عنوان : جنبش سبز سال۸۸:مرگ شیخیت خامنه ای و مرگ شیخیت در ایران
آیا کینه ی خامنه ای به یکی از وقایع مهم تاریخی این سرزمین ( جنبش سبز سال۸۸) طبیعی است؟ ::::: وقتی تاریخ این سرزمین ، در این صدوچند سال اخیر مورد توجه قرار گیرد چند واقعه مهم و اثر گذار را خواهیم دید و این وقایع از آن جهت اثرگذار نامیده می شوند که درپی تغییر در روش حکومتگری بوده اندو آنهم روش های حکومتگری که ریشه در گذشته داشته و حتی پذیرش روش های نیز در بین مردم ریشه دوانده بودند وشاید هنوز هم ریشه دارد. اگر بخواهیم آن وقایع را برشمریم می توان گفت: ۱)انقلاب مشروطه: که در پی این بوده ، که ساختار حکومتگری ی سلطنتی را بگونه ای دیگر تعریف کند که متاسفانه شرایط بگونه ای دگر می شود و مسیر با انحرافات ایجاد شده ادامه می یابد. :::: ۲)جنبشی که نهایتش به کودتایی علنی بنام کودتای ۲۸ مرداد منجر می شود و حکومت ملی زنده یاد دکتر مصدق کنار زده می شود که در این مورد می توان گفت: درآن جنبش بگونه ای تلاش بر این بوده که به سلطنت کننده بفهمانند که آن انحراف ایجاد شده در جریان مشروطه را به مسیر اصلی برگردان، اما شرایط بگونه ای شد که منجربه کودتای علنی گردید اگر چه حاکم وقت به سلطنت به شیوه خودش کار را ادامه داد اما همان کودتا، مرگ سلطنت بدون مشروعیت را نیز پی ریزی کرد. :::: ۳) انقلاب ۵۷: باید گفت مرگ سلطنت که در کودتای ۲۸ مرداد بگونه ای خودش را نشان داد در انقلاب ۵۷آن مرگ رسماً تحقق می یابد و اعلام می شود که می توان از آن واقعه بعنوان مرگ شاهیت نام برد اما در آن انقلاب بخاطر وجود همان استبداد ریشه دواند در مردم، شیخیت فرا می روید. اما این مسئله شیخیت با مرگ شیخیت اول( خمینی) پایان کارش رقم می خورد و بگونه ای نیز علنی می شود اما با ظهور شیخیت جدید ( خامنه ای) ؛ایشان در پی تعریف شیخیت جدیدی بر می آید و در پی اجرای سیاست های خودش بر می آید که وقایع بعدی رخ می دهد. :::: ۴) واقعه انتخاباتی ۲ خرداد ۷۶: در این واقعه، بگونه ای مرگ شیخیت جدید به او فهمانده می شود! اما او در پی اجرای سیاست هایش بر می آید. :::: ۵) جنبش سال ۸۸که معروف به جنبش سبزاست ( خوشبختانه ریشه دوانده است) در این مورد می توان گفت: شیخیت حاکم( خامنه ای) مرگ تمام برنامه های خودرا دید که پرداختن به آن خود بحث دیگری می طلبد. پس این اظهار نظرات کینه دارانه و گاهاً پاسخگویانه ، ناشی از این است ؛که او می داند بازی شیخیت خودش را به تمام منتقدینش باخته است. این شرایط ،بر اوچنان می کند؛ آنانی که بعنوان رهبران جنبش ۸۸ شناخته شده اند را نمی تواندبپذیرد، چون پذیرش آنان یعنی مرگ خودش آنهم قبل از مرگ جسمی اش! پذیرش آنان یعنی مرگ اندیشه های عقب مانده اش آنهم در جلوی چشمان خودش. پس او این بازی را تا زمان مرگ خودش ادامه خواهد داد . بلکه شرایط بگونه ای دگر شود. که پرداختن به این قسمت خود بحث طولانی می طلبد.
۷۵۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۵       

عنوان : کابوس ۸۸
وقتی آقای خامنه ای هنوز ۸۸ و جنبش سبز و تبری از آن را به عنوان مهم ترین معیار می داند، اصرار نویسنده گزارش به این که "هر چند از جنبش سبز جز همان رهبران در حبس خانگی اش، - دست کم در سطح حکومتی اش - امروز نشانه ی زیادی باقی نمانده است" عجیب است.
اگر نبود نیروی اجتماعی پشت سر این "رهبران"، آقای خامنه ای تا حال بارها دستور سر به نیست کردن شان را داده بود. این استخوان لای زخم را نگاه داشتن همانا از ترس نیرویی است که پشت سر اینها صف کشیده.

جنبش سبز و خیزش مردم آگاه ما، کابوس آقایان است. همین آشفته کردن خواب صاحبان قدرت به قیمت از دست رفتن جان صدها انسان، معلول شدن تعدادی نامعلوم، حبس و زندانی کشیدن هزاران نفر، تبعید تعداد قابل توجهی از مردم و آوارگی و درد به دری شان، کم دستاوردی نیست. خوبست که از جای امن خودمان در اروپا و امریکا، حکم به تمام شدن آن ندهیم و آن را کم ارزش نپنداریم!
۷۵۱۲۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣۹۵