سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چرا فران ناسیونال (نئو فاشیست)
بزرگترین حزب فرانسه شد؟
- علی کشتگر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمود از ایران

عنوان : پرسش از آقای کشتگر
دیدگاه آقای کشتگر اولین واکنش از جنبش فدائیان است که نسبت به پیروزی احزاب ملی گرا و راستگرا در کشورهای اروپائی راهی پارلمان اروپا می شوند. من هم پرسشی بر پرسش های رفیق فریبرز ستاری اضافه می کنم. آقای کشتگر! اگر امپریالیسم و سرمایه داری جهانی با سوسیال دمکراسی از در ستیزش در نیامدند به خاطر آن بود که سوسیال دمکراسی مانع عمده شدن سوسیالیسم مدل لنینی می شد. یعنی کارگران و زحمتکشان جهان سرمایه داری با دو مدل سوسیالیسم شوروی و سوسیال دمکراسی اروپای غربی روبرو بودند و این دو مدل باعث دوشقه شدن انرژی جنبش کارگری گردید. بخشی از جنبش های انقلابی به سوسیال دمکراسی امیدوار بودند. بخش دیگر جنبش انقلابی دلبستگی و وابستگی به سوسیالیسم اردوگاه شرق داشت. خب حالا تاک سوسیالیسم نشان نمانده اما تاک نشان اندیشه سوسیالیسم نشانش هست. باوجود این واقعیت دیگر سوسیالیسم اردوگاهی فروپاشیده شده و سرمایه داری جهانی بیم و هراس از خطر کمونیسم روسی ندارد. اما بعد از جریان اعتراضی وال استریت سرمایه داری احساس نمی کند که دیگر نیازی به ادامه حیات سیاسی سوسیال دمکراسی به پایان رسیده و ممکن است باعث خطر برای سرمایه داری گردد. == نظیر القاعده که برای مبارزه با شوروی و حکومت دمکراتیک افغانستان تشکیل شد و بعد از سقوط حاکمیت ژنرال نجیب فکر می کرد القاعده وبال گردنش نمی شود که شد == . اما امپریالیسم آمریکا برای تحدید سوسیال دمکراسی با حربه رای و پارلمانتاریستی به انتخابات کشورهای اروپائی وارد شده . جون در اروپا نمی تواند نظیر دیگر کشورهای خطرآفرین به اقدامات نظامی نظیر کودتا و حمله نظامی مبادرت ورزد. پس از دروازه رای و انتخابات سوسیال دمکراسی را از منزلت به زیر کشاند.
۶۲۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹٣       

    از : فریبرز ستاری

عنوان : راز غلبه راست ها در فرانسه واروپا
با درود وسپاس بیکران به رفقای سایت اخبار روز
رفیق کشتگر ! بایستی غافل نشویم که غلبه راستها بر چپ ها مدتی است آغاز شده است . پیروزی انتخاباتی فران ناسیونال ( نئو فاشیست ) بزرگترین حزب فرانسه نقطه آغاز نیست حتی نفطه پایانی نیز نمی باشد. دامنه زلزله سیاسی اروپا را در برگرفته است. در انتخابات پارلمان اروپا احزاب عموما پوپولیست، ملی گرا و اکثرا راستگرا جانی تازه گرفتند و نتایج کم سابقه ای را به دست آورده اند. این احزاب مدتهاست که توانسته اند در انتخابات محلی کشورهای شان به عنوان یک یک نیروی سیاسی جدی در میدان سیاست ظاهر شده اند. پیروزی احزاب راست و ملی گرا با گرایشات نئوفاشیستی پیام سیاسی جدی روانه فضای سیاسی چپ اروپا و چپ های ایرانی ساکن اروپا کرده است. رفیق کشتگر می بایست از جعبه سیاه زلزله سیاسی در پرلمان اروپا رمزگشائی کند.. کاش ایشان روشن می ساخت که نساخته است. پس از ایشان می پرسم:
۱-چرا در اروپا احزاب راست آلترناتیو احزاب چپ شد؟
۲-چپ های اروپائی بویژه سوسیال دمکراتها چه کوتاهی و اغماض برنامه ای داشتند که پیروز میدان مبارزات پارلمانتاریستی نشدند؟
۳-بعد از شکست برنامه چپ سنتی و سوسیالیسم دولتی در اردوگاه شرق امید می رفت که در اروپا همچنان احزاب سوسیال دمکراسی نقش دست بالا را داشته باشند. چرا چنین نشد؟
۴- عموما اجزاب چپ مشهور به حضور در متن مردم دارند تاکنون چنین بوده اما چرا احزاب راست در میان مردم و انتخابات محلی به عنوان نیروی سیاسی جدی شناخته می شود .
۵- سونامی زلزله سیاسی اروپا، مهاجرین مقیم اروپا و بویژه ما ایرانیان ساکن اروپا را در برنمی گیرد؟
منتظر پاسخ های رفیق کشتگر می باشم .
۶۲۶۷۰ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹٣       

    از : کیا

عنوان : پادزهر میکروب‌های جامعه را ،جامعه خود به وجود میاورد!
جمله بالا از رفیق کشتگر میباشد ،که در اوائل انقلاب در یک سخنرانی دریک دانشگاه بیان شده و در حافظه من محکم ثبت است.

اروپاه از این مشکل به احتمال بالا با هزینه قابل پرداختی عبور خواهد کرد ،چونکه دموکراسی این امکان را به آنها می‌دهد .

ما هم با اتحاد از این بحران میتوانیم عبور کنیم و عبور خواهیم کرد ،چونکه اپوزیسیون ما توانا و عالم و هشیار است.
۶۲۶٣۲ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹٣       

    از : فریبا حصاری

عنوان : پراگماتیسم
آقای کشتگر شما کشف جدیدی نکرده ای، ضمنا ً طیف نیروهای سبز/ سوسیال دمکرات/ چپهای دیگر/ و ... اروپا دچار خنگی و ابلهی نشده اند. آنها با چشمانی باز به درون این آتش میروند، آنها میدانند که کار زیادی از دستشان بر نمی آید. لیک می اندیشند اگر نمیتوان جلوی این ماشین را گرفت پس بهتر است سوار این ماشین شد و از سرعت حرکت آن کاست. البته میتوان سیاست دیگری را نیز پیشه کرد، چون شما انگشت بر واقعیات گذاشت، داد و هوار کرد که؛ "آی مردم، این ماشین ما را به کام نیستی می بَرَد" . بگذار رای دهندگان خود به قیمتی گزاف تجربه کنند سیاستهای راست افراطی (نمایندگان راستین سرمایه مالی) را. البته ما نیز به همراهشان.
۶۲۶٣۱ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣۹٣       

    از : امیرحسین آمویی

عنوان : چپ و جهالت
آقای کشتگر،

تا حدودی علت روی آوردن "چپ"ها را به "راست"‌های افراطی , و پیروزی این ها را توضیح دادید. البته این حقیقت دردناک را هم که "خردمندان"ی که به هولاند سوسیالیست و چپ روی آوردند و رأی دادند، در واقع "خیالباف"هایی بودند که اکنون به جمع "جاهل"ها پیوسته اند! آیا این داستان تراژیک چپ و جلوه ی نا آگاهی آنان نیست. در ارتباطی دورادور با این درس تاریخی: آیا چپ ایران از بلوغ فکری لازم برای تحولات کنونی و آتی برخوردار است؟
۶۲۶۲۰ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست