سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پیشگامان جنبش فدایی از نگاه امروز - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مسعود بهبودی

عنوان : مدافع؟
قصد بحث دارند بعضی ها و یا خدای نکرده قصد بازجوئی؟
۶۰۴٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣۹۲       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : سئوال دوباره : مسعود بهبودی مدافع کیست؟
بحث را تکرار نمی کنم و وقت اخبار روز را بیش از این نمی گیرم.
۶۰۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : پاسخ واره ای به حضرت اللهیاری
حضرت اللهیاری دعوا و مرافعه، چاقوکشی و فحاشی می کنیم و یا بحث علمی؟
قصد زدن تهمت دلبخواهی به هر دگراندیش انقلابی را در دل داریم و یا قصد هماندیشی برای کشف حقیقت عینی؟

مطمئنید که مسعود بهبودی طرفدار شاهان و نئولیبرالیسم و غیره است؟

نظر مسعود بهبودی این است که جنبش های آوانتوریستی راست و چپ (خمینیسم، شریعتیسم، فوندامنتالیسم شیعی، فدائیسم، مجاهدیسم و غیره) پس از اصلاحات ارضی شروع شده اند.
و همه از دم بر ضد انقلاب سفید و حامی امپریالیستی آن موضع گرفته اند.
البته در لفافه های متنوع و با هارت و پورت های متنوع.

ولی خردگرایان گول ظواهر چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندها را نمی خورند، بلکه از ظواهر به ماهیت ها کانال می زنند و به شناخت حقیقت عینی راه می گشایند.

من حاضرم اگر اللهیارها حاضر باشند همه منویات و معنویات همه فرم های آوانتوریسم را با هم تحلیل دیالک تیکی کنیم و اگر سر دبیران سایت های «چپ» هارت و پورتیستی را با فشردن لوله تفنگ بر شقیقه متقاعد کردند، در همین سایت ها منتشر کنیم.
تا نشان دهیم که بلحاظ جهان بینی فرقی میان خمینی و پویان و احمد زاده و شریعتی و شرکاء وجود ندارد.
حتی حالا میان بقایای سازمان های فدائی و مجاهد و غیره فرقی ماهوی با خمینیسم وجود ندارد.
از محتوای انتشارات شان می توان بوضوح دید.

تولید و بازتولید زباله های ایدئولوژیکی واحدی در دستور روز همه از دم است.
اتفاقا بر خلاف توهم اللهیارها حتی میان دربار و امپریالیسم و آوانتوریسم چپ و راست بلحاظ تعلقات طبقاتی و جهان بینی تفاوت ماهوی وجود نداشته است:
همه از دم طبقات اجتماعی واپسین را نمایندگی کرده اند و پرچم ایدئولوژیکی آن را در دست داشته اند و دارند.
علت شکست انقلاب سفید هم همینجا ست:
دربار مناسبات تولیدی را به فرمان ارباب تحول می بخشد:
جامعه بلحاظ زیربنا از فئودالیسم به کاپیتالیسم می گذرد.
روبنا اما همان روبنای نیمه فئودالی ـ نیمه بورژوائی ـ واپسین می ماند.
هنوز هم مانده است:
اختلاف سبز و سیاه هم در حقیقت بر سر روبنا ست و نه زیربنا.
دربار تنها پرچم ایدئولوژیکی که بدست داشته آنتی کمونیسم بوده است.
ولی با آنتی کمونیسم نمی توان بر ضد ایدئولوژی فئودالی وارد کارزار ایدئولوژیکی شد و ورشکست نشد.
فرح پهلوی هنوز هم بر طبل آنتی کمونیسم می کوبد.
آوانتوریسم چپ و راست هم فرم های متنوعی از آنتی کمونیسم بوده اند و کماکان هستند.
۶۰۴۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣۹۲       

    از : masoud memar

عنوان : آقای محمود پرسنده
سوال آقای سرکوهی سوالی سطحی است و انتظار مطابقت سیاست همگون سطحی نگری است. جوابش اینست که آمریکای لاتین هیچ انطباقی در تاریخ اجتماعی و جغرافیایی و فرهنگی با خاور میانه ندارد برخی شباهت این کشورها با ایران اینست که در هر دو انسان و حیوان و طبیعت وجود دارد و همگی انسانها اکسیژن تنفس میکنند و سیستم گوارشی یکسانی دارند
۶۰۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣۹۲       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : مسعود بهبودی وکیل مدافع کیست؟
شاید احتیاج به زمان است که مسعود بهبودی، کسی که در کامنت های قبلی خود جانانه از رضا خان دفاع کرده ، روزی جرات کند و بنویسد: در بحبوحه جنگ جهانی دوم ، رضا شاه "مترقی "بود و نبایستی توسط متفقین "مرتجع" کله پا می شد. البته بعید نیست صریح تر بگوید: هیتلر "مترقی" تر از متفقین بود و و بهمین دلیل "خیال " می کند، رضا خان "حقانیت " داشت.
در باره ی محمد رضا شاه نیز معتقد است : که با "نبوغ" پدری می خواست اصلاحات ارضی را با "رشوه" به امپریالیسم و به کمک؛ قرار داد کنسرسیوم و تصویب کاپیتولاسیون و جدا کردن بحرین از ایران پیش برد. ولی مخالفین "مرتجع" سنگ انداختند.

دید مسعود بهبودی نسبت به فرانسه در الجرایر ، آمریکا در ویتنام ، اسرائیل در فلسطین و تمام متجاوزان و اشغالگران همین است : جانبداری از "مدرنیزاسیون" امپریالیسم در برابر نیروهای "ارتجاعی " ست که علیه دشمنان بشریت مقاومت یا پیکار می کنند.

در کامنت قبلی از آرش دوستدار فدائی خواستم که او هم مثل بهزاد کریمی نظرش را درباره شادروانان جزنی ، پویان و احمدزاده بنویسد. مسعود بهبودی هم اگر دوست دارد مثل یک آدم جدی اظهار نظر کند ولی این لنگه کفش انداختن ها قبیح است.

اصلا منتظر پاسخ مسعود بهبودی نبودم که بارها به بهانه های مختلف از رضاشاه و محمد رضاشاه و امپریالیسم و نئولیبرالیسم دفاع کرده و معتقد است که "پرچم لیبرالیسم در دست کارگران جهان می باشد" بقول معروف همه را برق میگیرد ما را چراغ نفتی !

آقای مسعود بهبودی حالا که در کامنت قبلی خود هر چه خواستی علیه نیروهای مخالف حکومت گذشته نوشتی کاری به توهین ها و بی نزاکتی ها ندارم. انسانهای بافرهنگ در مورد ما قضاوت خواهند کرد.
خجالت نکش و حرف دلت را راجع به نقش اعلیحصرت و طبقه حاکمه از ۲۸ مرداد تا سقوط ۵۷ را تحلیل فرمائید که در کامنت قبل جا انداختید. اگر دوست داری از ۵۷ تا امروز و حکومت جدید را نیزدر رابطه با مخالفانش که بزعم جنابعالی با حکومت اسلامی "فرقی " ندارند تبیین کنید. این همه جنایات برای چیست؟
۶۰۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : پاسخ واره ای صریح و بی رودربایستی به محتوای کامنت های دوستان
متد مقایسه، متد بدی نیست، ولی به تنهائی برای کشف حقیقت عینی کافی نیست.
فرم و نمود خیلی از چیزها می توانند شبیه یکدیگر باشند.
مثلا فرم «مسلحانه» مبارزه در امریکای لاتین و ایران
طنز تاریخ اما این است که در فرم واحدی محتواها و یا ماهیات بکلی متفاوت و حتی متضادی را می گنجاند:
به همان سان که در فنجانی هم می توان شهد عرضه کرد و هم شرنگ
جنبش فدائی و آوانتوریسم چپ در ایران و امریکای لاتین ماهیات طبقاتی متفاوت داشته اند.
آوانتوریسم چپ و راست در ایران ماهیت ارتجاعی و یا ضد انقلابی داشته است
همه از دم بر ضد انقلاب بورژوائی و ضد فئودالی سفید بوده اند،
اما در لفافه های عوامفریب چپ و راست، سرخ و سیاه.
با پوزش از مرده پرستان وطنی فرقی ماهوی و طبقاتی میان آوانتوریسم چپ و راست در ایران وجود نداشته است و ندارد.
فدائی و مجاهد و حزب الله و خمینیسم و فوندامنتالیسم در تحلیل نهائی ماهیت طبقاتی واحدی دارند.
همه این جریانات نماینده طبقات اجتماعی واپسین اند.
در مقوله طبقات اجتماعی واپسین هم نمایندگان بنده داری ـ غلام داری واپسین تجرید می شوند و هم نمایندگان فئودالیسم واپسین و هم نمایندگان بورژوازی واپسین
بغرنجی آرایش طبقاتی نیروها در ایران هم به همین دلیل است
نابسامانی مبارزات اجتماعی هم از همین رو ست
حریفی می گفت:
انسان ها در تحولات اجتماعی شرکت می ورزند، ولی آن می کنند که باید بکنند و نه آنچه که ادعا می کنند و یا توهم انجامش را در سر و یا بر لب دارند.
نتیجه رزم ضد انقلابی آوانتوریسم از همه رنگ شکست انقلاب سفید بوده است و احیای فئودالیسم مغلوب
پس از پیروزی انقلاب بورژوائی فرانسه هم با همین پدیده مواجه می شویم:
خمینی در آنجا هم پیروز می شود و سی سال حکومت می کند
این پدیده را رستاوراسیون می نامند
فئودالیسم و روحانیت هم به حکم تاریخ مجبور به انجام کم و بیش وصایای انقلاب سفید شده، به همان سان که دربار مجبور به انجام وصایای جنبش ماهیتا ضد فئودالی موسوم به ملی شده بود.
آخوند (نماینده طبقاتی و ایدئولوژیکی فئودالیسم) بورژوا شده و اوتوپی مذهبی ماهیت خود را نشان داده است
طبقات اجتماعی واپسین اما تا مغز استخوان مرتجع اند
فرق هم نمی کند که خود را فدائی خلق بنامند و یا فدایی اسلام
مجاهد خلق بنامند و یا مجاهد میملام
فوندامنتالیسم شیعی بنامند و یا سکولاریسم ملی
لیبرالیسم بنامند و یا سوسیال ـ دموکراتیسم
۶۰۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : آرش دوستدار فدائی
جدا متاسفم که آدم "بدشانسی" هستی . چون من امروز این "لطیفه " را در خبرنامه گویا خواندم و تعجب کردم که چرا باهم فرق دارد و مزاحم میشوم.
وقتی "لطیفه" را اینجا خواندم خیلی برات متاسف شدم . چون با آن که قبلا خواندم خیلی فرق داشت.
برای اینکه دلخور نشی خواهش می کنم اگر این "لطیفه" را از حافظه نوشتی ، سری به " گویا نیوز " بزن تا ببینی تا چه میزان یک "لطیفه" در دست انداز نقل قول بین مردم بدلایلی تغییر می کند.
در صورتیکه در زندگی واقعی قصه ها و هزل و طنز و فکاهی سینه به سینه منتقل شده و مردم با تلاش زیاد امانت داری کرده اند.
امروز دکتر اسمعیل نوری علی به مناسبت دیگری این "لطیفه" را بهتر و قشنگتر را در جمعه گردیهایش نوشته است. البته ایشان شاعر و نویسنده است و ازشما توقعی ندارم. اصلا ممکن است اصل "لطیفه" با با هر دو مورد فرق داشته باشد.
آقای نوری علا اسم ورسم تیم ها و بازیکنان را نوشته بود که ظاهر خیلی بامزه بود.

غرض از این تذکر یک نکته می باشد که وقتی ما در نقل یک "لطیفه" امانت داری نمی کنیم و سعی می کنیم آنرا برای سوژه ای خود دستکاری کنیم چگونه انتظار داریم خواننده ادعای ما را جدی بگیرد ؟
آقای کریمی نظرش را در باره پیشگامان فدائی نوشت.
نظر جنابعالی در باره شادروانان جزنی ، پویان و احمدزاده چیست؟
۶۰۴۱۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۲       

    از : آرش دوستدار فدائی

عنوان : به جناب کریمی
مدتی پیش یکی از دوستانم جوکی برایم تعریف کرد به این مضمون که هنگام مسابقه ایران با یک تیم قدرتمند خارجی، مربی تیم فوتبال ایران به همه بازیکنان تیمش رهنمود داد که در جریان بازی بطور ویژه مراقب یکی از مهاجمین قدرتمند تیم رقیب باشند تا او موفق به گلزنی نشود. به این ترتیب این فردتا مدتی بازیکن حریف را مهار کرد. اما در جریان بازی مربی تیممدتی پیش یکی از دوستانم جوکی برایم تعریف کرد به این مضمون که هنگام مسابقه ایران با یک تیم قدرتمند خارجی، مربی تیم فوتبال ایران به عده ای از بازیکنان تیمش رهنمود داد که در جریان بازی بطور ویژه مراقب یکی از مهاجمین قدرتمند تیم رقیب باشند تا او موفق به گلزنی نشود. به این ترتیب با این تاکتیک بازیکن حریف مهار شد. اما بطور ناگهانی در جریان بازی مربی تیم دید که یکی از بازیکنان تیم خودش دو گل به تیم خودشان زد به همین دلیل هم مربی تیم بر آشفته شد و ناسزا گویان از بیرون زمین به بازیکنان خودی که مراقب بازیکن قدرتمند تیم حریف بودند فریاد زد که او را ول کنید بازیکن خودمان را بچسبید!! امروز که مطلب جناب کریمی را خواندم نا خودآگاه یاد آن جوک افتادم و پیش خودم گفتم که بهتر است به آقای کریمی بگویم که بیژن و مسعود و پویان را رها کن مدعیان جانشینی آنها را بچسب. مسعو و پویان و بیژن با رژیم شاه جنگیدند و آن رژیم هم بعد ها سرنگون شد پس بهتر است فکری به حال دوران بعد از شاه بکنی و آن شعار های دفاع از شکوفائی و برای مردم ما برای یکبار هم که شده توضیح بده که چرا حتی امروز هم از آن خط دست نمی کشی و باز هم داری به تیم مخالف و خواهان از بین رفتن جمهوری جهل گل می زنی.
۶۰۴۰٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۲       

    از : محمود پرسنده

عنوان : سوال پرسیده نشده
حالا که صحبت از برداشت امروزی شده ای کاش از رفیق بهزاد کریمی می پرسیدید که ان نگاه رادیکال و پوپاپی که می گوید چگونه به پیوستن به حزب توده و حمایت از حاکمیت خط امام رسید و چگونه امروز به دنباله روی از جناح های حکومت مثل رفسنجانی و خاتمی و روحانی رسیده است؟

فرج سرکوهی چند سال پیش در مقاله ای که متاسفانه در بی بی سی چاپ کرد و نه در یک سایت چپ؛ این پرسش را مطرح کرد و پرسید که چرا سازمان های چریکی امریکای لاتین به سازمان های قدرتمند سیاسی امروز بدل شده و حتی در حکومت های چپ هستند اما فداپی ها به این روز افتادند که می بینیم .

او از نگاه خودش سعی کرد به این سوال جواب بدهد اما هیچ یک از رهبران اکثریت و اقلیت به این سوال او جواب ندادند. البته حمله سرکوهی به رفیق جزنی در ده سال پیش کار درستی نبود. چپ مقاله اش در بی بی سی هم همین طور غلط بود اما این سوال او مهم است پاسخ لازم دارد . رفیق بهزاد کریمی پاسخ به شما به این سوال سرکوهی چی است؟
۶۰٣٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست