سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کدام حزب یا تشکیلات؟ - احمد فرهادی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : احمد فرهادی

عنوان : هموطن گرامی خانم فریبا علیخانی
خوشحالم تلاشم مورد پسند شما واقع شده و ممنونم که کوشیده‌اید اساس غلط آن را نقد کنید. من هم با شما موافقم که برای کنار هم راه رفتن لزوما نباید دست در گردن هم انداخت ولی این خواست و کوشش را نیز کاملا طبیعی و سودمند می‌دانم که "کنار هم راه رفتن" به "دست در گردن هم انداختن" فراروید. در بارهٔ پرسش نخست شما اجازه دهید بپرسم آیا این درست نیست که برخی از سازمان‌های چپ تاریخِ فعالیتِ پنجاه ساله و بیشتر در کارنامهٔ خود دارند؟ آیا تاریخ فعالیتِ حزب توده ایران از سال ۱۳۲۰ تا امروز عینیت است یا نشاندن ذهنیت در جایگاه عینیت؟ آیا فعالیتِ سازمان‌های فداییان خلق ایران از سال ۱۳۴۹ تا امروز عینیت است یا ذهنیت؟ آیا فعالیتِ سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) از سال ۱۳۵۸ تا امروز عینیت است یا ذهنیت؟ و در بارهٔ پرسش دوم شما اجازه بدهید، برای پرهیز از پلمیک، از شما خواهش کنم برای آگاهی از مضمونِ واقعی تصمیم و نادرستیِ توجیهی که به آن نسبت داده‌اید به اصل مصوبهٔ بیست و سه سال پیش، و برای آگاهی از ناروا بودن انتساب ایستا انگاشتن نیروهای چپ مقیم داخل به من به نوشتهٔ «وحدت چپ در خدمت برآمد چپ» به تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ در آرشیو اخبار روز مراجعه بفرمایید. بدیهی است ارزیابی من و شما از گستردگی پایگاه با هم متفاوت باشد ولی برای چنین ارزیابی‌هایی نه نیازی به «خود را مدافع منافع کارگران و زحمتکشان» دانستن است و نه نیازی به ارتباطِ ارگانیک با داخل کشور. با احترام و سپاس دوباره از توجه شما.
۶۴۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹٣       

    از : فریبا علیخانی

عنوان : عین و ذهن
جناب فرهادی تلاش شما قابل تقدیر است لیک اساس را غلط پایه نهاده اید. هیچ کودکی راه رفتن نمی آموزد که فردای نیامده دونده شود. من نمیدانم چرا ما برای کنار هم راه رفتن بایست دست در گردن هم اندازیم؟
شاید دلیلش آن باشد که ما همچنان ذهنیات مان را در جایگاه عینی یات می نشانیم. توجه کنید: »... برخی از آن‌ها (سازمانهای چپ) تاریخِ فعالیتِ پنجاه ساله و بیشتر در کارنامهٔ خود دارند، هم امروز از پایگاهِ اجتماعیِ گسترده‌ای در داخلِ کشور برخوردارند ...«
از آنجا که فهم من از مفاهیمی چون »گسترده»، »رستاخیز« و ... میتواند با شما متفاوت باشد خواهش میکنم توضیح دهید، ۱- "پایگاه اجتماعی گسترده" مقوله ای ذهنیست یا عینی؟ اینکه سازمانی بالقوه خود را مدافع منافع کارگران و زحمتکشان بداند آیا بیانگر آنست که این سازمان بالفعل دارای پایگاه گسترده ی توده ای در میان کارگران و زحمتکشان است؟ ۲- تا آنجا که شواهد و مدارک نشان میدهد سازمان متبوع شما فاقد ارتباط ارگانیک با داخل کشور است، پس فاکت مشخص برای تأیید ادعای شما مبنی بر "پایگاه اجتماعی گسترده" کدام است؟ فراموش نفرمائید که شما (سازمان اکثریت) در ۳۰ سال پیش با توجیه "حفظ جان اعضا" یکطرفه تصمیم به قطع ارتباط با نیروهای داخل کشور گرفتید. آیا فکر میکنید آن نیروها در همانجائی ایستاده اند که شما ۳۰ سال پیش رهایشان کردید؟
۶۴۱۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹٣       

    از : الف رستمی

عنوان : سیاست
سیاست از تعیین اینکه چه کسی درست یا درست تر می گوید آغاز نمی شود، از اقدام برای گردآوردن نیروی لازم برای یک رسیدن به یک هدف بسیار کوتاه مدت یا یک هدف دراز مدت آغاز می شود.
سیاست به همین دلیل قبل از اینکه علم باشد یا هنر (که هر دو هم هست) یک پراتیک اجتماعی است.
همه ما باید این عمل مشترک را بیش از گذشته یاد بگیریم و به هر حرکت مثبتی در راستای اهداف مان کمک کنیم و در آن مشارکت کنیم.
با بالا گرفتن این عنصر مشارکت جویی است که حرف های بزرگ تر مثلا «اتحاد» یا ائتلاف چپ ها یا نیروهای آزادیخواه معنی می دهد.
برای مثال اگر اکثریتی ها، راه کارگری ها و یا توده ای ها جلسه سخنرانی ای گذاشته اند، برویم.
کمپینی برای صلح براه افتاده جدا شرکت کنیم.
و این را به معنی درست دانستن و قبول داشتن سی چهل سال تاریخ نگیریم و نخوانیم و ... مرز نکشیم.
مرز ها بیش از آنی که باید باشد هست، این ترس را باید کنار گذاشت تا راه برای اقدامات بزرگ تر فراهم بشود... .
مرزهای اختلاف بوده هست و خواهد بود، اما چه کسی بیش از همه به آن دامن زده است؟ جز عوامل رژیم؟
پس قدم دوم آن است که «نفرت پراکنان» را تضعیف و از میان خود طرد کنیم که دانسته و نادانسته آب به اسیاب دشمن می ریزند.
۶۴۱٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : نقشی واقعی در تحولات سیاسی کشور
‫آقای فرهادی گرامی، سطر سطر نوشتار خوب، زیبا و منطقی شما، قبل از هر مطلبی نشان از آن دارد، که نوشته را بر اساس واقعیاتی که چپها با آن در زندگی روزمره سیاسی خود روبرو هستند، نوشته ای، به بیان دیگر، خواننده مطلبت احساس می کند، شما ‫برای جستن همیاری و همفکری تک تکِ دیگرانِ دیگراندیش چپ تلاش می کنی.

‫در جایی از نوشتار به زیبایی نوشته شده،‫ «...اگر ما نتوانیم اتحادی را پی بریزیم چگونه میتوانیم با هم به وحدت برسیم؟...». حال شاید بجا باشد که از خود بپرسیم، وقتی میتوانیم بر اساس مشترکات اتحاد برقرار کرده و برای رسیدن به این اهداف مشترک متحد باشیم، چه نیازی داریم بر طبل وحدت کوبیده، و آن را دورنمای اتحاد امروزینمان قرار دهیم. آیا اصولا در جهانِ باز اینترنتی و معلوماتی امروز نیازی به وحدت احساس میشود. آیا نمیتوان تصور کرد، قرار دادن دورنمای وحدت برای اتحاد امروزین، میتواند یکی از عوامل عدم تکوین و تکامل اتحاد امروزین باشد.

‫بهترین شکل تشکل وسیع چپ میتواند در شکل اتحادی صورت پذیرد که بنا به گفته زیبای شما از صحبت پیرامون توافق ها آغاز شود، و نه از اختلافات، چرا، چون ریشه کنی اختلافات امکان پذیر نیست، یا به بیانی دیگر اختلافات و داشتن نگرشهای متفاوت همیشه وجود خواهد داشت. با مثبت گرایی نسبت به تفاوتهای نگرشی و مجاز دانستن آنها‫، اتحاد شکل گرفته هر روز از روز قبلتر خود جانداری بیشتری یافته، و نزدیکی بیشتری با واقعیات زندگی پیدا کرده، و به چپها نقشی واقعی در تحولات سیاسی کشور خواهد سپرد.
۶۴۱۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست