سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نامه به آقای هاشمی رفسنجانی - نادر فتوره چی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : زندانی زنجیری

عنوان : ولی‌ ، کمی‌ شکاکم!
شک بین یک و چهار

شک بین سه‌ و چهار

جیب‌ها پر پول

موشک روی کول

ولی‌ کمی‌ شکاکم

دلیرانه حکاکم

با بوق و نقاره و ساز

همه شده اند سرباز

ولی‌ کمی‌ شکاکم

دلیرانه حکاکم

اسپرم غریبه و اوول

خارج از رحم باشد معمول

ولی‌ کمی‌ شکاکم

دلیرانه حکاکم

سخن بی‌ عرض

ولی‌ با طول

امت داره می‌شه غول

دلیرانه حکاکم

ولی‌ کمی‌ شکاکم
۷٣۹۲۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : نه عزیز، مردم لنگ من و شما نیستند...
بانو آزاده طنافی گرامی؛ می پرسی؛ «...آخه مگر مردم لنگ من و شما هستن؟...» نه عزیز، مردم لنگ من و شما نیستند. ولی "من و شما" بخش کوچکی از "مردم" هستیم، که اگر بتوانیم به یکدیگر اجازه ی اظهارنظر کردن بدهیم، و همزمان بی تمسخر به سخنان یکدیگر توجه داشته باشیم، کشورمان بجای "لنگ زدن" ابدی، در مسیر صلاح عموم پیش خواهد رفت.

و سپس می پرسی؛ «... یا اصلن سازماندهی مردم از خارج ممکنه؟...» آری ممکنه. شاید نزدیک به پنج میلیون ایرانی در خارج از کشور اقامت دارند، و اکثریت قریب به اتفاق این جمع متفرق دائما و روزمره با اقصی نقاط کشور در ارتباطند. حال تصور کن، اگر "ما" در سایه ی توجه به نظرات یکدیگر بتوانیم بر سر فراگیرترین خواستها و مطالبات به توافق برسیم...

و در پایان می پرسی؛ «... بعد هم اتحاد با کی با فحاشانی که پشت نقاب اسلام ستیزی به تخریب مخالفان خود میرن؟» یقیننا حق به جانب شماست با "فحاشان" از هر قِسم و اندازه اش نمیتوان به اتحاد رسید، ولی در سایه ی توجه به گفتار یکدیگر و پرهیز از جو گیر شدن به یقین بسیاری از کسانی که امروز فحاشی را یکی از واجبات زندگیشان میدانند، در فردایی نه چندان دور دلیلی برای فحاشی و پرحاشگری نخواهند داشت
۷٣۹۲۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سازماندهی و محوریت آن
بایدگفت: یکی از مشکلات ما بر سر همین سازماندهی است!. نکته ایکه در امر سازماندهی مبهم می شود: محوریت سازماندهی است .آیا محوریت برخاسته از ادبیات مبارزاتی چپ است؟ آیا محوریت برخاسته از ادبیات مبارزاتی ملی ایرانی است؟آیا.....؟ یافتن این محوریت است که یک سردگمی عجیب را می آفریند. پس تا زمانی که محوریت هرچه می خواهد باشد تافراگیر نشود! چاره ای نیست جزء: حمایت پنهان و آشکار از رقبایی که در مقابل هم قرار می گیرند. و قطعاً! با هر درک اندکی می توان فهمید کدامیک از بازیگران نظام نزدیک به منافع ملی حرکت می کند و کدامیک با روشی مشکوک به جاسوسی در پی سوزاندن برگه های تعادل بخشی سرزمین ایران در منطقه است. پرداختن به سیاستهای دفاعی کشور بخصوص موشکی و وجود آن تا چه حد، خود بحث طولانی و حتی کارشناسانه ای را می طلبد. اما می توان گفت: همانطوری که خامنه ای با برخورد با مسئله هسته ای که ویرانگری هایی را آفرید و کشور را به لبه پرتگاه ویران شونده ای و متلاش شونده ای برده بود در پرت وپلا گوئی های اخیرش در رابطه با مسائل موشکی نشان از این می دهد: در رابطه با مسئله موشکی همان پروژه پرونده هسته ای را در صورت توانستن اجرائی کند. اما با توجه به شرایطش و موقعیتش، فعلاً اقداماتش درحد یک چغلی کردن ویک عربده کشی برای رقبای درون حکومتیش است. که برخورد با این نوع مسائل هوشیاری لازم را می طلبد. آنهم با حفظ روحیه مبارزه گری تحولخواهی و عبور از موانع موجود. در پایان می توان گفت: گاهی وقتها یک جوان یا یک نوجوان مسائل را بگونه ای می بیند که من مدعی چند پیراهن بیشتر پاره کرده ناتوان از دیدن آنم.
۷٣۹۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۵       

    از : آزاده طنافی

عنوان : دوستان شما را که نمی دونم، اما من که دیگه رفتم برای سازماندهی مردم
در کنار فحاشی های ملال آور سوپرانقلابی نماهای (ولایی) که رفع مشکلات را موکول به نابودی اسلام می کنن (یعنی پس نبیره های بنده هم امیدی به تغییر نباید داشته باشن)، یک یا شاید هم واقعا دو نفر (مثل کسانی که برای ختم غائله به فرستادن صلوات دعوت می کردن) پای هر بحثی دعوت به اتحاد و سازماندهی مردم می کنن. آخه مگر مردم لنگ من و شما هستن؟ یا اصلن سازماندهی مردم از خارج ممکنه؟ بعد هم اتحاد با کی با فحاشانی که پشت نقاب اسلام ستیزی به تخریب مخالفان خود میرن؟
۷٣۹۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۵       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : سیاست موشک و تریبون در دست و پول در جیب!
سیاست موشک و تریبون جمهوری اسلامی چه از طرف خامنه یی و چه از طرف رفسنجانی برایمان جهنم را آماده کرده است و نامه نگاری و قربون و صدقه رفتن این جانیان بینالمللی فقط راه را برای جوانان کم تجربه مانند آقای فتوره چی‌ مشکل مینماید.

عزیزان به فکر سازمان دهی‌ مردم باشیم ،که بتوانند خود را در مقابل این قاتلان حفظ کنند.
۷٣۹۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : عربده کشی و عربده کشانش
جالبست:خامنه ای وقتی می خواهد یکی از رقبایش را متهم به خیانت کند آنهم در مورد مسائل موشکی که بصورت مشکوک و ناصحیح توسط ولایتمداران خاصش انجام می گیرد ایشان گروهی از لوپن ها و لات ها و چاقوکشان و بچه ...را جمع می کند و در میان آنان عربده کشی می کند. البته او می تواند از این نوع عربده کشان در هر شکل و شمایلی داشته باشد.
۷٣۹۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۵       

    از : بهروز الف

عنوان : واقع بینی یا اسلام بینی
اقای بهمنی که به نظر میاید اسلام عزیز منافع بس کلانی برای ایشان دست و پا کرده در مقام سخنگوی جانیان اسلامی اشغالگر ایران، هر چه خرد و آگاهی هست را به سخره گرفته. آری مردمی که عکس آن جانی بالفطره را در ماه می بینند و عربده کشان میگویند: خمینی عزیزم بگو تا خون بریزم، بقول آقای بهمنی کار های دیگری نظیر:"عزاداری میکنند،حج بجا میآورند،به زیارت مشهد میروند وبرای استجاب دعا خود را به ضریح میبندد،جمکران میروند و در چاه نامه میاندازند،دسته های غزاداری تشکیل میدهند،برای گرفتن غذای نذری در صف می ایستند،در جنگ شرکت میکنند،نذر میکنند،درس میخوانند،جشن میگیرند،در انتخابات شرکت میکنند،مرتکب خلاف میشوند، ودر یک کلام زندگی میکنند و وقتی اوضاع آبستن تحول شد،همین مردم دست به بزرگترین انقلاب ها میزنند." صد البته نام نهادن به کرسی نشاندن جانیان، چاقو کشان، فاحشه ها، لات های شهرنو و میدان تره بار، تهی مغزان بازار منبعر نشین، ولگردان نازی آباد، سینه زنان تکیه های حسینی و مهم تر آخوند های گرگ صفت درنده خو، "انقلاب" از مضحکه های هست که اقای بهمنی شاید تنها تفسیر کننده آن باشد. اری این مردم با این صفت های که ایشان نام بردند، کثافتی برپا کردند که نامش شد "انقلاب بزرگ اسلامی"
سکون و ارامشی که جناب سخنگوی اسلام عزیز از استیلای آن در ایران سخن میگویند بزبان غیر اسلامی یعنی سلطه رب و وحشت و نتیجه آن ارامش برای چپاول بدون مزاحم میلیارد ها دلار و سرمایه گذاری در اروپا و آمریکا توسط پس افتاده های "رهبران" اسلامی که اقای بهمنی بس مریدشان هست. اری انسان های بیمار ناقل ویروس اسلام هست که جامعه را بیمار میکند و نتیجه آن را در نوشته ی اقای بهمنی شاهدیم
۷٣۹۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۵       

    از : میرزایی

عنوان : پاسخ به آقای بهمنی
آقای بهمنی گرامی، بسیار از مردم ایران و درایت رهبران انقلاب نوشتید. من هم در ادامه نوشته شما چند نمونه از درایت آن چه شما رهبران انقلاب نامیدید و در بسیاری موارد غاصبان انقلاب بودند می نویسم: تحمیل ادامه جنگی که در خرداد ۶۱ می توانست با پیروزی ایران به پایان برسد به جنگی بی ثمر که شش سال دیگر طول کشید و حاصل آن صدها هزار کشته و مجروح و صدها میلیارد دلار خسارت بود (و احتمالاً می دانید که هاشمی رفسنجانی مسبب اصلی آن بود)، ورود نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و نظامی به فعالیتهای اقتصادی در دهه هفتاد که جریان رشد اقتصادی ایران را مختل کرد (و احتمالاً می دانید که هاشمی رفسنجانی مسبب آن بود)، صرف صدها میلیارد دلار ثروت ملی ایران برای بلندپروازیهای هسته ای رژیم و تحمیل یک تحریم مخرب (که دیگر رهبر با درایت انقلاب آقای خامنه ای مسئول آن بود) و ... این چه استدلالی است که در شرایط عدم امنیت در همه کشورهای منطقه، ایران امن است؟ این امنیت به پشتوانه حمایت مردم از نظام مستقر نیست، بلکه به سبب قدرت دستگاه سرکوب و امنیتی ایران است. چه کسی سال گذشته وضعیت امروز ترکیه را پیش بینی می کرد؟ چرا تصور می کنید امنیت ادعایی تان که بر پایه ارعاب حاصل شده برای همیشه استمرار خواهد داشت؟ واقعیتها را ببینید و براساس آن قضاوت کنید. تاریخ انقلاب ایران را با انقلاب کبیر فرانسه مقایسه می کنید، هاشمی رفسنجانی را روبسپیر می دانید یا ناپلئون بناپارت؟ چرا انقلاب ایران را با انقلاب نیکاراگوئه در همان سال مقایسه نمی کنید تا ببینید هر کدام چه دستاوردی داشتند؟ انقلاب ۵۷ چه شباهتی به انقلاب سوسیالیستی و بلشویکی ۱۹۱۷ دارد؟ این چه قیاسی است؟ آیا استالین بعد از این که انقلابیون دیگر را کنار زد و حذف کرد و به قتل رساند شرکت و بانک برای خانواده اش تاسیس کرد؟ هاشمی رفسنجانی چنان جایگاه سیاهی در تاریخ ایران دارد و خواهد داشت که هیچ چیز نمی تواند او را اندکی هم تطهیر کند.
۷٣۹۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : کنایه به ویرانگری بنام خامنه ای
جناب فتوره چی در اقدامی زیرکانه دوره ای از دوره های بازیگرانی از جمهوری اسلامی را به پرسش گرفته است آنهم دوره ای که دوره مخصوص خامنه ای و تیم مورد علاقه اش احمدی نژادیان ها ست. و به کنایه به خامنه ای می فهماند این مسائل مطرح شده در رابطه با وضعیت تهران ،نتیجه همان سیاستها اقتصادی مورد علاقه و نظر شماست که توسط تیم مورد علاقه ات چپاول گران و غارت گرانه و دزدانه انجام گرفته. و حال با ادعای اقتصاد مقاومتی که چیزی جزء ادامه ی همان غارتگری و چپاولگری نخواهد بود در پی سنگ اندازی جلو حرکاتی است که شاید از ویرانی های بیشتر جلو گیری کند. پس عمل جناب فتوره چی آنهم از تهران در خور توجه است درود بر ایشان!.
۷٣٨۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۵       

    از : منصور بهمنی

عنوان : واقع بینی
جناب میرزایی
تبریک سال نو و آرزویی شادی،سلامت و رضایتمندی برای جنابعالی
شما آگاهی را چگونه تفسیر میکنید؟سیاست علم اداره ممکنات است نه توهمات و آرزوها.شما از انقلاب ایرا ن چه توقعی داشتید که بر آورد نشده است.آیا توقعات شما واقعبینانه بوده است؟
برای هیچ انقلابی پس از کسب قدرت سیاسی ،جاده صاف واتوبان نمی کشند تا شعارهایش را محقق کند. انقلاب فرانسه هم پس از پیروزی،سر اکثر رهبران انقلاب را به تیغه گیوتن سپرد و مجدداً دیکتاتور ها حاکم شدند.انقلاب اکتبر نیز به همین سرنوشت دچار شد و عمده رهبران انقلاب ،اعدام و همان روابط سرمایه داری حاکم شد.به نظر شما کدام انقلاب ،پیروز محسوب میشود؟کوبا؟ویتنام؟آلجزایر؟چین/درخت انقلاب ایران هم هنوز آن ثمری که مردم انتظارش را داشتند به بار نیاورده است.با تمام این احوال ارزش این انقلاب ها به جای خود باقی است و همه جزو حوادث بزرگ تاریخی و دوران ساز محسوب میشوند، و علیرغم زیگزاگ های که دارند، نتیجه نهایی آنها تحول است.هر زایشی همراه با درد است و چه بسا بچه و مادر هردو سر زا بروند،ولی ارزش زایش را نمیتوان زیر سوال برد و اصولاً وقتی شرایط آماده شد و اوضاع آبستن یک تحول گردید،نمیتوان مانع زایش شد.کار ذهن های آگاه آن است که کاری کنند که این زایش هر چه بی خطر رخ دهد که البته هم به شرایط ذهنی و مهم تر از همه شرایط عینی که خارج از خواست واراده ما است ،وابسته میباشد.در همین زایش ها و تحولات زیگزاگی است که جامعه متحول میشود و از یک مرحله عبور و وارد مرحله دیگر میشود.موتور انقلاب مردم اند با تکثر،تنوع و همه محاسن و معایبی که میتوان برای ما مردم بر شمرد:کار میکنند،عزاداری میکنند،حج بجا میآورند،به زیارت مشهد میروند وبرای استجاب دعا خود را به ضریح میبندد،جمکران میروند و در چاه نامه میاندازند،دسته های غزاداری تشکیل میدهند،برای گرفتن غذای نذری در صف می ایستند،در جنگ شرکت میکنند،نذر میکنند،درس میخوانند،جشن میگیرند،در انتخابات شرکت میکنند،مرتکب خلاف میشوند، ودر یک کلام زندگی میکنند و وقتی اوضاع آبستن تحول شد،همین مردم دست به بزرگترین انقلاب ها میزنند.
انقلاب ایران و درایت رهبران باعث شده که در منطقه متلاطم خاور میانه که به قول معروف سگ صاحبش را نمیشاند،کشور مانسبتا آرام و از خیلی بلایا بدور باشد.همین یک قلم ،از ثمرات انقلاب و تجربه سیاسی مردم در کوره انقلاب است.قدری توقعتان را با واقعیات وفق دهید و به زمین و زمان فحش ندهید.مطمئن باشید ذره ای آگاهی و اثربخشی از این شیوه برخورد حاصل نمیشود و ذهنی را اگر گمراه نکند،به آگاهی نخواهد رساند
۷٣٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۵       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست