سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

لرزه بر اندامِ شب افتاد ،و قلبِ شب طپید - کریم سهرابی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : amjad karimi

عنوان : این شعر چقدر با حال و روز من آمیخته است .
لرزه بر اندامِ شب افتاد ،و قلبِ شب طپید
بُغضِ مَردی وا شد و اشکی به رخساری دوید

ای نگاهت ،ترجمانِ عصمتِ پروانه ها
وی حضورت، خوشتر از باغِ گُلِ سرخ و سفید

بی تو حالِ زندگی کردن، برای من نماند
تنگنا شد سایه ی بید و مَی و گفت و شنید ...گاهی شعری مطلبی و نوشته ایی تمام زندگی انسان را توصیف می کند وچه زیبا بود این شعر دلنشبن .دست آقای سهرابی درد نکند .
۵۴۵۶۰ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست