سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زن در جامعه ایرانی - شیوا گنجی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ابی حقیقتجو

عنوان : خود زنهای ایرانی هم مقصرند!
اولاً با تشکر و آفرین به خانم شیوا گنجی بخاطر این نوشته اش و شجاعتش! ولی متاسفانه بجز تشریح اوضاع وخیم و ناهنجار زنان در ایران و انتقاد از مرد سالاری و مردان ایرانی که خود در این سیستم فکری ناشی از تربیت دینی به نحوی قربانی این دین لعنتی اسلام هستند نویسنده محترم پیشنهادی ارائه نمیکند که چطور میشود این ساختار فکری و طبقاتی را در ایران شکست و عوض کرد. اگرچه میشود از محتوای نوشته شان ریشه خیلی از نابسامانی ها را که همانا سلطه استبداد دینی باشد را فهمید ولی راه مبارزه با آن چیست؟ زنان ایرانی تا زمانی که یاد نگیرند برای رسیدن به حقوق خود باید در چهارچوب حزبی یا حرکتی متشکل شوند ( از قدیم گفتند یک دست صدا ندارد!! ) نمیتوانند صدای حق خواهی و اعتراضشان را به گوش سران جامعه مردسالار برسانند. زنان ایرانی هم گویا این سرنوشت توسری خوردن خود را پذیرفته و به آن عادت کردند و تسلیم شدند. در صورتیکه با نقش مهمی که از رابطه جنسی گرفته تا مادری و خانگی و غیره دارند میتوانند قدرت دار اصلی در جامعه باشند ولی تن به تسلیم شدن گویا برای زنان ایرانی راحتتر است و امورات زندگی را بدون پیچیده گی بیشتر پیش میبرد. گذشته از این با نگاهی به تاریخ مبارزات زنان در اروپا که چطور به حقوقهای برابری با مرد رسیدند نشان میدهد از زمانیکه جوامع اروپائی سریع در حال رشد صنعتی احتیاج به نیروی کار زنان داشتند و زنان جذب نیروی کار بازار و کارخانه های تولیدی شدند و شکل و ساختار سنتی خانواده بهم خورد یا عوض شد آنوقت جنبشهای حق خواهی زنان رو به تولد گذاشت و شروع به مبارزه کردند. پس تا زمانی که زنان ایرانی وارد و جذب نیروی تولیدی ایران نشوند و از نظر مالی استقلال نیابند نمیتوانند برای حقوق مساوی خود مبارزه کنند. مشکل بزرگتر این حکومت اسلامی و حاکمیت ارتجاع و فاشیزم دینی است که اولاً اجازه آزادی بیان و رسانه ها نمیدهد که زنان از حقوق پایمال شده خود آگاه شوند و یا صدایشان را به گوش دیگر زنان برای تشکل و اتحاد و مبارزه برسانند و هر نوع تشکل احزاب غیر اسلامی زنان هم ممنوع است و از طرف دیگر با این رژیم استبداد دینی ضد ایرانی ملاها نمیشود انتظار داشت که اقتصاد ایران آنچنان شکوفا و صنعتی شود که جامعه نیاز به نیروی کار زنان داشته باشد. تا زمانی که این رژیم اسلامی بر سر قدرت باشد زنان ایرانی بزرگترین گروه بازنده توسری خور هستند و خواهند ماند. با تغییر رژیم اسلامی و از بین رفتن نقش دینسالاری که مردسالاری را متولد کرده میتوان با تغییر ساختار اجتماعی و تولیدی فرهنگ احترام به حقوق زنان یواش یواش در جامعه ایرانی جا بیافتد و اوضاع زنان ایرانی بهتر شود. تا زمانی که حاکمیت دین در ایران است و خود زنان این زنجیر برده گی دینی را به گردن خود آویزان کرده اند مشکل است اوضاع و شرایط حقوق زنان ایرانی بهتر شود. گویا هنوز فشار بر زنان ایرانی آنقدر شدید نیست که سر به طغیان و عصیان و اعتراض بگذارند و خیلی ها هم منتظر نشستند که خرما بیا به دهن ما. من بعنوان یک مرد ایرانی از هرگونه حرکتهای حق طلبی زنان حقوق پایمال شده حمایت میکنم چونکه به نقش سازنده زنان در جامعه که بیش از نصف مردم را تشکیل میدهند معتقد و امیدوارم و باید رویشان حساب کنیم و احزاب اپوزیسیون ایرانیها را هم کلوپ مردانه نکنیم. نه اینکه برای سمبلیک یک زن را جلو بیاندازیم و مردها پشت صحنه بهش بگویند اینرا بگو و آنرا نگو! ایراد و انتقاد نویسنده خانم شیوا گنجی به مردان و سرزنش تفکرات مردسالاری داشتن ریشه فقط در تفکر مردان ندارد بلکه ساختار جامعه طوری ساخته نشده و نیست که نقشی برای زنان در آن درنظر گرفته شده باشد و نشود از نیرو و خلاقیت و نوآوری زنان صرف نظر نکرد. اگرچه در چهارچوب این رژیم ارتجاعی بر اساس اسلام و خود دین اسلام که ارزشی برای زنان قائل نیست هیچ امیدی به بهتر شدن اوضاع زنان نیست ولی این بدین معنی نیست که زنان باید دست از مبارزه بکشند و تسیلم به سرنوشت خود شوند. پس هدف اصلی ما مردان و زنان ایرانی باید در وهله اول براندازی این استبداد اسلامی باشد تا اوضاع ملت ایران در وهله اول برای زنان بعد مردان بهتر شود. مشکل اصلی کار ریشه در جای دیگر دارد! وگرنه همیشه ما مردان هم برای سرنوشت بد زنان ایرانی مقصر نیستیم چه بسا خود گرفتار و قربانی این ساختار دیکتاتوری و تربیت آتوریته غلط دینی هستیم. ولی شرافتمندانه مردهای انساندوست ایرانی باید همبستگی و حمایت خود را از هر گونه جنبش و حرکت زنهای ایرانی اعلام کنیم و ساکت نشینیم و تماشا نکنیم اگر تو سر زنان ایرانی میزنند که در بینشان خواهران و مادران و دخترهای خودمان هم هستند! حقوق پایمال شده زنان ایرانی را بعنوان سرنوشت خدادادی قبول نباید کرد و باید تغییرش داد و برعلیه خرافات اسلامی مبارزه کرد که تنها رمز پیروزی همه ایرانیهاست!
۵۶٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۴ شهريور ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست