سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

این بار: روحانی آمد، و خوش آمد - بهرام خراسانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : دوست

عنوان : نسخه تکراری کامنت گذار اقای بهبودی
اقای بهبودی
که به جای پاسخگویی به مسخرگی متوسل شدی این چند کلام برای توست:
برخلاف تصورت مردم ایران در این سی سال از خرافه فاصله گرفته اند. به جای شعار دادن و زاری کردن به سهم جوانان و تحصیل کرده ها در جمعیت توجه کن.

سه دهه حکومت خرافه پرست به بیزاری مردم از قرائت خرافی دین و سنت ها منجر شده است. این امر در نسل جوان به وضوح قابل مشاهده است.

وحدت بر سر یک انتخاب است. زمانی همه روی خاتمی سرمایه گذاری کردند و زمانی روی موسوی. حالا به روحانی بسنده می کنند. آیا در ظرف آنها چیز بیشتری گذاشته شده است که روی آن تمرین وحدت کنند. البته آقایان سوپر انقلابی خارج کشور که هر روز انشعاب می کنند چشم دیدن این اتحاد را ندارند. جالب است که حتی در یک سازمان مثل اکثریت یک نظر می دهند و آنچه در عمل مشاهده می شود ده ها شکل برخورد است . از رای دادن تا تحریم همه مدلش را دیدیم. در اتحاد جمهوری خواهان و... فکر کنم تنها سلطنت طلبها اجماع کامل داشتند که انهم به درد خودشان می خورد.

گفته اید تعیین کننده هژمونی طبقاتی است. عزیزم کاش کتابت را تا ته میخواندی تا می فهمیدی که وقتی طبقه موردنظر هژمونی ندارد چه باید کرد. درد تاریخی ما شعار و کم سوادی و برداشتهای سطحی است. یک قالب را که اصلا از ابتدا اندازه هایش را درست برآورد نکردید را دستتان گرفتید و همه چیز را با آن می خواهید بسازید. دریغ از یک کلام منطقی. دیگر اول نوشته هایتان را که میخوانیم تا ته را از حفظ می توانیم بگوییم. مثل این دکتر هایی که فسیل شده اند و مطالعه نمی کنند و همیشه برای هر دردی یک نسخه تکراری می دهند.
یعنی هرگاه شما توانستید در متنی که زنان از یک طرف حق ورود به استادیوم را ندارند و یا برای گذرنامه باید اجازه محضری از شوهر را داشته باشند و از طرف دیگر ۶۰ درصد ورودیهای دانشگاه و ۹۰ درصد رتبه های اول رشته های مختلف آموزش عالی را از آن خود می کنند. در متنی که همه قوانین علیه انهاست اما از طرف دیگر هر روز به آگاهی و فهم بالاتری با سرعت غیرقابل باور دست می یابند. در این متن تحلیل کن. هرگاه دختران چادری دانشگاه را دیدی که وقتی بحث می کنند اگر چشمانت بسته باشد نمی فهمی چپ هستند یا مذهبی و از سوی دیگر نماز سر وقتشان برجای خود است...... آری دوست من هر وقت همه این تناقضات را با هم دیدی انقدر ناامید در مورد جامعه ایران حرف نمی زدی. فهم و درک نسل جوان بالاست. به چارچوبهای نسل ما کاری ندارد . خودش تعریف می کند و عمل می کند. اشتباه هم می کند ولی بسیار فهیم است. اینها نقاطی است که می توان به آنها تکیه کرد و در بازی سیاست وارد شد. امتیاز گرفت و تشکل ایجاد کرد. درد جنبش ما نبود تشکیلات است و بهترین درمان قابل دسترس فضایی است که کمی اجازه این تشکل را بدهد تا این نیروی گسیخته و نا هم شکل متراکم شود. اما این مسائل که درد شما نیست. شما یک فرم را برای انقلاب خوانده ای و همه پدیده های اجتماعی را به زور میخواهی با آن مقایسه کنی. بگذار و بگذر دوست عزیز.
۵۵۲٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : طنز تلخ نام ها و عنوان ها و شعارها
«دوستدار کذائی مردم» در سنت علامه خراسان، ظاهرا از درد بی درمان جامعه و مردم حتی ککش نمی گزد.
اول به هر بهانه و ترفند به خورد مردم می دهند که کاری نمی توان کرد:
وضع موجود آش خاله است.
مردم هم به توصیه علامه ها یکی از مهره های طبقه حاکمه را به جای مهره قبلی و چه بسا بدتر از قبلی «انتخاب» می کنند.
بعد حضرات همصدا جار می کشند که مردم بر سر حداقلی به وحدت رسیده اند.
رفرمیسم از درون گندیده همین است، دیگر.
جامعه ایران در این سی سال از هر لحاظ فرسنگ ها به عقب رانده شده است.
اما رد عوض، دارائی عظیم ملی برباد رفته است.
دارائی عظیمی که می توانست شالوده ریزی توسعه مادی و فرکی و فرهنگی بالنده ی دورنمامندی را تضمین کند.
فقر فرهنگی در یان مدت کوتاه بشدت وسعت و ژرفا گرفته است:
تبلیغ سیستماتیک خرافه به تخریب مهیب شعور جامعه انجامیده است.
تا چشم کار می کند، عوام وارگی و عوام فریبی فراگیر است.
سقوط هراس انگیز فکری و فرهنگی را با چشم بسته هم می توان دید.
وحدت بر سر حداقل طبقه حاکمه که وحدت نامیده نمی شود.
تعیین کننده در روندهای اجتماعی هژمونی طبقاتی است.
حتی اگر روحانی مینی ژوپ را برگرداند و عرق فروشی را رواج دهد، جامعه که رشد نمی کند.
۵۵۲۴۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

    از : دوستدار مردم

عنوان : دشواری ترک عادت
آقای خراسانی
ممنون از نوشته متین شما. خواهش می کنم از این کامنت های توهین آمیز نرنجید و میدانم که این گونه است. انگ زنی، فحاشی و حرفهای بدون مسئولیت در ادبیات چپ ایران به یک سنت قوی تبدیل شده است. بدتر از آن برخوردهای ذهنی و تحلیل های دور از واقع.

جالب است که مردم در همین چندساله آموختند که باید بر سر حداقل ها وحدت داشت و از هر فرصتی برای جلو رفتن استفاده کرد اما روشنفکران پیشگام !!! هنوز بعد از این همه مطالعه و بحث و....... این الفبای سیاست را نیاموخته اند.
من نیز مانند شما امیدوارم روحانی و تیمی که مشغول کار خواهند شد بتوانند کمی از بی سامانی ها بکاهند و راه را برای بهتر شدن وضعیت زندگی مردم تا حدی هموار کنند. افسوس که از همین الان بسیاری از مبارزان پیشین و تحلیل گران فعلی مشتاق شکست روحانی و یا غلطیدن او به مسیر غلط هستند تا بتوانند بگویند دیدید حق با ما بود. برای این دسته بهروزی مردم امری دور از دسترس است و تنها از عهده قهرمانان بر می اید. پس تا ظهور قهرمانان برویم دنبال کارمان و هر کس این میانه خواست قدمی بردارد زیر فشار و تهمت و انگ لهش کنیم.
اما همان گونه که اول نوشته آوردم این رویه به یک سنت تبدیل شده است . در نتیجه ما به آن عادت کرده ایم و دیگر از این دشنام ها ککمان هم نمی گزد.
پیروز باشید
۵۵۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : پدرو

عنوان : شرم بر انسان راست چپنما
آقای خراسانی, اگر تصور می کنی که چپ هستی, باید حضور شما عرض کنم که اگر نمی دانی, که می دانم که می دانی, بدانی که جناب آقای روحانی از راست ترین شخصیت های زنده در جمهوری اسلامی تشریف دارند. البته عامه ملت ایران مختارند جرج بوش را هم اگر در دسترس بود, از صندوق های مساجد بیرون بیاورند, اما اگر چنین هم کنند, حکمن برای درک توجیهاتشان مقاله نخواهند نوشت. تنها برای مدتی در خیابانها پایکوبی و رقص خواهند کرد.
۵۵۱۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : مازیار د

عنوان : چیزی هست به اسم
آقای خراسانی میدانم که دل کندن از بیضه اسلام کار بسیار سختی هست بخصوص که خدابیامرز کیانوری و طبری هم گفتند که حقیقت همان هست که اسلام میگوید و آخر سر بر مهر و سجده بسوی تعالی شتافتند. اما نمیدانم شما اطلاعی دارید یا خیر؟ یک چیزی در دنیای آزاد هست که بهش میگن، آگاهی، درس آموزی از تاریخ، استفاده از خرد و این قبیل چیز ها. میدانم که اینها در هیچکدام از حجره های حوزوی پیدا نمیشود چرا که "تف تف،آ، آ، زبان لال یکهو ممکن هست به وجود اللهی و رسول آن شک پیدا شود" ولی شما که حالا قدم رنجه کرده اید و آمدید سرزمین نجس ها و حرامی ها و از سرزمین اسلام زده بدور هستید، بد نیست که بعضی از روز ها بروید به ساختمانی که به آن میگویند کتاب خانه و یا بروید یک جای وسیعی که به آن میگویند دانشگاه و اساتید بر روی مسائل مختلف بحث میکنند. آره ، عزیز بروید به آنجا ها هم یک سری بزنید، دنیا را چه دیدید، شاید شب اول قبر نهی از منکر نیاید و دنیای دیگری وجود نداشته باشد و آدم یکهو کنف بشه
۵۵۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹۲       

    از : سهراب

آقا شما زیادی جوگیر شدی. روحانی در زمان ریاست بر شورای عالی امنیت ملی با هماهنگی کامل با خامنه‌ای، سیاستهای هسته‌ای نظام را پیش می‌برد. اکنون کشتیبان را سیاستی دگر آمده است. تحریمهای شدید اقتصادی، تاثیر اساسی بر چرخش خامنه‌ای و باند کودتاچی سپاه گذاشته است. اگر باند حاکم در سیاستهای خارجی تجدید نظر نکند، در بر همان پاشنه قبلی خواهد چرخید و هیچ بهبود اقتصادی و اجتماعی پدید نخواهد آمد. حداکثر مقداری گشایش اجتماعی برای طبقه متوسط و رشد محدود اقتصادی در صورت مصالحه با غرب، محتمل است.
۵۵۰۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست