سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

هراس دائی جان "ولی" از آمریکاست یا از مردم؟ - مارال سعید

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : دائی ولی را جدی نگرید
ایشان با برکشیدن تیم مورد علاقه اش(احمدی نژادیان) چنان براو شده که در مظان اتهام جاسوسی قرار گرفته است آنهم جاسوسی برای اسرائیل و روسیه. این دادو فغان ها در ملا عام بر علیه دیگر رقبایش آنهم به شیوهء خاله .... خود حکایت از این دارد: هم بازی را به رقبای داخلی باخته و هم با حل شدن جنگ سرد مسخره شیعه و سنی اش ..... رهبر جهان مسلمیش کمیک تر می شود
۷۰۵۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : " روضه خوان ها "
خیلی مضحک است, نیست؟ اگر کسی از کره ماه به ما نگاه کند و ببیند که ۳۶ سال پیش, چند " روضه خوان " - به خیال ما - بساط شاهنشاهی را برچیدند و " نه از روی درایت که از سر توهّم ", مخالفان را تار و مار کرده و بر مسند قدرت تکیه زده اند و ما سماق مکان, دنبال ایرج پزشکزاد میگردیم - همه را میگویم. و مضحک تر آنکه با دهان پر از سماق به آنها میگوئیم چگونه لنگش کن. بگذریم.

" روضه خوان " " در لباس "ولی فقیه" آنهم نه در شکل کمیک که در هیبتی تراژیک. زار و نزار و ترس خورده، به هر سو دوان و با فغان که؛ ممنوع است، ممنوع است! نبینید! نشنوید! نگوئید! سوراخ سُمبه ها را ببندید که آمریکا دارد میآید! ".

احتمالا " روضه خوان " و دیگر بازی کنان این نمایش واقعی - بر خلاف ما تماشا چیان - میدانند که آمریکا نمی آید. پس از سالها حمله به افغانستان و عراق و لیبی و غیره و گرفتاری در سوریه و اکراین, آمریکا دستش چنان پر است که به تجزیه و تحلیل نشسته است.

امروز در مقاله ای معلوم شده که در افغانستان به سربازان و تیمساران آمریکایی توصیه شده بود که از دخالت در فرهنگ مردم بومی خود داری کنند و یکی دو نفر که پیروی نکردند جان خود را بر سر آن نهادند. این " فرهنگ بومی " افغانستان از قرار معلوم bacha bazi, or “boy play میباشد و آمریکایی ها مجبور به حفظ و پشتیبانی سران قبایل و کسا نی بودند که در جلو چشم آنها به پسر بچه ها تجاوز میکردند. مقاله خواندنی ست به ویژه آنکه اخیرا جناب نقره کار در نوشته ای آخوندها را به غِلمان گرائی انگشت نما کرده بودند.

http://www.counterpunch.org/۲۰۱۵/۱۰/۰۹/the-use-and-abuse-of-culture-and-children-the-human-terrain-systems-rationalization-of-pedophilia-in-afghanistan/

http://www.akhbar-rooz.com/ideas.jsp?essayId=۶۹۴۶۲
۷۰۵۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱٣۹۴       

    از : از خوانندگان

عنوان : سئوال
مگر ایرج پزشگزاد دیگر نیست ؟
۷۰۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : تصویر و تصور مشترکی از زندگی بهتر، از آینده...
خانم سعید گرامی، به خوبی و زیبائی می نویسی؛ «... مردم ایران.... دیگر نمی خواهند چون گذشته زندگی کنند و می دانند شایسته ی زندگی بهتری هستند و این جمهوری اسلامیست که سدِ راهِ بهروزی آنهاست.»

اما اصل قضیه اینجاست، با اینکه مردم ایران در تمامی سالهای سده گذشته توسطِ قیامهای متعددِ خود، اشتیاق خود را، به زندگی بهتر نشان داده اند، در هیچ جا و محفلی از این سرزمینِ کهن تصویر و تصور مشترکی از زندگی بهتر، از آینده وجود ندارد.
هم از این روست، که وقتی در اثر انباشتِ دردها، رنجها و خِفتها "مردم" طاقتِ تحملِ جبار حاکم را از دست داده اند، با رفتنِ جبار حاکم، صورتِ مسئله پاک شده، اما خودِ مسئله، که همانا افکار و مناسباتِ استبدادی باشد، مستحکم تر از پیش بر جای مانده است.

افکار و امیالِ استبدادیِ حاکم بر اذهانِ این سرزمین کهن، مانع از تجمع "مردم" حول برنامه ای مشترک برای "زندگی بهتر" شده و می شود. و اگر نتوانیم تصویرِی واضح و مشترکی از آینده ایجاد کنیم، با حذف شدنِ دائی جان "ولی" کنونی، دائی جانهای ریز و درشت زیادی برای نشستن بر جای ایشان به صف ایستاده اند. و مسلماً یکی از قلچماقترین و ریاکارترینِ آنان موفق به جلوسِ بر تخت شده، و دور جدیدی از "خواب آشفته دیدن، به نعل و به میخ زدن، دشمن دشمن کردن"، شروع خواهد شد.
۷۰۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست