سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

برای "غزه" و کودکان سوزانش
سکانس مرگ / از غزه تا اورشلیم / فرقی نمی کند!


محمود معتقدی


• بر لبان سوخته ات / نام چه وطنی دوباره می خواند!
قطار این حادثه / هزار پرنده را / می آشوبد
مرگ از گوشه های باد می رسد و/ خاک تشنه
از تیغه های قایق و / دریا
با خواهران آزادی ات چه می رود! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۲ دی ۱٣٨۷ -  ۱ ژانويه ۲۰۰۹


با تو و / نفس همه مرثیه هایت

جایی که کبوتران /هنوز/ خانه ای دا رند

تو به گریه معنا نمی شوی

این خشم ابلهانه و / پاره های زمستانی

با تو و/ حقیقتی که از جان کودکی ات

تباه می شود

بر لبان سوخته ات / نام چه وطنی دوباره می خواند!

قطار این حادثه / هزار پرنده را / می آشوبد

مرگ از گوشه های باد می رسد و/ خاک تشنه

از تیغه های قایق و / دریا

با خواهران آزادی ات چه می رود!

بر صف آینه / پایی بکوب!

که دزد قافله / از چپ کوچه می آید

نگاه کن

جمهوری آب و / دلی به تشنه کامی زمین

جنگ هزار قصه و / خاطری ز پنجه ای خونین

سم ضربه ا سبی / که از رویای تو

جدا نمی شود

تاریخ تلخی و / آتشفشان نفرتی

این راویان مرده / چگونه بخشیده می شوند؟

سلسله وطن خاموش و/ آن واژه های بریده از سر

   چه کسی / به گلوی مادران تو

شلیک می کند!

ما و/ غمگنانه دلی / به وسعت کوه و/ آسمان

بر این شبانه بی شکوه / کسی

ترانه ای نمی خواند

تنها / منم

که به شعله های تو / بر می گردم

به معبر سنگ ها و / عاشقانه ستمی خاموش

گفتم:

سکانس مرگ / از غزه تا اورشلیم

فرقی نمی کند!


دی ٨۷


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست