سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آنچه که کردها باید از تجارب اخیر بیاموزند - ا. مانا

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : کشور کردی واحد-کشورهای کوچک کردی-حق تعیین سر نوشت با خوانشی خاص(۲)
اگر بخواهیم به علنی شدن ایده ها ۱)کشور واحد کردی ۲) کشورهای کوچک کردی ۳)حق تعیین سر نوشت با خوانشی خاص که بسمت جدا کردن برود، اشاره ای داشته باشیم می توان گفت:وقتی شرایط بعد از فرو پاشی عثمانی را درنظر بگیریم کردهایی که در قسمت عثمانی واقع شده بودند این فرصت تاریخی را داشتند که بجای تقسیم شدن در سه کشور ترکیه وعراق و سوریه، خود مانند کشورهای ترکیه و عراق و اردن و سوریه که از بقایای عثمانی ایجاد شدند آنان نیز صاحب کشورشوند. چرا نتوانستند؟ خود پرسش مهمی است و مطلبی قابل تأ مل !.گروهی رخ ندادن این خواسته راقبل از اینکه آنرا ناشی از توطئهء دیگران بدانند،آنرا ناشی ازسپهر حاکم برگروه های کردی می بینند ! آنان چون وابسته به نظامات قبیله ای و طایفه ای هستندتوان درک شرایط بزرگتر از این نظامات را نداشته وندارند و چون دردوران مختلفی خود رابازیگران عثمانی می دیدند در این بازیگری برای عثمانی ،پذیرش هویت مستقل از آنان بی معنی شده بودو اگرهم هویتی مستقل برای خویش تعریف میکنند درحدی بوده که طوایف در مقابل هم هویتی مستقل برای خودشان قائل می شدند! استقلال طلبی آنان را میتوان در همین حد دید واگر در یک کشور واحد هم قرارگیرند این استقلال خواهی در مقابل هم را بروز خواهند داد و سیطره طایفهء دیگری را بر خود وطایفه خود تحمل نخواهند کرد!. اگر از دورانی که کرد ها از زیر سلطه عثمانی رهایی پیدا میکنندو درسه کشور تقسیم می شوند بگذریم! و بجلو حرکت کنیم مشاهده می شود: دردوران جنگ سرد باپذیرش ادبیات مبارزاتی بنام چپ در بین گروه های کرد، اما با بن مایه طایفه ای ،شرایط دیگری بر مردمان کرد تحمیل می شود و بازیگرانی به عنوان رهبران و هدایت گرانشان عرضه می شوند که اگر اقدامات آنان را مورد توجه قرار دهیم چقدر می توان آن اقدامات را در خدمت شرایط زیست شهروندی مردمان و رهایی ازروحیه طایفه گری وایل اندیشی دید؟ که این مسئله خود قابل تأمل است!. بعد از پایان جنگ سردو شرایط دو قطبی جهان به شرایطی دیگر تغییر مییابد ،برعراق شرایط جدیدی حاکم می شود،ایده کشور واحد کردی نیز پر رنگ و خود نمایی میکند اما !بانوع بازیگری گروه های کردی ،که هر کدام حفظ استقلالی برای خویش قائلند و شریط جهانی بگونه ایست که هر کس نمیتواند متر را بردارد وکشوری رابرای خویش بسازد ،واین مسئله برای بازیگران جهانی و منطقه ای قابل هضم نبوده ونیست وپیامد آن خون و خون ریزی و کینه افکنیهایی بیش نیست ایده کشور واحد کردی بسمت کم رنگ شدن می رود که گروهی از کردها با دید واقع بینانه آن را یک رویا پردازی از طرف گروهی اندک می دانند!.اما با ظهور پدیده ای خون ریز و وحشی بنام داعش ،گروهی از کردها وجود آنرا غنیمت شمرده بودند که ایده کشور سازی کردی ، نه بصورت کردی واحد بلکه بصورت کشورهای کوچک کردی مطرح کنند ،آنهم به بازیگری بارزانیها که در یک اقدام نسنجیده و فرصت طلبانه این ایده مطرح می شود که در یک محاسبه غلط ،می رفت که داعش بساط آنان را برچینند که در لحظه آخر دریک اقدام نجات بخش که توسط امریکا و ایران انجام شد، تشکل و دولت کردی عراقی از خطر محو رهایی می یابند!. وایده کشور سازی کوچک کردی اگر چه از بین نرفته است،اما نزد بسیارانی از مردمان کرد ؛باتوجه به دیدن شرایط منطقه و جهان و فرصت طلبی و حتی اقداماتی که منجر به فدا شدن گروه هایی از کردها ،بنفع دیگر کردها ناخواسته انجام گرفت این ایده هم نزد گروه هایی از کردها کم رنگ شده است و آنان دارند به سمتی می روند که سر نوشت خود را با سرنوشت سایر مردمانی که در آن کشور زندگی می کنند وبا هم یک ملت بنام عراق یاترکیه یاسوریه را ساخته اند گره بزنند. پی گیر حقوق مشترکشان از حاکمان مستبد شوند وحق تعیین سرنوشت را در کنار مردمان کشورشان خواهانند ،دیگر با این نوع تفکر که خوانش حق تعیین سر نوشت بدین معنی که ما در همان مناطقی که قرار داریم فقط بسپاری به خودمان و دیگران حق دخالت را در آنجا را ندارند ودرفرصت مناسب برویم دنبال کارخودمان وشما سایر ملت با این امر مخالفت نکنید چون این همان حق تعیین سر نوشت است.باید فاصله بگیرند چون در مورد این خوانش سایر مردمان آن کشورها که با هم یک ملت را ساخته اند میگویندحق تعیین سرنوشت بااین خوانش یک نوع رندی وفرصت طلبی است این خواسته کینه افکنانه وخون ریزاست !.بایدگفت: اگرمردمان هرکشور بتوانند سرنوشت خویش را خود را رقم بزنند و حقوق تعیین سر نوشتشان را از مستبد بگیرند خوانش های خاص دیگر بی معنی خواهد بود وپی گیری خوانش خواص باعکس العمل سایر ملت روبرو می شود!.
۶۶۶۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : کشور کردی واحد-کشورهای کوچک کردی-حق تعیین سر نوشت با خوانشی خاص(۱)
انسانهایی دراین منطقه زندگی می کنندبراین انسانها هویتی بنام کردی تعریف شده است. اگر تأثیرگذاری این هویت رابراین انسانها درصدوچندسال اخیر که خود را در سه کشور ترکیه و عراق و سوریه باهویتی جدیدبنام ملتی جدیددیده اند،موردبررسی قرار دهیم پرسشهایی پیش می آید:۱)آیا تأکیدروی هویت کردی برای آنان نوعی رهایی بخشی بدنبال داشته است؟۲)آیا پررنگ کردن این هویت وسیله ای برای دورشدن از حق شهروندی و حفظ نظامات طایفه ایست ؟۳)آیا تأکیدروی این هویت وسیله ای شده برای گروه هایی که بقای خویش را درحفظ این مردمان با همین هویت می دانند؟۴)آیا تأکید بر این هویت ، نگهداشت زنان در همان نظام قبیله ای نیست و دورکردن آنان از شناختِ حق و حقوق زنانه وآزادی فردی نیست؟و پرسشهای دیگر..جناب ا.مانا ارجمند درود برشما! در مقالهء هشدار دهنده ومفیدتان به نکات مهمی اشاره داشته اید و در قسمتی آورده اید:۱)«...به هیچ چیز،جزء همبستگی درازمدت راهبردی بانیرو پیشرو و مترقی کشورهای خود گره نزنید» ۲)«...حق تعیین سرنوشت باخودمدیریتی که کردها به دنبال آن بوده اند تحقق نمی یابدمگر اینکه درکشورها مطبوع آنها حکومتهای مترقی و پیشرویی که بالقوه با احقاق این حقوق موافقند به قدرت برسند» باید گفت: وقتی ایده ای بنام کشوری واحد بنام کردستان ویا کشورهای کوچک کردی ویا تعیین حق سر نوشت با خوانشی خاص که از آن نهایتا" جدا کردن سرزمین حاصل شود، وجود داشته باشد! هیچ توجه ای به موردشماره (۱) نخواهدشد وازطرف مقابل با بودن ایده های بالا هیچ اعتمادی به کردها نخواهدبود.بدون توجه به ایده های نامبرده بالا، نتایج درستی در مورد وضعیت کردها وشناخت مسائل وتحلیل آنها حاصل نخواهد شدو ویرانگری این ایده ها بر روند آزادی خواهانه ودمکراسی خواهانه مردمان کشورهایی که کردها تبعهء آن شده اند ویا بوده اندمشهود نخواهدشد!.وقتی این ایده ها را مورد توجه قرار دهیم درهمان ابتدا بایک شیادی روبرو می شویم نوع تقسیم آنان با فروپاشی عثمانی در سه کشور عراق و ترکیه و سوریه بطریقی به کردهای ایرانی گره می زنند و سرنوشت آنان را با ایرانیان یکی می خواهند نشان دهند !همین گره زدن ،نشان از فریبکارانه بودن آن ایده هااست و نشان از اهداف دیگری و بازیگری های خاصِ بازیگران مأمور مأب است. ورود ملا مصطفی بارزانی درماجرای مهابادیان درحقیقت گره زدن سر نوشت این کردها را به هم باید دید! و......
۶۶۶۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست