سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تجمع معلمان و بازنشستگان در ۲۰ استان کشور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : او که این نداند کیست؟ که جای معلم زندان نیست
سلام دوستان
این رسم تاریخ است؛ همیشه اینگونه بوده! وقتی مردم حد اقل خواسته های خود را مطرح می کنند، به سخنان حق طلبانه شان کسی جواب مثبت نمی دهد. ولی اندکی دیرتر وقتی به بُن بست می رسند، امتیازات بزرگ و حتی باور نکردنی ای را پیشنهاد می کنند، ولی مردم دیگر نمی پذیرند. به یاد دارم برای خواندن کتابی که در میهن ما چاپ شده بود و شماره ی کتابخانه ی ملی ایران را داشت ما را مجازات می کردند و مأموران ساواک در آن فضا نفس کِش می طلبیدند. به قول زنده یاد عمرا صلاحی حالا باز حکایت ماست.
راستی، چرا رژیم های حاکم از سرگذشت گذشتگان خود درس نمی گیرند!؟
چه بر آدمی وقتی صاحب حکومت و قدرت و ثروت است می گذرد که اینگونه دست به خود زنی می زند!؟
سوال مهمی ست، نه؟
بار ها و بار ها وقتی تاریخ را ورق زده ام، به این اندیشیده ام، و گرفتاران چنگال ثروت و قدرت را دیده ام؛ دیده ام که نابینا و ناشنوا اما با دهانی بسیار بزرگ، با مردمان حق طلبِ مهربانِ شریف، کار مردم دَنی می کنند؛ و هم زمان در همین ناراستا خود زنی می کنند!
به نظر من باید دانشمندانی محقق، شریف، بیطرف و صادق به شکل آکادمیک به این موضوع بپردازند تا شاید گوشه هایی از حقایقی تاریخی و روانی را از زندگی بشر حاکم شده بنمایند. نکته اینجاست: طبیعی است که هیچ حکومتداری خواستار نابودی حکومت خود نیست؛ ولی عملن در همان راه قرار می گیرد! با اصرار در آن راه قرار می گیرد! با اصرار فراوان در آن راه قرار می گیرد!
مرد چه پر شکوه سروده رسم تاریخ را:
«چنان به لطف همی پَروَرَد که مروارید
دگر به قهر چنان خرد می‌کند که سفال»
سعدی بزرگ
٨۱۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست