عنوان : بخش نخست غوغا کرد !
به نظر من لات‌های حکومتی "همانطور که از متن هم بر میخیزد "بعد‌ها خزنده وار حاکمیت و انقلاب را در دست گرفتند که مسلما مسئول این اتفاق مسلمانان انقلابی‌ هستند که اکنون زیر ضرب قرار دارند.

در ضمن تصفیه حساب‌های شخصی‌ با نویسنده کمی‌ ملال آور است.

همچنین کمی‌ در بر همی‌ و عجله و نا منظمی در نوشتار به چشم میخورد که انتظار بر طرف کردن آن از طرف نویسنده بی‌ جأ نیست.
۶۶۷٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : آیا انقلاب خوب است؟
جناب آقای مسعودنقره کارارجمند،درمقاله اشاره داشته ایدبه گروهی بنام لاتهاو جاهل ها و نقش آنان دربقدرت رسیدن حکومت اسلامی و تداوم آن وسپس تلاش می کنید این لات ها و جاهلان را از تعریف لمپن مجزا کنید بدین منظور نظریه انقلاب لمپنها را از جناب مومنی می آوری وسپس برای ردش از مطالب جناب راسخ استفاده می کنید که این استفاده چیزی نیست جزء تعریفی برای لمپن! این نمی تواند دلیل ردباشدو تأکید روی این واژه ،و بی توجه به نقش طبقهء متوسط درتحولات اجتماعی که فراتر از لمپنیسم است وبار ایده لوژ ی خاصی راهم با خودحمل نمی کند می تواند:دل مشغولی شما را به همان لمپن ها نشان دهد. اگر چه یک گروه بندی در دیدگاه شما مشاهده می شود آنهم: دو گروه را در انقلاب دخیل می دانید یکی لمپنها( با تعبیر خودتان از واژه)و غیرلمپن ها که خود اینان به گروه های مختلفی تقسیم می شوند ( روشنفکران و .................اراذل و اوباش و جاهل ها و لات ها ) که در انقلاب ایران لاتها و جاهل ها دربازی قدرت توانستند برلمپن ها و غیر لمپن ها غلبه کنند و خود را تثبیت کنند و وضعیت درکشور بگونه ای دیگر شود......باید گفت: تأکیدبیش ازحد شما روی جاهل ها ولاتها دربازی قدرت و بازی درون قدرت فعلیِ حاکمیت جای اندیشیدن دارد!.:: در رابطه با دیدگاه انقلاب لمپن ها و معتقدین به این نوع ادبیات می توان گفت: وقتی لمپن ها در جامعه ای به اکثریت تبدیل شوند و به حرکت درآیند ویک سرلمپن خودی هم بیابند قطعا"! بسمت تغییر شرایط و ویران کردن تمام ساختار می روند. حال اگر انقلاب قرنهای اخیر را مشاهده کنیم براساس دیدگاه انقلاب لمپنی،تمام انقلاب ها عنصر لمپنی بر عناصر دیگر غلبه داشته ، در این صورت :در روسیه سر لمپن می شود لنین و درچین سر لمپن می شود مائو و در کوبا سر لمپن می شود کاسترو ودر ایران سر لمپن می شود خمینی و فرانسه یک سر لمپن نداشت بلکه چندسر لمپن داشت که بیشتر آنها می روند زیر همان گیوتین ها که خودشان برعلیه دیگران استفاده می کنند که پر حرارت ترینشان روبسپیر بوده. بامطالب آورده شده، پرسشی مطرح می شود، آیا انقلاب خوب است؟
۶۶۷۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : درست نوشتن (تحقیق کردن) هم نعمتی !! هست
اقای مسعود نقره کار بجای متلک گفتن و پاسخ گویی در یک سایت اجتماعی - سیاسی (نه تشکیلات های بوروکراتیک که پلمیک جای منطق را میگیرد) بهتر نبود مسئولیت نوشته خود را بعهده میگرفتید؟ شما که سالهای سال هست در آمریکا هستید و "اکانتبل" بودن انسان بر اعمال خود حداقل در حرف مورد پذیرش هست. چرا شما این فرهنگ درست را یاد نگرفته اید و یا اگر یاد گرفته اید، بکار ببرید.
آری شما نوشته اید "سر تیتر ها....." و بعد یک مشت جملات را پشت هم آورده اید که معلوم هست چه کسی، سازمانی، حزبی و ... گفته و نه معلوم هست در کجا و در چه زمانی این نظرات!! آمده شده. آیا شما به این هرج و مرج نوشتاری میگویید "تحقیق"؟ مسلمن بخوبی میدانید یک "تحقیق" علمی (حال چه کمی و چه کیفی) بودن آوردن منبع تنها بدرد مطرح شدن در روزی نامه های اسلامی همچون شرق و غیره میخورد و بس.
شما وقتی نظراتی را بدون منبع میاورید و ذکر نمیکنید که با کدام موافقید و با کدام مخالف عملا نشان میدهید که با تمامی آن نظر موافق دارید و یا همه آنها را به ریشخند گرفته اید.
جناب نقره کار حال متوجه شدید که کجای کار شما لنگ میزند؟ فکر کردید خواننده گان سایت اخبار روز انسان های بیکاری هستند که سر زیادی وقت هر مطلبی را میخوانند و هر چه که نوشته شده را کیلویی قبول میکنند. اینطور نیست؟ اگر نه حتمن چنین نوشته را بیرون نمیداید و بجای پاسخ به متلک گویی سبک دست نمیزدید.
امیدوارم که حال متوحه شده باشید که در نوشتن هم نعمتی !! هست. گرچه "نعمت" یک امر مذهبی هست. دهقان زحمت میکشد، دانه میکارد، طبیعت باران روانه زمین میکند و گندم ببار میاید و ابدا ربطی به نعمت، حال خدا دادی و یا امام دادی ندارد.
۶۶۷۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : "خس و خاشاک‌ها" !!
در مقاله من نوشتم که در باره انقلاب بهمن نگرش ها و نظرات متعددی وجود دارد ُ و سر تیتر نظرات را که هیچکدام نظر من در باره انقلاب بهمن نیستند برای اطلاع خواننده آورده ام.....
(آقای نقره کار اگر امکان دارد در مقاله نویسی و پژوهش‌های بعدی فراموش نفرمائید که نظرات خود را هم بیاورید!)

آقای نقره کار، آوردن این مقاله مصادف با سالروز انقلاب بهمن ماه ۱۳۵۷ می‌باشد . همانطور که از تیتر مقاله بر می‌‌آید در باره "جاهل‌ها و لات ها: در انقلاب و حکومت" نوشته و پژوهش نموده اید . اگر ، نه‌ "هر خواننده" بلکه خود شما نه‌ یک بار بلکه صد بار هم آنرا بخوانید چیزی جز تحقیر انقلاب ( انقلاب لمپن ها،انقلاب جاروکش ها) تحقیر تمام اقشار و طبقات مردم ، تحقیر و نفی تمام جانفشانیها ، از خود گذشتگی ها، مقاومت ها،دستگیر شدن‌ها ،زندانی ، شکنجه شدن و اعدامها که از همان فردای انقلاب شروع ، دهه خونین سال‌های ۶۰ ، خیزش و قیام آنها در انتخابات ۸۸ و تا همین امروز ادامه دارد ، نمی باشد.
آیا مبارزات میلیونی مردم، مقاومت ها، زندانیان سیاسی ، شکنجه شدگان و اعدام شدگان بخاطر روی کار آوردن همین "جاهل‌ها و لات ها" و حفظ تداوم حکومت آنها بوده است!
اگر نمی خواهید بدانید به خود شما مربوط است ولی‌ تمام این مصیبت دیدگان از فرزندان انقلاب بهمن ماه ۱۳۵۷ برای استقلال سیاسی کشور ، آزادی ،عدالت اجتماعی و فرهنگی‌ و ... بوده اند، همان کسانیکه در صف مقدم انقلاب مبارزه بوده اند که شما آنها را در ردیف "لمپن‌ها و لات و لوط ها" قرار داده اید .
آقای نقره کار , اگر لات و لوط‌ها و لمپن‌ها انقلاب را تصاحب کردند دلیل نمی شود که انقلاب محصول "خس و خاشاک‌ها بوده" است.
۶۶۷۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : انقلاب لومپن ها با ایدئولوژی لومپنی خودبا انتخاب رهبری لومپن ها پایان گرفت . !!! (از مقاله)
"در سی و شش سال پیش در ایران یکی از بزرگترین و پر شکوه ترین انقلابات تاریخ بشریت به وقوع پیوست. در هیچکدام از انقلابات پیشین سابقه نداشته است که ۱۲ میلیون نفر در جنبشهای اعتراضی و سیاسی و درگیری با پلیس و ارتش که ظاهرا فقط برای حفاظت از مرزهای ایران ایجاد شده بود، شرکت کنند . مردم با فداکاری و از جان گذشتگی در این نمایشات عظیم اعتراضی، بدون ترس از کشتار شرکت می کردند. وقتی به روزشمار انقلاب ایران نگاه می کنیم می بینیم که روزی نیست که رژیم جنایتکار پهلوی به کشتار مردم دست نزده باشد. دارودسته آدمکش سلطنت طلب همین امروز هم تلاش می کنند ثابت کند -پیروزی انقلاب که آنرا "فاجعه" می نامد- به این علت بوده است که شخص شاه نمی خواسته خونریزی شود . این افسانه ها را فقط برای کسانی می توان گفت که شاهد سلطنت خونین سلسله پهلوی نبوده اند.

جنبش توده ای و عظیم مردم ایران در شرایطی آغاز شد که ارتش شاهنشاهی ۴۰۰ هزار نفر را برای ژاندارمی منطقه به زیر پرچم برده بود تا از منافع امپریالیستها با ثروت ملت ایران در منطقه بنام ژاندارم خلیج فارس دفاع کند ، این رژیم جاسوس امپریالیسم حق کاپیتولاسیون یعنی مصونیت قضائی اربابانش را در ایران پذیرفته بود در غیر این صورت ۵۰ هزار ارتشی آمریکائی تحت عنوان "مستشار" که برای جاسوسی و کار برد تسلیحات فروخته شده آمریکائی به ایران آمده بودند ، رژیم شاه را تنها می گذاشتند. لازم به تذکر است که مخارج این ارتش آمریکائی ۵۰ هزار نفره که در مرزهای شمال ایران دستگاه جاسوسی علم کرده بودند به گردن مردم ایران بود.

انقلاب ایران و نوع برخورد به آن از نظر تحلیل مارکسیستی لنینیستی اهمیت دارد . از نظر کمونیستها در ایران انقلابی به ظهور پیوسته که تمام جهان و بویژه منطقه را تکان داده است. در این انقلاب که نه در عرض یک روز بلکه حداقل در طی یکسال رشد کرد و قوام یافت میلیونها نفر شرکت کردند ، تحولات اندیشه ای که شاید در عرض ده ها سال تبلیغ ، میسر نبود، در عرض این مدت کم در میان عقب مانده ترین اقشار جامعه ایران رخنه کرد. مردم درس صد ساله را یکساله آموختند. میلیونها نفر سیاسی شدند و به میدان سیاست و مبارزه کشیده شدند. انقلاب مردم با هدف استقرار حکومتی ملی ، آزاد و دموکراتیک بود. روحیه همبستگی ، برادری و انسانیت از سر روی جامعه ایران می بارید . ملتی به توانائیهای عظیم خویش پی برده بود . این دوباره آغاز بیداری ایران بود. شرکت میلیونها زن ایرانی که توسط تفکر سنتی تا کنون در پستوهای خانه ها زندانی بودند در نمایشات و حضورشان در خیابانها به آن چنان تغییرات ریشه ای در واحد خانواده های سنتی منجر شد که دیگر امکان ندارد جامعه ایران را بدون فعالیت زنان و شرکت وسیعشان در تمام عرصه های فعالیت اجتماعی تصور کرد. زن ایرانی را دیگر نمی شود به پستوی خانه ها منتقل کرد. این مادران فردا سرمایه های ارزشمندی هستند که دستآوردهای انقلاب و آینده ایرانند. همین تاثیر عظیم بود که اکثر دانشجویان ایرانی را زنان تشکیل می دهند و این در جهان بی همتاست. همین شرکت عظیم زنان در انقلاب است که آنها را در صف اول در مقابل اقدامات ضد دموکراتیک و سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی قرار می دهد. نیروی عظیم انباشته انقلابی در مردم با دیو ارتجاع سر آشتی ندارد.

مضمون و انگیزه انقلاب ایران از یکطرف و تاثیر مخرب امپریالیستها برای نفوذ در ارکان انقلاب و انحراف آن از جانب دیگر دو نیرو را در نبرد طبقاتی در مقابل هم قرار داد. حاکمیت متناقض که از "جمهوری" یعنی محصول انقلاب و "اسلامی" یعنی محصول اعمال نفوذ خارجی و انحراف انقلاب زاده شد، تضادی را در بردارد که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز با همه دستکاریها و تغییرات در آن بازتاب یافت. مضمون انقلاب با حاکمیتی که خود را بر آن تحمیل کرد در تناقض آشکار است. مبارزه مردم برای تحقق آمال خود و انتظارات از انقلاب ادامه دارد. جامعه ایران هنوز در تب و تاب است و سی و شش سال است در حالت حکومت نظامی و جنگ بسر می برد و مبارزه مردم خاموش نشده است. رژیم ارتجاعی از هر تشکل و برآمد مردم می ترسد، زیرا می داند که هر گلوله برفی می تواند به بهمن عظیمی بدل شود که تار و پود رژیم را درنوردد .
این وضعیت کنونی ناشی از مبارزه میان مضمون خواستهای انقلاب و ضد انقلاب حاکم است ..."
۶۶۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : هویت لات ها ....
با درود و سپاس. آخوندها از دوره صفویه همیشه از این گروه ارزان قیمت استفاده کرده اند و به شکل منسجم هم در اختیار داشتند ، در دوره قاجار انگلیسی ها هم هنگامی که از این نیروی ارزان خبر دار شدند، حال با واسطه آخوندها یا بی واسطه، آنان را اجیر کردند ، با این حساب لات ها به شکل ابزاری از دوره صفویه در خدمت قدرت دینی بودند . با مهر همیشگی تورج پارسی
۶۶۷۰٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : درست خواندن نعمتی ست !
چقدر خوب و خوشحال کننده است کسانی مثل آقای بهروز الف کارهای یک نویسنده و پژوهشگر را نفی کنند ! در مقاله من نوشتم که در باره انقلاب بهمن نگرش ها و نظرات متعددی وجود دارد ُ و سر تیتر نظرات را که هیچکدام نظر من در باره انقلاب بهمن نیستند برای اطلاع خواننده آورده ام.....حالا بخوانید نظر آقای بهروز الف را!
۶۶۶۹۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : لات‌های خودی
در بوق بدمیدن و نقاره زدند

سخن از رهبر عالم فرزانه زدند

بیت المال را بربودند و فریاد دزد ، دزد را نعره زدند

آب را ز زمین بگرفتند و گرد و خاک را به ریه زدند

ز چلوار سفید عمامه‌ ببافتند و ملت را بی‌ کفن به گور زنده زدند
۶۶۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : آقای نقره کار به این نوشته میگوید: یک کار تحقیقی؟؟
آقای نقره کار که به نظر میاید در هر مقوله ای صاحب نظر هستید و در این وانفسای که هر کس خود را محقق!! هر چه در ذهن میاید را همانا یک کار تحقیقی میدانند، ممکن هست جملات در ج شده زیر در مقاله تان را یکبار دیگر بخوانید و اگر آن را تهی از منطق، دلیل، مدرک، صداقت در طرح نوشته که زیر پایه یک کار تحقیقی هست، پیدا کردید، اگر در سطح عموم بل در نزد خود به بی پایه نویسی (شاید هم چشمک زدن به برخی و محافلی) خود اعتراف کنید تا در نوشته های بعدی تحقیقی!! خود زیاد به خودتان امتیاز ندهید و در سطح آگاهی خودتان بنویسید
"""انقلاب ایران ریشه در تفکرات نخبگان و خصوصا نخبگان ناسیونالیست داشت....انقلاب بهمن۵۷ انقلابی علیه " انقلاب سفید " شاه بود، انقلابی در دفاع از هویت ملی و علیه غرب و مظاهر تمدن و فرهنگ اش در راستای هویت یابی فرهنگی ( دینی) و ملی، انقلابی برای استقرار هویت ایرانی و اسلامی در برابرهویت غرب گرایانه ی رژیم پهلوی بود.....جنبشی که با واقعه سیاهکل آغازشد ودر ادامه‌اش مبارزه مسلحانه سازمان یافته رو به گسترش گذاشت"""

شما بر مبنای کدام مدرک و سند ادعا دارید که واقعه سیاهکل و مبارزات چریک های فدایی خلق برمبنای "دفاع از هویت ملی و علیه غرب و مظاهر .." و یا "در راستای هویت یابی فرهنگی (دینی) و ملی" بوده؟؟ شما گویا مبارزات فداییان را با های و هوی های جلال آل احمد، علی شریعتی و شرکا قاطی کرده اید. ضمنن فرهنگ ایرانی ربطی به جعلیات دینی نداردو فرهنگ ایرانی قدمت ۷۰۰۰ ساله یا بیشتر دارد ولی جعلیت بادیه نشینان صحرای عربستان ۱۴۰۰ قدمت. آیا از دید شما در آن ۵۶۰۰ سال ایرانیان فرهنگ نداشتند؟؟ آیا شما بخاطر ضدیت با تمدن و مظاهر غرب و یا هویت یابی اسلامی تان به اشتباه در زمانی که نزدیکی به فداییان برای انسان کسب افتخار میکرد و مد روز بود، برای دوره کوتاهی سعی در نزدیکی به این سازمان داشتید و بعد که هویت اسلامی را در انقلاب ضد امپریالیستی امام بدست آوردید آن کردید که آشکار هست بر همگان؟؟
۶۶۶۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹٣       

عنوان : کار فرهنگی کلید رفع مشکلات!
نویسنده به درستی‌ به مشکل فرهنگی‌ اشاره دارد.

اتحاد موفقیت آمیز اوباشان ،جاهلان "سفیهان" در کودتای علیه مصدق "ملی‌ شدن نفت" در "بعد از انقلاب بهمن" و بخصوص در زمان خامنه یی می‌رود که ثروت ملی‌ را در انحصار این قشر قرار دهد و اینمشکل در آینده هم به شکلهای دیگری مزاحم پیشرفت مملکت گردد.
۶۶۶۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹٣