سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

همسویی ارتش با اراده مردم "کودتا" نیست - اردشیر زارعی قنواتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : جلال ص

عنوان : تصحیح
بجای دولت کودتای فضل الله زاهدی اردشیرزاهدی را نوشتم ،بدینوسیله تصحیح مینمایم.
۵۵٨۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۲       

    از : جلال ص

عنوان : نقش کشورهای خارجی
آقای قنواتی تحولات مصر بیش از آنکه علل داخلی داشته باشد،علل خارجی داشت،کمک های سرسام آوری که بلافاصله عربستان ،کویت ،امارات به دو لت کودتا درمصروعده داده اند ،موید این حرف است،انسان دقیقا به یاد کمک هایی می افتدکه بعد ازکودتای ننگین ۲۸مرداد به دولت کودتای اردشیرزاهدی داده شد.متاسفانه میدان تحریر به پارک تفریح مردم مصر تبدیل است،که هرچند مدت یکبار آنجا جمع میشوند،واین امر به توریسم مصرکه بخش بزرگی از در آمد مصررا تشکیل میدهد ،آسیب جدی میزند،مرسی درطول یکسال گذشته آنطوری که معارضانش میگویندآزادی را صلب نکرد،ساختار ارتش را بدون تغییر باقی گذاشت،یک روزنامه را تعطیل نکرد،حمایت ارتش از معارضین مرسی نشانه بی طرفی ارتش نیست ،بلکه نشانه جانبداری ارتش از یک جریان سیاسی است.حال فرض کنیم انتخابات درمصر برگزارشد،با توجه به پراکندگی نیروهای سکولار،چه تضمینی وجود دارد که آنان برنده انتخابات باشند،اگرطرفداران مرسی به تظاهرات ادامه پیدا کند ،ارتش چکار خواهد کرد،ارتشی که خود غیر قانونی رئیس جمهوررا برکنارکرد،چطور انتظاردارد طرفداران مرسی قانون را رعایت کنند،فرض را براین میگیریم رئیس جمهور هم انتخاب شد اگر باز عده ای دیگر به میدان تحریرآمدند وخواستار برکناری او شدند ،وضعیت به کجا خواهد رفت،مسلما ملتی که از طریق تظاهرات خیابانی رئیس جمهور را عزل کند آینده روشنی ندارد.
۵۵٨۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۲       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : دعوا بر سر واژه ها نیست
با سپاس از خوانندگان منتقد
دوستانی که که کامنت گذاشته و از کودتا بودن اقدام ارتش مصر گفته اند به نظر می رسد که مطلب بنده را به درستی نخوانده اند. در ابتدای مطلب مفهوم کودتا در چارچوب شکلی و ذاتی آن تعریف شده و بر این نکته تاکید گردیده که با درک شکلی از مفهوم کودتا، تحولات اخیر مصر به لحاظ این تعریف در قالب "پروژه سیاسی" یک کودتا بوده است اما در ادامه بنا بر واقعیت تحولات دوران گذار حول محور "پروسه سیاسی" و حضور حداکثری مردم معترض نسبت به نوع زمامداری محمد مرسی و اینکه قبل از برکناری وی تمام درخواست ها برای مصالحه ملی و برگزاری انتخابات زودرس پارلمانی - ریاست جمهوری در شرایطی که کشور در وضعیت فروپاشی قرار داشت و جناب مرسی نه به اصلاحات تن داده و نه به همه پرسی، ذات کودتا از تحولات اخیر مصلوب می شود. دوستان باید توجه کنند که میراث یک ساله حکومت اسلامگرایان در مصر فاقد اصول اولیه دمکراتیک بوده و همه اقدامات مرسی در چارچوب "باندی" و تمامیت خواهانه به ضد روندهای دمکراتیک انجام گرفته است. در ضمن به عرض جناب جلال ص رسانده می شود که مقایسه مصر با فرانسه و مرسی با اولاند از اساس یک اشتباه و آدرس غلط دادن است چرا که صندوق رای به تنهایی میزان و مشروعیت دمکراتیک نبوده و در فرانسه به عنوان یک جامعه دمکراتیک رئیس جمهوری نمی تواند خودسرانه در امور قضایی، رسانه ها، آزادی های اساسی، جایگزینی شریعت به جای نظم سکولار و بی توجه به اراده عمومی همانگونه که مرسی عمل کرد، با استبداد رای هنجارهای دمکراتیک را نقض کند. در همین فرانسه زمانی که یکی از وزرای کابینه اولاند متهم به رسوایی مالی و داشتن حساب بانکی اعلان نشده گردید بلافاصله مجبور به کناره گیری شد و اولاند نیز از مردم عذرخواهی کرد. حالا شما این فرانسه را چگونه با مصری مقایسه می کنید که اخوان المسلمین با رای ۲۰ درصد مردم مصر هر قانونی که می خواهد تحمیل می کند و مرسی نیز چون یک سلطان مستبد و فرعون مقدس خود را از هر انتقاد و بازخواستی مبرا می داند. تازه اینکه اگر اخبار را آقا جلال پیگیری کرده باشند دولت موقت عدلی منصور تمام درخواست های حضرتعالی را برای همه پرسی و انتخابات پارلمانی - ریاست جمهوری در طی یک برنامه ی زمانبندی شده اعلان کرده است. بنده هرگز قصد دفاع از حاکمان فعلی مصر را در نوشته خود نداشته و ندارم اما برکناری مرسی را به خاطر موارد مطرح شده لازم و ضروری می دانم. هم اینک نیز معتقدم که دمکراسی خواهان و تحول طلبان باید خواست و مطالبات دمکراتیک خود برای آینده مصر به جد پیگیری کرده و اجازه خودسری به حاکمان جدید و نقض تعهدات گفته شده توسط ارتش را ندهند. سقوط مبارک مرحله اول قیام مصر بود و اینک سقوط مرسی گام دوم این روند باید تلقی شود و در آینده نیز ناقضان حقوق مردم و مستبدان جدید در هر لباسی که باشند باید به همین سرنوشت دچار شوند این ناقضان می خواهد فوکل کراواتی مبارک باشد، ریش دار و مهر بر پیشانی مدل مرسی باشد یا یونیفورم پوشی چون السیسی یا تکنوکراتی مثل البرادعی، هیچ فرقی نمی کند.
۵۵۷۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣۹۲       

    از : جلال ص

عنوان : کودتا بود
آقای قنواتی محترم آنچه درمصراتفاق افتاد صد درصد کودتا بود ،درست است اقای مرسی با کمتر از دو درصد رئیس جمهورشد،ولی بهرحال حائز اکثریت شد،درانتخابات فرانسه هم آقای اولاند هم با کمتر از دو درصد از سارکوزی پیش افتاد،آیا طرفداران آقای سارکوزی بعد از یک سال به خیابان آمدند وارتش فرانسه هم اولاند را برکنار کرد؟طنز روزگار این است که مبارک با آن استبدادطولانی مدت دارد تبرئه میشود ومرسی منتخب ملت مصردرآزاد ترین انتخابات زندانی است و میخواهند محاکمه اش کنند،آنرا که پاک است زحساب چه باک است ،السیسی وشیادی همچون البرادعی اگرصداقت داشتند،یک رفراندوم بر گزارمیکردند،تا مرسی که از طریق صندوق رای سرکار آمده بود ،اگرمردم از دستش ناراضی بودند ،از طریق صندوق کنارمیرفت،نه با کودتا
۵۵۷۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣۹۲       

    از : خواننده

عنوان : تعریفِ کودتا به دلخواهِ ما ربطی ندارد
کودتا کودتاست. شاید بتوان از یک کودتای مثبت یا مردمی یا غیره سخن گفت؛ اما هر گونه دخالتِ ارتش در جابجائیِ قدرت و سیستم سیاسی و انتصابِ سرانِ یک مملکت (ولو به موقت)، کودتا خوانده می شود.
با احترام
۵۵۷۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست