عنوان : تشکر و تاسف
با درود به همه. اول تشکر می کنم از کسانی که زحمت کشیدند و نظر دادند . آقای پیروز گرچه لحن مشفقانه ای با چپ ایران ندارند اما حقیقت نوشته مرا تاکید کردند . دوم متاسفم که بقیه نوشته ها را مرتبط با نقد نیافتم ویا سواد من بیش از این قد نمی دهد . من خوشحالم که این سه عزیز نظر خودشان را ابراز کردند اما کاش بشود به اصل موضوع پرداخت و صدور نظریات دیگر را به مکان دیگری موکول نمود .
۶۷۷۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : عامل خنده دیگر، برای آقای برزویه طبیب
جناب آقای برزویه طبیب، آورده ای:«فقط خنده دارد....».بایدگفت:نمی شودکه همیشه مطالبی رابیان کردکه باعث عبوس شدن دیگران شد، بلکه بایدچیزهایی هم گفت که باعث خنده دیگران هم بشود!.شایدجناب طبیب به پندار خویش این خنده ها به اعمال دیگران است ،ای چه بسا !واقعیت این باشد،خنده ها!به اعمال وتصورات خود است ،آنهم نادانسته!. دررابطه بانوشتارجناب آقای فرهادعاصمی که تحت عنوان «اندیشه هایی درباره ساختار برنامه اقتصاد ملی» که درقسمت سیاسی ارائه شده، نظری تحت عنوان«ورود سرمایه... انباشت سرمایه » به شماره ۶۷۴۹۷تاریخ انتشار۱۵/۱/۹۴ ازاینجانب انتشار یافت که دراینجا ارائه می گردد شایدبرای پی جویت که چه می اندیشم مفیدباشد و باعث خندان شدن بیشترتان شود وبا چهره بشاش گذرایام کنی!. بایدگفت: اگرکسی برداشتهایی ازیک مکتب ویاکلیت آنرا نمی پذیرد لزوما"درطرف مقابل آن تعریف نمی شود!.یکی از مشکلات جامعه ایران وبسیارانی ازفعالین حوزه های مختلف اینست که" سیاه یا سفید "هستند اعتقادی به "خاکستری "ندارند همان است که همیشه سرگردان خواهند بود !.::::::::: نظر ارائه شده:« عنوان(ورود سرمایه...... انباشت سرمایه)باید گفت:گروهی ازتلاشگران،تلاششان درپی چاره اندیشی برای تغییر شرایط و بهبود زیست فردی و جمعی مردمان سر زمینشان و کشورشان است و درپی ارائه راه حل های عملی نیز می روند، این تلاشگران، تلاشگرانی هستند با گرایشهای مختلف فکری و اندیشه ای که اینان قابل احترام و شایسته سپاسگزاری فراوانند! اکثرا" از روحیه انسانمدارانه نیز برخوردارند که به فراتر از کشور خویش نیز می اندیشند .اما بایدگفت: هرکس وارد عرصه ای می شود که تغییر شرایط زیست بهتری برای انسانها رادنبال می کند اجبارا" براو تحمیل می شود که اقداماتش را اولویت بندی کند تا نتایجی مفید حاصل شود و تلاشها و اقداماتش به هدر نرود.در شرایط فعلی چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه خوب وچه بد!سیاستهای برجهان حاکم است و تقسیم بندیهای جغرافیایی انجام گرفته و گروه هایی انسانی در سر زمینهایی بعنوان هم وطن و هم میهن درکشورهایی سازمان یافته اند و شده اند شهروند آن کشور،پس هر تلاشگر و فعال سیاسی و اجتماعی و.... با هرنوع دیدگاه جهانگرا و فلسفه اجتماعی و تئوری های اجتماعی ، برای تحقق اهداف انسانمدارانه اش ناچارا" به نوعی تبعیت ازاین تقسیم بندی خواهد شد، چون ما ایرانی هستیم ! پس هرتلاشگر، اولویت اول تمام برنامه هایش باید مردمان سرزمین خودش باشد و محدودهء عملش درمرحله اول، جغرافیای کشورخودش خواهد بود. وچنانچه اقداماتش نتیجه بخش گردید اقدامات و روش کارش الگوی سرزمینهای پیرامونی خواهد شد و به آنجا سرایت خواهد !. ازپرداختن به این نکته که دراین منطقه ، کشور ایران باداشتن پیشینه تاریخی و زیست جمعی متنوع یکی از دارندگان، ارائه الگوی مثبت به سایر رقبای منطقه ایش است و می تواند این محوریت الگوی راارائه دهد ،خودداری می شود. باتوجه به مطالب بالا می توان مانند بسیاری ازکشورهایی که دریک برنامه زمانبندی ،توانستند تحرکی به اقتصادشان دهند پیروی کرد . می توان گفت:این کشورها تقریبا" ازیک الگوی خاص پیروی کرده اند که آن الگو را می توان دریک بازه مانند بازه مقابل ارائه داد:(سرمایه و ورود آن به کشور.... انباشت سرمایه) که درمورد این بازه می توان چنین گفت: دو کران این بازه می توانند باز یا بسته باشند یعنی ورود سرمایه به کشور محدودو تعیین شده باشد و یا خیر! و انباشت سرمایه نیز می تواند محدود و تعیین شود یا خیر! اگر این بازه پذیرفته شود! درمورد دامنه این بازه نیز دیدگاه و نظراتی مطرح می شود ، ممکن است : گروهی بگویند درهمان ابتدا باید عدالت اجتماعی را تحقق بخشید و گروهی بگویند درنیمه راه وگروهی درپایان راه!اما اصل اساسی پذیرش این بازه با دوکرانش است!. وتحرکات دردامنهء بازه را، شرایط اجتماعی تعیین می کند!.»:::::باید گفت:جناب آقای عاصمی دررابطه بانوشتار بالا، نظرات خویش را درهمان نظر دهی آورده است که مطالعه آن نیز می تواند مفید باشد
۶۷۶۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : اقای ایرانی
از تمام کامنت هایی که تا حالا نگاشته اید معلوم شده بودکه از طرفداران نظریه پایان تاریخ، در قالب سرمایه داری هستید. لازم نبود این توضیحات اضافی را مرقوم بفرمایید، فقط خنده دارد که کسی بنویسد گروهی از مردم انر[سرمایه را] دارا شدند. گویا سرمایه در اسمان بوده و ناگهان به زمین افتاده و گروهی انرا دارا شدند ، و گروهی دیگر نشدند. جای تعجب اینجاست که چطور این گروه که انرا دارا شدند در ۹۹ درصد موارد یا تاجر برده بودند یا قاتل بومیان، یا ارباب سابق، یا و غیره، چطور است که ۹۹ درصدگالیله هاو کپرنیک هاو تا انیشتین ها،به عقلشان نرسید این مایٔده اسمانی را دارا بشوند.برزویه طبیب
۶۷۶٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : طبقه کارگر وطبقه متوسط
یافته ای بنام سرمایه، درزندگی اجتماعی وفردی انسانها، خودراعامل تحرک وتوسعهء جامع نشان دادوگروهی اورا دارا شدندوشدند سرمایه دار!.وتجربیات بشری باعث شد نسبت به سرمایه داری،دیدگاه ونگرشهای خاصی مطرح شودودراین موردمکتبی فلسفی درضدیت با آن ،خودرا به بشریت عرضه می کندو این مکتب فلسفی هوادارانی سخت معتقد می یابد!وآنان برای مبارزه باسرمایه و سرمایه داری خودرا سازمان دهی کردند و می کنند !. این هواداران به لعن ونفرین باادبیات خاص خود به ،یافتهء هیولا مانند بنام سرمایه و دارنده ...آن پرداختند.آن هواداران مکتب ضدسرمایه داری برخود نام خاصی نهادند و گروهی را درجامعه بنام "کارگر" بعنوان دفاع ازحقوق آنان محور مبارزاتیشان قرار دادند.اما گذر ایام وتجربیات جدیدبشری، چنان کردکه تحرک جامعه و توسعه آن بدون سرمایه و سرمایه داری غیر ممکن بنظر می رسد. این اجبار وجودی سرمایه و سرمایه داری، گروهی ازآن طرفداران مکتب ضدسرمایه داری به این نتیجه رسیده اند بدون سرمایه وسرمایه داری نمی توان کارایجاد کردو اگرکاری نباشد کارگرنخواهد بود و وقتی کارگرنباشد آن مکتب ضدسرمایه داری که ما پیرو آن هستیم و مشروعیت مبارزاتی مارا هویت می بخشد می تواند بی معنی شود .این گروه،از گروه ،هواداران و پیروان مکتب به این نتیجه می رسندکه برداشت اولیه ازمکتب وارائه راهکارهایش می تواند اشتباه باشد و یا اصلا" خود مکتب اشکال داشته باشد!.آنان برای به روزنشان دادن راه کارهای آن مکتب بسمت برداشتهای دیگری رفتند که نشان دهند مکتبشان چندان جزم گرا نیست بلکه قدرت مانور بالایی دراین مکتب است. وآنان علاوه براستفاده ازعناوین قبلی که بخشی ازهویت مکتبی اشان است برای دوری جستن ازتمام بارمنفیِ برداشتهای ویرانگرکه درمکاتبی ازنوع مکاتب "تاریخ باوران" وجود دارد! پسوندی به عناوین هویتی قبلی خویش می افزایدند این افزایش منجربه زیر پوشش بردن طیف وسیعی ازانسانها ی درگیر مسائل اجتماعی خواهد کرد !. درحال حاضر در جوامع طیفی که موجودیت خویش رابرای تأثیرگذاری درتغییر ایستایی جامعه نقش آفرینی می کند طبقه ای بنام "طبقه متوسط" است که آن گروه بنام طبقه کارگر هم جزئی ازاین طبقه محسوب می شود!. این طبقه متوسط محور مبارزاتی بسیارانی ازمبارزان گردیده است.حال بااین شرایط که حاصل تغییر تحولات اجتماعی و دستاوردهای بشری است ،گروهی ازهمان هوداران مکتب ضدسرمایه داری بایک نوع جزم اندیشی که درمکاتب "تاریخ باور" وجود دارد(همچنانکه داعشیان می کنند) با بستن شمشیر از رو،هرنوع برداشت دیگری ازآن مکتب مورد علاقه اشان ،به مواخذه همقطاران قبلی خویش می پردازند،قبل ازاینکه به توانایی یا ناتوانی عقیده اشان بیندیشند!.و به امید اینکه دربرخورد بامسائل جامعه ایران،مسائل را براساس واقعیات موجود دید وبرای عبور از شرایط ویرانگر ،واقعیات رادید !نه آرزوی های آرمانی دوراز دسترس ویا غیر دسترس و گول زنک!.
۶۷۶۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : جایگاه راستین چپ ایران کجاست؟
هر چند که هیچگاه چپ ایران حایگاه خود را نداشته و همیشه سنگ بیگانگان را بر سینه زده و پیوسته برای بیگانگان در صحنه بوده ، و همانگونه که شما اشاره فرمودید هیچگونه اثرگذاری از سوی جریان چپ مشاهده نشده و تنها دلخوش به دعواهای حیدری- نعمتی در فضای مجازی خوش بوده اند و تلاششان برای نفی کردن یکدیگر بوده . نه تنها فایده ای برای طبقه کارگر ان و معلمان و پرستاران و سایر زحمتکشان نداشته اند بلکه در تفرقه اندازی و بوجود نیآوردن همبستگی و وحدت در عمل آنها دانسته و یا نه ، تلاش کرده اند و با این اعمالشان برای ریختن آب در آسیاب ، و ماندکاری آخوند مفید بوده اند .
امیدوارم پس از آزمونهائی که چپ ایران لااقل در ۵۰ سال گذشته داشته ، و هنوز هم نتوانسته کارنامه قبولی برای ایران و ایرانی را پدست بیآورد ، آرزوی شما را برآورد کنند و روزی چپ ایران بخود بیآید و از تئوری بعمل برسد تا بتواند درجایگاه راستین ، که ملت ایران انتظارش را دارند قرار بگیرند ...
۶۷۶۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹۴