سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

«آیا اپوزوسیون (ما) قابلیت آنرا داریم؟»


مارال سعید


• موضوع را باید جدی گرفت، نتوان پرداختن به آنرا موکول به رستاخیز مردم نمود. چون تا آن زمان که ایران روی حاکمیتی دمکراتیک به خود بیند زمان بسیار میخواهد و تا آن زمان نتوان دست روی دست نهاد و منتظر شرایط مناسب برای تشکیل یک فرهنگستان زبان فارسی ماند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۶ آذر ۱٣۹۱ -  ۱۶ دسامبر ۲۰۱۲


"من به این نتیجه رسیده ام که فقدان یک زبان استاندارد، حاوی مجموعه ای از «واژگان به دقت تعریف شده» و به اشتراک گذاشته شده، مهمترین مشکل برقراری گفتگو و احیاناً ایجاد تفاهم در میان اپوزیسیون حکومت اسلامی است. هر کس از هر واژه ای مفهومی شخصی دارد و، در نتیجه، هنگامی که دو تن با هم ظاهراً گفتگو می کنند کارشان چیزی جز دو تک گوئی موازی نیست." *
پاراگراف بالا را من از نوشته ی آقای اسماعیل نوری علا وام گرفته ام و چون با آن همدلی دارم در تیتر نوشته ام آوردم، سعی خواهم نمود به کلیت موضوع نگاهی از نزدیک داشته باشم. البته آقای نوری علا در نوشته شان به یک شاکله از این فقدان پرداخته اند که در جای خود جای تقدیر دارد.
پژوهشگران بر این توافقند که زبان دیوانی، ادبی و دینی ایرانیها در دوره ی ساسانیان، پارسی بوده و با پیروزی اعراب بر آنها، حاکمان جدید پس از اندک زمانی سعی نمودند که زبان رسمی را به عربی برگردانند، که حداقل تا دوره صفاریان این تغییر زبان را آنها با موفقیت کامل به انحای مختلف در آسمان جغرافیای ایران گسترانیدند.
جا دارد همین جا گفته شود: زبان فارسی امروز ما بسیار وام دار ادیبان بزرگ پارسی دوستی چون دقیقی، اسدی طوسی و فردوسی است که از این زبان سلاحی ساختند در راه مجاهدتهای ایران دوستانه ی خویش. لیک علیرغم همه ی این مجاهدتها، حکومت طولانی اعراب و ایادی آنها در این سرزمین، بهر تقدیر خود علتی گشت بر درآمیزی زبان عربی در زبان پارسی.
با این اندک پیشینه و با کمی اغماض درمییابیم که علیرغم آنکه در جغرافیای ایران زمین همیشه مردمانی با آداب، رسوم، و زبانهای مختلف میزیسته اند، زبان پارسی (فارسی) همیشه زبان رسمی این مرز و بوم بوده است. اما در جستجوهای تاریخی خود هیچ رد پائی از این نمی بینیم که مرکزی، نهادی یا انجمنی متوّلی آرایش و پیرایش و پالایش این زبان از ناسره ها بوده باشد.
تا اینکه در دوران رضا شاه به سال ۱۳۱۴ به اهتمام محمد علی فروغی اولین فرهنگستان زبان فارسی تشکیل میگردد که خود در ادامه ی انجمنهای ادبی اواخر دوره ی قاجار بود. باید اذعان داشت که اهم کار این فرهنگستان، معادل یابی برای واژه گان سرازیر گشته از راه علوم غرب به زبان فارسی بود. اما از آنجا که این بزرگان کمتر و در حد هیچ به چگونگی پدیداری و بن ریشه های واژ ه گان غربی عنایت داشتند نتیجه آن شد که جامعه را دچار یک سطحی نگری و شلختگی زبانی نمود. در ثانی، از آنجا که سیاست حاکم بر زبان، تکیه بر ملّی گرائی و بسط و گسترش آن در جغرافیای ایران نداشت، لذا آموزش و ترویج همین اندک نیز ضرورت نمی یافت و نیافت. درهرحال این فرهنگستان تا سال ۱۳۲۰ موفق به معادل سازی ۲۰۰۰ واژه گردید و از این سال تا سال ۱۳۳۳ که رسما ً تعطیل گشت همای اقبالش رو به افول بود.
متأسفانه از آنجا که در نظام پادشاهی مطلقه ی ایران همه چیز معطوف به نظر شاه بود این ضرور نیز مستثنا نگشت و چون در آنزمان درک صحیحی در ضرورت وجودی فرهنگستان زبان فارسی در دربار موجود نبود خود دلیلی گشت بر فقدان این نهاد تا سال ۱۳۴۷ شمسی. در این سال در اثر پافشاریهای اهل درد، فرهنگستان مجددا ً گشایش یافت که تا سال ۱۳۶۰ به کار خود ادامه داد و در این سال آنرا با یازده سازمان و انجمن تحقیقاتی دیگر ادغام نمودند که حاصلش "موسسه مطالعات و تحقیقات" فعلی است.
با یک بررسی مختصر در تاریخ فرهنگستان زبان فارسی از بدو تشکیل تا سال ۱۳۶۰ به ساده گی درخواهیم یافت که پروژه ی آرایش و پیرایش و در یک کلام پالایش زبان فارسی در کمتر زمانی جزو برنامه های فرهنگستان زبان فارسی بوده، در ثانی آموزش و ترویج آنچه نو یا جایگزین گشته، کمتر در دستور کار مراکز آموزشی قرار میگرفته است.
تا آنکه در سالهای پس از انقلاب اسلامی، ما جوانان آنروز و مو به سپیدی نشسته گان امروز در جریان مباحثات، گفتگوها و مناظرات الیت جامعه که در صف اپوزوسیون قرار گرفته و یا به این صف رانده می شدند، رفته رفته دریافتیم انگار اینها علیرغم آنکه در باره ی موضوعی واحد سخن میرانند لیک هر کدام درک مجزّایی از مفاهیم مطروحه دارند. از آنجا که می پنداشته و هنوز هم می پندارند هر کدام راوی تمام حقیقت اند، لذا همچنان به این ضرورت پی نبرده اند که شاید گره کار در اینجا باشد که ما درک واحدی از مفاهیم نداریم.   
منتصب به لنین است که میگفت: "برای آنکه بتوانیم با هم گفتگو کنیم باید درک واحدی از مفاهیم داشته باشیم."
آقای نوری علا به درستی بر واژه ی "ملت" انگشت نهاده ولی میتوان چندین و چند از این واژه ها ردیف کرد. از جمله دمکراسی، عدالت اجتماعی، استقلال، سوسیالیسم، ... و دیگر واژه گانی که در برنامه ها، اعلامیه ها و اطلاعیه های احزاب و انجمنها، فراوان به چشم میخورد و چون درک واحدی ناظر بر این مفاهیم نیست به محض آنکه مشکلی پیش میآورد بلافاصله میگویند: منظور ما فلان نبوده و بهمان بوده. نگاه کنید به کامنتهای گذارده شده در زیر تمامی نوشتارهای مندرج در روزنامه های اینترنتی، بدون استثنا تمامی آنها حاکی از آن است که درباره ی موضوعی واحد هر کس حرف دل خویش میزند با تفسیری جدا از دیگری.
موضوع را باید جدی گرفت، نتوان پرداختن به آنرا موکول به رستاخیز مردم نمود. چون تا آن زمان که ایران روی حاکمیتی دمکراتیک به خود بیند زمان بسیار میخواهد و تا آن زمان نتوان دست روی دست نهاد و منتظر شرایط مناسب برای تشکیل یک فرهنگستان زبان فارسی ماند. اگر موافقید که ما هم اکنون و امروزه روز در راه رفتن به سوی چنین حکومتی هستیم، عقل سلیم میگوید: "ای برادر بر اگر نتوان نشست".
آنان که پای در راه ایرانی آباد و آزاد دارند و در این راه میکوشند، باید که به خود پاسخ گویند، آیا به راستی وقت آن نرسیده است که ما ابتدا به این بیندیشیم که واقعا ً من و ما در درون اپوزوسیون داریم درباره ی چه چیز و چیزهایی صحبت میکنیم؟ و اگر چنین کردیم، و صادقانه به نتیجه رسیدیم، پذیرفتیم که اشکالی بنام عدم درک واحد از مفاهیم داریم. آنگاه آیا بهتر نیست نماینده گانی از تمامی احزاب، گروه ها و انجمنهای ریز و درشت به مجمعی اعزام شوند تا گرد هم آیند و حول کلیه ی واژه های کلیدی سیاسی/اجتماعی بیندیشند و یک درک واحد از این مفاهیم ارائه دهند تا حداقل همگان ملزم به رعایت آن باشیم. تا بیش از این در دایره ی گیج نگردیم.
آیا اپوزوسیون (ما) توان درک این ضرورت و پرداختن به آنرا داریم؟ و یا آنرا می فهمیم و در لابلای تارهای بیشمار اما و اگرها می پیچیم و وصالش را به زمانی دست نایافتنی حوالت میکنیم!   


news.gooya.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست