سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

طرحی در باره استراتژی سیاسی چپ
در شرائط کنونی ایران، شعارها و تاکتیک ها
- مسعود فتحی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سیاوش فدائی

عنوان : دموکراسی پارلمانی چه پدیده ی فاسدی است.
از متن: باری انتخابات در اکراین ،ظهور یک جریان ارتجاعی پروغرب در کنار حمایت ۵ میلیارد دلاری ایالات متحد از "ترویج دموکراسی" ،انتخابات تهوع آور اتحادیه ی اروپا و دست بالا یافتن جریان های فاشیستی – مانند فران ناسیونال مارین لوپن در فرانسه- انتخابات مصر و تونس و لیبی و موارد مانسته به آن ها در ایران و.... بار دیگر نشان داد که دموکراسی پارلمانی چه پدیده ی فاسدی است.
۶۲۷۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹٣       

    از : امیر

عنوان : اتوبوس دموکراسی
آقای مسعود فتحی،

با درود. برنامه ای که پیشنهاد کرده اید و بر پایه ی قول خودتان بر اساس "مباحث وحدت چپ بین جمعی از کنشگران چپ، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران نوشته شده" در موردی، و یا شاید مواردی، جای بحث دارد. اما بگذارید قبلا مثالی بزنم و نگاه شما دوستان را به نقطه ای بکشانم که بدان شاید توجهی نشده باشد:

فرض کنید در ابتدای خط «اتوبوس دموکراسی» در ایران (نتوانستم بگویم "پرواز"، چون خواب تر از آنیم که بتوانیم پرواز کنیم!» در صفی طولانی به درازای هفتاد و چند میلیون ایستاده ایم. اتوبوس خالی عظیمی ایستاده است و شاگرد راننده و راننده فریاد می زنند که دموکراسی اکسپرس! فقط یک ایستگاه، آخر خط!

از طرفی در این صف طولانی به قول بعضی ها «ملل مختلف با زبان های گوناگون هم» منتظرند که به آن مقصد بروند. شاگرد راننده ی نا آگاهی که من باشم می گویم: هر ملتی جای مخصوص خودش را دارد: فارس ها اینجا، ترک ها اونجا، کردها اون طرف، عرب ها آن یکی ردیف ها، بلوچ ها در کنارشان و غیره و غیره! و نیز اعلام کنیم که هرکس به زبان خودش و مطابق میل خودش در این اتوبوس سخن بگوید و رفتار کند و از هر طریقی (سیاستی/ راهی) که می خواهد به مقصد برسد! راننده ی اتوبوس که شما باشید سر در گم نخواهید شد؟ شما می خواهید از اتوبان یا بزرگراه دموکراسی مستقیم و سریع به مقصد برسید، ولی گروهی راه دیگری را به شما نشان می دهند که بارها مایه ی مباحثات گوناگون میان لوگزامبورگ و لنین بوده و هرگز هم توی گوش ناشنوای لنین فرو نرفت و صد البته دشمنان سوسیالیزم از این بابت خشنود بودند: "مسأله‍ی ملیت ها" که منجر به نابودی دموکراسی و پاشیدگی امروز سوسیالیسم شده است. و بعد وقتی که به ایستگاه دموکراسی رسیدیم، اگر بگذارند که برسیم(!) بنده که کسی نباشم، بگویم و شما هم که راننده باشید تأیید بفرمایید که خب حالا همین طور جدا جدا بدون که قاطی شوید پیاده شوید و با حفظ اختلافات زبانی و فرهنگی و مکانی در میدان دموکراسی به کار و زندگی تان برسید! به شما قول می دهم که مقصد چیزی جز مبدأ استبداد نخواهد بود!

حالا: پرسش این است: اگر قرار است که به آرمانشهر ممکن دموکراسی برویم و واقعا هم برویم، در آن شرایط چه جای نگرانی برای من ترک زبان و راننده‍ی مثلا کرد زبان خواهد ماند؟ دموکراسی که بر پایه ی تبعیض زبانی و ملی استوار نیست! تبعیض در دموکراسی جرم است! و شایسته ی محکومیت و کشیدن زندان! کسی را نمی توان به جرم عرب بودن یا ترک بودن یا بلوچ بودن و غیره از مقامی برکنار کرد و یا حقی را از او گرفت. ثروت مملکت هم به همه تعلق دارد و مگر نه این است که داستان سیاست در اصل داستان تقسیم عادلانه ی ثروت و تسهیلات است؟ در هیچ جای دنیا نیز تکلم و تحصیل به زبان خاصی منشاء دموکراسی نبوده است! به همین عربستان نگاه کنید گردن مدافعان عرب دموکراسی را با تیغ شمشیر و زبان عربی قطع می کنند. در ترکیه همه به ترکی سخن می گویند ولی آزادی خواهان در زندان هم به زبان ترکی رکیک ترین فحش ها را می خورند. به قول مولوی "دو بینی بگذار!"

از سوی دیگر، اگر ما از یک دموکراسی فراگیر صحبت می کنیم و در عین حال حساب و خرج "گروه‌های زبانی" را (که عده ای با سماجت، و بر پایه‍ی سائق هایی، ملیت می خوانند و نمی دانند که جریان چیست!) جدا می کنیم، این نشانه ی آن نیست که از هم اکنون داریم بذر استبداد و عدم مساوات را در میان گروه های مختلف می پاشیم و یا آن را به طریقی دیگر تقویت می‌کنیم؟

دموکراسی اگر دموکراسی بر پایه‍ی حقوق بشر باشد فضای لازم و کافی را برای همه در ایران ایجاد خواهد کرد و جای نگرانی برای هیچکس به گمان من نخواهد بود. "زبان" منشاء آزادی نیست! آزادی موضوع علم حقوق و علم سیاست و روش سیاسی و برقرار حقوق دموکراتیک است! چرا به رفع تناقضات آن برنامه نکوشیم؟
۶۲۷۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : کنار هم بنشینند و موجودیت یکدیگر را بپذیرند، و بر سر منشوری مشترک(قانون اساسی) به توافق برسند
‫آقای فتحی عزیز‫، بسیار خوشحالم از اینکه چنین بحثی را به فضایی باز، چون تارنمای اخبار روز، کشانده ای.
آنچه در متن نوشتار بیانیه مانند شما ‫می خوانم، سر لوحه یا عناوین مباحثی است که همه ما ایرانیان در طول و عرض یک صد سال گذشته کم و بیش درگیرش بوده ایم، ‫و چه خوب و زیبا، شما همه موضوعات مورد بحث میان سیاست ورزان و فعالان سیاسی کشور را در یک نوشتار دور هم جمع کرده ای.

‫چنین کار خوبی اگر منجر به تشکیل گروههای فکری برای تبیین و تشریح هر یک از اجزای این بیانیه شود،
آنوقت است که همه مدعیون دموکراسی در بین سیاست ورزان کشور، شایسته و بایسته است که بگویند، ما قدمی عملی برای رسیدن «...به یک جامعه آزاد و عادلانه... » برداشته ایم، ‫
وگرنه شبیه بیانیه شما در یک صد ساله اخیر بارها و بارها انتشار یافته، و تنها اثر مفید ‫آن این ‫بوده، که هنوز هم افرادی مانند اینجانب، شما‫ و ‫خیلی های دیگر در جامعه مان، به یک جامعه آزاد و عادلانه فکر می کنند

‫به عنوان نمونه در نوشتار حاضر، در مبحث نیروی گذار به دموکراسی آن، ‫به زیبائی به مسئله تغییر توازن قوا در جامعه اشاره، و سپس‫ برای گشودن ‫بیشتر مسئله، مبارزات شهروندان برای کسب آزادی بیان و عقیده و.... مطرح میشود.

واقعیت ‫حاضر و ناظر بر گروهها، جمعیتها، سازمانها و احزاب موجود در صحنه سیاسی جامعه چه در داخل و چه در خارج از کشور نشان از برداشتهای کاملا متفاوت ایشان از موضوع توازن قوا دارد،‫ ‫که عموما ختم به این میشود، که هر نیرویی از نیروهای جامعه خود را تنها نماینده برحق مردم کشور در تصور دارد،
بدین جهت میشود از هم اکنون به وضوح پیش بینی کرد،‫ که با‫ برنده شدن بلیط لاتاری قدرتِ هر یک از نیروهای موجود در صحنه سیاسی ایران‫،‫ اختلافات با دیگر نیروهای موجود در جامعه‫،
نه از طریق شرکت دادن دیگر نیروهای مدعی اجتماع در قدرت و پیش گرفتن طریق بحثهای منطقی برای حل معضلات اجتماعی، ‫بل از طریق حذف دیگر نیروهای مدعی دنبال خواهد شد

‫بنابراین اگر اندیشمندان، متفکرین، سیاسیون، سیاست ورزان و فعالان اجتماعی کشورمان ایران، نتوانند، امروز که خود را در تقابل ‫با نیروی مستبد حاکم بر کشور می بینند، کنار هم بنشینند و موجودیت یکدیگر را بپذیرند، و بر سر منشوری مشترک(قانون اساسی) به توافق برسند،‫
دور باطل استبداد ‫در کشورمان ایران هرگز متوقف نشده و به چرخه شوم خود ادامه خواهد داد.

‫به بیان آشکار دیگر، نتیجه ‫مبارزات کمی بیش از ‫پنجاه ساله مردم کشورمان ایران، علیه خودکامگی های حکومت پهلوی از فردای خیزش بزرگ مردمی، مردم ایران‫ در رویداد تاریخی‫ بهمن ۵۷، در دستان ‫مستبدینی تازه نفس و بعضا خشن تر از حکومت پهلوی قرار گرفت.
و این مستبدان تازه نفس به مانند مستبدین پیش از خود با جدیت تمام مشغول باد کردن بادکنک استبداد هستند، و همه از پیش میدانند بادکنکها عمری دراز ندارند.
۶۲۶۶٣ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست