سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بحث درباره ی سوسیالیسم و اتحاد شوروی - خسرو صدری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مهران همایون

عنوان : بحث را منسجم به پیش ببریم
خانم فروغ اسد پور
این بحث اگر بصورت منسجم و همانطور که خود گفتید در مورد شیوه تولید و یا اقتصاد سوسیالیستی اتحاد شوروی و نقاط ضعف و قوت آن بود ، میتوانست بسیار مفید و درس آموز باشد ولی متاسفانه آنچنان پراکنده و به نظر من توام با بغض لیبرالها (باید ببخشید) بود که از هر موضوعی صحبت شد به غیر از اینکه این اقتصاد سوسیالیستی بود یا نبود ویا نقاط ضعف در کجا بود و چرا منجر به فروپاشی شد.
هم اکنون مطالعات زیادی از طرف چپ هایی که شیفته تبلیغات طرفداران اقتصاد بازار آزاد نشده اند در مورد نقاط ضعف نظام شوروی و از جنبه های سیاسی و دمکراسی سوسیالیستی و اقتصادی و از سالهای دور و از دهه ۶۰ ، انجام شده که با تحلیلهای ژورنالیستی غربی ها بسیار متفاوت است .زیرا که یکی از سنتهای بسیار ارزشمند چپ ، انتقاد از خود بوده که البته با شیوه انتقادی طرفداران سرمایه داری بسیار متفاوت است
متاسفانه مخالفین نظام شوروی ، هیچ گاه نمیتوانند یک موضوع را به صورت منسجم به پیش ببرند و در بحث های خود به محض اینکه توانایی استدلال را از دست میدهند ، از یک شاخه به شاخه دیگر میپرند تا پرونده اتحاد شوروی را هر چه بیشتر سنگین کنند و طرف مقابل را با این روش مرعوب انبوهی از گفته های خود کنند
۶٨۹۰٣ - تاریخ انتشار : ۲ تير ۱٣۹۴       

    از : کسی که یادداشت های اقای خسرو صدری و رضا نافع را پیگیری می کند

عنوان : اقای خسرو صدری
چرا آقای خسرو صدری همیشه نقش سخنگو و روابط عمومی روسیه را بازی می کند برایش هم فرقی نمی کند این روسیه لنین باشذ یا استالین یا یلستین !!
۶٨٨۹٨ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣۹۴       

    از : جواد ج

عنوان : در باره شوروی
وقتی شوروی سقوط و فرو پاشید من هم مثل همه ان بخش از چپ های که ٫ شوروی را "سرمایه داری و امپریالیستی " می پنداشتند ٫ شادی و مسرت خود را از سقوط " سوسیال امپریالیست شوروی " جشن گرفتیم . چرا که در این تصور خام بودیم که مهمترین مانع اصلی در مقابل انقلاب و کمونیسم ٫ مورد نظرمان ٫ از پیش پای برداشته شد . اما امروز که طوفان ها خوابیده و اب‌ ها ماسیده اند با درد ورنج به این واقعیت رسیده ام که نه تنها همه چپ ها بلکه کل بشریت ٫ با سقوط شوروی‌ ٫ چه نعمت بزرگ و چه وزنه مثبتی‌را در جهان از دست داده‌ایم‌ . وقتی به دستاوردهای عادلانه و مترقی قرن گذشته رجوع می کنم اشکارا متوجه می شوم که موجدیت انها تنها در سایه پشتیبانی و کمک های معنوی و سیاسی شوری قابل تحقق بوده ٫ و با نبود شوروی هم همه ان دستاوردها ازبین رفته است . با طرح این پیشنه قصدم این است که نادرست بودن درک غلطی را که همه منتقدین چپ شوروی که در گذشته داشتیم و یا اکنون دارند را بیان کنم . یک تصور اتوپیای از سوسیالیسم وجود دارد که گویا جامعه سوسیالیستی یک سیستم ناکجااباد است ٫که فارق از تحمیلاتی که از نیروهای کهن جامعه و نیروهای پر قدرت امپریالیستی همچنان٫ به مانند یک بهشت ناکجاابادی فارق و مبرا از هر گونه کجی ٫ نادرستی ٫خطا و اشتباه و انحراف می باشد . در صورتی که سوسیالیسم یعنی محو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید . البته در این پروسه نیروهای کهن باقی مانده از گذشته و نیرو های خارج از مرزها شرایطی را بر جامعه تحمیل می کنند که عواقب ناخواسته ای را بر جامعه تحمیل می کنند که تا مدتها با جان سختی به موجودیت خود ادامه می دهند . کسی که درک ناکجاابادی از سوسیالیسم داشته باشد ٫ البته با دیدن مثلاً فساد و سواستفاده چند مدیر و یا اشتباهات و انحرافاتی در بخش هایی از جامعه بدون اینکه از منظر جایگاه اقتصاد و مالکیت وسایل تولید حرکت کند حکم ً سرمایه داری ً بودن جامعه را صادر می کند . خلاصه کنم ٫ وجود فساد اقتصادی و انحرافات سیاسی و اقتصادی و فشارهای سیاسی در شوروی قبل از اینکه ناشی از ماهیت روابط حاکم بوده باشد ناشی از شرایط تحمیلی بود که اساساً از خارج به نظام شوروی تحمیل شده بود .
۶٨٨۹۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣۹۴       

    از : خسرو صدری

عنوان : متن پایانی از فروغ عزیز:
خسرو صدری عزیز. ممنونم که مرا در این کامنت های پایانی تان «تو» خطاب میکنید که من البته آن را حمل بر حسن نیت و دوستی شما میکنم. من بحث های شما را به قدر کافی شنیدم و شما نیز نقطه نظرات «نامنسجم» مرا به قدر کافی شنیدید. چیزی که ما را از هم جدا میکند مهمتر از هر چیز درک ما از شیوه تولید سوسیالیستی است که شما اصلا و ابدا به آن نمی پردازید. رهایی بخشی سوسیالیسم در دو سپهر سیاسی و اقتصادی را باید پیش از هر چیزی بحث کنیم که با شما امکان بحث اش نیست. این که به مارکسیست های دیگر برای فراهم کردن پشتیبانی تئوریک ارجاع میدهم نشانه ی این است که سر در مطالعاتی دارم حول این مسئله ی بغرنج سوسیالیسم آینده و نه چیز دیگر. سخنان خودم را نیز برایتان بارها بیان کردم. برای شما موازنه منفی بین المللی مهم است برای من رهایی بخش بودن پروژه سوسیالیسم و حقیقت داشتن آن مهم است. بحث تئوریک است و نه ژئوپلیتیک که در مرحله ی بعدی بحث میتواند طرح شود و نمیتواند نقطه ی عزیمت بحث باشد. موفق باشید.
و پاسخ من:
من هم سپاسگزارم که وقت پربهایت را در گفتگو با من صرف کردی. مسلما فروغ عزیز را "تو" خطاب کردن، علتی جز احساس صمیمیت نمی توانست داشته باشد.
۶٨٨۵۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۴       

    از : رحمان ن

عنوان : چشم بر رویدادها نبندیم
سلام بر شما نظر اقای صدری درست ومثل روز روشن است مگر چشمی کور باشد فجایع ایجاد شده بوسیله رهبران به ظاهر متمدن غرب را در نقاط مختلف جهان در هر زمینه ای ، از محیط زیست تا ایجاد طالبان وجنگ های مذهبی وداعش نبیند همین امشب سازمان ملل گزارشی از نتیجه حملات عربستان البته با حمایت وتایید امپریالیستها در یمن منتشر نمود که علاوه بر تخریب زیر ساختها هزاران نفر اواره شده صدها بیمارستان نابود ملیونها مردم اب ندارند ملیونها کودک در وضعیت بحرانی به سر می برند ، داعش زنان ودختران ایزدی را در بازار می فروشد وزخمی های خود را در ترکیه هم پیمان کشور های ازاد مداوا می کند نفت به کشور ترکیه وسایر کشور های مثلا ازاد به قول خانم فروغ می فروشد وسلاح مدرن می خرد فاشیستها در اوکراین به وسیله مدعیان دموکراسی حمایت می شوند .ازادی نسبی یعنی در جایی که منافع امپریالیستها حکم کند هر کاری ازاد است وغیر ان تجاوز به ازادی ،مثلا کودتای فاشیستها در اوکراین وسوزاندن کارگران، ازاد وقیام یمنی ها ترو ریسم، اکنون که شوروی وجود ندارد ،امتیازاتی که در گذشته در پی مبارزات مردم وترس از کمونیسم در کشور های امپریالیستی ایجاد شده بود توسط دولتها پس گرفته می شود شاید دوری از وطن وتاثیر بمباران رسانه ای وکم اطلایی از تاریخ ورفاه نسبی وهمراه شدن با قافله لیبرال جهانی مبارزان سابق را برای تبرعه از گذشته انقلابی وسرپوش بر شرم پشیمانی ومدعای همیشه ناجی بودن،، وادار به ستایش جلادان بشریت مینماید ،مصدق را همین به اصطلاح خانم فروغ لیبرالهای ازاد سرنگون کردند باعث اعدام صد ها نفر از وطن پرست ترین انسانهاکشور شما ومن شدند شاید می خواستند از ان ازادی خودشان به ما هم بدهند وبرای همین مصدق را تا اخر عمر در احمد اباد زندانی کردند، دکتر فاطمیرا تیر باران کردند ، کودتای اندونزی ، شیلی ،سیشل ،عراق ،لایوس ، کامبوج و...... هزاران جنایت دیگر،. دل انسان برای ادمهایی که روزی اجازه هیچ انتقادی به کسی نمی دادند ونظر خود را وحی منزل می دانستندوامروز از ان طرف افتاده اند می سوزد راستی این چه معجونیست در غرب که گروهی تا پایشان به انجا میرسد همراه قافله تبلیغاتی ان سامان بر ضد ازادی وفریاد دادخواهی ستمدیدگان داد سخن می دهند ،از قول مثلا ماکسیست ها بر علیه مارکس می گویند ،تلاش مردم جهان را برای نجات حرکت افراد عامی می نامند وچند واژه لاتین را چاشنی مطالب می کنند تا حق بودن ان را به خیال ثابت کنند ، یاران خسته هر کسی حق دارد هر جور می خواهد زندگی وفکر نماید اما حق ندارد تغییر جهت خود را حقیقت بیان نماید وگذشته رابا دروغ ودغل های امپر یالیستها لجن مال نماید ، اگر از خوف افکار عمومی نباشد تمام کسانی را که از جهان سوم از دست دژخیمان جلای وطن نموده اند تحویل همان حکومتهای متحجر می دهند ، در امریکا تامین اجتماعی وجود ندارد چه ازادی نسبی دارد البته انکه سیر است از گرسنه خبر ندارد وپس از صرف شام کمی هم در مورد ادم خوار بودن استالین وجنایات کمونیستها ومثلا لباسهای چرک وندانستن اداب معاشرت ،بد بختی ای که شوروی بر سر مردم جهان وازادی اورد واینکه اگر استالین نبود مردم ساکن شوروی با هیتلر سر جنگ نداشتند واینهمه ادم در جنگ دوم کشته نمیشد یا اگر سر سختی مصدق نبود دولت فخیمه بریتانیا وامریکای بزرگ به زحمت کودتا نمی افتادند وبی کلاسی ایرانی ها معلوم نمیشدعین قلعه حیوانات ،اصلا شاید تقصیر از جانب تاریخ نویسان باشد که چیز هایی نوشته اند وگر نه کسی چه می دانست در تمام دوره تصدی گری انگلیس بر نفت سهم دولت ایران از مالیاتی که شرکت نفت به دولت انگلیس داده کمتر بوده تقصیر از جانب زرینکوب ،ابراهامیان واصلا استالین وحزب توده است که ذهن جوانان ایرانی را با مسایل کوچک مشغول نموده اند وچرچیل بزرگ وهریمن وبوش وحتی فرانکو ،اگر استالین نبود خودشان با حساب کتاب به مردم دنیا به اندازه فهمشان ازادی لطف میکردند.اصلا چرا نباید فکر کنیم که اوردن هیتلر، طالبان وداعش واسراییل کار استالین وشوروی بوده وما روشنفکران و وراث مارکس خودمان نه ان قبلی دردسر ساز، برای نجات مردم نا اگاه ودر مانده کشورمان باید اصولا با شوروی وخصوصا استالین وان کچله ،لنین وان مارکس قبلی مرز بندی اشکاری داشته باشیم که اولا در جهان ازاد ابروی کشورمان نرود که ازادیخواهان جلای وطن نمودهاش الفبای کار وزندگی در جهان امپریالیستی ،ای وای ببخشید کشورهای ازاد را نمی دانند و نیزدولتهای ازادیخواه غربی فرداروز مثل حکایت سوریه ولیبی از ازادیخواهان حمایت کنند.اصلا با کمی دقت به برنامه های بی بی سی ووی او ای ادم خوب میتواند راه را از چاه بفهمد مگر ندیدهاید هر کس را برای گفتگو می اورند اول برای صدها میلیون ادمی که توسط استالین دراثر انقلاب صنعتی ،جنگ جهانی اول ،جنگ تریاک در چین ، جنگ چالدران حتی نبرد واترلو بمباران اتمی، ژاپن،جنگ ویتنام قحطی افریقا ونازیهای المان کشته شده اند کمی روضه می خواند تا مراتب امتنان خود را از میزبان به جا اورد ،خلاصه عافیت در حمله به استالین وتوده ای ها ست کار اصولی این است ما که به اندازه رهبران کشور های امپریالیست باز هم ببخشید ،ازاد نمیدانیم ، اما فقط اشکالی که هست اینکه اقا دیگر مردم همان مردم ساده قدیم نیستند ،خیلی ادعای سواد ودانش می کنند مثلا میبینی یارو دهاتی از تاریخ کشور خودمان وحتی کشورهای دیگر حرف می زند ،یا مثلا موقع انتخابات دهاتی ها هم مانند شهری ها به نسبت برابر به مثلا خاتمی ونمیدانم این یکی روحانی رای می دهند ،که باید فکری کرد تا مردم متمدن شهری حساب خودرا از این تازه به دوران رسیده ها جدا کرده وبه رو شنفکران قدیمی دور از مردم وطن گوش کنند، کمی طنز گونه بود اما واقعامردم ایران به گونه ای دیگر می اندیشند ودر عمل مثل سخن اقای صدری دنبال یار وهمراه برای مقاطع پیش رو هستند نیاید روزی که مثل یاران کهف وقتی بیدار شوید کسی حرف شما را نفهمد .با درود به اقای صدری.
۶٨٨۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۴       

    از : اینجانب

عنوان : سوک
اینجانب هیچگاه تعلقی به حزب توده یا سازمان اکثریت نداشتم، اما تا آخر عمر در سوک شوروی اشک خواهم ریخت.
۶٨٨۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست