یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فدائیان خلق ایران (اکثریت): شادباش به مردم لیبی!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : الف باران

عنوان : اتفاقت انجام شده در لیبی‌ را نمیتوان با شادباش‌ها و محکوم کردن‌ها خلاصه و مختوم کرد !
اشغال لیبی‌ توسط نیروهای ناتو، بهیچ وجه برای حمایت از مردم لیبی‌ نبود و این تصمیم هم در جریانات بهار عربی‌ انجام نشد .این تصمیم بلافاصله پس از حادثهٔ ۱۱ سپتامبر گرفته شد.گزارشات کاملی در این زمینه انتشار یافته که یکی از آنها به زبان فارسی هم ترجمه شده است.مترجم آن احتمالا انتشار آنرا در این سایت خواهد آورد . زیرا اتفاقت انجام شده در لیبی‌ را نمیتوان با شادباش‌ها و محکوم کردن‌ها خلاصه و مختوم کرد !
۴۰۹۲۷ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۰       

    از : فریبرز عظیمی

عنوان : مسئولیت اولیه چنین وضعیتی پیش از هر کسی بر گردن حکومت قدافی است!
سلام؛
این سوال همواره مطرح است که چه کاری می بایست در برابر دیکتاتور لیبی انجام می گرفت تا بلکه او از قدرت کناره گیری کند؟
همه می دانند که معمر قذافی دیکتاتور سابق لیبی ۴۲ سال تمام با خودکامگی بر سرنوشت مردم لیبی حکم رانی کرد. او تا آخرین لحظه زندگیش نخواست به درک موقعیت خود و دست شستن از جنون قدرت بپردازد. او مردم کشور خود را به جنگ داخلی و پیگرد خانه به خانه تهدید کرد و حتی با هواپیما، تانک و موشک دست به کشتار متعرضین از زمین و هوا زد. او درخواست جامعه بین المللی برای مذاکره با مخالفان را جدی نگرفت. در واقع این او بود که موجبات دخالت نظامی در کشورش را فراهم ساخت.
در تاریخ ۱۷ مارس ۲۰۱۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه شماره ۱۹۷۳ ( شورای امنیت قطعنامه ۱۹۷۳ را با تکیه بر ماده ۴۲ منشور سازمان ملل که ناظر بر “دخالت انسان‏دوستانه” این سازمان در کشورهای عضو است، تصویب کرد. در قطعنامه گفته شده است که “باید از همه وسایل لازم برای حفاظ از جان شهروندان و مناطق مسکونی، به شمول بنغازی برای مقابله با حملات دولت لیبی استفاده شود”. این مصوبه می‏خواست کشتار و بمباران هوائی نیروهای قذافی علیه مردم معترض را مانع شود. اما قذافی آن را نادیده گرفت و مردم "بن غازی" در معرض قتل عام قرار گرفتند)، برای جلوگیری از عملیات نیروی هوایی وفادار به معمر قذافی علیه مردم، منطقه‍ی پرواز ممنوع بر آسمان لیبی، برقرار نمود . پیش از آن شورای امنیت طی قطعنامه ۱۹۷۰ کاربست خشونت علیه مردم لیبی را منع نموده بود.
در ضمن در اینجا مناسب است که به این سوال پاسخ بدهیم که آیا نفس دخالت سازمان ملل برای جلوگیری از کشتار مردم در هر گوشه ای از این جهان مثبت و قابل پشتیبانی است یا نه؟
از نظر من قطعنامه ۱۹۷۳، گامی در جهت دفاع از حق مخالفت و اعتراض به حکومت های دیکتاتوری بوده است. اما عملکرد دولت‏های غربی این سئوال را پیش کشیده است که آیا آن‏ها در پی اجرای قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل‏ اند و یا برای تامین منافع اقتصادی و سیاسی خود هزینه سنگین جنگ را می‏ پردازند. عملکرد دولت‏های غرب در تحولات منطقه خاورمیانه و سیاست‏های دوگانه آن‏ها در برخورد با دیکتاتورهایی که دوستان غرب محسوب می‏ شوند، چندان برای افکار عمومی جهانی قابل توجیه نیست.
باز سوالی که در اینجا مطرح می شود و مناسب است که به آن پاسخی دهیم این است که آیا امر سرکوب و کشتار مخالفان، مساله داخلی یک کشور محسوب می شود؟
از نظر من، نه نمی تواند امر داخلی و خصوص یک کشور یا دولت محسوب شود و باید این قتل و کشتار را به عنوان جنایتی علیه بشریت تلفی کرد که می بایست با واکنش همه جانبه در عرصه بین المللی مواجه شود!

باز در اینجا می توان سوالات زیر را مطرح کرد که آیا ما ارگان های بین الملل چون سازمان ملل را قبول داریم؟ آیا اصلا ارگان های بین المللی حق این را دارند که در برابر نقض شدید حقوق بشر در کشورهای دیکتاتور زده دخالت کنند؟ آیا باید فقط آن ارگان ها خود را محدود به دادن اعلامیه یا اقدامات محدود دیگری بکنند؟ در برابر بمباران هوائی مردم لیبی توسط قذافی جامعه بین المللی چه تدابیری را می بایست اتخاذ می کرد؟
در واقع هر گونه جوابی به سوالات فوق می تواند نحوه نگرش ما به تغییر و تحولات بین المللی را روشن کند!

باز در اینجا شاید این سوال طرح شود که آیا اقدامات جامعه بین‏ المللی برای جلوگیری از کشتار گسترده مردم بی‏گناه توسط دیکتاتورها، جزئی از حقوق بین‏ المللی است؟
می توان چنین جواب داد که بله جزء حقوق بین المللی است و چنین قانونی برای “دخالت انساندوستانه” با رویداد فاجعه‏ بار بوسنی و پاکسازی نژادی توسط حکومت میلوشویچ، وارد حوزه حقوق بین الملل و مناسبات جهانی شده و با تصمیمات مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ رسمیت یافته است. در نتیجه دیکتاتورها باید آگاه باشند که حقوق بشر امری است جهانی و فراتر از حاکمیت ملی. حق زندگی آزادانه، بالاترین حق انسانی است و مرز نمی شناسد. مرز های ملی نمی‏تواند مجوزی برای مستبدین باشد که بتوانند به کشتارهای جمعی و سرکوب گسترده مردم بی‏گناه دست بزنند.
البته در اینجا مضمون و هدف “دخالت انساندوستانه” حتماً باید تامین حقوق بشر، دمکراسی و جلوگیری از کشتار مردم باشد و تصدیق آن نیز اکیداً مشروط به وفاداری به این مضمون و هدف است. اقدام شورای امنیت سازمان ملل در ارتباط با لیبی که می توانست طلیعه چنین برخوردی به موضوع حقوق بشر در نظام‏های دیکتاتوری و نقطه عطفی عملی در حقوق بین الملل پس از مصوبه ۲۰۰۶ باشد، متاسفانه به منجلابی از خون و منافع طرف‏های درگیر آغشته شد. و طی هشت ماه جنگ داخلی و بمباران های هوایی ناتو در لیبی، ده ها هزار نفر جان خود را از دست دادند و صد ها هزار نفر زخمی، بی خانمان و آواره شدند. اما روشن و منطقی است که تاکید کنم که مسئولیت اولیه چنین وضعیتی پیش از هر کسی بر گردن حکومت قدافی است!
مرگ فجیع قذافی گرچه به نحوه زمامداری او و فقدان فرهنگ دمکراتیک در کشوری که بر آن دیکتاتورمنشانه حکومت می‌کرد، بی‌ارتباط نیست، اما این هم واقعیتی است که زنده‌ ماندن قذافی می توانست منجر به برگزاری یک دادگاه عادلانه مبتنی بر قوانین بین‌المللی و نیز خطر ادامه‍ی فعالیت های طرفداران او، روبرو شود. رهبران کشورهای غربی نیز به ویژه رهبرانی چون رئیس جمهوری فرانسه و نخست وزیر ایتالیا که در سال های اخیر روابطی نزدیک و دوستانه با قذافی بر قرار کرده بودند از برگزاری یک محاکمه و مطالبی که احتمالاً رهبر پیشین لیبی در مورد آنان می توانست مطرح و علنی کند خشنود نمی شدند و از این رو از اینکه رهبر لیبی به هر نحوی که باشد کشته شده است، ناراضی نیستند.
امروز قدافی کشته شده شده است اما روشن است که با چهار دهه حکومت فردی مشکلات بسیاری را برای مردم لیبی به ارث گذاشته است. همه ما می دانیم که مردم لیبی در گذار به یک جامعه آزاد با مشکلات بسیار عدیده ای مواجه خواهند بود. در این کشور ساختار سیاسی مناسبات قبیله ای است و از ارگان های ساختاری همچون پارلمان، احزاب سیاسی، سازمان ها و نهادهای مدنی، خبری نیست. در چنین شرایطی گذر به جامعه دمکراتیک بسیار دشوار خواهد بود بویژه اینکه سلاح‌های وسیعی در جامعه لیبی پخش شده است که جمع‌کردن آنها هم کار راحتی نیست. در ضمن قدرتی که به ضرب و زور اسلحه و جنگ و «خون‌ و شهید دادن» هم به دست آمده نکته‌ای است که می‌تواند به عاملی برای انحصارطلبی و «حقوق‌ویژه‌خواهی» و نوع جدیدی از استبداد و دیکتاتوری بدل شود.

منطقا هر فرد دمکراتی مناسب است که اعلام کند که مدافع حق مردم هر کشور در تعیین سرنوشت خویش، بر اساس اراده و انتخاب آزادانه‍ی می باشد و ازهر گونه دخالت خارجی در امور داخلی کشورهای دیگر به منظور آلترناتیو سازی از خارج، مخالفت کند.
در ضمن بد نیست در آدرس زیر به اعلامیه سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت در خصوص حوادث لیبی نظری بیاندازیم و با آگاهی از آن نظراتمان را بنویسیم.
http://www.kar-online.com/wp/۱۸۴۵۴
۴۰۹۲٣ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۰       

    از : ahmad

عنوان : سقوط اخلاقی هم بله!
قتل بی محاکمه وپیروزی القاعده را تبریک گفتن! این سرانجام رفقای سابق ما بود که بیسوادی بدجوری کار بدستشان داد. تاسف وهزاران تاسف از این موضع ضد مردمی! کسانی که درسراشیب سقوط سیاسی قرار گرفتند کارشان به این نوع سقوط های اخلاقی هم میرسید! دراینجا صحبت از دفاع از دیکتاتوریهای قذافی نیست. او زمانی که باغرب سازش نکرده و آغاز به انجام اصلاحات ! نئولیبرالی نکرده بود ، ازرهبران محبوب بشمار میآمد. شما آقایان وایضا خانم ها بهتر بود که برای حفظ آبرو هم که شده ، شکست سیاست های نئولیبرالی را تبریک میگفتید درجهان سوم!
آیا خط مشی ۲۰ سال اخیر قذافی شما را به نتیجه گیریهای لازم دایر بر داشتن تاریخ مصرف هر سازش کننده ای با- سازش مداوم با نئولیبرالیزم- نظم جبار جهانی نکرد؟
۴۰۹۱٨ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۰       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : از کوزه همان تراود که در اوست.
چپ سنتی و متعصب مذهبی گرای ایران واقعآ «چپ» است و «چپ» هم تحلیل میکند. بیش از نه هزار پرواز نظامی با بمباران همه مناطق مسکونی و کشتار ده ها هزار از مردمان لیبی در عرض مدت کمتر از شش ماه و خرابی بجا مانده از حملات هوایی ناتو به لیبی که بیشتر از ویرانه های عراق و افغانستان تخمین زده میشود، پیدا کردن یکنفر «مقصر» و آنهم کسی که تا شش ماه پیش رهبران و فرماندهان حملات هوایی برای کشتار مردم لیبی برای دست بوسی و تعظیم و تکریم این دیکتاتور «مقصر» از هم سبقت میگرفتند تا قادر بدریافت قراردادهای کلان از همین «مقصر» و گویا تنها جنایتکار سیستم پلیسی و دیکتاتور حاکم در لیبی بود،نایل آیند. مواضع ارتجاعی و جنایتکارانه حاکمان در ایران زیر عبای «دین و مذهب» هیچ فرقی با مواضع این نوع گرایشهای انحرافی زیر چتر «چپ و سوسیالیسم» ندارد. واین مسئله نشانگر نهایت عقب ماندگی فکری بخشی از روشنفکران جوامع عقب نگهداشته شده است که «راه حل» معضلات جامعه را با کمک و همیاری استعمارگران و حامیان مستبدین در حملات نظامی آنها میدانند. این جریان انحرافی همانهایی هستند که در اولین روزهای انقلاب ، همدستان رژیم منحوس سابق را بدون دادگاه و بدون محکمه صالح اعدام «انقلابی» نمودند و تلگرافات تبریک و تهنیت برهبر خود آیت الله خمینی برای درخواست کشتار بیشتر فرستادند که آخوند خلخالی هم چنین کرد. این جماعت محصول سیستم فکری با دارا بودن بینش تعبدی و مذهبی است که از ایجاد جریان چپ بعد از هفتاد سال بجا مانده است. «ویتامینی» برای تشدید رشد اجتماعی و انساندوستی وجود ندارد. و تنها با کار روشنگرانه ممکن است باعث بر طرف شدن نارساییهای فکری این قبیل جریانات شد و مانع از ایجاد فاجعه انسانی بزرگی در میهن ما شد.
۴۰۹۱۵ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : برگردیم گًل کاکتوس بچینیم...
قذافی مرد (!) ، کشته شد (!) و یا کشتند ! تمام خبر از فروپاشی و سرنوشت نظام دیکتاتوری، دیکتاتوری بود که به مردم خود پشت کرده ، با اعمال سرکوب و نقض آزادیهای دموکراتیک و تبدیل کشور به ملک شخصی‌ خود زمینه را برای دخالت و نفوذ کشورهای بیگانه فراهم آورد.کشورهایی که علاوه بر ویرانی زیر ساخت کشور،نابودی شبکه آب رسانی،ویرانی شبکه برق و تاسیسات ،ادارات، مدارس، کارخانجات و ... بیش از ۵۰ هزار کشته و ۲۰۰ هزار زخمی و ۲ میلیون آواره و فراری را از یک جمعیت ۶ میلیونی نصیب کشور نموده بود .تخریب زیر ساخت اقتصادی لیبی‌ که با پول نفت این ملت در چند دهه گذشته بنا شده بود،هدفی‌ آگاهانه برای باز سازی مجدد لیبی‌ و غارت ثروت این کشور توسط انحصارات کشورهای متخاصم را فراهم ساخت. اعتراضات بر حق مردم لیبی‌ علیه رژیم دیکتاتوری قذافی که با الهام از بهار عربی‌، انقلاب تونس و مصر آغاز شد بخاطر فقدان رهبری انقلابی و شرایط خاص لیبی‌ به دست نیروهای بیگانه افتاد...امروز معمر قذافی به سزای اعمال خود بطرز وحشیانه‌ ای رسید تا در فرایند آن , جریانات سیاسی هورا هورا کشان از پیروزی کشور‌های متخاصم به وجد آیند و حمله ناتو را به دیگر کشور‌ها مشروعیت بخشند.
۴۰۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : رفتن شیطان و ظلمت و آمدن رحمان و نور
من چیز زیادی در باره فدائیان خلق ایران ( اقلیت و اکثریت ) نمیدانم جز آنچه در جراید خوانده ام.
پدر و پدر بزرگم بنا بر تجربیات خود مرا از سیاست و حزب (بازی ) منع میکردند که چنین شد.
امروز با خواندن این اعلامیه از حزب یا گروه ظاهرا چپ و سوسیالیست که اخبار و وقایع را چنین تفسیر میکند و رفتن شیطان و ظلمت و آمدن رحمان و نور را تبریک میگوید به جانهای بی گناهی افسوس میخورم که در پیروی از این احزاب به هدر رفتند. به گفته قدیمیها خداوند به گور پدر و پدر بزرگ نور ببارد.
تا مرد سخن نگفته باشد - عیب و هنرش نهفته باشد. چه اجباری دارید که اعلامیه بدهید؟
۴۰٨۹۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣۹۰       

    از : بهرنگ ایرانی

عنوان : باید برای شما متاسف شد.
یعنی حالا که به هر دلیلی پای ناتو به لیبی کشانده شده و لیبی پیروز!شده لازم نیست در بیانیهء تبریکتان حرفی از نقش ناتو در لیبی بزنید؟بالاخره هرچی باشد جنگنده های ناتو در این پیروزی! نقش چشم گیری داشتند.نمی توانید انکار کنید آقایان!پس چرا نباید تبریکی هم به ناتو بگویید؟برخوردتان متمدنانه به نظر نمی رسد!حق ناشناسی نیست؟
واقعا از اینکه در دستگیری و محاکمهء دیکتاتور قذافی تمام موازین دموکراسی وحقوق بشری رعایت شده جا داشت که شما از این بابت هم از انقلابیون !و همچنین از نیروهای غربی تشکر ویژه می کردید.که دستشان درد نکند با این آموزشی که در زمینه دموکراسی !به مردم لیبی می دهند و به سیکل خشونت پایان می دهند!
در نهایت فقط می توانم بگویم ،جدا برای شما متاسفم.
۴۰٨٨۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ مهر ۱٣۹۰       

    از : amjad karimi

عنوان : قزافی از رهبرانی بود که همیشه مورد حمایت شمابود.
در جوابیه ی این جماعت ...مگر شما نبودید که در نشریه های خود در مورد قزافی و مبارزات ضدامپریالیستیش صفحه ی روزی نامه ی کار را پر میکردی و از این دیکتاتور صدها خبر و فاکت می آوردید ...خوب است این هوادار سابقتان حافظه ی تاریخیش را از دست نداده ...واقعا که...
۴۰٨٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست