سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سوسیالیسم کارگران - سوسیالیسم خرده بورژواها
و بحثی در زمینه ی ستم ملی
- محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : م حمیدی

عنوان : تکرار
دوستان در حال حاضر چندان مهم نیست که استاد قراگزلو به کدام نظریه باور دارند و حتی کدام یک از نظریه ها درست است .چرا هردو مستلزم شرایطی است که خود استاد مطرح کرده اند و نه تنها اکنون ،بلکه از همان دهه بیست که آغازی مشخص برای اعلام موجودیت این جنبش ها تحت لوای پرچمی مشخص است این شرایط مطلوب در کشور وجود نداشته است . مضاعف بر این که در حال حاضر بیساری از آنان که در این راه می کوشند اساسن نه باور و نه حتی برداشت دقیقی از هیچ یک از نظزیه ها ندارند . آنچه مهم است راهکار اجرائی وتعیین تکلیف این گره اصلی ایجاد دموکراسی در کشور است. همه میدانند تا این تناقض حل نگردد حتی در صورت اعاده دموکراسی در مرکز این دموکراسی پایدار نیست.
۵۶٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹۲       

    از : ناهید ب

عنوان : فدرالیزم دموکراتیک
با عرض پوزش از جناب حسن زادا و معذرت از نویسنده جناب قراگوزلو و با توجه به محتوی و مفاد مقالات قبلی ایشان از جمله مقاله ای در نقد نوام چامسکی من فکر می کنم که نویسنده از لنین دفاع میکند در موضوع تعیین سرنوشت.شاید هم این دلیل نشو چرا که ممکن است کسی نظریه حزب لنینی را قبول داشته باشد اما تعیین سرنوشت را سیاستی ناسیونالیستی بداند. در نهایت خوب بود که خود جناب قراگوزلو نظرش را با صراحت می گفت.من خودم شخصن طرفدار راه حل فدرالیزم دموکراتیک هستم.
۵۶٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۶ شهريور ۱٣۹۲       

    از : حسن زاده

عنوان : سرنوشت حق تعیین سرنوشت ملل
بالاخره از متن نوشته نمیتوان دریافت که آقای قراگوزلو درباره "حق ملل در تعیین سرنوشت خود" لنینی می اندیشند یا روزا لوگزامبورگی فکر میکنند.
۵۶٨۱٨ - تاریخ انتشار : ۵ شهريور ۱٣۹۲       

    از : کارو کاویانی

عنوان : آزادی ملی
من فکر می کنم که دوست عزیز و گرانمایه جناب حمیدی به نکته خوبی اشاره کرده است. باید به این پرسش جواب داد که در غیاب حزب طبقه کارگر رهبری مبارزات آزادیخواهانه که ستم ملی نیز بخشی از آن است چه می شود. البته دکتر خواهد گفت میتوانیم در روند انقلاب دموکراتیک و مداوم به این حق برسیم اما اگر این را بگویند و بپذیزند که انقلاب دموکراتیک بدون هژمونی طبقه کارگر هم ممکن است آنگاه باید برای بورژوازی نقش ملی هم قبول نمایند.
علاوه بر اینها رفقای خواننده باید وارد بحث شوند و موضوع حیاتی و مهم کنفرانس اربیل را نیز به بهانه این مقاله ارزیابی کنند. متاسفانه جناح چپ ناسیونالیسم کرد به رهبری کومه له دارد وارد بک بازی دو سرباخت می شود.
۵۶۷٨٨ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۲       

    از : نادر شایگان

عنوان : مفاهیم
به نظر من این مقاله خیلی خلاصه نوشته شده و در نتیجه بسیاری از مفاهیم بسیار مهم در نقد نئومارکسیزم خلاصه وار گفته شده. مثلن خواننده برای فهم عباراتی مانند "میل مصرف" یا "سبک زندکی" یا شیوه زیست" یا سرمایه داری شاد" یا "تنظیم زیبائی شناختی تضاد کار سرمایه" دچار مشکل میشود مگر این که این واژه ها را در آثار اسلاوی ژیژک و پیر بوردیو و باتلر و جکسون و اسمیت و هاروی خوانده باشه و نقدهای اینها را هم خوانده باشه.
خوب بودنویسنده و منتقد محترم زحمت می کشید و وقت بیشتری می گذاشت و در هر بخش از یک سلسله مقالات یکی از این افراد رو نقد می کرد. مثلا انبوهه نگری که البته خیلی نقد شده و در جنبش سبز هم به عنوان یک استراتژی دنبال شد
۵۶۷۷۶ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۲       

    از : م حمیدی

عنوان : استاد عزیز
استادعزیز :
از دهه بیست که سوسیالیسم بدلایلی چند بویژه تحولات حاصل از جنگ دوم میدان گسترده تر و شرایط مهیا تری برای ورود به جامعه توسعه نیافته وصنعتی نشده ایران یافت ، تئوری حق تعیین سر نوشت ملل لنین که توسط استالین عملیاتی شده و به صورت دستور العمل حزبی ابلاغ شده بود سرمشقی شد برای مبارزه احزاب پیشروکارگری و به نوعی حتی احزابی که به قولی ریشه در بورژوازی وفئودالیسم داشته و بر ناسیونالیسم قومی تکیه می زدند. جدای از ورود به تفاوت موضع لنین و رزا لوکزامبورگ و درستی هریک از آنهاکه شما مطرح کرده اید. این سئوال بدون جواب مانده است که درغیاب حزب طبقه کارگر و شرایط رسیدن به انقلاب سوسیالیستی مورد نظر، تکلیف ملیت ها یا قوم های تحت ستم چیست ؟ درکشورهائی مانند ایران باید قرنی در انتظار بمانند تا شاید روزی این شرایط شکل گیرد و ازستم فرهنگی رها گردند؟ یا اجازه دارند راسا و بدون پذیرش هژمونی طبقه کارگر دست به اقدام زده و با این کار فضای سیاسی را برای فعالیت و کسب آگاهی طبقاتی طبقه کارگرمهیا تر کنند. شاید من درست مطلب را درک نکرده باشم، اگر دوستان درک دیگری دارند کمک کنند. البته بحث من در ارتباط با کنفرانس در حال تشکیل اربیل نیست . بحث در باره ضرورت تعیین زمان مبارزه مردمی است که از هنگامه سلطنت پهلوی تا کنون تحت انقیاد مضاعف فرهنگی و مذهبی هستند.با تشکر
۵۶۷۷۵ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۲       

    از : گلاله مدرسی

عنوان : دست دولت ایران در پشت کنفرانس کرد
در مورد کنفرانس ملی کرد حرف بسیار است. نخستین انتقاد به رفیق نویسنده این است که با شفافیت موضع نگرفته است و نظر خود را نگفته است. شاید محذوراتی دارند اما مهم این است که ما یک جوری بنویسیم که ایجاد توهم و بد آموزی نکند. خود رفیق تلویحن انتقاد میکنه که نوشته هایش در مورد سیاهکل و چریک ها و چاوز باعث شده که افرادی متوهم بشوند. البته این را میشود دید. در میان دانشجویانی که زود جو زده می شوند و در تلویزیون برنامه هیجانزده در مورد چاوز درست می کند و فکر میکند هرچقدر صدایشان را بلند تر کنند سوسیالیست ار هستند. برنامه کم محتوا ووهیجانزده کادر تلویزیون کومه له ازین دسته برناهمه های سطحی بود که می گفت هوگو چاوز سوسیالیست است و بالاتر از سوسیالیست به هر حال من می خواستم بگویم که این کنفرانس ملی کرد با زراحی دولت اقلیم کرد و با هماهنگی ولت های ترکیه و ایران منعقد شده و برنامه ریزی شده است برای اثبات نظرم توجه دوستان و رفقای گرامی را به مصاحبه آقای رهرام ولد بیگی و جلالی رده جلب می کنم. ایستن به صراحت میگوید که در مورد کنفرانس کرد با حسن روحانی و جواد ظریف ملاقاتها صورت گرفته و نماینده روحانی به اینا گفته که باید ثبر میکردند دولت ایران میتقر می سد در هر صورت هماهنگی با دولت ایران صورت گرفته است و احزاب به اصطلاح چ، ایرانی که در آن شرکت کرده اند با کنال معذرت خواهی فریب دولت ایران را خورده اند
۵۶۷۶۷ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣۹۲       

    از : مجید صادقی

عنوان : پست مدرن ها غلاف کنن
دوست عزیز
این لینک را اگر مطالعه کنید به کنه دعوای سیاسی چامسکی و ژیژک پی خواهی برد. من فکر میکنم با شناختی که از نوشته ها و مقاله های قراگوزلو داریم او اگر بخواهد سمتگیری کند کنار نوام چامسکی می ایستد. ضمن این که مقایسه سوسیایسم میان دو نوع مارکسی ارتدوکیس و نئومارکسیسم جالب بود و می تونه گسترش هم پیدا کنه. اینم لینک
Greg Burris, What the Chomsky-Žižek debate tells us about Snowden’s NSA revelations, ۱۱ August ۲۰۱۳.
عنوان مقال اینه"چامسکی یا ژیژک؟" نوشته گرگ بوریس
۵۶۷۴۶ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣۹۲       

    از : حمزه ص

عنوان : سیاهکل و چند کلمه
من از دوست و نویسنده عزیز تشکر می کنم بخاطر دفاع از حماسه سیاهکل که با توجه به برخی کم لطفی ها و تنگ نظریها مورد تهاجم واقع شده و همه ما وظیف داشتیم و داریم که از آن حمایت کنیم زمانی که متاسفانه مراسم بزرگداشت سیاهکل میشود محل ترکتازی امثال آقای رجبعلی مزروعی باید از رفیق نویسنده متشکر و قدردان بود. البته تاریخ به گذشته باز نمی گردد و عقریه ساعت تاریخ را نمیشود به عقب راند و امروز همه ما از جمله فداییان اکثریت و رفقای اقلیت هم به نقش تاریخساز رهبری طبقه کارگر ایمان داریمو برای ساخت حزب طبقا کارگر تلاش میکنیم. حزب طبقه کارگر از لحاظ اسلوب و ساختار و عناصر تشکیلاتی باید برساخته از کارگران پیشرو و روشنفکران باشدو با احزاب مدعی کمونیستی امروز تفاوت داشته و بتواند براستی کارگران و زحمتکشان ایران را نمایندگی کند.
به امید ساختن حزب طبقه کارگر
۵۶۷۴۱ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣۹۲       

    از : بانو کریمی

عنوان : چامسکی یا ژیژک کدام پست مدرن هستند؟
دوستان گدامی لابد میدانید که از مدتی پیش بحث و پلمیک داغی میان نوام چامسکی و اسلاوی ژیژک درگرفته که چپ ما نسبت به آن سکوت کرده حال با توجه به نکات بسیار مهمی که آقای دکتر نقد کرده و بحث پیرامون سوسیالیزم پست مدرن می خواستم نظرش را درباره کشمکس چامسکی و ژیژک بدونم. من خودم از چامسکی دفاع می کنم و بحث های ژیژک به گفته چامسکی صداهای توخالی بیش نیست که میتوان در عرض پنج دقیقه به یک بچه پنج ساله فهمتند و بیشتر ژست ها و فیگورهای شبه روشنفکرانه است.
ممنون میشوم نظر آقای قراگوزلو را بدانم.
۵۶۷٣۶ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست