سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مارکس و رهایی: مارکس در دویست سالگی - محمدرفیع محمودیان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهروز الف

عنوان : چند سوال از آقای محمودیان
آقای محمودیان لطف کرده و وقت گذاشته تا مسائلی از مارکس و مارکسیسم را به خواننده گوشزد کند منتها چند سوال و مشگل برایم پیش آمد که امیدوارم پاسخ داده شود تا آگاه شوم.
مشگل برایم دنبال کردن مقاله هست . مقاله با فارسی بخصوص ایشان نوشته شده و برای دیگران حداقل برای من صقیل هست. ایکاش تا حدی ساده نویسی رعایت میشد
مقاله با این عنوان شروع میشود که اندیشه مارکس دارای دو بخش هست که میباید آنها را جدا کرد (حال چرا ابدا مشخص نیست) و دو سطر پایئن تر نوشته میشود که این دو بخش بهم متصل هستند. حال چرا باید دو بخش متصل بهم را جدا کرد و ضرورت آن چیست و چه امتیلزی از این جدا کردن نصیب جنبش کارگری و کمونیستی میشود معلوم نیست
گفته میشود که مارکس نتوانست پیش گوئی کند و مکتب فرانکفورت و فوکو راه صحیح را نشان دادن. یعنی مکتب فرانکفورت و فوکو نظرات مارکس را کامل و به روز کردند!! واقعن چنین هست؟ اثباتی بر این مدعا هست؟
تا آنجائی سواد من اجازه میدهد و یک سی سالی را بر مبنای آن کار کرده ام ، یک روش و یا نظر وقتی علمی هست که همینطور بقول معروف روش الله بختکی (روش ترایل اند ارور) را در پیش نگیریم بلکه تجربه و تاریخ و روش های دیگر را حلاجی کرده و بر مبنای داده های گردآوری شده دست بکاری بزنیم. روشی که بیش از سه دهه توسط تمامی سازمان های چپ نادیده گرفته شده و سالهاست که شاهد نازا بودن کامل آنها هستیم
از مارکس دوم صحبت میشود. آیا منظور شخص دیگری بغییر از کارل مارکس هست (مثل مانند الیزابت دوم) یا منظور بخش کردن نظرات مارکس به مارکس جوان ( نه چندان آگاه و با تجربه) و مارکس نه چندان جوان که مرسوم در بسیاری از نوشته هاست؟
در انتها نوشته میشود که رهایی و خواست آن لحظه ای هست میتواند یک روز باشد یا یک ماه!!! اگر چنین هست و سازمان اجتماعی کنونی بر خلاف گذشته پا برجاست، پس دلیل این همه فعالیت و کوشش میلیون ها انسان تحت ستم و حامیان آنها برای رسیدن به رهایی (از جمله نوشتن این مقاله) برای چیست؟ گویا مردم تحت ستم از حافظه گنجشکی برخوردار هستند که نهایت خواست شان بیش از یک ماه دوام نمیاورد
حال یا بضاعت فهم من مشگل دارد یا این مقاله مملو از تناقصات و دو گونه گویی هست
شاد باشید
٨۴۷۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۷       

    از : ع.ا ط.

عنوان : شرر بر خامشی چپ
با درود.ستودنیست این باز بینی و واکاوی تاریخچه متحجر و مقدس که باز دارنده هر جنبشی است.این را باید تکرار کرد.بارها و بارها.تا جا بیفتد و به فرهنگ درستر دیدن و تازه تر اندیشیدن بدل شود.این شرر بر خامشی چپ است.شعله فکندن در پندارهای نخ نما...
٨۴۷۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست