سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پروژه وحدت چپ و استراتژی سیاسی - مجید زربخش

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ‫البرز

عنوان : این نتایج خوبِ ملموس‫ پشتوانه ای خواهد شد برای حرکات مشترک بیشتر
آقای زربخش عزیز، استنباطم‫ از این جمله شما‫، «... این انقلاب[رویداد تاریخی بهمن ۵۷] یکی از دو ستون تاریخی استبداد را فرو ریخت...» این است که از دیدگاه شما، دو پایه اساسی فرهنگ استبدادی و حاکمیت استبدادی، سلطنت و روحانیت است.

‫در این تعریف شاید لازم بود ‫که،‫ به پایه های فرعی استبداد، یعنی به وجود افکار و اِعمال روشهای استبدادی ‫نزدِ احزاب و جمعیتهای موجود در اپوزیسیون متفرق کشور نیز اشاره شود،
چه اگر احزاب و جمعیتهای موجودِ اپوزیسیون متفرق کشور،‫اصول مردمسالاری را به جِد پذیرفته ‫بودند، پس از گذشت ۳۶ سال از حماسه تاریخ ایران که به انقراض سلطنت پهلوی منجر شد، امروز کشور می بایست دارای ‫اپوزیسیونی متحد پیرامون برنامه ای‫ مشترک می بود.

در نوشتار حاضر آمده است‫، «...با انقلاب بهمن ماه ۵۷ و انقراض سلطنت...»
قبل از هر مطلبی باید بگویم، با اطلاق واژه انقلاب به رویداد بزرگ بهمن ۵۷ توافق ندارم، چه علیرغم سالها‫ کوشش منفردانه برخی از روشنفکران صدیق و مردم دوست کشور، حول و حوش بهمن ۵۷ چنان وانمود میشد، که با رفتن شاه، این فرشته است که وارد می شود‫، یا به بیان دیگر همه چیز مطلوب بود الی شاه.

‫در اینکه شاه خودکامه و غیر مردمسالار بود، اسناد متقنی موجود است، اما ‫رویدادها و شواهد موجود در طول و عرض ۳۶ سال گذشته نشان می دهد، با رفتن شاه، سلطنت منقرض نشد،
بل با رفتن شاه،‫ سلسله پهلوی منقرض و سلطنت به سلسله جدیدی به نام ولایت فقیه منتقل گردید.
و در دوران ۳۶ ساله سلطنت ولایت فقیه بر کشور، درست به مانند حکومت پنجاه و اندی ساله خاندان پهلوی خبری از مشارکت واقعی مردم در اداره کشور نبوده، و ولی فقیه درست به مانند شاه، هم حرف اول را می زند، و هم حرف آخر را.
‫اگر آن زمان ساواک در خفا مجلس شورای ملی کشور را یکدست و تحت فرمان اعلیحضرت همایونی قرار میداد، امروز فقیهانی در شورای نگهبان نشسته و با سوءاستفاده از احساسات مذهبی مردم در روز روشن عناصری را که باب طبع رهبری و خط رهبری نباشند را کنار میگذارند.

‫مطلب آخر اینکه نیروهای چپ ایران بواسطه تفرقه فکری وسیعشان ‫هرگز قادر نخواهند بود، که به یکباره‫ در یک تشکل واحد به وحدت برسند، ‫اما اگر نیروهای چپ، نیروی خود را به جای وحدت، صرف اتحاد حول برنامه هایی مشترک کنند، به نتایج بهتر و ملموس تری دست خواهند یافت، که این نتایج خوبِ ملموس‫ پشتوانه ای خواهد شد برای حرکات مشترک بیشتر.
۶٣۱۱٨ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست