عنوان : آقای دلخواسته لطفا ثابت کند.
آیا آقای دلخواسته شورش ۱۵ خرداد را در سال ۴۲ تائید کرد و امروز آنرا محکوم می کند؟
تردیدی نیست که نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰ تاسیس شد. اصولا نیرو های مذهبی بخصوص بازرگان از حمایت جبهه ملی از اصلاحات اجتماعی خوششان نمی آمد. بهمین دلیل با اعلامیه ی نهضت آزادی علیه اصل پنجم "انقلاب شاه و مردم" یعنی اصلاح قانون انتخابات و حق رای زنان نیز در ۳ بهمن ۴۱ صادر کرد که علیه اصلاحات معروف به "شاه و مردم " بود . خمینی نیز اعلامیه داد.
این اعلامیه ها در مقاله ی آقای جهانگیری در عصر نو منتشر گردید. حالا بنی صدر در آن مقطع در کجای این دو گروه سکولار و یا نیروهای ارتجاعی مذهبی بود. نیاز به مستندات وصداقت دارد.
کافیست که آقای دلخواسته ثابت کند که آقای بنی صدر هم در سال ۴۱ و ۴۲ با نهضت آزادی و خمینی همراه نبوده است.

موافقت با اصلاحات به معنی حمایت از حکومت شاه نبود .جنبش دانشجوئی و نشریه ان پیام دانشجو "شعار اصلاحات آری ، دیکتاتوری نه " را قبول داشتند .
پس کسانی که از موضع ارتجاعی علیه حق رای زنان و بقیه اصلاحات حرکت کردند و بعدا شورش ۱۵ خرداد را ایجاد کردند چه کسانی بودند؟ فقط خمینی ها و بارزگان ها
ادبیات سیاسی بعدا ۴۲ خلاف این را نشان می دهد.
۷۰۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : هر سخن جائی و هر نکته مکانی دارد
آقای دلخواسته یک سیاستمدار مصدقی یعنی اینکه در ساختار قدرت چنان پایگاه و جایگاهی داشته باشد که شخص اول قدرت نیز توان آنرا نداشته باشد تا براحتی او را حذف کند ٬ اگر مروری بکنید می بینید که شاه از کشور خارج شد و طبق مصاحبه خودش باید بدنبال کار دیگری برود و بازگشتنش را مدیون کودتای ۲۸ مرداد شد . آقای بنی صدر تحت حمایت صد در صدی خمینی رئیس جمهور شد اما جمهور مردم نبود چون خمینی با یک اشاره از ساختار قدرت حذفش کرد. آقای مصطفوی را نمیدانم چگونه به سیاستمدار مصدقی تشبیه کردید . برنامه هسته ای ایران نیز در ساختار قدرت برنامه ریزی شده است و جامعه اطلاع کافی و مداخله در آن را نداشته است که چرتکه بیاندازد و سود و زیان آنرا بررسی کند آقای مصطفوی بعنوان یک فیزیکدان نظر خود را گفته است اما ایشان بعنوان یک کارشناس سیاست منطقه ای و توازن قوا در سطح بین الملل نیست در ایران نیز خیلی ها از جمله احمد شیرزاد سالهاست که مخالف انرژی هسته ای بوده است اما ایشان نیز مدافع بیانه وین است نه بخاطر سود هسته ای بلکه منافع ملی و جلوگیری از تنش با جهان بین الملل . مخالفین سرسخت این توافق نامه دولت اسرائیل و برخی جمهوری خواهان آمریکاست و از این زاویه است که مخالفین توافق وین را جنگ طلبان اطلاق میکنند که خودشان نیز گزینه جنگ را پیشنهاد میکنند . انتخاب سومی که شما طرح میکنید شرط لازمش یک جامعه با ثبات و دموکراتیک است و افکار عمومی نماینده هایش را به سیاستگذاری سوق دهد و در آنصورت نیاز مبرم به چرتکه است و بررسی سود و زیان . البته بدین معنی نیست که همگی سکوت یا خودسانسوری کنند و چرتکه را به گاو صندوق بگذارند بلکه چرتکه را در گزینه های موجود که کارکردی ندارد ٬ دخیل نکنند .
۷۰۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : " قربان عقل آخر مسلمان ". ضرب المثل ایرانی به قول یهودی ها
فرمایشات جناب دلخواسته عجیب و سوال برانگیز است.
اول اینکه چرا بنی صدر, سیاستمداری که آیت الله را بر تخت خلافت نشاند را باید " سیاستمدار مصدقی " نامید ؟ " مصدق السلطنه " ای که مشروطه خواه و سلطنت طلب بود و روحش از دیدن آیت الله بر تخت سلطنت منزجر و از نامیدن خیابان " شیخ فضل الله نوری " در دارالخلافه متنفر خواهد بود.

دیگر اینکه بعد از تفکر بیشتر در این باره به این نتیجه رسیدم زمانی که بسیاری از کشورهای ریز و درشت دنیا در تمام قاره ها برنامه صلح آمیز و یا غیر صلح آمیز انرژی هسته ای خود را دارند چرا ایران پس از اینهمه مخارج و تربیت دانشمندان هسته ای - که تعدادی شهید شدند - و دست یافتن به چنین دانشی, باید برنامه صلح آمیز خود را به خاطر رضایت اسرائیل نابود کند؟ آنهم در موقعیتی که این برنامه به حد اقل خود کاهش یافته و ادامه آن مخارج زیادی نخواهد داشت ؟ ایجاد و توسعه انرژی از " ابر و باد و مه و خورشید فلک " منافاتی با برنامه انرژی هسته ای ندارد و خرج هردو آنها بهر حال از منابع نفتی تهیه میشود.
۷۰۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : " به عمل کار برآید به سخن دانی نیست "
جناب دلخواسته,
با تشکر از پاسخ, تفسیر و اگر مگر با حقیقت وقوع تفاوت دارد. جناب بنی صدر در دوران جوانی و دانشجویی فعال جبهه ملی بودند. در تظاهرات " قیام " ۱۵ خرداد ۴۲ بر ضد " انقلاب سفید " - که لیست آن در ویکیپدیا آمده است - مجروح شده و سپس به فرانسه رفته اند. اینکه چند مورد از لیست " انقلاب سفید " واقعی بود یا قلابی مورد بحث است اما تا آنجا که من میدانم خیلی از مواد آن اجرا یا در مرحله اجرا و اکثرا در تضاد با باورهای آیت الله و دور و بری های بود. من نمیدانم که در فرانسه ایشان هنوز فعال جبهه ملی بودند یا پیرو آیت الله, بهر حال ایشان با آیت الله به ایران برگشته و با کمک دیگران آیت الله را در مسند رهبری برقرار کردند. پس از به بند کشیدن ملت توسط رهبری, ایشان دیگر قدرتی نداشتند و فرقی نمیکرد که " سیاستمدار مصدقی " باشند و یا " سیاستمدار خمینی ". پس از آنهم خوشبختانه شانس آوردند که در مبارزه برای کسب قدرت از رقیبان رند, جان سالم بدر بردند که به اشاعه " اقتصاد اسلامی " بپردازند. بنظر من اینها حقیقت وقایع بدون تفسیر است. اگر جایی اشتباه رفته ام لطفا تصحیح بفرمائید. با عرض احترام , موفق باشید.
۷۰۱۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : اطلاعات شما صحیح نیست
آقای پیروز

فرمودید:
"گمان نمی کنم کنار گود نشستن و با دید واپس گرای ۲۰/۲۰ به قضایا نگاه کردن احتیاج به نبوغ فوق العاده داشته باشد. برنامه اتمی ایران در دوران محمد رضا شاه شروع شد و با یک وقفه در دوران انقلاب - لابد به دلیل مخالفت ! " اولین رئیس جمهور اسبق ایران ابوالحسن بنی صدر " - در دوران آیت الله خمینی مجددا براه افتاد, یعنی این برنامه جزء افتخارات ملی پیش و پس از انقلاب بوده است"
پاسخ: متوجه کنار گود نشستن نمی شوم. صحت و سقم هر نظر در خود نظر است و نه در گوینده و محل زندگی گوینده. یک نظر می تواند درست باشد ولو گوینده در کره مریخ اقامت داشته باشد.

فرمودید:
"توقف کامل آن گرچه اکنون بسیار منطقی بنظر میرسد ولی عملی نیست و اگر هم عملی شود فرق زیادی در اوضاع نخواهد کرد."
پاسخ:
چرا عملی نیست؟ چرا پایین آوردن تعداد سانتر فیوژها از چند ده هزار به ۵ هزار مدل عهد بوق و فاسد و صادر کردن اورانیوم غنی شده عملی است و تعصیل کردن این ۵۰۰۰ عملی نیست؟
چرا در اوضاع تغییر ایجاد نخواهد کرد؟ هم اوباما و هم هنری کلینتون گفته اند که این موافقتنامه حمله نظامی به ایران را بسیار راحت تر خواهد کرد و کوچکترین عدم همکاری پوشش قانونی حمله را ایجاد خواهد کرد. خب هموطن من وقتی این داوطلبانه غنی سازی را تعطیل کند، آمریکا این پوشش قانونی را از دست خواهد داد. دست آورد کمی نیست؟

فرمودید:
" اما اینکه " اولین رئیس جمهور اسبق ایران ابوالحسن بنی صدر " " سیاستمدار مصدقی " باشد کمی آب بر میدارد. ایشان بر طبق گفته ویکیپدیا " نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ و مسوولین سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران بود ". سال بعد در قیام ۱۵ خرداد در تهران و قم به همراه نهضت آزادی و طرفداران آیت الله خمینی و بر ضد " انقلاب سفید " ( ویکیپدیای فارسی ) من جمله دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان وجانشین کردن کتاب آسمانی بجای قران و بسیار تغییرات دیگر, مجروح و به فرانسه رفته"

پاسخ: اول اینکه ویکیپیدیا منبع موثق و قابل اعتمادی نیست چرا که هر کس می تواند در آن دست ببرد.
دیگر اینکه بنی صدر نماینده دانشجویان جبهه ملی دانشگاه تهران بود. شعار جبهه ملی هم در آن زمان "اصلاحات آری/دیکتاتوری نه" بود. پس می بینید که بنی صدر با دادن حق رای به زنان نمی توانسته مخالف بوده باشد(بعد هم که یکی از شعارهای بنی صدر این بود که بدون آزادی زن هیچ جامعه ای آزاد نمی شود). دیگر اینکه فراموش نکنیم که دادن حق رای به زنان تظاهر بود و شکل چرا که در استبدادی که مردانش حق رای نداشتند و این رژیم بود که هر کسی را که می خواست از صندوق در میاورد تا جایی که در سالهای اخر نیمی از نمایندگان مجلس فراماسونر بودند، حق رای دادنی وجود نداشت که خانمها را به آن اضافه کنند. این راه هم تحت فشار کندی انجام داد(خود شاه که اصلا زن را انسان نمی دانست و او را موجودی ناقص العقل و شیئ جنسی می دید. برای همین می گفت که زنها در تاریخ یک آشپز هم تولید نکرده اند و یا وقتی فالاچی از او در مورد زن سوال می کند و اینکه چه چیز در زن شما را بخود جلب می کند می گوید که بستگی دارد که از چه طرف به او نگاه کنم.)

فرمودید:
"بهمراه آیت الله و به عنوان یکی از مشاوران ارشد او به ایران برگشتند و بقیه ماجرا و سپس انتشار " انقلاب اسلامی " در پاریس . فراموش کردن اینهمه قضایا و او را " مصدقی " سکولار دانستن به قول رئیس جمهور دیگر اسبق ایران " جفای " به تاریخ و حقیقت است."

بله مشاور ارش خمینی بود و موفق شد که اسلام به عنوان گفتمان آزادی را از دهان ایشان به جهان معرفی کند تا جایی که ایشان بگوید که میزان رای ملت است و ولایت از آن مردم است و زن هم می تواند رئیس جمهور شود و اسلام دین بحث آزاد است و همه در بیان عقیده خود آزادند. اینکه آقای خمینی یکی یک این تعهدها را در بازگشت بتدریج نقض کرد و چگونگی امکان آن، بحثی جداگانه را می طلبد.

سکولاریسم یک مقوله فرهنگی می باشد و نه سیاسی(در سیاست ما اصل را بر لائیسته می گذاریم)، تحولی می باشد که در باورها و رفتارهای جامعه رخ می دهد(برای مثال، پروتستانیسم، نوع سکولار مسیحیت است.) متاسفانه در ایران به بسیار اغتشاش در درک معنی سکولار وجود دارد.

بهر حال وقتی سخن از مصدقی بودن می زنیم، منظور اندیشه راهنمایی می باشد که مصدق زندگی سیاسی خود را بر آن بنا کرده بود که همان اصل موازنه منفی که به بیان دیگر استقلال و آزادی می باشد. این اصولی می باشد که خمیر مایه زندگی سیاسی بنی صدر را تشکیل می دهند و همیشه در استقلال از قدرتهای سیاسی عمل کرده و هدف مبارزه را این اصول قرار داده است. همانگونه که مصدق عمل می کرد. شما اگر رفتار و عملی در زندگی سیاسی بنی صدر دیده اید که این اصول را نقض کرده باشد، لطفا با ما در میان بگذارید.
۷۰۱۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : نابودی کامل برنامه هسته ای ایران
ادامه,
این مقاله میگوید که همکاری ایران و آمریکا برای جلوگیری از توسعه داعش و به رغم میل ایران, انجام شدنی نیست. به گفته این مقاله, سیاست آمریکا در خاورمیانه اسیر منافع قوی سیاسی داخلی و سیستم انتخاباتی و دیوان سالاری این کشورمیباشد. قدرت لابی اسراییل, برای دو دهه, چهار چوب انعطاف نا پذیرسیاسی و قانونی مبنی بر دشمنی با ایران را به دولت آمریکا تحمیل کرده است که با تحریم ها شروع شده و هنوز سد بزرگی در راه هرگونه تغییر سیاسی امریکا میباشد.

دیگر اینکه منافع " پنتاگون " ( مقر فرماندهی وزارت دفاع ) و سازمان های " سیا " و" امنیت ملی " با منافع گروه های دیگر ضد ایران پیوند خورده است. پیوند این منافع دو و یا چند جانبه همراه با برنامه های نظامی و اطلاعاتی, مانع هرگونه تجزیه و تحلیل منطقی واقعیات اوضاع خاورمیانه و تغییر سیاست امریکا گردیده است.

یکی از ضروریات نظامی امریکا در خلیج فارس نگهداری پایگاه های زمینی و هوایی در کشورهایی ست که همگی دشمن ایران میباشند. همچنین فروش تسلیحات جنگی به عربستان سعودی و امارات و اسرائیل, برای پنتاگن و صنایع نظامی و دلالان و شرکاء و نمایندگان مجلس آمریکا اولویت دارد. بر همین اساس منافع هنگفت سازمان های تحقیق و توسعه موشکهای دفاعی برای الزام وجود, احتیاج به دشمن دارد. به علاوه آمریکا هنوز خیال تسلط کامل بر عراق را از دست نداده است و ایران مانعی در این راه است.

به خلاصه مقاله فوق, اجرای احتمالی نقشه جدید خاور میانه و مسائل دیگر که اضافه شود روشن میگردد که حتی پس ازنابودی کامل برنامه هسته ای ایران, هنوز بهانه کافی برای ادامه دشمنی وجود خواهد داشت.

http://www.counterpunch.org/۲۰۱۵/۰۹/۱۰/why-the-us-and-iran-arent-cooperating-against-isis/
۷۰۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۴       

عنوان : " سیاستمدار مصدقی " !
گمان نمی کنم کنار گود نشستن و با دید واپس گرای ۲۰/۲۰ به قضایا نگاه کردن احتیاج به نبوغ فوق العاده داشته باشد. برنامه اتمی ایران در دوران محمد رضا شاه شروع شد و با یک وقفه در دوران انقلاب - لابد به دلیل مخالفت ! " اولین رئیس جمهور اسبق ایران ابوالحسن بنی صدر " - در دوران آیت الله خمینی مجددا براه افتاد, یعنی این برنامه جزء افتخارات ملی پیش و پس از انقلاب بوده است و توقف کامل آن گرچه اکنون بسیار منطقی بنظر میرسد ولی عملی نیست و اگر هم عملی شود فرق زیادی در اوضاع نخواهد کرد ( خلاصه مقااله Why the US and Iran Aren’t Cooperating Against ISIS را در کامنت بعدی خواهم آورد.

اما اینکه " اولین رئیس جمهور اسبق ایران ابوالحسن بنی صدر " " سیاستمدار مصدقی " باشد کمی آب بر میدارد. ایشان بر طبق گفته ویکیپدیا " نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ و مسوولین سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران بود ". سال بعد در قیام ۱۵ خرداد در تهران و قم به همراه نهضت آزادی و طرفداران آیت الله خمینی و بر ضد " انقلاب سفید " ( ویکیپدیای فارسی ) من جمله دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان وجانشین کردن کتاب آسمانی بجای قران و بسیار تغییرات دیگر, مجروح و به فرانسه رفته و بهمراه آیت الله و به عنوان یکی از مشاوران ارشد او به ایران برگشتند و بقیه ماجرا و سپس انتشار " انقلاب اسلامی " در پاریس . فراموش کردن اینهمه قضایا و او را " مصدقی " سکولار دانستن به قول رئیس جمهور دیگر اسبق ایران " جفای " به تاریخ و حقیقت است.
۷۰۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۴