یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مراقب جنبش باشیم... - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : صلح طلب

عنوان : صلح طلبی ارزشی است که باید پاسداشته شود
امروز درگشت وگذاری در سایت ها و وبلاگ ها به "سهرابستان" رسیدم. نویسنده که گاها مطالب جالبی می نویسد و گاها عصبی و نابجا، امروز باز از آن مطالب "عصبی" وهمراه با ادعاهای غیر مستندش را عرضه کرده بود؛ وی تقریبا همه کسانی که نسبت به خطر جنگ هشدار می دهند را درزمره "عوامل" کودتا نامیده بود.
سهرابستان مینویسد: «کودتاچیان خود منتشرکنندگان اصلی سیل شایعات کذب در این زمینه هستند و هر روز دروغهای دیگری را اختراع می کنند. شایعاتی نظیر اینکه عربستان و یا جمهوری آذربایجان پایگاه نظامی در اختیار اسرائیل قرار داده اند و یا اینکه ناوهای آمریکائی برای حمله به ایران در راه هستند و بطور کلی بزرگ نشان دادن خطر بروز جنگ، حربه ای است برای ساکت و مرعوب کردن ناراضیان خودی و از بین بردن اختلافات داخلی حکومت و از سوی دیگر برای موجه نشان دادن سرکوبها.»

سوال اینجاست که آیا خطرجنگ ۱۰۰ در صدمنتفی است؟ اگر آری مستندات شما چیست؟
و اگرخیر،چه ایرادی یا ضرری دارد که به آرمان های جنبش چون عدالت و آزادی، صلح نیز اضافه شود؟
گویا کسانی که جرات دفاع صریح از جنگ را ندارند به حربه کثیف انگزنی روی آورده اند
۲٨٨۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : با ضمیر سوم شخص مفرد

عنوان : برای «داور» گرامی
«داور» گرامی! اگر به نقش فعال جان بولتون و موقعت ویژه او در برنامه ریزی های نئوکان ها کمی بیشتر دقت می کردید و به سوابق مخصوص او و نقشی که همین حالا به عهده دارد توجه بیشتری می کردید شاید حضور این فرد خاص را با حضور انواع و اقسام دیگر افرادی از میان نئوکان ها و بد تر از آن ها که از مجاهدین حمایت می کنند متفاوت می دیدید و از خود می پرسیدید «آیا این فرد، روی حساب و کتاب دقیق از طرف نئوکان ها به مراسم مجاهدین ارسال نشده است؟» حساب و کتاب چند منظوره.

در مورد ناهمگون بودن گروه خونی مجاهدین و امپریالیسم هم خوب است توجه داشته باشیم که برای مطرح کردن یکی در برابر دیگری، امپریالیسم فقط در صورتی همگونی گروه خونی یکی از آن دو با خودش را مهم می داند که بخواهد از او به عنوان نیروی مورد اعتماد بهره ببرد، نه به عنوان نیروی مورد استفاده موضعی و موقت.
صحبت در این است که جنبش سبز یا به قول نویسنده جنبش خرداد، برای نئوکان ها و اسراییل نه قابل اعتماد است و نه قابل مورد استفاده حتی موضعی و موقت قرار گرفتن. این جنبش، جنبشی است بسیار خطرناک برای منافع نئوکان ها و اسراییل.
البته اهداف نئوکان ها با اهداف آمریکا به عنوان یک امپریالیسم کلاسیک، متفاوت است. آن ها در پی تغییر نقشه منطقه و حتی جهان هستند. و اسراییل هم در پی یک ایران ضعیف و ناتوان که نتواند ابرقدرتی او در منطقه را به چالش بکشد.
نویسنده تاکید کرده است که اگر جنبش سبز یا جنبش خرداد که سالم است به خود نیاید و صحنه را در دست نگیرد احساس ضعیف شدن آن به کسانی که دلی خوش از آن ندارند امید می دهد که در پی آن هایی بر آیند که اعلام آمادگی برای ایفای نقشی را دارند که نویسنده مخصوصا به آن اشاره نکرده است.

سیستم آمریکا مساوی با نئوکان ها نیست، و نئوکان ها مساوی با سیستم آمریکا نیستند. آمریکا با دستگاه حاکم کنونی، همان اهدافی را ندارد که نئوکان ها دارند. اگرچه یک نظام امپریالیستی خالص است. در مقاله به نبرد قدرتی که در حال حاضر میان نئوکان ها با اوباما و همفکران او درگیر است اشاره شده است.
آمدن جان بولتون از آمریکا به پاریس برای یک سخنرانی و اعلام حمایت رسمی از یک «آلترناتیو»، به دلیل موقعیت بسیار ویژه او خیلی جدی تر از آمدن ده ها نماینده نسبت به او خرده پای نئوکان ها و امثال آن هاست. وگرنه در میان همان حامیانی که شما به آن ها اشاره کرده اید همیشه افرادی با همان درجه آلودگی جان بولتون، البته به تناسب ابعادشان، وجود دارند. چه ساکن آمریکا چه ساکن اروپا. جه ساکن عراق. چه ساکن اردن. چه ساکن مصر که همدست اسراییل علیه فلسطینی ها ی نوار غزه است. و چه این جا و چه آن جا.

در مورد «بزرگنمایی»، حق با شماست اگر این مقاله کار را تمام شده یا در آستانه اتمام معرفی کرده باشد نه اقدامی که هزار شرط دیگر را هم برای حتی یک شروع موفق لازم دارد. اما این را می توانم بگویم که به طور قطع آمدن جان بولتون به مراسم مورد اشاره و ایراد آن سخنرانی کذایی فقط قسمت بیرونی و علنی قضایایی است که از چند سال پیش شرع شده اند.

آنچه نویسنده خواسته است به صورت غیر خصمانه و تلویحی به مجاهدین یادآوری کند این است که کسانی در آغاز حمله به عراق شما را به منظور قدرت نمایی خود و درهم شکستن شما بمباران کردند. بعد از آن هم باز در همان حالی که در عراق و منطقه خاورمیانه و حتی آمریکای لاتین خود را منطبق بر اهداف و خواست های آن ها کرده اید و در همه موارد با همان زبان و کلمات و استعارات و فرهنگ آن ها همه چیز را تجزیه و تحلیل می کنید و نسبت به گذشته خود هم ابراز پشیمانی کرده اید، همچنان در لیست تروریستی خود نگاه داشته اند تا بتوانند از موضع بالا و با زبان قدرت با شما سخن بگویند و همیشه شما را نیازمند به جلب نظر و محبت خود نگاه دارند. شما باید فکر کنید و ببینید که آیا این ها هستندکه می توانند برای شما قابل اتکا باشند یا مردم و جنبش آن ها؟
اما مشکل رهبری مجاهدین متاسفانه اصالت دادن به کسب قدرت است، به جای اصالت دادن به آرمان. همان آرمانی که برای کسب قدرت باید از آن گذشت و حتی در برابر آن موضع گرفت و به پایبندان به آن تاخت. به دو نظر اول پای این مقاله با امضای سلیمان نگاه کنید و ببینید که طرف، مطابق آنچه ذهن او را پرورانده اند دارد به نویسنده می گوید که تو مزدور رژیم هستی و می خواهی به مزدوران دیگر دلداری بدهی!

آیا گذشتن از هژمونی طلبی و من رهبرم نه دیگری، به نفع پیوستن به بستر پرخروش جنبش جاری که همه می دانیم کم ترین وجه تشابه را با آنچه مجاهدین می خواهند (نه آنچه می گویند) دارد بد است؟ من البته جواب شما را به این پرسش، که همان جواب من است می دانم. این پرسش را در واقع از شما نکردم.

اما در آنچه به حمایت نویسنده از جنبش بر می گردد نمی دانم شما چه تفاوت کیفی و ملموسی میان موضع گیری های فعلی او با موضع گیری های قبلی او می بینید که معتقد شده اید او در همراهی و حمایت از این جنبش آن اشتیاق قبلی را از دست داده است و مثل محاهدین رفتار می کند.
با سپاس
۲٨٨۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : به تهرانی

عنوان : حمایت ۳۵۰۰ که هیچ ۳۵ میلیونی خارجیها در برابر نفرت عمومی جامعه ۷۵ میلیونی ایران از مجاهدین هیچ است
حمایت ۳۵۰۰ که هیچ ۳۵ میلیونی خارجیها در برابر نفرت عمومی جامعه ۷۵ میلیونی ایران از مجاهدین هیچ است
۲٨٨٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : بهروز

عنوان : چرا اخبار روز از انتشار بدون کنترل کامنت ها دست برداشت؟
تا همین دو سه روز پیش می گفتم ک اخبار روز تنها وبسایتی است که بدون کنترل نوشته ها ان ها منتشر می کند اما انگار اخبار روز هم سیاستش را تغییر داده.
۲٨٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : بهروز

عنوان : درباره خطر جنگ
نظر نویسنده از سطور در دو سه خط آخر مستتر است که "ملت ایران اجازه تجاوز را نخواهند داد" و صد البته اگر چنین جنگی رخ دهد آقای نویسنده در کجا تشریف خواهد داشت؟ خب معلوم است! مثل سال ۵۹ که بعضی نیروها به زیر عبا خزیدند و شعار دفاع از میهن و البته به شکل مستقل!!! را سر دادند ایشان پای در رکاب رهبران حکومت قرار خواهند گرفت چون از نظر ایشان هر گونه همسویی با نیروهای امپریالیستی گناه کبیره است. البته دیدگاه ارتجاعی ایشان را قبلا در حمایت بی قید و شرط و صریح از مرتجع ترین، ضد انسانی ترین و ضد دمکراتیک ترین باندهای اسلامی در خاورمیانه نظیر حماس و حزب الله را شاهد بودیم. اما مطابق یکی از کامنت ها، خب اگر امریکا و نئوکان ها قصد حمله اتمی به ایران را دارند که دیگر نیازی به لاس زدن با اپوزیسیون ایران نیست. البته جنگ بعید نیست و یکی از سناریوهای محتمل می باشد اما مطمئنا هم غرب آنقدر ابزار دارد که نیازی به توسل به حمله اتمی نباشد و هم جهان در شرایطی است که حمله اتمی را منتفی می کند.
۲٨٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : م. تهرانی

عنوان : حمایت ۳۵۰۰ نفر از پارلمانتارهای جهان از مریم رجوی
هزاران نماینده مجلس از احزاب مختلف از مراسم پاریس حمایت نمودند. گروههای فلسطینی و اردنی و مصری هم بود. اسقف معروف آفریقای جنوبی تو تو هم پیام فرستاد.
۲٨٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : داور -

عنوان : بزرگنمایی!
آقای اصفهانی عزیز، به نظرم مساله را زیادی بزرگ کردی. مجاهدین ۳۰ سال است کارشان همین است. بعد از شکست استراتژی مسلحانه، بن بست خطی و اقامت دائمی در خارج کشور، یکی از سیاست های جایگزین شان فعال کردن دیپلوماسی بین المللی بود که انصافا بسیار موفق عمل کردند و منافع چندگانه ای نیز برایشان داشت که از جزییاتش در میگذرم. با این تاکید که از طرف احزاب و دولتهای حاکم چندان پذیرفته نشدند و دیپلوماسی خود را اساسا روی احزاب سایه و پارلمان ها و از رده خارج شده ها بنا کردند. مثل نخست وزیر بی خاصیت چند دوره قبل الجزایر یا حتی همین ازنار و بولتون. کارنامه ۳۰ ساله مجاهدین پر است از این اسامی که دنباله همه شان نیز یک کلمه "سابق" قید شده است. من برغم انتقاد از مجاهدین، معتقدم گروه خون آنها با وابستگی به امپریالیسم نمی خواند. هم آمریکا بمبارانشان می کند و ۴۰ کادر و عضوشان را یکجا میکشد.هم دست نشانده او آن سلاخی وحشیانه را در اشرف براه می اندازد . از لیست تروریستی هم خارجشان نمی کند. رژیم هم برای مرعوب کردن جنبش سبز هر ازگاهی یکی از سمپاتیزان های اسیر آنها را حلق آویز می کند. آن وقت با یک حضور بولتون و آزنار در مراسم همه ساله ۳۰ خرداد، خطر یک آلترناتیو آمریکایی جنبش عظیم سبز را تهدید می کند!!
فکر نمی کنید با این نوع تحلیلها و بزرگنمایی ها،مجاهدین قند توی دلشان آب میشود و کارزار تبلیغاتی شان در پاریس را موفق موفق ارزیابی می کنند؟ یا معتقدید شما حقایق باریکتر از مویی را می بینید که ما از دیدنش عاجزیم؟
بزرگترین خطای امروزه مجاهدین(که دودش در چشمشان فرو خواهد رفت) این است که خودشان را از جنبش سبز برکنار نگه داشتند و یکسال است سایتها و عناصر وابسته به آنها از هیچ کاری برای لجن مال کردن و زمین زدن موسوی و کروبی مضایقه نکرده اند ، کاری که شما نیز تازگیها شروع کرده اید، برغم آن درخشش اولیه تان در حمایت و تقویت این جنبش تاریخی.
۲٨٨۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : سعید

عنوان : شفاف سخن بگو، استخوان لای زخم باقی نگذار!
با خواندن این نوشته، در دل به زیرکی آقای اصفهانی آفرین گفتم. چرا که او بدون آنکه انتقاد مشخصی را مطرح نماید، صرفا ً سعی نموده است با افشای چهره ی جان بولتون و تشکیلات نیوکانها در ایالات متحده آمریکا، کسانی را بفکر وابدارد.
وابدارد که شاید از سلسله جنبانان جریانی که نمایش اعتراضی پُر رنگ و لعاب اخیر در فرانسه را برگزار نمودند، بپرسند: سیاستهای شما با سیاستهای نیوکانهای ایالات متحده آمریکا چه همخوانی دارد که نماینده ی مارکدار آن (جان بولتون) را برای سخنرانی در آن فراخواندید؟
از دیگر سو باید دوستانه به آقای اصفهانی بگویم:
الف/ دوست گرامی، با "من بمیرم و تو بمیری و ریش گرو گذاشتن، دمکراسی بدست نمی آید". آنکه تاب انتقاد را ندارد، آمادگی زیست در جامعه دمکراتیک را ندارد! پس بهتر نمی بود کمی جسارت بخرج میدادید و با ایرانیان جمع آمده در تاورنی فرانسه، واضح و مشخص سخن می گفتید؟ و یا مشخصا ً سیاستهای گردانندگان آن نمایش اعتراضی را به انتقاد می گرفتید؟
ب/ دوست گرامی، فکر نمی کنید، انتخاب تیتر "مراقب جنبش باشیم ..." شفاف نیست. و خواننده متوجه نمی شود که شما از کدام جنبش سخن به میان آورده اید؟ چرا که اینروزها همه جا صحبت از جنبش سبز است. ولی آنان که شما را می شناسند میدانند که منظور شما از جنبش "جنبش سبز" نیست!
۲٨۷۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : سلیمان الف

عنوان : آرزوی خمینی نابودی کاما سازمان مجاهدین خلق ایران بود
رحمان لو نظر فردیت را بنویس و جمه نبند. دهها هزار نفر از ایرانیان هم در پاریس جمه شدند و می خواهن از برنامه مریم رجوی حمایت بعمل اورند. وقتی حکومت اسلامی نابود شد مردم در انتخابات آزاد نشان خواهند داد که چه کسی را می خواهند. ما فعلا در دوران نبرد هستیم و در دوران بعد از سرنگونی هر چه ملت خواستند همان است. فعلا که مجاهدین خلق خونشان در ایران و اشرف بر زمین می ریزد و هوادارانشان در سراسر دنیا برای محو حکومت ظالم فعالیت شبانه روزی دارند.
۲٨۷۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

    از : سلیمان الف

عنوان : شرکت بولتون و ازنا منظور بود
اشتباها بجای بولتن اسم بوش بکار برده شده بود. تمامی نیروهایی که سالها در غرب علیه شورا و مجاهدین توطئه و پرونده سازی می کنند از جمله آمریکا و فرانسه باید شرم نموده و این مقاومت مردمی را برسمیت بشناسند. تغییر با حمایت از قیام سراسری و مقاومت ایران میسر و ممکن است. جنگ بسود مردم ایران نیست و باید با نیروهای مردمی و اپوزیسیون این استبداد مذهبی را بزیر کشید. لابی های حکومتی از نزدیکی سیاستمداران غربی به شورا وحشت می کنند و می خواهند اسم شورا و مجاهدین خلق در لیست سیاه باقی بماند.حضور بولتن و ازنار بقول خبرگزاریها یک پیروزی دیپلوماتیک بود و رژیم و عوامل و همراهان آنرا شوکه نموده است و قصد دارند بهمدیگر دلداری بدهند و تا می توانند اثر این اجتماع بزرگ را خنثی سازند.
۲٨۷۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست