سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

انقلاب بهمن: دو روح در یک کالبد - محمدرضا نیکفر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهمن آذر

عنوان : تز دو بنی نادرست است
آقای نیکفر بررسی منصفانه‍یِ (با نگاهی درستِ) انقلاب اسلامی، که توضیح دهنده چرایی و چگونگی‌اش باشد بسیار لازم و راهگشاست. و از افرادی چون شما انتظار می‌رود که سهم خودتان را در این بررسی داشته باشید. مطلب بلند شما و یادآوری‌های تاریخی آن نشان می‌دهد که زمان و انرژی زیادی برسر آن گذاشته‌اید. به عنوان یک خواننده و هموطن سپاسگزار این همت هستم. ولی ایراد بزرگی در آن می‌بینم که از نظر من پاسخی به سئوال مهم چرایی و چگونگی انجام این رخداد نمی‌دهد.
چرایی تز دوبنی؛
تز دو بنی، گریزی است از پاسخ به ندانم کاری و اشتباه بزرگ و مرگبار نیروهایی که بالقوه می‌توانستند مدرن و متجدد باشند ولی رفتار سیاسی شان آنان را تبدیل به بخشی از نیروی انقلاب اسلامی کرد. این رفتار از تشکیل سازمان‌های چریکی، مبارزه مسلحانه، اعدام انقلابی، خواست انحلال ارتش و ایجاد ارتش خلقی در سال‌های قبل از ۵۷ شروع شد و به طرفداری از اعدام‌های وسیع و اولیه پس از ۲۲ بهمن ۵۷ ، طرفداری از تشکیل سپاه پاسداران (میلیشیای مجاهدین) در ادامه همان رفتار و پشتیبانی از اشغال سفارت آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی انجامید. بخش مهمی از این نیرو تا چند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم، با تمام وجود در راه حفظ و حراست آن کوشید. از این‌رو برخلاف تز مرکزی مطلب شما انقلاب یک بن بیشتر نداشت. ولی در خیال و اوهام برخی از نیروهای بالقوه مدرنی که در برپائی آن از همه چیزشان گذشتند چیزهایی می‌گذشت. شما این چیزها را "خلق‌گرایی" نامیده‌اید و آنرا مرادف و مساوی «مدرن و سکولار» پنداشته‌اید. مدرن بودن شیوه‌ای از رفتار اجتماعی‌ست که خودش را در نحوه نگرش به مردم و جامعه و بازتاب این نگرش در زندگی روزمره نشان می‌دهد و نه اتکا به خلق به جای مسجد و خدا و ملا.
ای کاش به جای آنکه مطلب بلندتان را به یادآوری وقایعی اختصاص دهید که همه دیده و تجربه کرده‌اند و جوانترها هم می‌توانند به ساده‌گی به آن‌ها دسترسی پیدا کنند و یا به کلی‌گویی‌هایی بپردازید که نتیجه مشخصی ندارند به همین بغرنج اصلی اختصاص می‌دادید که سرانجام هم گریزی از آن نیست.
۶۰۴٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣۹۲       

    از : اکبر آذر

عنوان : انقلاب بهمن یعنی چه
آقای نیکفر انقلاب را معمولا باید با مضون و نیروهای هدایت کننده اش نام برد. انقلاب بهمن یعنی چه؟
انقلاب بوقوع پیوسته در بهمن ۵۷، که موجب جا به جایی نیروهای حکومت کننده بود، اسلامی بود بنا به همان دو خصلتی که برشمردم؛ ایدئولوژی این انقلاب اسلامی و نیروهای هدایت کننده اش سران اسلامی وقت ایران بودند.
شروع مطلب شما با نام گذاری به ظاهر سهوی آیا میتواند پرتو درستی به آن رخداد بیفکند!
۶۰۴۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : از هرچه بگذری سخن دوست خوشتر است
اخیرا ارزش سهام شرکت تویتر بمیزان قبل توجهی سقوط کرد و علت آنرا کاهش تعداد کاربران میدانند؛ لابد مردم از خلاصه گویی خسته شده و از همین روست که مقالات اخبار روز, هر روز دراز تر میشوند, بویژه مقالات سکولاریسم و لائیسیته که سریال چهار قسمتی جناب آرش پارسی در حال اتمام است. مقاله جناب نیکفر با این جمله پایان مییابد که :

" سخن گفتن از سکولاریزاسیون باید با تأکید بر انتگراسیون یعنی رفع تبعیض و به هم پیونداندن و مشارکت همراه باشد. سکولاریزاسیون بایسته‌ی ایرانی یعنی جداسازی قطعی دین و دولت به عنوان گامی اساسی در جهت رفع تبعیض در همه‌ی عرصه‌ها. بر بُعد دموکراتیک آن تأکید شایسته‌ای می‌کنیم اگر بگوییم سکولاریسم ایرانی یعنی پایان دادن به ولایت در همه شکل‌های آن که شکل نخست طبعاً در حوزه‌ی سیاست دولتی است." (این همان جزئی از اعلامیه جهانی حقوق بشر نیست؟).

نمیدانم اینهمه تاکید بر سکولاریسم برای کیست؟ در اربعین گذشته بقول عراقی ها نزدیک به یک و نیم و بقول ایرانی ها نیم میلیون زوار به وضع فلاکت باری به یکی از خطرناکترین نواحی دنیا برای شیعه, به زیارت رفتند (سایت تابناک). اینها کسانیند که دستشان به دهانشان میرسد. چندین برابر این , سالانه به مکه و مشهد و قم و شاه عبد العظیم و امامزاده های محلی مشرف میشوند. تعداد کمی هم که " مرفه اند " شبها را در زیر زمین ها به رقص و پا کوبی پرداخته و روز بعد را در صف آش و چلو خورشت نذری میگذرانند.

نه اینکه در " خارجه " متفاوت باشد؛ تهران جلس نشینها, با بلیت چند صد دلاری و لباس های آخرین مد به نیویورک برای تماشای کنسرت گوگوش تشریف میبرند و در بر گشت سفره حضرت عباس انداخته و حلوای نذری پخش میکنند. در صورت مقدور روضه خوان هم دارند.

و چون طبق معمول سنواتی باید گریزی هم به صحرای کربلا بزنم آیا وقت آن نیست که بجای اینها, به ترویج اعلامیه جهانی حقوق بشر بپردازیم ؟

زائران ایرانی زجر کشیدند، ولی هیچ مسئولی خم به ابرو نیاورد!
لینک مقاله دراز و با تایپ جمله فوق در جستجوگر گوگل قابل دسترسی ست.
۶۰۴۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : کریم

عنوان : دلیل به قدرت رسیدن آخوندها
به نظر میرسد که همانطور که در دوران انقلاب از قدرتمند شدن آخوندها غافلگیر شدید و به قول خودتان نمی دانستید اینها از کجا آمده اند، هنوز هم دلایل قدرت گیری استبداد مذهبی در ایران را درک نکرده اید. که احتمالا ناشی از این است که هنوز نتوانسته اید گذشته سیاسی خود را منصفانه مورد بازبینی قرار دهید.
۶۰۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : masoud memar

عنوان : حضورآقای نیکفر
هیچکس انقلاب شخصی و خصوصی ندارد یک رویداد تاریخی یک رویداد مشخص با تاریخ مشخص است و محصولش یکی است . اگر میگفتید انگیزه من برای انقلاب با آیت الله خمینی یکی نبود کاملأ درست است نه اینکه ما انقلاب خومان را میکردیم و دیگران انقلاب خودشان را میکردند .انگیزه رویدادهای تاریخی فرقی در خود انگیخته ( محصول ) نمیکند.
در ضمن تمامی دسته بندیهای شما چه از مشروطه خواهی و مشروعه خواهی چه جریان خلقی چه ولایتمدار و محافظه کار و تحولخواه سکولار واقعیت خارجی ندارد بلکه از دیدگاه شما ناشی میشود. مشروعه خواه و مشروطه خواه دو دسته بندی واقعی در یک پروسه تاریخی بودند که خود علت یا ماهیت نیست بلکه علل و شرایط خاصی باعث بروز این دسته بندی در شرایط خاص تاریخی ظاهر شدند.خود معلول بودند نه علت .
علوم اجتماعی و روند تاریخی یک جامعه و بروز رویدادهای تاریخی چیزی نیست که بتوان آنرا با دسته بندی ظاهری یا من درآودی توضیح داد بلکه باید ریشه ای بررسی کرد و با فلسفه تاریخی نگریست.
۶۰۴۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست