سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تا دیر نشده باید خاک ایران را به توبره بکشیم
اگر فوراً نجنبیم دیگر بهانه یی نخواهیم داشت


محمدعلی اصفهانی


• با به روی کار آمدن حسن روحانی، که همراز و همدست رفسنجانی است، جبهه ی متحد یا نامتحدی از پلیدترین موجوداتی که می توان در ایران و خارج ایران، و در پوزیسیون و اپوزیسیون یافت، از ترس فزاینده ی رفع تنش میان ایران و آمریکا و کشورهای منطقه و جهان، شکل گرفته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۹ مهر ۱٣۹۲ -  ۲۱ اکتبر ۲۰۱٣


با به روی کار آمدن حسن روحانی، که همراز و همدست رفسنجانی است، و تا حدودی هم نقش «محلل» را بازی می کند، جبهه ی متحد یا نامتحدی از پلیدترین موجوداتی که می توان در ایران و خارج ایران، و در پوزیسیون و اپوزیسیون یافت، نه از موضع ترقی خواهی و عدالت طلبی، بلکه از ترس فزاینده ی رفع تنش میان ایران و آمریکا و کشور های منطقه و جهان، شکل گرفته است و به تکاپو افتاده است.

در داخل ایران:
ـ تعدادی از فرماندهان نیرو های نظامی (عمدتاً سپاه پاسداران و اذناب آن)، و اراذل و اوباش همیشه در صحنه.

ـ دزدان و محتکران و «تجار محترم» ی که منافع خود را در بحران های اقتصادی حاصل از تحریم های مختلف گذشته و حال، و همچنین «نعمت جنگ» احتمالی (همچون «نعمت جنگ هشت ساله) جست و جو می کردند و می کنند.

ـ مأموران شماره دار و رسمی، و یا کارگزاران مقطعی سازمان های اطلاعاتی اسراییل و ارباب جهانی نفت و سلاح و خون، که در بالاترین و حساس ترین سطوح نهاد های عمده ی سیاسی و نظامی حکومت سوراخ سوراخ و بی در و پیکر حاکم بر ایران، جا خوش کرده اند و مشغول انجام وظایف محوله هستند. و قاعدتاً در بسیاری موارد، با ریش و پشم و شعار ها و مواضع شدیداً «ضد استکباری» و «ارزشی» و سازش ناپذیرانه و غیره.

و در خارج ایران:
ـ دولت اسراییل که با رفتن احمدی نژاد ـ که بسیاری از ناظران، از جمله لابی اسراییلی نیرومند ایپاک در آمریکا، او را، به حق، هدیه یی بزرگ به اسراییل می دانستند (۱)، علاوه بر غم از دست دادن او، با غم بزرگ دیگری نیز رو به رو شده است که همانا بازی زیرکانه ی بخش بزرگی از مردم ایران با تضاد های درون حاکمیت است در آخرین روز ها و ساعات «انتخابات ریاست جمهوری» اخیر. بازی زیرکانه یی که منجر به خورانیدن اولین جرعه ی جام زهر به ولی فقیه در همان روز «انتخابات» شد.
که بحثش دیگر است و مفصل.

ـ «جهادی» های بمب گذار و چشم درآر و دل و جگر و قلوه ی آدمیزاد خوار و سر از تن دیگران جدا کن، و گانگستر ها، و مرسونر هایی که تحت عناوینی مثل ارتش آزاد سوریه، و جبهه الکوفت، و نهضه الزهر مار، جنبش مردمی و متین سوریه علیه نظام فاسد اسد را تبدیل به جنگ های نیابتی مهیبی کرده اند که می بینیم.
سیاست روحانی و رفسنجانی، که از موضع حفظ منافع نظام، مخالف پیوند دادن سرنوشت ایران با سرنوشت اسد هستند، از دو سو به زیان این هاست:
از یکسو:
تلاش در جهت رفع تنش با آمریکا، و الزامات مقدماتی آن، احتمال دخالت نظامی آمریکا و متحدانش را در سوریه، علی الحساب تا حدود زیادی کاهش داده است.
و از سوی دیگر:
بازسازی نسبی روابط ملایان با حامیان و متحدان و اربابان و صاحبان این موجودات، یعنی با عربستان سعودی و قطر و شیخ نشین های خلیج فارس، در چشم انداز قرار گرفته است.

- خائنان ورشکسته به تقصیری در «اپوزیسیون، که چندین سال است که بود و نبود خود را با تجاوز نظامی آمریکا و اسراییل و ناتو به ایران گره زده اند، و آینده ی ناداشته اشان را از اسراییل و جنگ طلبان آمریکایی گدایی می کنند، و در این مسیر بدفرجام، از تن دادن به هیچ ذلتی و خواری و وهنی در برابر آن ها، و از اِعمال هیچ دنائت و رذالت قابل تصور و غیر قابل تصوری در حق مخالفان مردمفروشی و میهن فروشی خود کوتاهی نکرده اند و نمی کنند و نمی توانند هم بکنند، چرا که چاره یی جز این ندارند.

ـ بخشی از نیرو ها و جریان ها و افراد تأثیرگذار در سیاست خارجی آمریکا، که عمدتاً عبارتند از لابی های اسراییلی، جمهوری خواهان عضو یا وابسته و یا همسو با «نئو کنسرواتور» ها، به علاوه ی آن تعداد از دموکرات هایی که به دلایل مختلف، از جمله وابستگی مالی و سیاسی به لابی های اسراییلی و بعضی باند های مافیای سلاح و نفت و خون، و یا در مواردی نیز به خاطر رقابت با اوباما و دار و دسته ی قدرتمند او در حزب، عملاً به همراهان دسته ی اول تبدیل شده اند.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

قدیم ها به «درجه» می گفتند «میزان الحراره». و وقتی که علائم نگران کننده یی در وضع سلامتی کسی پیش می آمد، میزان الحراره را زیر زبان او می گذاشتند تا ببینند تب کرده است یا ضعف.
حالا سال هاست که همزمان با تغییر نام «میزان الحراره» به «درجه»، و همچنین پیشرفت تکنولوژی، و ظریف تر شدن این دستگاه، دیگر آن را نه در دهان، بلکه در جای دیگر افراد می گذارند.
اما، من معتقدم که میزان الحراره یا درجه را در عالم سیاست، همچنان بهتر است زیر زبان افراد گذاشت، و اندازه ی تب یا ضعف آن ها را از آنچه می گویند به دست آورد و محاسبه کرد.

به هرحال، چه این و چه آن، من یکی حاضر نیستم که این وسیله را در جای دیگر بیمار بگذارم. مخصوصاً اگر او انسان «شریف و والا» یی مثل جان بولتون باشد که بعضی ها معتقدند که سمبل آزادی و آزادگی است، و آبراهام لینکلن را دوباره زنده کرده است؛ و رسماً و علناً و به صورت سرگشاده، به مخالفان آویختن به دامان پرعطوفت او و مشابهان او اخطار می کنند که در زمان مناسب، «مجازات انقلابی» می شوید، و مثل «آخوند های ترکانیده شده در عملیات مقدس انتحاری»، هرجا که باشید یافته و ترکانیده و کشته خواهید شد و (...)

این سفله که تا کنون هیچ فرصتی را برای زمینه سازی حمله به ایران از دست نداده است، و من بارها در باره ی او و افاضات او نوشته ام. (۲) درست در همان روزی که مذاکرات ژنو ـ که هنوز نه به دار است و نه به بار است ـ شروع می شد، به تب شدید و متأسفانه بند نیامدنی یی مبتلا گشت که بیم آن می رود که اگر هرچه زود تر آمریکا یا اسراییل به ایران حمله نکنند، منجر به بستری شدن و حتی شهادت او شود و افرادی را یتیم و بی سرپرست سازد.

او این بار هم مثل بعضی موارد دیگر، به سراغ روزنامه ی انگلیسی معتبر گاردین رفته است، و در همان پانزدهم اکتبر، یعنی روز آغاز مذاکرات ژنو، در ستون آزاد این روزنامه نوشته است که چون تحریم ها شکست خورده اند (!) دیگر فقط دو راه باقی مانده است و بس: یا حمله به ایران، و یا پذیرش بمب اتمی ایران.

جان بولتون، همچون همدستش، رودلف جولیانی (معروف به سلاخ نیویورک) از اصحاب سرشناس و خوشنام لابی های اسراییلی است، و بر خلاف مماشاتگران که اصلاح طلبان، فعالان مدنی، و ـ به طور کلی تر ـ جنبش سبز و مبارزان داخل ایران را ترجیح می دهند، یک سرنگونی طلب اصیل است که شب و روزش مصروف مجاهدت برای استقرار دموکراسی و مخصوصاً استقلال در میهن عزیز ما ست، و برای این امر خیر، دائم السفر شده است و میان آمریکا و فرانسه و اسراییل (و بالعکس) تردد می کند، و به ایراد خطبه های آتشین در جایی و انجام مصاحبه های دلنشین در جایی دیگر مشغول است.

بدون نیاز به استعمال میزان الحراره، در جه ی تب او را از همان تیتر اصلی و «زیر تیتر» های مقاله اش می توان تشخیص داد.
تیتر و «زیر تیتر» های مقاله ی جان بولتون در روز شروع مذاکرات ژنو، چنین است:
«ما نمی توانیم وعده های ایران در مورد سلاح اتمی را مورد بررسی قرار دهیم، و نباید به آن اعتماد کنیم.»
«باید به این دود متراکمی که "مدره" ها برای پنهان کردن عملیات خود به هوا کرده اند ('moderate' smokescreen) بی اعتنا باشیم. [چرا که] مجازات ها [ی اقتصادی] شکست خورده اند، و بنا بر این، انتخابی که ما داریم، روشن و بی ابهام است: یا از نیروی نظامی استفاده کنیم؛ و یا بگذاریم که تهران به سلاح اتمی دست بیابد.»

این ها تیتر و «زیر تیتر» های مقاله بود. خود مقاله هم، تکرار حرف های همیشگی او و همدستان او ست که بار ها از زبان رله کنندگان فارسی زبانشان شنیده ایم.

ــــــــــــــــــــ

اسراییل، که حتی به لحاظ فرمالیته هم، حاضر به امضای پیمان «ان پی تی» نشده است، ده ها موشک اتمی خود را رو به ایران نشانه گرفته است، و با بهانه کردن حرف های مفت و بدون ذره یی پشتوانه ی عملی ملایان ـ که خودش بهتر از همه می داند که کشک اندر کشک است ـ و بمب نداشته ی آن ها، شب و روز و روز و شب، با بهانه و بی بهانه، عربده می کشد و مردم ایران را به قتل عام و تنبیه جمعی تهدید می کند.
تنبیه جمعی، که از بدو تأسیس دولت اسراییل، پیوسته و بی وقفه، علیه مردم فلسطین به جرم فلسطینی و عرب به دنیا آمدن، اِعمال می شود، جزو لاینفک ایده ئولوژی قبیله یی آن دولت، و کاملاً منطبق بر آموزه های صریح و واضح انتگریسم کاهنان عهد عتیق است، و جرمی و عمل شنیعی به حساب نمی آید که هیچ، ثواب دنیا و آخرت را هم در پی دارد.

پروژه ی اتمی، پروژه یی است بازمانده از نظام گذشته به هنگام شکوفایی اقتصادی و صنعتی آن.
و این فقط حق مردم ایران است که در یک رفراندوم آزاد، و یا پس از استقرار یک حکومت ملی و مردمی، در موردش تصمیم جمعی بگیرند؛ نه حق دشمنان این مردم، اعم از داخلی همچون نظام ملایان، و خارجی همچون دولت اسراییل، و ایضاً آستانبوسان این دو.

جان بولتون می بیند که ایران بر عکس اسراییل، پیمان «ان پی تی» را امضا کرده است، و این در مذاکرات با هدف رسیدن به توافقی بر سر پروژه ی اتمی، بالقوه می تواند به زیان طرفداران به بن بست رسیدن مذاکرات تمام شود.
بنابر این، در مقاله ی خود، درست در روز شروع مذاکرات، گریبان مذاکره کنندگان غربی را که در پی توافق هستند می گیرد، و علی رغم این همه بازدید ها و بررسی ها و مراقبت های شبانه روزی بین المللی، و زیر نظر بودن رسمی مراکز اتمی ایران، به علاوه ی جاسوسی ها و کذا و کذا ها، می گوید که شما به دلیل مخفی کاری های گذشته ی ملایان، اصلاً نباید حق ایران در چهارچوب پیمان «ان پی تی» را هم به رسمیت بشناسید. چرا که در آن صورت، اسراییل که با اضطراب بسیار به مذاکرات امروز ژنو نگاه می کند، تنها و منزوی و به حال خود رها شده خواهد ماند.
ما باید به حمله ی نظامی پیشگیرانه به تأسیسات اتمی ایران اقدام کنیم، وگرنه آن ها در آینده ی بسیار نزدیک، بمب اتمی خواهند ساخت.
حمله ی نظامی ما به ایران کاملاً موجه و قانونی است. چرا که «دفاع از خود» به حساب می آید!

این انسان دل رحم، البته از این بابت خیلی متأثر هم هست و اظهار تأسف می کند که این کار واجب و ضروری و فوری، غم انگیز است، ولی چه کنیم که چاره ی دیگری باقی نمانده است!

ــــــــــــــــــــــــــــــ

به هنگام مذاکرات هسته یی سال گذشته، در مقاله ی «مردم را می کُشند و می روند بر سر میز مذاکره می نشینند» نوشته بودم، و همان را باز تکرار می کنم که:
این که خامنه ای و بزرگتر ها و کوچک تر های او، در جریان مجموعه مذاکرات اخیر هسته یی، «جام زهر» بنوشند، و یا آن که شکر بخورند مهم نیست. مهم این است که تنش های اتمی موجود، هرچه کمتر و سبک تر شوند.
و مهم این است که ما از کمتر و سبک تر شدن احتمالی این تنش ها، در جهت منافع جنبش، و مطرح شدن مسائل واقعی جامعه، که تحت الشعاع بحران ساختگی اتمی قرار گرفته اند استفاده کنیم. (۳)

۲۹ مهر ۱۳۹۲

ـــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ بزرگترین لابی اسراییل در آمریکا خواهان انتخاب دوباره ی احمدی نژاد است ـ با ترجمه و توضیحات همین قلم ـ ۱۳۸۸
www.ghoghnoos.org

رییس سابق موساد: احمدی نژاد، هدیه یی بزرگ به اسراییل است ـ با ترجمه و توضیحات همین قلم ـ ۱۳۸۷
www.ghoghnoos.org

۲ ـ از جمله:
جان بولتون می گوید که تنهاراه، حمله ی نظامی به ایران است ـ ۱۰ مرداد ۱۳۹۰
www.ghoghnoos.org

مراقب جنبش خودمان باشیم ـ به همین قلم ـ ۱۰ تیر ۱۳۸۹
www.ghoghnoos.org

ضروری بود که اسراییل، ایران را همین دیروز بمباران کند ـ به همین قلم ـ ۲۶ تیر ۱۳۹۲
www.ghoghnoos.org

جان بولتون کیست؟ و چه خوابی برای ایران دیده است؟ ـ به همین قلم ـ ۱۳۸۴
www.ghoghnoos.org

۳ ـ مردم را می کُشند و می روند بر سر میز های مذاکره می نشینند ـ به همین قلم ـ ۱۹ خرداد ۱۳۹۱
www.ghoghnoos.org

٭ متن کامل مقاله ی جان بولتون در گاردین
theguardian.com/commentisfree/2013/oct/15/cannot-verify-trust-iran-nuclear-weapons


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست