضای نقد سازنده را پاکیزه نگهداریم
دوستان، من خوشحالم که میبینم گفتگوها در سالهای اخیرنسبتن در فضای دوستانه وسازنده تری پیش میرود و براحتی میتوان نقد سره را از ناسره تمیز داد. این از برکت رشد همه جانبهی آگاهی ها است. میافزایم که منظور من در میان این" معرکه" نه گله بود و نه حتا خرده گیری از اخبار روز و سرذبیر زحمتکش آن آقای تابان عزیز که از انتشار این نشریه نانی که درنمیآورند،هیچ، از نان خوردن هم افتاده اند.اتفاقن پرهیز از نشر نوشتارمن"داعش و اوباما" پاسخ مناسبی است به خانم مارال که آنقدر ها هم که ایشان گمان دارند، اخبار روز به آغوش چپ رادیکال ( فناتیک)ی از نوع من قش نمیکند.! ( کاش میکرد)وای برمن که به تحلیل های دائی جان ناپلئونی خود هر چه بیشتر میبالد. به یمن فوران اسناد ویکی لیکسی فیس بوکی یوتیوپی...
۶۴٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣
|
از : مهران معمار
عنوان : سرمایه داری وقیح است، اما جهان کنونی را ساخته است.
به تمام مقدسات انسانی سوگند کمو یسم شکست خورده است. جهان را سرمایه داری می گرداند و به این حد از پیشرفت رسانده است، هر چند بسیار و قیح است. تمام اختراعات و اکتشافات جهان از برکت سرمایه داری است. ۸۰ سال شوروی کمونیست بود یک میخ به صنایع جهان نیفزود تنها در فرستادن ماهواره و انسان درونش به فضا به نقطه ی کوری رسید که همان باعث و سبب شد تمام امپراتوری درهم بریزد و ویران شود. چون به گدائی افتاده بودند... تولید در جهان نتیجه ی رقابت است و گرنه چرخ دانش و پیشرفت می خوابد. اگر رقابت نباشد علم از حد نظری جلوتر نمی رود. این ثابت شده است...
۶۴٨۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣
|
از : جه خرفا!
عنوان : خدا پدر روخانی را بیامرزد
اخبار روز نوشته : «بدون نشان دادن نمونه، دشوار است بدانیم کدام "دگراندیش" در اخبار روز سانسور شده و کدام سیاست در آن جایی ندارد. آرشیو نویسندگان اخبار روز و همچنین بخش نظرات آن، در دسترس همه ی خوانندگان است و با مراجعه به آن می توان قضاوت کرد نویسندگان و نظردهندگان در اخبار روز چه طیف متنوعی را تشکیل می دهند. »
ای والله. شما هم مثه حسن روحانی شدید که رئز روشن میگه خبرنگار زندانی نداریم.
شما نه تنها مقالاتی که در خدمت جپ نیست را منتشر نمی منید بلکه حتی نپرات مخالف جپ را هم خیلی اوقات سانسور می کنید.
بگرزین
بحثی بندازیم حول نقش چی در ادامه پراکندگی اپوزیسیون و ادامه عمر رژی. تا چپ ها بدونن که جقدر مردم آنها را مقصر پراکنگی مخالفان می دونن. چپ رگ گردنشو شق میکنه اما یقه خودشو نمی گیره نا ببینه که چقدر مقصره.
و حرف آخر اینکه حمایتهای اخبار رئز از روسیه تهوع اوره واقعآ. ولی خی( کشور احزاب برادره و جمارش میشه کرد.
مرسی از خانم مارال.
۶۴٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣
|
از : خوا ننده
عنوان : سوت دلان "اپوزیسیون" خیال پرور
بحث های دوران بچگی را بیاد دارید؟ آنجا که طرف مقابل در برابر سوال "از کجا می دانی؟" قرار می گرفت و پاسخ می داد که: "تو کتاب نوشته"؛ باین گمان که هر چه سیه بر سفید نگاشته شده باید "درست" باشد.
حکایت "کیفر خواست نویسان" این بحث یادآور آن بحث های کودکانه است. گویی که هر چه بی بی سی و صدای امریکا و سی ان ان و فوکس نیوز و کلا رسانه های سرمایه جانی (که گویی توسط یک فرد اداره می شوند) گزارش دهند و بنویسند عین "واقعیت" است.
این که دولت فاشیست ها در پی کودتا در اکرایین به جنایاتی چون سوزاندن دهها سندیکالیست دست می زنند نادیده انگاشته می شود. همانطور که کشتار مردم بی گناه در شرق آن کشور توسط لباس شخصی های نازیست بی اهمیت جلوه داده می شود.
اینکه داعش با کمک امریکا و متحدانش به چنین خطری تبدیل شده، از دید این افراد اهمیتی ندارد. مهم اینکه امروز غرب با حمایت ترکیه که همچنان داعش در داخل مرزهایش دفتر و دستک دارد و نیرو استخدام می کند یا عربستان که مادر وهابیت است، به "جنگ" داعش می رود. با کمک بانیان و حامیان داعش می خواهند آن را ریشه کن کنند!!!! خنده دار نیست؟
اینکه قصابی چون نتانیاهو ایران را خطرناک تر از داعش می نامد هم از دید این نوابغ کاملا منطقی است!!!
فیلم سوت دلان را حتما بیاد دارید. مجید از برادر بزرگش حبیب می خواهد که چون شب جمعه است به امامزاده ای بروند. برادر اما به وی یادآوری می کند که امروز سه شنبه است! مجید بر آشفته فریاد می زند که طبق تقویمی که پدر خدابیامرزش پیش از مرگ به وی داده امروز پنج شنبه است!
حال حکایت "مارال" و همفکرانش است که با استناد به بوغ و کرنای دوستان نئو لیبرال خود "چپ" (بخوان آرمان بشر دوستی و عدالت خواهی) را مرده می پنداشتند و چون عکس آن را مشاهده می کنند بیاد "تقویم عمو سام" می افتند.
۶۴٨۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣
|
از : الف رستمی
عنوان : چپ ستیزی تازه به راه نیندازیم
آنچه به نظر می رسد در نقد مارال سعید نادیده گرفته شده، انفعال عظیم هواداران دمکراسی «پروازی» است.
نویسندگان زیادی در اخبار روز به این اندیشه رسیده بودند که تنها راه رهایی ملت های جهان سوم بکارگیری مدل سیاسی اقتصادی کشورهای غربی به کمک خود آنان است. آنان به تحولات در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه واقعا خوشبین بودند و چه ها که ننوشتند و نگفتند و روز و روزگاری فضاهای رسانه ای اپوزیسیون چپ و دمکرات را در دست داشتند. برای آن ها بمب ها ازادی می آوردند.
آری امروز حضورشان کم رنگ است.
مارال سعید نگران این عدم حضور و افتادن فضا به دست چپ هایی است که فکر می کند به گذشته تعلق دارند؟!
مشکل از چپ های مورد انتقاد مارال سعید نیست. آن ها همانی را می گفتند که امروز می گویند. بیشتر از گذشته هم ننوشته اند و نگفته اند. البته اغلب پخته تر می نویسند.
مشکل آن است که با روشن شدن پیامدهای فاجعه بار دمکراسی وارداتی به کمک نظام سرمایه داری جهانی، بویژه در لیبی و سوریه و عراق، یک «پارادایم» فعال به اصطلاح دمکراسی خواه به بن بست رسیده است و حرفی برای گفتن ندارد.
شما به نشریات دیگری که درست مثل مارال سعیدها فکر می کنند هم که بروی همین را می بینی.
این عزیزان اگر صادق باشند باید برگردند و اشتباهات بسیار بزرگ خود را در پشتیبانی از دخالت نظامی در این کشورها چه به صورت علنی و چه با در پوشش برخی تدبیرها نقد کنند.
اگر این کار را بکنند، صدها مقاله ورودی به اخبار روز خواهیم داشت. متاسفانه نمی کنند و بسیاری شان منفعل شده اند. آن ها امروز در محافل خصوصی به صراحت می گویند دیگر چشم اندازی برای جهان ندارند.
همانطور که چپ ها بعد از ضربات فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم راه خود را پیدا کردند و در این راه و برای ارائه یک آلترناتیو مترقی روزآمد پر تلاش از تر ازگذشته پیش می روند، به نظر من دمکراسی خواهان واقعی هم همین تجربه را تکرار خواهند کرد.
زمان می گذرد و دمکراسی خواهان واقعی و رادیکال راه های بهتری را برای رسیدن به آرمان رهایی ملت ها پیش خواهند گرفت.
مارال سعید ها باید بدانند راه اینده، همگرایی با چپ هاست و نه دامن زدن به هیستری ضد کمونیستی و ضد چپ.
کمونیسم ستیزی لیبرال ها و غرب در نهایت به داعش پروری در کشورها (فاشیست ها در غرب) انجامیده است. این راهی نیست که خیر و صلاحی در آن باشد.
به چپ ستیزی تازه ای هم نیاز نیست. باید اطاق های فکری براه انداخت و اندیشه های خود را صادقانه نقد کرد و ارتقاء داد.
۶۴٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣
|
از : همایون
عنوان : حرف اصلی را بگویید
ظاهرا مساله این نیست که چرا دیگران در اخبار روز نمی نویسند، موضوع این است که چرا عده ای در اخبار روز می نویسند. حرفی را که خانم مارال سعید با احتیاط و ایما و اشاره مطرح کرده آقای حمید مهرآرا به صراحت طرح کرده است. ایشان در کیفرخواست خود علیه اخبار روز از جمله درج بیانیه های «احزاب برادر» و مقالاتی از فریبرز رئیس دانا و محمد قراگوزولو را از جمله مشکلات دانسته اند. حتی یک حساب سرانگشتی هم لازم نیست تا ببینیم این ها چند درصد مطالب اخبار روز است، ظاهرا موضوع این است که این ها نباید بنویسند. اخبار روز هم باید بشود مثل نشریاتی که صبح تا شب از سران غرب و احزاب سرمایه داری کد و فاکت می آورند و در عرصه ی داخلی میدان تاخت و تاز اصلاح طلبان نان به نرخ روز خور هستند.
خانم فریبا عالی خانی یک لیست بلندبالای دیگر به موارد کیفر خواست آقای اولی افزوده و بیچاره اخبار روز که در این وسط باید همه ی مسایل جهانی را یک تنه جواب بدهد.
- در این وسط جا دارد افسوس و تاسف خود را از این که اخبار روز چرا ما را از مقاله ی درخشان و تاریخ ساز آقای محسن جمال محروم کرد را هم اعلام کنم و بر سانسورچیان آن لعنت بفرستیم!-
اما در پایان: ظاهرا در همه جای دنیا نشریات هم مثل احزاب به نشریات دسته چپی و دست راستی تقسیم می شوند، هیچ کس هم به آن ها ایراد ندارد. هیج کس هم از یک نشریه ی دست راستی انتظار ندارد بشود تریبون فعالین چپ و برعکس هیچ کس از یک نشریه ی دست چپی انتظار ندارد بشود تریبون نظرات راست. اگر کسی بخواهد از دسته جپی ها بخواند می رود سراغ روزنامه های آن ها و باز برعکس.
این یک موضوع است و هیچ ایرادی هم ندارد. ایراد آن جاست که رسانه ها و نشریاتی که با بودجه ی عمومی و به قول اسلامی ها بیت المال اداره می شوند بشوند ارگان دسته و گروه خاصی. مثل سازمان صدا و سیما و روزنامه ی کیهان که بودجه اشان از جیب مردم می رود و گروه کوچکی بر آن ها حاکم شده است. ما ایرانی ها اما قرار است همه جا نوبر بیآوریم. مثلا عده ای همفکر جمع شوند و با زحمت و پول و هزینه ی خود نشریه ای درست کنند و نظریات دیگران را تبلیغ کنند!
۶۴۷۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣
|
از : امیر ایرانی
عنوان : نقد، نقادی، آزاد اندیشی
درود بر گردانندگان سایت وسپاس بر شما.واضح است هر کس چیزی را پدید می آورد خود دارای عقیده ومرامی است. اگر خواسته شود که پدید آورنده ،هیچ مبنای فکری نداشته باشد،این خواسته منطقی بنظر نمی آید.اما از آن پدیده چگونه استفاده می شود ویا خواهد شد، می توان مورد توجه قرار گیرد.ودر مورد آن مطلب آورد. در این روند ممکن است دیگرانی که ایده وفکرشان با سازنده هیچ همخوانی ندارد ، بکار برنده آن پدیده شوند ویا ممکن است ، پدید آورنده، پدیده را در راستای افکار و ایده هایش بکار ببرد ویا نبرد. تکنولوژی جدید این امکان را برای بشریت فراهم کرده است که افکار وایده های مختلف براحتی قابل دسترسی باشند.وارائه کنندگان مطالب هم به زیر تیغ نقادی بی رحمانه هم قرار گیرند.در مورد نشریات می توان یک تقسیم بند ی بصورت زیر آورد، ودر مورد هر کدام اشاره مختصر داشت.۱)ناشر (ایجاد کننده نشریه)۲)مقاله نویس ۳)خواننده. ۱) ایجاد کننده نشریه ،باید گفت:قطعا"نظرات وایده های فکری مربوط به خود را داردودر ارائه نشریه آنرا بطریقی نشان خواهد داد واین عمل را می توان طبیعی دانست،عمل غیر از این طبیعی نیست. اما چه عملی را ناشی از خصلت آزاد اندیشی و طرفداری از گردش اطلاعات درست یک ناشر باید تعبیر کرد و بطریقی مورد تشویق انسانهای آزاد اندیش دیگر قرار گیرد. درمورد آن عمل می توان گفت : آن چیزی نیست جزء اجازه انتشار نظرات دیگر ونقادی مقالات ارائه شده در نشریه به دیگران. ۲)مقاله نویس،در رابطه با مقاله نویس چند نظر مطرح می شود ،که مطرح کردن آنها باعث طولانی شدن بحث می شود ،فقط به نکاتی که به این نوع نشریات مربوط می شود در حد توان مطالبی مطرح می گردد. ارائه دهنده مقاله، با توجه به دیدگاهش، نشریاتی را بر می گزیند که نزدیک به تفکراتش باشد و قطعا"ناشر هم از ارائه مقالات این نوع افراد استقبال می کند واین روند هم طبیعی جلو می کند. اما در روند خصلت آزاد اندیشی ناشر و وظیفه ژورنالیستی حکم می کند که از مقالات ضد و یا نقادی های بی رحمانه دیگران، استقبال کند وبه نشر آنان ،بدون تعلل همت گمارد،ویا نقادی های از نوع جدید که همان کامنت گذاری است را بدون هیچ تعللی انتشار دهد واگر نقادی در رابطه با شخصیت معتبری است از طرف ناشر نباید مماشاتی صورت پذیرد که بر خلاف روحیه آزاد اندیشی معنی خواهد شد.۳)خوانندگان، یا استفاده کنندگان از مقالات خود به گروهای مختلفی دسته بندی می شوند،۱)گروهی دارای مطالعاتی تشکیلاتی هستند آنان بگونه ای اموزش دیده اند که وظیفه دارند ،فقط چیزی که مربوط به عقیده وتقویت کننده آن ایده است ، مورد پذیرش قرار دهند و مطالعه کنند.و تخطی از آن روند نا بخشودنی است.در اینجا آنان هم ناشر وهم مقاله نویس را اگر بر خلاف ایده و فکرشان مطالبی را مطرح کنند خطا کار می پندارند ، وگروهی از این مطالعه کنند گان چنان پیش می روند ناشرو مقاله نویس را مستوجب مجازات هم می شمارند.۲)گروهی دیگر ، گروهی هستند که در نظامات اجتماعی با یک سیستم آموزشی درست پرورده می شوند .در این نوع سیستمهای آموزشی فرد را از همان ابتدا با یک روحیه آزاد اندیشی بار می اورند. این افراد دیگر پذیرای ایده های کانالیزه شده نخواهند شد.این نوع افراد به چیزی بنام سلاح نقد مجهز می شوندوخود نیزنقد پذیری را جزیی از همان آزاد اندیشی بحساب می آورندودر این فضا مقاله نویس می داند چنانچه چیزی برای گفتن نداشته باشد ویا گفته وی پایه های علمی درستی نداشته باشد چنان از طرف نقادان مورد نقد قرار می گیردو اگر رگه های از شیادی در ارائه مقاله اش باشد شرمندگی تاریخی برایش ایجاد می کند.پس در این فضا هر کس مقاله نویس نخواهد شد.در این فضا نقادی خود نوعی افشاگر شیادان است.واز طرف خود نقاد اگر نقادیش بر پایه های صحیح استوار نباشد به عنوان یک هوچی مطر ح می شود.ودر این فضا خود نقاد نیز هم زیر ذربین نقادان دیگر قرار می گیرد.وتیغ نقادی دیگران بر تن خود نقاد نیز خواهد نشست. می دانیم شیوه آموزشی که روحیه آزاد اندیشی را در دیگران بپروراند در کشورهایی که با شیوه استبدادی اداره می شوند قابل اجرا نیست ویکی از کشورهایی که آموزش روحیه آزاد اندیشی محروم بوده وهست سر زمین ایران است.که در این سرزمین نقد پذیری و نقد کردن مغفول می باشد.اما گروهی فقط نقادی را برای خود وظیفه می دانند، نقد پذیری را دون شان خود می دانند.این افراد باید بپذیرندوجود استبداد عمل نقد نا پذیری را تو جیه نمی کند.واز طرف دیگر از ناشران مختلف انتظار می رود در نبود روش درست در حکومتهای استبدادی انان اشاعه دهنده روحیه نقد پذیری و نقادی بی رحمانه باید باشند واین یک خواسته معقول است.به امیدروزی که در سرزمین ایران نقادان بی رحم در حوزه اندیشه چنان زیاد شوند که دکان خیلی از مقاله نویسان بی مطلب کساد گردد و یا بسته شود و صاحبان اندیشه های انسانمدار و آزاد اندیش میداندار شوند و تخم آزاد اندیشی را در این سرزمین بپرا کنند.
۶۴۷۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣
|
از : کیا
عنوان : من از رفقا و دوستان زحمتکش و دمکرات اخبار روز شخصاً از صمیم قلب تشکر دارم!
من که نفهمیدم!
::منظورت چیست؟
:من زورم چیست!؟
::تو زورت چیست؟
۶۴۷۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣
|
از : فریبا علیخانی
عنوان : حزب و روزنامه
با تشکر از مارال برای بهبود اخبار روز
در موارد زیر "اخبار روز" در کجا ایستاده:
۱- جنگ روسیه و گرجستان
۲- حمله ناتو به یوگسلاوی
۳- حمله ناتو به افغانستان
۴- جنگ روسیه و اوکراین
۵- پرونده هسته ای ایران
۶- قیام مردم سوریه
۷- مقابله با داعش
میتوان بازهم این لیست را ادامه داد. آنجا که مارال از "تفاوت ماهوی حزب و یک نشریه آزاد" میگوید دقیقا ً در این نقاط است که مصداق می یابد. آقای تابان "بیطرفی" و "جانبداری" را همچون لیدر یک حزب سیاسی می فهمند نه سردبیر یک نشریه. متأسشفانه ایشان و همکاران در توضیح خود بیان نداشته اند در دیدگاه آنها تقاوت حزب و روزنامه در کجاست؟
اگر فضای اخبار روز تکصدائی نیست پس باید انتخاب و گفتگوهای یکسویه "اخبار روز" را پای چه نوشت؟
آقای تابان نشریه خود را در جرگه چپ معرفی می کنند لیک نمی گویند در نظر ایشان "چپ" کدامست؟ اگر گستره ی چپ ایران به درازای فاصله ی خزر تا خلیج فارس است پس چگونه است که ماشین "اخبار روز" در جایی در این میان گیر کرده است.
۶۴۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣
|