سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

صندوق رأی یا حجرالاسود - مارال سعید

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : قطره

عنوان : ‫رای من رابطه کنارهم بودن موسوی−خامنه ای را به رابطه مقابل هم بودن تبدیل و مرزبندی کرد.
‫من اگر مجبور باشم به یک از چند نفری محدود رای دهم، فرضن، از بین خاتمی، رفسنجانی‫، مشایی، قالی باف، رضایی، روحانی، حداد عادل و بقیه اصول گرایان، ناچار باشم یکی را انتخاب کنم، ‫اول به خاتمی رای میدهم‫، دوم به رفسنجانی. دلایل:

‫۱. تنها شانس تغییری ولو بسیار کوچک در نظام و سیستم ج.ا. و دولت ان با ورود خاتمی و رفسنجانی میسر است.

‫۲. خاتمی و رفسنجانی ‫پخته تر از گذشته تجربه تلخ دو دوره گذشته خودرا بخوبی حس کرده و احتمالن اینبار مصمم تر عمل خواهند کرد. باید این دو را در مقابل رهبر و جناح واپسگراتر و مرتجع تر قرار داد و بین انان خطوط شفاف و مرز سیاسی در جهت تحکیم قدرت مردم ایجاد کرد! ‫

‫۳. برای من سکولار لائیک نامسلمان کافر، خاتمی از بقیه بسیار بی ضرر تر است.
باید دید چه گزینه ای به نفع من و امثال من است درحالیکه هیچ و یا کمترین آسیب و ضرر را بدیگران و من وارد میکند. غیر از ایندو نفر، جز ضرر و آسیب ۱۰۰ درسد عایدی دیگری نصیب نیست!


‫۴. کفه ترازو را باید به سمت اصلاح طلبی و رفرم سنگین تر کرد و قدرت را از اصول گرایان حتا به شکل ذره ذره و قطره قطره باید بتدریج گرفت. امروز نگیریم، چهار سال دیگر باز بیهوده باید صبر کنیم. با حضور و بودن در میان ‫باید مصر و مزاحم نظام حاکم بود و سیستم را به تغییر اجباری و تحمیلی واداشت.

‫۵. ‫اما راه حل تحریم و یا خودکشی! میشود گفت خوب چرا تحریم نکنیم؟ تحریم هیچ گره ای از کار نمی گشاید. تحریم یعنی حذف خودم از بازی سیاسی! نشستن بر شاخه وبریدن بن و ریشه خود! حذف خود! چرا باید بدست خود خودمان را از بازیهای سیاسی حذف کنیم. نه تنها بیهوده تحریم و خود را حذف نمیکنم، بلکه شرکت میکنم، از صندوق ها و رای ها و مراقبین و دست اندرکاران عکس و اسناد تهیه میکنم. گزارشی مفصل تهیه میکنم از جزء جزء آن و هر واقعه غیر مترقبه همراه با هر گونه توطئه تقلب و تقلب و دستکاری و مهندسی جهت نابودی رای من و مردم. ‫مبارزه معقول خواهم کرد. خوشحالم که دفعه قبل هم شرکت کردم و به موسوی رای دادم. رای من رابطه کنارهم بودن موسوی−خامنه ای را به رابطه مقابل هم بودن تبدیل و مرزبندی کرد. ‫فعلن فقط در عمل یک جنبش سبز داریم.
به حرکت ‫خود و جنبش سبز کمک کنیم. جنبش سبز کماکان ادامه دارد! به امید ‫کمک، یاری و دیدار شما در پای صندوق های رای.
۵٣۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ایکاروس

عنوان : صندوق انتخابات یا انقلاب
مارال عزیز

مرا ببخشید ولی کماکان همچون سال ۵۷ که همه مشکل داشتیم، شما ظاهرا" هنوز در درک دموکراسی اشکال دارید. موضوع بر سر انتخاب بین یا صندوق انتخابات و یا انقلاب نیست، موضوع باید بر سر انتخاب درست راه باشد، حال به هر شکلی که باشد. موضوع آن است که در انتخاب راه، خاک به چشم مردم نپاشیم و سالیان دراز در یک بازی "دموکراسی" سرگرم و سردرگم نشویم.
۵٣۴۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : مارال سعید

عنوان : دمکراسی
به دوستانم در "اخبار روز" ، همانطور که گفته ام با شما همدلم. همین که بعضی با یافتن فرمول "اصلاح طلبی" آنهم در نظام جهل و جنایت چون آرشمیدوس سراسیمه در شهر می گردند و جار میزنند "یافتم، یافتم" و دیگران را جز به ذوب شدن در این فرمول نمی پذیرند، ریشه در همان ناآموختگی دمکراسی دارد، که همه را به رنگ خویش میخواهد. و یا چون دوستانی که در آینه موی سپید دیده اند تعجیل دارند که تا جانی باقیست انقلابی کنیم، که این نیز افتادن از آن سوی بام است.
گفته اید که این مردم را باید جور دیگری دید. حق با شماست من خالی لیوان را و شما پر لیوان را دیده اید. البته اگر نگوئید که فلانی دچار بدبینی مزمن گشته، بایست که در پایان هرآنچه برشمرده اید یک اما بگذارم. من منکر مبارزات شکست خورده یا به نتیجه مطلوب نرسیده ی صد سال اخیر مردم ایران نیستم، اما این نهال را درختی تنومند و شاخه گستر با میوه های شیرین و آبدار جلوه نمی دهم.
شرمنده ام دوستان، شما را نمی دانم ولی من به صدای بلند میگویم که در دوران انقلاب ۵۷ یکصدم این اندازه که امروز از دمکراسی می فهمم نمی فهمیدم.
شاد و تندرست باشید
۵٣۴۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : هفت شهرعشق عطار
جناب پرویز،
اگر هفت شهرعشق عطار برابر ۸۰۰ سال باشد ما هنوز به کوچه اول هم نرسیده ایم ولی باکی نیست. در قرن ۲۱ دهکده جهانی, چهار میلیون ما به دموکراسی رسیده و بقیه هم در صف سفارتخانه ها منتظرند. جمهوری اسلامی هم که دروازه ها را چهار طاق
باز گذارده و دستور شاهنشاه پهلوی را اجرا میکند. هیچوقت اینقدر جوان نخبه تحصیل کرده ایرانی در خارج ندیده بودم. این حقیقت است و فرمایشات ما قوه اجرایی ندارد. قصد مزاح هم ندارم. مگر دودی از صندوق کلبه ها و سوسوی چراغی ...
۵٣٣۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : پرویز ح

عنوان : محاسبات پیروز
پیروز جان طبق محاسبات شما انگلیسی ها یک هفت قرنی طول کشیده است تا به دموکراسی رسیده اند. اگر محاسبه ی اخبار روز را هم قبول کنیم، ما هنوز شش قرن وقت داریم. موافقی که بالاخره قرن ۲۷ - اول و آخرش مهم نیست - را زمان رسیدن به دموکراسی در ایران خودمان قرار دهیم. اگر فکر می کنی این پیشنهاد هنوز انقلابی و رادیکال است، خیالی نیست، می توانیم تمرین دموکراسی را تا هزاره ی سوم هم کش بدهیم. اصلا مگر هزار سال در این تاریخ کائنات ارزش آن را دارد که روی آن جر و بحث کنیم.
بعد از التحریر! راستی پیروز عزیر این روزها چرا این قدر بهانه گیر شده ای؟!
۵٣٣٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : تا ریشه در آبست امید ثمری هست
" انگار که ما صد سال مبارزه پشت این خواست نداشته ایم. امروز صبح از خواب بیدار شده ایم و گفته ایم: دموکراسی!".

شاید صد سال برای آدمهای عجولی چون ما همچون عمر نوحی ست که صرف دمکراسی کرده ایم آنهم چهار خط در میان.

منشور کبیر یا ماگنا کارتا ( Magna Carta)‏ منشور قانونی انگلیس است که به طور رسمی در سال ۱۲۱۵ به تصویب رسید. یعنی تقریبا درست ۸۰۰ سال پیش انگلستان جنبش جنینی دموکراسی پارلمانی را شروع کرد و با زیر و بم ها و انقلابات و کشتارهای
بسیار از شاه و گدا, سر انجام به اینجا رسید که میبینیم.

ما در این راه هنوز در خم یک کوچه هم نیستیم. با حلوا حلوا که دهان شیرین نمیشود. اگر دمکراسی میخواهیم باید به آن عمل کنیم. شرکت در انتخابات تنها دودی نیست که از صندوق ها بلند میشود. شرکت در انتخابات یعنی تا ریشه در آبست امید ثمری هست که متاسفانه تحریم ها این چند قطره آب را هم از این نهال دریغ میدارد.
۵٣٣۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : اخبار روز

عنوان : ما تاریخی غرورانگیز داریم
خانم مارال سعید عزیز
از تذکرات شما ممنون هستیم. اخبار روز هیچ مخالفتی با این که شما در حد توان خود از این صندوق ها دودی هوا کنید، ندارد و در ادامه ی این یادداشت ها خواهید دید که برخی شتابزده نتیجه گیری هایی می کنند که واقعی نیست. چون متاسفانه ظرفیت نفد در جامعه وجود ندارد. یا باید در «اصلاح طلبی» حل شد و یا دشمن معرفی خواهید شد.
نقد ما آن نیست که از درون این صندوق ها دودی بلند شود، نقد ما این است که گفته می شد و گفته می شود از درون این صندوق ها معجزه ای ظهور خواهد کرد به نام این یا آن فرد و اصلاح حکومت اسلامی. سرخوردگی شدید مردم به دنبال همین توقعات آمد.
باید مردم ایران را کمی جور دیگری دید. حیف است که این مردم را این قدر ضعیف و ناتوان و ناآگاه تصور کنیم. این مردم همان مردمی هستند که نخستین انقلاب در آسیا را علیه استبداد بر پا کردند، نخستین مردمانی بودند که در این قاره پهناور طلب عدالت خانه کردند، نخستین مردمانی بودند که خواهان حاکمیت بر ثروت ملی و نفت خود شدند، مردمانی بودند که در زمانی که بیشتر آسیا در خواب بود، نخست وزیری ملی بر سر کار آوردند، مردمانی بودند که انقلاب ۵۷ را رقم زدند، مردمانی بودند که جنبش سبز را تولید کردند...
این مردمان شایسته بسیار بیشتر از این بوده اند. باید فکر کرد که چرا بعد از یک قرن مبارزه ما نه تنها به بخش کوچکی از خواست های خود نرسیده ایم، بلکه به بلند کردن دودی از صندوقی دل خوش کرده و رضایت داده ایم؟ باید به این فکر کرد که چرا تا می گوییم دموکراسی، عده ای می گویند «دموکراسی» یک شبه به دست نمی آید. انگار که ما صد سال مبارزه پشت این خواست نداشته ایم. امروز صبح از خواب بیدار شده ایم و گفته ایم: دموکراسی!
پیروز باشید.
۵٣٣۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ایکاروس

عنوان : حد توان مردم
دوست عزیز!

همانگونه که می گویی بعد از سالیان سال که شیخ و شاه بر سرمان کوبیده اند، متاسفانه حد توان خود و مردم را در همان بر آوردن دود کوچکی از صندوق رای تصور می کنیم و به از آن بیشتر فکر نمی کنیم. هرسال به پای صندوق برویم، یک رای بیندازیم و به اصطلاح "تمرین دموکراسی" کنیم تا بلکه مختصر دودی از صندوق به در آید حتی اگر به قول حجاریان این امر (اصلاح طلبی و تکیه بر صندوق رای) ۷۰ سال طول بکشد در عوض دلمان خوش است که ملتی هستیم با ۷۰ سال و یا بیشتر تجربه "دموکراسی". و اما کسانی که مدافع شرکت در انتخابات ۸۸ بودند به هیچ وجه استدلالشان در مورد شرکت در انتخابات این نبود که حاکمیت را در خیابان به چالش می کشیم بلکه انتظار داشتند موسوی رای بالا آورده و حاکمیت به هیچ وجه نمی تواند رای چند میلیونی را به حساب نیاورده و تقلب کند استلالی که ولی فقیه نیز در پاسخ به مدعیان تقلب می آورد.ولی دیدیم که این کار را کردند. به هر حال شرکت کنندگان فکر می کردند موسوی برنده شده و دوره ای از اصلاحات آغاز می شود ولی چنین تفکری مختص همان اصلاح طلبان و کسانی بود که چشمشان عزم جزم حاکمیت جهت جلوگیری از تکرار دوره خاتمی را نمی دید و تنها به امید آن بودند که دودی در "حد توان" از صندوق به در آورند.
۵٣٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

    از : ش. فردا

عنوان : تشکر از نویسنده
با درود بر شما
بسیار عالی بود. حقیقت آن است که برخی دوستان نمیخواهند بپذیرند که امروز بسیاری از مدافعان حضور در صحنه انتخابات، بدنبال کسب قدرت از راه صندوق رای نیستند و برای من به شخصه این راهی است برای "گامی به جلو" هر چند کوچک. این رفقای ما به راحتی با اعلام آنچه در انتخابات ۸۸ رخ داد به عنوان "شکست اصلاح طلبان" و پیروزی "ولایت مطلقه" فراموش میکنند که حماسه ای که مردم پس از آن انتخابات آفریدند اگرچه به سقوط رژیم نیانجامید اما چنان پایه های آن را لرزاند که امروز "انتخابات" کابوس رژیم شده است پس چرا باید دست آنها را باز بگذاریم و اجازه دهیم این کابوس برایشان خوابی شیرین شود؟
حتی کاندیدی چون خاتمی با آن "اصلاح طلبی" سرو دم بریده را نمیتوانند تحمل کنند پس چرا آب به آسیابشان بریزیم؟ بجای "نفی" باید کاری کنیم که مردم با "موسوی" در انتخابات ۸۸ کردند. موسوی اگر شرایط پس از انتخابات را میدانست هرگز کاندید نمیشد ولی شرایط او را به آنجا کشاند و مجبور شد که بر پیمانش با مردم بماند. آیا نمیتوان این بار هم تلاش کنیم همان کار را دیگری بکند؟
"دود" این چنین "صندوق رای" به چشم چه کسی خواهد رفت؟ نکند "انقلابیون" ما نگران "هزینه" دادن شده اند؟
۵٣٣۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست