عنوان : چریک شدن ، سودمندی یا ناسودمندی آن برای ...
آورده شده:« عمر چریک کوتاه و شش ماه بود و در چند ماه آغاز مبارزه مسلحانه، اغلب چریکها یکی پس از دیگری در درگیریهای مسلحانه نابرابر جان باختند ویا دستگیر شدند. ..... حمید اشرف تنها کسی بود که با وجود اینکه عکسهایش هنوز به در و دیوار بود...... ». :::::: آورده بالا گویای مسائل بسیاری می شود! اما نکته ایکه می توان به آن اشاره داشت اینست: روند تحولخواهی در یک جامعه جاری وساری است اما شدت و ضعف دارد و این جاری وساری بودن و شدت و ضعف، سبب مطرح شدن تئوری های مبارزاتی گردید که پایه تئوری ها هم بر مبنای نگرش به وجود انسان بنا گردیده است. یکی از نگرش ها چنین خود را مطرح می کند: تحولخواهی و تحقق آن باید در خدمت زیست تمام افراد باشد و امر تحولخواهی باید شامل حال همان افرادی که یک پیشگامی در امر مبارزه برای خود تعریف می کنند، گردد. نگرش دیگر می گوید:انسان ها باید در خدمت تحولخواهی باشند و آنان ابزاری بیش نیستند! که در این حالت؛ گروه هایی که خود را پیشتاز فرض می کنند خود را فدا کننده برای امر تحولخواهی خواهند دید که از دل این نگرش می توان انواع و اقسام چریک بازی را دید. که از اقدامات چریک بازی چه حاصل شده یا می شود؟! تجربیات تاریخی و حافظه های تاریخی پیام های بسیاری را به ما می دهد! و سود مندی یا ناسود مندی اقدامات و درس آموزی از آنان برای امر تحولخواهی در شرایط فعلی، خود بحث طولانی می طلبد.
۷۵۱٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۵       

عنوان : تا به کی
خانم یا آقای "ر" برای یکبار هم که شده سعی نمائید حب و بغض را کنار بگذارید، چشمها را بشوئید و به اطرافتان دیگرگونه بنگرید. مشخص نیست که شما عضو و یا هوادار کدام یک از بیشمار احزاب یکنفره و چند نفره اپوزسیون ایران هستید. هر که هستید عنان انصاف از کف نه نهید، چشم فرو نبندید و دهان بگشائید. اگر پدر کارگر شما روزی عنوان کند که این خانم یا آقای "ر" را روز اول، من به مدرسه برده ام که اینک یکی از حاذقترین جراحان جهان است. از گفته اش چه باید فهمید؟ آیا پدر شما انسان دروغگو و خودپسندیست؟ آیا او خودشیفته است؟ شما در کدامین نقطه از "جنبش" فدائی ایستاده اید؟ که علاقه مندید از حمید اشرف یک غول قابل پرستش بسازید. آری؛ میتوان برازنده و محق مخالف مستدل این یا آن سیاست سازمان فدائیان (اکثریت) بود، اما تخریب آن نه!
آنگونه بگوئید که اگر پرسیدند " من هرآنچه گفتی هستم، آما تو آنچه می نمائی هستی؟!" پاسخی درخور داشته باشید.
۷۵۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۵       

عنوان : آنچه که در این موارد می تواند دغدغه ی فکریِ تاریخنگاریِ صحیح باشد...
آقای تبریزی گرامی، گمان و تصورم این است که از حوادثِ مهیب و ناگواری چون حادثه ی تلخ هشتم تیرماه ۵۵ تنها با نوشتن؛ «...گرچه رازهای چگونگی ضربات سال ۱۳۵۵ و ضربه هشت تیر و جان باختن حمید اشرف هنوز بتمامی گشوده نشده است ولی با اطلاعاتی که در دست است، می توان گفت که علیرغم اینکه حمید اشرف تاکید می کرد ما همواره باید یکقدم از دشمن جلوتر باشیم، در آن مقطع، سازمان یکقدم از دشمن عقب تر افتاد و با غرق شدن در حرکات خود از کمین دشمن غافل ماند...» نمیتوان گذر کرد.

وقتی شما می نویسی؛ «...ضرباتی که در زندان و بیرون زندان در سال ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ بر سازمان فرود آمد، توان فکری، سیاسی، سازمانگرانه و تشکیلاتی جنبش فدائی را بمیزان زیادی تحلیل برد. این ضربات که ۸ تیرماه ۱۳۵۵ و جان باختن حمید اشرف اوج آن بود...»
آنچه که در این موارد می تواند دغدغه ی فکریِ تاریخنگاریِ صحیح باشد این است که، چرا و چه ضرورتی بود که سازمان، علیرغم ضربات پی در پی و امکان وجود ضرباتی دیگر، در روز حادثه دست به انجام تجمعی وسیع زده و همه ی اعضای رهبریش را در یک جا گرد آورده است؟

در باره ی چگونگی زندگیِ اعضا و تیم های سازمانی جسته و گریخته مطالبِ مختصری اینجا و آنجا نشر یافته است. اما تاکنون جز روایتهایِ صریح و آشکار بانو مریم سطوت، فردِ دیگری از اعضای باسابقه ی سازمان در سالهای قبل از قیام ۵۷ اقدامی در جهتِ روایتِ زندگیِ لحظه به لحظه ی سازمانی نکرده است.
اهمیتِ نوشتن تاریخ لحظه به لحظه ی سازمان در این است که علاوه بر ایجادِ امکانِ پیوستگی در انتقال تجربیات و یافته ها، امکانِ تحقیق، باز دید و تفحص در سیرِ تحول اندیشه های سازمانی را به نحوی منطقی تر و واقعی تر فراهم می آورد.
۷۵۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۵       

عنوان : رهبر والای بود
با تشکر از حیدر تبریزی که موارد ارزشمندی را از انقلابی والا حمید اشرف مرقوم کردند. اخیرا مطالب زیادی از وابستگان اکثریتی در رابطه با حمید اشرف منتشر شده است که چندان محتوای جالبی نداشته و بیشتر نشان از نارسیزیم (خود پرستی) این افراد بوده تا شناسایی شخصیت برجسته حمید اشرف. جالب است که اینها زمانی مدعی بودند که فدایی خلق هستند اما اکنون در تمام گفتار و عمل خود فدایی خود بودن را نشان می دهند و با وراجی های بی پایان خود چنان تلاش می کنند که خود را همطراز حمید اشرف نشان بدهد. جالب ترین مورد رهبر سابق اکثریتی می باشد که مدعی است که او بوده است که حمید اشرف را با مبارزه آشنا کرده است و چنان مجذوب و شیفته خود می باشد که فراموش کرده است که او مبارزه حمید اشرف را خشونت می نامد! لابد خشونت به ساواکی ها نیز در افکار لیبرالیست و اصلاح طلب او جایی ندارد.
یاد حمید اشرف این فرمانده والای چریک های فدایی خلق گرامی باد!
۷۵۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۵