سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بن لادن شکار شد اما القاعده خود شکارچی شد - اردشیر زارعی قنواتی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : خواننده

عنوان : کشت وکاری زشت
آقای نویسنده ی عزیز,سلام
پس از تشکر صمیمانه ازشمابه خاطر زحمت پیوسته اتان در اینجا, و تحسین منظر دگرگونه ی نگاهتانبه جهانی که با شتاب و نادانانه به سوی تکگونگی ی نگاه می رود, مایلم به عرض این مطلب بپردازم. که بگویم به گمان من سامانه ی قدرتمند آمریکا و احتمالن جهان غرب, مانند شما و همفکران شما نگران پیامد یاری رساندن خود به کشت نفرینی بذر جهاد در خاک سیاه سرزمینهای ما نیست, زیرا که خوشه های زهرآگین حاصل این کشت و کار,همواره خوراک رعیتان بومی خواهد شد. دوست نازنین, چه در کاشت و چه در برداشت این محصول زشت,این تیره روزان مایند که روزانه هزار هزار, در برابر چشمان باز و بی رحم اربابان این جهان بی قلب وو روح, جان می دهند. در این بین شاید ۲۵۰۲شهروند این ارباب شهر نیز در این گیرودار فنا شوند,شهید شوند, انگیزه ساز شوند.
آقای نویسنده, به گمان من, بهره ای که سامانه ی جهانی ی سرمایه از این حاصل مسموم و شوم می برد, بیشتراز خسارت کوچکیست که ارتکاب به این گناه در بر دارد.
بهره ی کلان این تجارت بهره ای فرهنگیست که جهادیان ولگرد با نمایش توانمند خود در ارایه خشونت های افسانه وار, به صاحبان سرمایه درجهان غرب هدیه می کنند. ایشان به گونه ای غریب, لباس فاخر فرهنگ شرق را در برابر چشمان شاد رقیبان بنیانن فرهنگ ستیزش, از تنش می کنند. بهره ی دیگر این تجارت, پایگاهای عظیم نظامیست که به بهانه ی منع این خشونت ها, و شاید در حقیقت امر برای تعارض احتمالی با چین بر سر نفت نصیب امپریالیسم غرب می شود.آقای نویسنده,بی تردید, جنبه های سیاسی این چیستان غم انگیز را شما بهتر از من می دانید. دل من اما برای فرهنگ و بیش از آن برای مردم سیه روز افقانستان, عراق و سوریه می سوزد. البته اینجانب نه تنها با فرهنگ غرب ستیز ندارم, بلکه همواره دوستدار فرهیخته گان والا اندیش این فرهنگ نیز بوده ام. با احترام و ارادت.
۵٣۹۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : حالی درون پرده بسی فتنه می‌رود - تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند
با تشکر از نظر لطف جناب زارعی قنواتی عرض شود که همزمان با خواندن پاراگرف اول این مقاله

" زمانی که کماندوهای آمریکایی در اولین ساعات بامدادی روز دوم ماه مه سال ۲۰۱۱ با یورش به خانه یی در "ابیت آباد" در حومه اسلام آباد با کشتن "بن لادن" رهبر جنبش القاعده به یک دهه کابوس خود پایان دادند، کمتر کسی باور داشت که این جنبش تروریستی بعد از قتل "شیخ الشیوخ" خویش قوی تر از قبل در تحولات منطقه یی و بین المللی حضور داشته باشد."

به مقاله
Bin Laden"s Movement Is Thriving بر خوردم که تقریبا تائید این پراگراف بود و هشتاد کامنت جالب در دنبال داشت. آنچه من نوشتم عصاره مقاله و کامنت ها بود و دادن رفرانس برای علاقه مندان و اینکه همزمان دیگران چگونه فکر میکنند.
اما بیخبری چون من چگونه میتواند بداند که در پشت این پرده ها چه میگذرد که بخواهد اظهار عقیده ای بنماید؟ وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس - کاندرین آینه صاحبنظران حیرانند.
۵٣٨۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : اردشیر زارعی قنواتی

عنوان : پاسخ به کامنت های دوستان عزیز
با سلام و سپاس از همه دوستانی که ذیل مطلب حاضر کامنت گذاشته و عقاید و نقدهای خود را مطرح می کنند.
ابتدا در پاسخ به دوست خوبم پیروز عزیز که همیشه نسبت به مطالب بنده لطف داشته و اظهارنظر یا اقدام به کامنت گذاری با تبصره الصاقی برای گسترش بحث می کنند. با شما موافقم که بنیادگرایی اسلامی و تروریسم القاعده یی از خورجین نظام سرمایه داری غرب و به خصوص سیاست خارجی آمریکا بیرون آمده است. در حینی که به وقایع تروریستی و ارتباط پیدا و پنهان آن با بازی های پشت پرده سازمان های اطلاعاتی غربی تا حدودی باور دارم و در تجربه تاریخی به خصوص در زمان مجاهدسازی برای مبارزه با کمونیسم و نبرد با به اصطلاح اشغالگری شوروی در افغانستان این واقعیت ثابت شده است، اما به توطئه پنداری تمام این وقایع به خصوص پس از یازدهم سپتامبر و اینکه القاعده و بن لادن در این ماجرا هیچ نقشی ندارند باور نداشته و به عکس معتقدم که آنان هیولایی را ساختند که بعدا از کنترل خودشان تا حدودی خارج شد. اگر بحث اهداف کلان و منافع نهایی را در قبال رخدادهای بین المللی به سر نخ وقایع اتفاقیه لحاظ کنیم به پیوند نامیمون بنیادگرایی اسلامی و کسب منافع ژئوپلتکی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن با هژمون های مسلط بر نظام بین المللی پی می بریم. این حتما به مفهوم آن نخواهد بود که این دو هویت پارادوکسیکال لزوما در تمامی حیات سیاسی خود هماهنگ و در یک جهت حرکت می کنند بلکه می تواند در مقاطعی نیزحامل تضاد منافع و چینش های متفاوتی نیز باشد.
در پاسخ به جناب سید عباس آرمنی عزیز که چند وقتی است به نظر می رسد با ما قهر کرده اند و دیگر از نقدهای دوستانه و تا حدودی بی انصافانه وی محروم هستم. هر چند که کامنت شما در واقع جواب به آقای پیروز می باشد و به مطلب بنده چندان ربطی ندارد اما این تفکر لیبرالی که معمولا تاریخ را از فصل پایانی می خواند و به سوابق مستند تاریخی در خصوص یک پدیده زمینی توجه ندارد، چندان منطقی نیست. به همان نسبت که جناب پیروز در قطعه چینی پازل حوادث تروریستی اسلامی خود به بخشی از واقعیات توجه ندارد شما نیز در جهت عکس به نوعی یک پازل را ترسیم می کنید که از بنیان با واقعیت همخوانی نداشته است چنانچه وقایع چند دهه اخیر آن را ثابت کرده است. همین بنیادگرایان اسلامی در قالب مجاهد و القاعده امروزی کسانی هستند که با حمایت مادی ارتجاع عرب، تدارکات لجستیکی پاکستان و هدایت اطلاعاتی و حمایت نظامی غرب و آمریکا پای به میدان مبارزه و حضور در حیات سیاسی منطقه خاورمیانه گذاشتند. چنانچه در دهه نود میلادی به دعوت رونالد ریگان رئیس جمهوری وقت آمریکا به کاخ سفید دعوت شدند و از آنان به عنوان "همطرازان پدران معنوی" تجلیل عالی به عمل آمد.
در پاسخ به خانم آزاده ایرانی که شاید بیشترین ربط در بین کامنت های حاضر را نسبت به مطلب بنده داشته باشد، ضمن تشکر از توجه یی که به این نوشته داشته اند باید چند نکته را یادآوری کنم. اول اینکه بحث جنبش های اسلامی با بحثی که من در خصوص بن لادن و القاعده در چارچوب بنیادگرایی اسلامی دنبال کردم هیچ ربطی به مبارزه یا کنشگری مسلمانان در طول تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ندارد. بخشی از جنبش های اسلامی در طول این بازه زمانی نقش مترقی و تا حدودی انقلابی داشته اند که این طیف هم اکنون هیچ سنخیتی با بنیادگرایی اسلامی ندارند. اتفاقا همین جنبش های که احتمالا مدنظر شما می باشند در چارچوب تساهل و تسامع مذهبی و به شیوه های دمکراتیک در عرصه های ملی و منطقه یی وجود داشته و در کنار جنبش های سکولار و حتی چپ در یک جبهه مشترک مبارزه کرده اند. این بخش از جنبش های اسلامی بیش از آنچه تمایلات ایدئولوژیک و فرقه گرایانه را دنبال کنند در قالب جنبش های ضددیکتاتوری یا ضداستعماری به عرصه مبارزات مدنی و سیاسی پای گذاشته اند. در مطلب بنده تحت هیچ شرایطی موضوع بحث این گروه از مبارزان مدنی مسلمان منظور نبوده و تمرکز مطلب و اصولا اساس نوشته به تفکر طالبانیسم و تروریسم القاعده یی معطوف است. در ضمن با عرض معذرت در خاورمیانه شما لطف کنید و یک کشور اسلامی پیشرفته و دمکراتیک را مثال بزنید البته لطفا از ترکیه نگویید که هم اینک اردوغان اسلامگرا با نشستن بر سر میراث لائیک آتاتورکی دارد گام به گام محیط اجتماعی کشور را به سمت واپسگرایی رانده و در حوزه منطقه یی نیز رویای بازسازی امپراتوری عثمانی را در سر می پروراند. بحث ملت های مسلمان از شاخ آفریقا تا خاورمیانه و مظلومیت آنان در مقابل حاکمان جبار و فاسد و هم چنین مطامع امپریالیستی در حوزه اقتصاد، سیاست، امنیت و اجتماعی نیز واقعیتی است که شاید من بیش از شما نسبت به آن واقف، معتقد و معترض هستم. همین مسلمانانی که به آنان ظلم می شود هم اکنون قربانیان قیچی جنایتی هستند که یک تیغه آن نیروهای تجاوزگر غربی بوده و تیغه ی دیگر آن گروه ها و دستجات بنیادگرایی اسلامی چون القاعده که از پاکستان، افغانستان، مصر، تونس، لیبی، عربستان، بحرین، ایران، سوریه، یمن تا مهاجرین مسلمان در اروپا و آمریکا را از دوگانه زشت بی نصیب نگذاشته است.
با سپاس از همگی شما
۵٣٨٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : مفید و موفق
جناب سید عباس،
این حقیر " نا سید " و مطمئنا " نه ارمنی " چیزی از خود مایه نگذاشت و آنچه ذکر شد خلاصه مقاله و کامنت های بیشمار آن بود. فکر کرده بودم که نظری به کامنت های این مقاله میتوانست برای کامنت نویسان مفید باشد و ظاهرا بوده است !!
۵٣٨٨۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : رفیق سید عباس ارمنی

عنوان : در پاسخ به آقا پیروز همان آقای که اولین کامنت را گذاشته
آقا شما خیلی آدم با حالی هستی عجب خبر های دست اولی داری پیداست که در پنتاگون و آنجا ها هم یک دستهای داری شاید هم آنجا ها دوربینی چیز ی کار گذاشتی دمت گرم ، مثلا میدونی که چرا بن لادن را نکشتند و یا دیر کشتن حتی میدونی بن لادن دوای انسولنش را از کجا تهیه میکرده مثلا میدونی چطوری شده که پاکستانیها از مسائل خبر نداشتند ولی شما خبر داشتی ، واقعا شما آدم جالبی باید باشی ، واقعا خوش به حالت ، منم خیلی دلم میخواست مثل شما میتوانستم در این دنیای مغشوش از چیزی ولو کوچک و کم اهمیت اینطور با قاطعیت حرف بزنم ، یکطور های شما آدم خوشبختی هستی، میدونی رفیق زیاد حوصله ندارم وگرنه برات مینوشتم که روانشناسها از این نوع قاطعیت با چه ترمهائی یاد میکنند ولی گور پدر علم شما را عشق است که از پس پرده ماجراها اینطور دقیق اطلاع داری و همین اطلاعات برای حداقل خودت کافی و وافی است . بازم دمت گرم
خدا پدر اخبار روزی ها را هم بیامرزه که اجازه میدن من و شما در این فضای مجازی بی آنکه بتوانیم با مشت و لگد سر همدیگر را خرد کنیم با هم ارتباط برقرار کنیم
۵٣٨٨۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : آزاده ایرانی

عنوان : نظر
شما با این تحلیلی که ارائه دادید حقا مستحق یک جایزه هستید ، آقای قنواتی بهتر نیست ادعا کنیم اصلا تمام تاریخ "جنبش" اسلامی که در صد و چهل پنجاه سال گذشته در کشور های عربی و اسلامی وجود داشته تماما امریکا ساخته است و هر چه مشکل در کشور های عقب افتاده مسلمان وجود داره یکسره کار امریکا است و" هر چه فریاد داریم باید بر سر امریکا بکشیم" اینطوری همه مشکل را یکجا با هم قپون کردیم و هم آب پاکی ریختیم سر ملتهای متمدن و پیشرفته اسلامی و مردم با اراده و با انگیزه مسلمان و صورت و پاسخ مسئله هم در حد مخاطبینی که شما در جستجوش هستی ساده و قابل فهم شده ،یک ملت مظلوم و مسلمان داریم ویک امریکای غاصب و شقی ، خواننده هم پیدا کند پرتقال فروش را !!!!!
۵٣٨۷۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : مرگ بن لادن
مقاله کوتاه و جالبی در باره منشاء القاعده در پاکستان و ایجاد آن توسط سازمان نظامی پاکستان برای مبارزه با اشغال افغانستان توسط شوروی و استفاده امریکا از آنها بهمین منظور.

جالب تر از مقاله کامنت های زیادیست در باره مرگ بن لادن از جمله اینکه بن لادن به نارسایی کلیه مبتلا بوده و به ماشین دیالیز کلیه احتیاج دائمی داشته است بنابراین چگونه میتوانست در کوه های افغانستان به آن دست رسی داشته باشد ؛ کنایه از اینکه او سالها قبل مرده بود. دیگر اینکه چگونه بن لادن میتوانست سالها در نزدیکی پایتخت پاکستان زندگی کند و سازمانهای جاسوسی پاکستان و غرب قادر به یافتن او نباشند؟

مساله مهمتر آنکه آمریکا میتوانست بسهولت او را دستگیر و محاکمه کند و البته این بنفع امریکا نبود چون بن لادن مسئول ۹/۱۱ نبود. و اگر کسی که کشته شده در حقیقت بن لادن بود چرا در جایی دفن کردند که در آینده کسی برای تایید هوویت او به آن دسترسی نداشته باشد؟ و سوالات و کامنت های جالب دیگر.

Bin Laden"s Movement Is Thriving
http://www.commondreams.org/view/۲۰۱۳/۰۵/۰۵-۱
۵٣٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست