سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

«انتخابات آزاد»
کلیدواژه ی ایستایی و فرصت سوزی جنبش است
- محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اختیاری

عنوان : باند خطرناک
آقای اصفهانی نوشته اید: "مشایی، به پشتوانه ی ایستادگی هایش طی این سال ها در برابر ولی فقیه، و توانمندی به اثبات رسیده اش در کوتاه کردن دست او (به نفع باند خطرناک خودش البته) به احتمال زیاد خواهد توانست که بیشتر از خاتمی، آرای مخالفان خامنه ای، و حتی مخالفان خود و کل نظام را کسب کند". همانطور که خودتان هم گفته اید این دسته "باند خطرناک"ی است، و تا آنجا که من (نیم من، هیچ کس)، میدانم این باند بسیار بسیار خطرناک نه تنها سر در آخور خودفروختگان کثیف پشت پرده ای به رذالت و دنائت خامنه ای دارد، بلکه این باند رذل برای رسیدن به قدرت دست تا مرفق در دزدی و فساد (آنچنان که شواهد تاکنونی نشان داده اند)، و همدستی با امپریالیزم و صهیونیزم (از طریق همان کثافات پشت پرده)، نیز دارد و به همین دلیل است که در صفوف به اصطلاح مخالفان رژیم ،نفوذی ها و جنگ طلبان مستقیم و غیر مستقیم در حمایت از باند رذل احمدی نژاد به منبر میروند و پس از این بیشتر هم خواهند رفت!

به همین دلیل فکر میکنم تاکید شما بر خطرناک بودن این باند بسیار بجاست و باید که در فضای عمومی بر آن تاکید کرد، تا در این وانفسای اسف انگیز نبودِ یک ائتلاف/جبهه جایگزینِ انقلابی-دمکرات-عدالتخواه در مقابل رژیم سراسر جنایتِ حاکم، مبادا مردم به دام باند خطرناکِ جانیان کمتر شناخته شده احمدی نژاد و شرکا بیافتند و حداقل برای سی و چند سالی دوباره روزِ زندان درمانی، شکنجه درمانی و قتلعام درمانی از نو ، و روزی ادبار و نکبت و اسارت، از نو!


در مورد اسرای رجوی-خامنه ای در اردوگاه لیبرتی نیز نوشته اید: "ماجرا اصلاً کوچک نیست، و سکوت در برابر آن، مشارکت و مباشرت در جنایتی تاریخی است که تا حدودی شبیه قتل عام زندانیان سیاسی در ۱۳۶۷ است. اما این بار یکی دست و پای قتل عام شوندگان را گرفته است و بسته است تا آن دیگری سر از تنشان جدا کند". و من (نیم من، هیچ کس)، باز هم با شما کاملاً هم عقیده هستم.

اما رفیق نازنین، جان برادر، به شما که دستتان بیش از من و امثال من میرسد پیشنهاد میکنم؛ لطفاً زودترک بیانیه ای در همین ارتباط تهییه، به امضای عناصر آزادیخواه و ضدجنگ جامعه سیاسی-هنری ایران (و در صورت امکان عموم)، رسانیده و به سازمانها و دوایر بین المللی زیربط و نشریات ... بفرستید. چنین بیانیه ای نه تنها درمقابل فشارهای اربابان جنگ طلب رجوی که برای بازپس فرستادن آن اسرا به قتلگاه پادگان اشرف هرروزه در پس و پیش پرده عمل میکنند توازنکی بوجود میاورد، به جداشدگانی که خارج از هوای رژیم جنایتکاران و رجوی دنی، انسان مانده اند قوت قلب میدهد، در مقابل دوز و کلک های اطلاعاتی رجوی ساخته راهی انسانی باز میکند، و ... بلکه برای سازمانها و دوایر مسئول امور آن اسرا نیز، مشت رجوی و ایادی اش را بازتر کرده و در نهایت امکان تکرار قتلعام ۶۷ ی دیگر را کمتر خواهد کرد.

به امید آزادی سیاسی-عدالت و برابری در سرزمینمان!
۵٣۲٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست