سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گویا تا زنده ایم باید جدا از هم نمانیم؟ - مارال سعید

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مارال سعید

عنوان : اندیشه ی راهگشا
به تمامی دوستان وآنهایی که چون »شاهد« می اندیشند و عمل میکنند.
دوستان، من منکر اشتباهات فاهش سازمان فئائیان خلق ایران اکثریت نیستم ، همانگونه که نمیتوانم بر اشتباهات دیگر احزاب و سازمانها از جبهه ی ملی ایران و نهضت آزادی گرفته تا حزب توده ی ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران و دیگر گروه ها چشم فرو بندم. همانطورکه نمیتوانم سیاستهای استعماری و نواستعماری انگلستان و ایالات متحده ی آمریکا در ایران و بالطبع رفتار و کردار شاهان دوران پهلوی را نادیده بگیرم.
اما دوستان پای فشردن بر این اشتباهات تا بحال راه به جائی نبرده و بعد از این هم نخواهد برد. ماندن بر اشتباهات طرف مقابل، پیش پای ما و جامعه ی ما راهی برای برون رفت از معضل حاکم بر جامعه ی ایران نمی گشاید، و متأسفانه باید بگویم درجا که نمی زنیم هیچ بلکه فرو میرویم.
من پیشنهاد نمی کنم فراموش کنیم یا چشم فرو بندیم، نه! اتفاقا ً برای پیشگیری از ارتکاب مجدد این اشتباهات و چراغ راهی از آنها ساختن، معتقدم هرکدام در جای خود بایست شدیدا ً مورد انتقاد قرار گیرد تا جامعه بتواند از آن اتفاقات درس آموزی کند و مجددا ً دچار همان اشتباهات نگردد. لیک تخریب طرف مقابل یا بایکوت او استخوان را لای زخم نگاه داشتن و جامعه را محروم از رسیدن به یک تعادل ساختن است.
برای رسیدن به یک اندیشه ی راهگشا ... بگذار از زبان سهراب بگویم:
چشمها را باید شست....جور دیگر باید دید
چترها را باید بست....زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد‌..با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
۵۷۴٣۲ - تاریخ انتشار : ٣ مهر ۱٣۹۲       

    از : شاهد مشهود

عنوان : این سرنوشت شماست
"شرکت کننده ای با طعنه ای تلخ میگفت: آنها که نیامده اند هنوز "اکثریت" را خائن و شرکت در مراسم عزای آنان را خیانت به "آرمان خلق" میدانند!"
آن شرکت کننده حقیقتی را آشکار ساخته است، جنایت جمهوری اسلامی نه تنها در سال ۶۷ بلکه در دهه ی ۶۰ چنان سنگین و جانکاه بوده که نسل بازمانده از آن دوران هرگز نمیتواند فراموشش کند، همچنین همصدایان با آن جنایت را نیز فراموش نخواهد کرد. بگذارید چنان بماند.
آدرنو فرازی در سخنانش دارد که در جریان جنگ جهانی دوم ادا کرده، به این مضمون که آیا بعد از جنگ انسانی یافت خواهد شد که لبخندی بر لب آورد بعد از این همه جنایت؟ انسان نسل بعد نه تنها خندید، بلکه فراموش هم کرد که چه رخداد در جریان جنگ جهانی دوم، اما تاریخ فراموش نکرد. حسُانیت عاطفی بازماندگان دهه ی ۶۰ به انضمامیت تاریخی جامعه ایران درآمده است که "اکثریت"ی ها هنوز قادر به درک آن نیستند. آنان میخواهند تاریخ را از اوراق گذشته خود پاکسازی کنند، اما تاریخ به انضمام تاریخی درآمده، مسأله تنها آرمان نیست.
۵۷۴۱٨ - تاریخ انتشار : ۲ مهر ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست