سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زنده باد خیابان!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ایوب بی صبر از تهران

عنوان : اعتصاب آری
موافقم با نظر اعتصاب و هم آمدن به خیابان٬ اما اعتصاب بهترین کار است بشرط یک خبررسانی وسیع و صورت گیرد و توسط کسانی مطرح شود که جایگاه اجتماعی و سیاسی داشته باشند.
۵۴۷۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : ناشناس از ایران

عنوان : بمب سبز
دوستان اخبار روز من چند سال پیش این مقاله ی کوتاه را نوشتم و شما در سایتتان منتشر کردید پس از شما سایتهای دیگری کپی کردند و خیلی منتشر شد٬ تا جاییکه من در تهران از رادیو اسراییل شنیدم که بخشهایی از آنرا خواند. در رابطه با انتخابات بود. ولی حالا این ایده شده ایده ی آمریکا و غرب که بسیار هم خوب است. و هیچ نیازی به بمباران تاسسیسات اتمی ایران نیست. اگر غرب نگذارد یک قطره نفت از ایران خارج شود مردم ایران این حکومت را خواهند خورد. دوباره آنرا بخوانیم. در ضمن بهتر است قدری وسعت نظر در انتشار نظرات داشته باشید. با سپاسگزاری از شما. و به امید بمب سبز تا منفجر شود و سبزه برویاند.
هفتاد میلیون بمب برای براندازی این حکومت
تاسیسات اتمی را بمباران و ویران نکنید!
به جایش بیائید و صادرات نفت، این شریان رژیم را قطع کنید!!
شما را به خدا، می خواهم اسرائیل را قسم بدهم، آمریکا را قسم بدهم که بیائید و از حمله به تاسیسات اتمی ایران منصرف شوید، من یک راه بهتر و موثرتر سراغ دارم.
نه این که فکر کنید من دلم برای آن سرمایه های کلانی که با برپائی تاسیسات نطنز و اصفهان و کاشان و ساغند و اراک بر باد رفته است می سوزد. فقط به این علت که از نظر من آن بمباران ها سودمند نیست و به جای آن شما باید صدور نفت ایران را برای مدتی قطع کنید و واردات بنزین را نیز متوقف سازید و آنگاه ببینید که چطور این رژیم پس از مدت کوتاهی فرو می پاشد .من بر حسب ضرورت کاری، مرتبا بین تهران و اصفهان و شیرازی و مشهد و قم و تبریز و شهرهای دیگر در رفت و آمد هستم و از من قبول کنید از هر شهری که دیدن کرده ام، مردم در انتظار شورش هستند و همگی آمادگی دارند. اهالی تهران و دیگر شهرها می توانند شهادت دهند که اکنون مدتی است بر حضور افراد گشت های مختلف در خیابان ها افزوده شده است و مردم همه جا ماموران اونیفورم پوشیده و نپوشیده رژیم را احساس می کنند و لمس می کنند. مگر خودشان در روزهای اخیر دوباره تاکید نکرده اند که وظیفه اصلی سپاه پاسداران صیانت از رژیم است؟ مگر نه آن که اخیرا بارها و به بهانه های مختلف، در شهرهای بزرگ و کوچک "رزمایش خیابانی" به راه انداختند؟ آیا هدفشان جز این بود که از شورش مردم بیم دارند و می خواهند دربرابر آن امادگی به وجود آورند؟ حساب کنید که تا به حال چند نفر را گرفته اند و چند نفر را کشته اند و از چند نفر زهر چشم گرفته اند! این ها همه نشان از وحشت دارد، زیرا می خواهند چنان محیط سرکوبگرانه ای به وجود آورند که مردم بترسند و سر اعتراض بلند نکنند. ماموران بسیج و ارشاد و سپاه پاسداران که به خیابان ها فرستاده می شوند تا مردم را اذیت کنند، جوانان را بترسانند و خانم ها را آزار دهند افراد جوانی هستند که آن ها را از دهات دورافتاده آورده اند و آن ها را مورد شستشوی مغزی قرار داده، به آن ها القا کرده اند که موی سر و پوست بدن و آرایش زنان و زینت مردان یک گناه کبیره است و آن که می خواهد به بهشت رود باید با آن ها به مبارزه برخیزد و سرکوبشان کند – که اجر اخروی دارد. ادعا می کنند که اگر کسی لباس تمیز بپوشد و زنی که آرایش کند، ولایت مطلقه فقیه را نشانه رفته و ولایت مطلقه نیز یعنی همان الوهیت و معنویت و اخلاق و پاکدامنی و غیره و غیره... ولی هیچ یک از سرکوبگری های رژیم قادر نیست مردم را بترساند و شیوه های خشن و ظالمانه آن ها دیگر در مردم هیچ تاثیری ندارد. زیرا مردم ایران به خوبی دریافته اند که این رژیم ملغمه ای از سرکوب بی مهار به شیوه رژیم های کمونیستی، فساد مالی کشورهای اسلامی و شرقی، فاشیسم مذهبی و سرکوب به شیوه پل پوت در کامبوج است. از روزی که این رژیم فریبکار قدرت را در وطن من در دست گرفته، اخلاق و معنویات نابود شده و صداقت و جوانمردی رخت بربسته و امنیت فردی و اجتماعی سیر نزولی داشته است. در حالی که بیش از شش میلیون نفر از ایرانیان معتاد هستند و زنان و دخترکان نوجوان ایرانی را به فحشاء می کشند و یا در امیرنشین ها به فروش می رسانند،
دزدی و جنایت و سرقت از خانه ها و تعرض در خیابان و تجاوز به افراد به صورت عادی درآمده و اختلاس و رشوه خواری به اوج رسیده و دروغگوئی بی داد می کند، چگونه رژیم می تواند سر بلند کرده و به چشمان مردمان بنگرد؟ تا کنون در وطن ما و یا در هیچ کشور دنیا سابقه نداشته که رژیمی با نام اخلاق و معنویات و دین و پاکدامنی و صداقت و اخلاص و ایثار و ایمان بر سر کار آید و این چنین مرتکب شنیع ترین جنایات گردد و کثیف ترین رفتارهای اجتماعی و عمومی را داشته باشد. هرگز سابقه نداشته که این چنین شیرازه اخلاق و معنویات و انسانیت در ایران از هم بپاشد و تمدن چند هزار ساله ایران این چنین به یغما گذاشته شود. چگونه مملکت ما را به وضعی کشانده اند که از میان هر ده نفر انسان بالغ یا نابالغ و کودک و بزرگ یک نفر معتاد است و اعتیاد او به فحشاء و یا دزدی و حتی قتل کشانده می شود، زیرا آن فرد معتاد برای تامین هزینه خرید مواد مخدر ناچار می شود به هر کار ناپسندیده ای دست بزند؟ آنانی هم که معتاد نیستند، و یا هنوز معتاد نشده اند، از چنین وضعی سر غم به دامان برده اند و از این فاجعه ملی اندوهگین هستند و راه چاره ای در برابر ملت ایران نمی بینند. امروز در وطن ما استعمال تریاک و یا مواد مخدر دیگر به یک امر عادی مبدل شده است. در میهمانی ها، وقتی صرف غذا تمام شد، مردها به اطاق دیگر می روند که بساط دود را به راه اندازند.
پزشکی که از دوستان من است سوگند می خورد که امروزه حتی کودکان ده ساله نیز به مواد مخدر معتاد می شوند، و از این جا تا کشانده شدن آن نوجوان به سوء استفاده های جنسی و یا دزدی و خلافکاری های دیگر فاصله زیادی وجود ندارد. فاجعه آمیز آن که در برخی نقاط ایران بهای یک بست تریاک از یک قوطی سیگار کمتر است. از زبان یک تریاکی شنیدم که می گفت: «خدا پدر رژیم را بیامرزد که تریاک را این چنین ارزان کرده است». او نمی داند که رژیم بهای مواد مخدر را این چنین ارزان کرده که مردم از رمق بیفتند و حال به پا خیزی و انقلاب را نداشته باشند. به این نمایش مسخره ای که به عنوان انتخابات ریاست جمهوری به مردم ارائه کرده اند هیچ گاه اعتقادی نداشته ام، ولی همین "مبارزه انتخاباتی" باعث شده که آن ها پته یکدیگر را به روی بیاندازند و فسادهای یکدیگر را علنی کنند و همین انتقادهائی که توسط رقیبان احمدی نژاد از دولت او می شود تا به حال سابقه نداشته و تازه این حرف ها یک هزارم واقعیات نیز هنوز نیست که مردم ایران هر روز با آن روبرو هستند. من بر این باورم که وطنم در آستانه انفجار قرار دارد. احساس می کنم که مردم آماده هستند که قیام کنند و جور خود را از این رژیم بگیرند و آن را براندازند. آنانی که خودشان این چنین از حکومتشان انتقاد می کنند، چگونه انتظار دارند که ایران و ایرانی از این پس به این رژیم اعتماد داشته باشند؟ حالا هم صحبت حمله نظامی است و آن ها سعی می کنند که زیر پوشش تب جنگی ملت را به سوی خود بکشانند و همان وضع دوران جنگ با عراق را به وجود آورند. ولی این بار مردم دست آن ها را خوانده اند و از بمباران شدن تاسیسات باکی ندارند و حتی آرزو می کنند که این آقای اوباما هر چه زودتر اقدام کند و به این نتیجه برسد که "گفت و شنود" با رژیم ایران سودی ندارد و بهتر است آن تحریم ها را به کار اندازد و چه شیوه ای بهتر از قطع صادرات نفت ایران و توقف واردات بنزین به داخل ایران. وقتی این درآمد نفت قطع شود، رژیم دیگر پولی نخواهد داشت که به سازمان های ترور یاری برساند و موشک تولید کند و بمب بسازد و سبیل طرفداران خود را چرب کند و سقوطش حتمی خواهد بود. به خدا قسم مردم ایران هیچ وقت به اندازه امروز آمریکا را دوست نداشته اند. ولی امیدوارند که این آقای اوباما هم قدرت و قاطعیت نشان دهد و مثل کارتر نباشد. بدانند که روزی که رژیم در آستانه سقوط قرار گیرد، هر ایرانی به یک بمب ساعت شمار علیه رژیم مبدل خواهد شد و ما هفتاد میلیون بمب برای براندازی این حکومت خواهیم داشت.
۵۴۷۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : الف رستمی

عنوان : بن بست
خیابان و فعالیت های انتخاباتی قابل جمع اند اموری متضاد نیستند، بدون خیابان بساط دیکتاتوری جمع نخواهد شدو این نظام با مدیریت بهتر مثلا این یا آن اصلاح نخواهد شد و حتی جلوی فاجعه هم گرفته نخواهد شد. خواهیم دید...
۵۴۷۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : اعتراضات خیابانی نمایش خواسته‌های مردم جان بر لب رسیده هاست !
مشکلات امروزه مردم مشکلات بردن غذا به خانه است . آنها کار و امکانات زندگی‌ میخواهند ، مذهبی‌ و یا سکولار بودن حکومتی تضمین کننده حوائج زندگی‌ مردم نیست.اگر آنها در خانه چیزی نداشته باشند آن خواستها را به خیابانها می‌آورند.
دیدن فیلمی از اتفاقات کنونی‌ ترکیه، بازگو کننده این حقایق خواهد بود.
http://thegic.org/video/turkish-revolution-police-brutality-collection-istanbul-taksim
۵۴۷۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲       

    از : حسن شیرزادگان

عنوان : به آقای کمال حسینی
این همه کینه توزی کسانی که دل نازکی نسبت به «اصلاح طلبان» دارند در برابر مخالفین تحول خواه خود واقعا حیرت انگیز است. مواضع اخبار روز که اسمشان رویشان است: «یادداشت روز»، یعنی اگر حادثه ای روی داد موضوع از «صندوق خانه» بیرون می آید.
اما در ایران کی سیاست هایش را وزش باد تعیین می کند؟ اخبار روز که از ابتدا ایستاد و گفت در ایران انتخابات بدون خیابان معنی ندارد و وقایع سال ۸۸ به معنای پایان انتخاب در ایران بود یا آقایانی نظیر کمال حسینی که در فاصله ی یک ماه ابتدا طرفدار خاتمی می شوند بعد به رفسنجانی می چسبند و دست آخر از اردوگاه روحانی سر در می آورند؟
حرف چه کسی تا همین حالا درست بوده است.؟ اخبار روز دنبال حوادث است یا کسانی مثل آقای کمال حسینی که هر آشی را که حاکمیت می پذیرد و جلویش می گذارد با دو تا فحش به مخالفان رادیکال خود نوش جان می کنند و به به و چه چه می گویند؟
۵۴۷٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲       

    از : یک مشت پول خرد!

عنوان : اعتصاب راه حل بن بست انتخابات ایران
اعتصاب راه حل بن بست انتخابات ایران
فکر می کنم یک راه حل اساسی که از الان باید در اذهان مردم جا بیافتد , مطالبه اعتصاب محور بجای مطالبات تظاهرات محور باشد. این حکومت تخصص در سرکوب خیابان داردولی در مورد اعتصاب همگانی عاجز است.برای مثال اگر این اتفاقات تقلب در انتخابات در کشور فرانسه اتفاق افتاده بود . مردم فرانسه با یک هفته اعتصاب همگانی سفره قضیه را جمع می کردند و تمام می شد می رفت. مایه اش فقط یک هفته بیکاری بود و بس . ولی مردم ایران بجای این کار تظاهرات نیم بند و ناقص و ناشیانه در تحت امر یک شورای بی خاصیت سبز را انجام دادند که بجز کتک خوردن و زندانی شدن عده زیادی هیچ ثمر دیگری نداشت.با یان راه مردم به جایی نمی رسند.اعتصاب گردن کلفت ترین حکومت ها را هم بزانو در می اورد
ما مانند یک لشگر عظیم نظامی هستیم که لشکر کشی بزرگی را برای فتح قلعه دشمن انجام داده ایم و راه بسیار درازی را با مصیبت های فراوان طی کرده ایم و ناگهان پشت دیوار های قلعه که می رسیم می بینیم که یادمان رفته نردبان بیاوریم! نتیجه اینکه این لشکر عظیم دست از پا درازتر باز خواهد گشت.حال نیز باید حساب تقلب ۱۰۰ در صد در انتخابات را همین الان که هنوز لشکر راه نیافتاده است را بکنیم تا یک ماه دیگر دست از پا درازتر باز نگردیم!
علت اینکه خامنه ای می تواند مردم را سرکوب کند این است که مردم از راه صحیحی وارد مبارزه با او نمی شوند. خامنه ای از اعتصاب می ترسد. یک نگاهی به اعتصاب های صنفی بیاندازید تقریبا تمامی انها موفق بوده اند . چرا؟ چون حکومت در مقابل اعتصاب ضعیف و درمانده است.نیروی نظامی در برابر اعتصاب کارایی ندارد و این مانند گرفتن اسلحه از دست خامنه ای است! اگر این بار تقلب شد تنها راه این است که مردم ایران بنا به دعوت هاشمی و یا مشایی و یا هر کس دیگری یک هفته کار را بخوابانند و سفره کار را جمع کنند برود پی کارش!و اینهمه تاوان و مصیبت ندهند. اگر این موضوع از الان علنی شود جتی برنامه ریزی و تبلغ بشود .حتی قبل از اینکه کار به آنجا برسد خامنه ای دست و پای خود را جمع خواهد کرد. یکی از بدآموزی های انقلاب این بود که تخم لق تظاهرات را بعنوان تنها راهکار فشار بر حکومت در ذهن مردم ایران رسوب داد.تظاهراتی که بعلت تحمل ناپذیری حکومت و یا حتی مردم بسرعت به خشونت کشیده می شود و تبدیل به شورش لجام گسیخته می گردد و چون رهبری درست و حسابی نیز ندارد لذا شانس یک در میلیون هم برای پیروزی ندارد. فرضا شما در روز عاشورا می بینید که مردم شهر را فتح کردند و دلخوش به این بودند که مثلا نیروی سرکوب را شکست دادند در صورتیکه این تنها یک شورش کور بوده است که هیچ راهی بجایی نمی برد.
. در اهمیت اعتصاب همین بس که اگر مردم ایران بجای خیابان راه اعتصاب را برگزیده بود مدتها بود که سفره حکومت را با کمترین هزینه و با آرامش زیاد برچیده بود.ملت ایران برای ایجاد جامعه مدنی باید که اعتصاب کردن را یاد بگیرد چرا که اعتصاب یکی از الزامات جامعه مدنی است.به کشور های غربی نگاه کنید فقط کافی است که بنزین گران شود تا فورا تاکسی ها و یا کامیونداران و یا حتی پلیس اعتصاب کنند. برای مثال فرض کنید در تقلب بعد از انتخابات ریاست جمهوری ,بجای ملت ایران مردم فرانسه بودند. آنها بلافاصله با یک اشاره رهبر خود از فردا سر کار نمی رفتند و کل مملکت فلج می شد و حکومت مجبور بود روز اول و یا دوم عقب نشینی کند! و احتیاجی به این همه دسته کشی و زور ورزی خیابانی نبود. مردم باید بدانند بهایی که با چند روز کار نکردن و یا تنبیه مالی برای آنها حادث می شود به مراتب کمتر از روش های خیابانی است. ملت ایران اگر اعتصاب را یاد می گرفت می دید که با چه هزینه کمی و چقدر با کلاس می توانست دو روزه حکومت را سر جایش بنشاند.برای اینکار باید مردم ایران را در مورد چگونگی انجام اعتصاب آموزش همگانی داد.
راهی بجز تحت فشار قرار دادن خامنه ای وجود ندارد!و این راه تنها از اعتصابات اعتراضی می گذرد. این راهی است که بقیه ملتها رفته اند و آزموده شده است. اینکار بدون هزینه هم نیست ولی ملتی که قرار است هزینه ای هزار بار سنگین تر را بپردازد مسلما در این ماجرا نفع می برد. راهی دموکراتیک تر و قاطع تر و سریع الوصول تر از اعتصاب برای ایجاد بازوی قدرت در جهت تمکین حکومت به رای مردم وجود ندارد.اینجا جای بازی قدرت است و ناله و فریاد و التماس بیفایده است. اگر ملت ایران قدرت تحت فشار قرار دادن خامنه ای را دارد , بسم الله ! والا بهتر از در همان خانه بنشیند و خدا را بخاطر یارانه هایش شکر کند.!
رو قوی شو گر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ,ضعیف پایمال است
الان جناح بازار نیز مطمئنا پشت سر هاشمی خواهد بود و همچنین کسبه خرده پا که شنیده ام با انتشار خبر نامزدی او شیرینی پخش کرده اند! همین دو قشر اگر به حمایت از هاشمی تعطیل کنند ببین چه انعکاس بزرگی در جامعه خواهد گذاشت
یک حسن بزرگ اعتصاب این است که مانند شورش های خیابانی و مبارزات مسلحانه , لجام گسیخته نیست و این یعنی طلا! اعتصاب عملا اصلاح گراست. امروز مردم با اعتصاب رای خود را پس می گیرند و فردا فرضا شورای نگهبان را مجبور به استعفا می کنند و پس فردا آزاد کردن زندانیان سیاسی و .... کدام روش مبارزه می تواند اینقدر با کلاس و آرام و بدون خشونت پله پله اصلاحات بکند؟
اعتصابات صنفی در ایران برای تسلیم حکومت بسیار موفق عمل کرده است. چرا ما اینکار را با هویت سیاسی امتحان نکنیم؟
روزی مردی در بیابان راه می رفت و خورشید و باد او را تماشا می کردند. خورشید و باد با هم مسابقه گذاشتند تا ببینند کدامیک می توانند کت او را از تنش در آورد! ابتدا باد شروع کرد. او با وزیدنی سنگین , پیکر مرد را به زیر تازیانه های خود گرفت ولی هرچه بیشتر می وزید, مرد نیز کتش را بیشتر می چسبید! عاقبت باد خسته شد. نوبت خورشید شد. خورشید لبخندی زد و با اشعه های طلایی اش مرد را نوازش کرد. مرد گرمش شد و پس از مدتی کتش را در آورد! فرق اعتصاب و دیگر روش های مبارزات سیاسی بی شباهت به روش خورشید و باد نیست. در تظاهرات و مبارزات مسلحانه و حمله نظامی همگی باعث می شوند که حکومت بیشتر و بیشتر کتش را بچسبد و مبارزه روز به روز رادیکال تر شود ولی اعتصاب باعث می شود که حکومت گرم شده و کت خود را درآورد
۵۴۷۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲       

    از : کمال حسینی

عنوان : روح سرگردان اخبار روز
به نظر میرسد سیاست های اخبار روز را جهت وزش باد تعیین می کند ، مدتی بود که از "خیابان " وفواید آن در اخبار روز خبری نبود ولی ناگهان پس از وقایع هفته های اخیر و رد صلاحیت هاشمی و اخیرا تظاهرات اصفهان اخبار روز دوباره پرچم "زنده باد خیابان " را از درون صندوقچه بیرون آورده است ، اگر در آینده دوباره شاهد رشد اصلاحات و اصلاح طلبی همچون دوران خاتمی باشیم من کاملا محتمل می دانم که اخبار روز دوباره پرچم "زنده باد خیابان " را به صندوقچه خود برای روزی که دوباره جهت وزش باد تغیر کند باز گرداند .از نظر من این آشفته فکری اخبار روز را باید محصول زندگی دو زیستی گرداننده و یا گردانندگان آن دانست ، روح سرگردان تحلیلگران اخبار روز میان دنیای انقلابی از یک سو و دنیای مبارزات سیاسی و مدنی از سوی دیگر در گردش است .متاسفانه اخبار روز بر خلاف ظاهر انقلابی و مبارزه جویانه آن تنها به دنباله روی از وقایع روزمره مشغول است .
۵۴۷۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲       

    از : Bahman Asadi

عنوان : You are wellcome
"زنده باد خیابان" ، بله! شما هم بفرمایید!
۵۴۷۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : شاهین انزلی

عنوان : خواسته های چند سال قبل جنبش سبز دیگر پاسخگو امروز نیست
مشکل جنبش سبز این است که باید از کالبد گذشته خود بیرون بیاید و بدنبال رای من کو نرود چون آن برای زمانی بود که میتوانست بدست آورد ولی با سرکوب این جنبش اکنون اگر قرار باشد جنبش سبز دوباره سر برآورد و خودی برای مبارزه برای بدست اوردن دموکراسی و رفاه اجتماعی مهیا سازد باید پوست اندازی کند و به دنبال روی از اصلاح طلبان وطنی و رفرمیستهای که خود را در چارچوب قانون اساسی معرفی میکنند نباشند
جنبش سبز آینده باید بدنبال حقوق از دست رفته اجتماعی خود باشد و از چارچوب این نظام و قانون اساسی ان بگذرند و بدنبال حق من کو و این حکومت و قانون اساسی من نیست بروند و چهره جدیدی از خود نشان دهند جنبش سبز باید با چهره جدیدی نو سازی شوند خواسته های چند سال قبل جنبش سبز دیگر پاسخگو امروز نیست .
۵۴۷۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست