عنوان : چرا همچنان از بیان واقعیت میترسیم ؟
تا جاییکه من وقایع ۲۸ مرداد ۳۲ را مورد تحقیق و تدقیق قرار داده ام ، با دو نوع تفسیر برخورد کرده ام که هریک سعی میکنند به شکلی دیگری را نفی کنند ، بدون اینکه خود را زیر سئوال ببرند .
طرفدان مصدق و چپ ها یکسره به نقش دربار و رابطه آن با تآمین منافع خارجی تآکید میکنند و اگر جایی هم به نقطه ضعف های خود اشاره میکنند ، چندان نیست که جایی مهم در تصمیم کودتاگران برعلیه آنها باشد .
سلطنت طلبان فقط به نفوذ حزب توده از یکطرف و درماندگی مصدق در حل و فصل مشکلات داخلی و مشکلات ناشی از ملی کردن نفت ، می پردازند و اینکه اعلیحضرت یکسره به مصالح ملت ایران فکر میکرد و درد دیگری نداشت !
به نظر میرسد مورخین غیر سلطنت طلب میترسند که نتیجه تحقیقاتشان به نفع کودتاگران تمام شود . چپ ها هم علیرغم دشمنی با حزب توده ، فعلآ صلاح میدانند که کودتای ( به نظر من فقط میتوان اسم آن حادثه را ، کودتا گذاشت ) ۲۸ مرداد ۳۲ را کودتایی آمریکایی - انگلیسی ، قلمداد کرد تا برای خود ، حقانیت تاریخی بتراشند .
چند سئوال اساسی اینجا بی پاسخ میماند :
۱ - مصدق بعد از ملی کردن نفت ، آیا اساسآ برنامه اقتصادی مشخصی برای آینده ایران داشت ؟ . اگر جواب آری است ، آن برنامه ها چه بودند و چگونه قرار بود آن برنامه ها جامه عمل بپوشند ؟ .
۲ - در چند حادثه ای که قبل از روی کار آمدن مصدق اتفاق افتاد : فرار رهبران حزب توده از زندان - حادثه کشف اسناد حزبی در خانه سروان مرزوان - افشاء اسناد ارتش توسط سازمان نظامی حزب توده در دانشکده افسری و بسیاری جاهای دیگر ، برای هیچکس کمترین شکی باقی نمیگذاشت که دستگاه اطلاعاتی حزب توده در همه ارکان اساسی دولتی ایران عمیقآ نفوذ دارد و دولت مصدق هرگز نشان نداد که قصد برخورد با آنها را دارد . کمتر کسی حتی از ملّیون به این توصیه ظریف خلیل ملکی توجه میکند که از مصدق میخواست عده ای از رهبران حزب توده را ، باز داشت کند !
شبکه اطلاعاتی حزب توده حتی تا یکسال بعد از کودتا هم فعال بود . حتی کوتای اول یعنی کوتای ۲۵ مرداد از طریق سرگرد همایونی از افسران سازمان نظامی حزب توده ، اول فاش شد .
به نظر من ترس غرب از پیروزی کمونیست در ایران ( قدرت گیری حزب توده ) اصلآ توهم نبود . هنوز که هنوز است ، فروپاشی سازمان نظامی حزب توده که یکسال بعد از کودتا اتفاق افتاد ، فقط حادثه ای تلقی میشود که در چند کلمه از زبان دکتر کیانوری و خیلی ماستمالی شده بیان میشود : سروان عباسی خیلی تصادفی همه اسناد حزبی را در یک ماشین وانت بار زده است و یک پاسبان مشکوک میشود و سوت میزند و جناب سروان ( آنهم کسی مثال عباسی ) دستگیر میشود و سروان روزبه میگوید عباسی کوه است و آب از آب تکان نخواهد خورد و بکار روزانه خود مشغول باشید و اینهمه سرهنگ و سروان و ستوان هالو ، سرجایشان می نشینند تا مآموران حکومت نظامی سراغ آنها بیایند و دستگیر و اعدامشان کنند .
به نظر من اگر در ریشه یابی کودتای ۲۸ مرداد ، حرب توده و سازمان نظامی آنرا عمده نکنیم ، دلایل اصلی آن کودتا را نشناخته ایم .
من هیچ سندی فعلآ سراغ ندارم ، ولی کم احتمال نمیدهم که در رابطه با ازهم پاشیدگی سازمان نظامی حزب توده ، قبل از کودتا توافقی بین سازمانهای اطلاعاتی شرق و غرب آنروز ، صورت گرفته باشد .
٨۰٣۱۹ - تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱٣۹۶