سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مکثی بر هشدار «اخبار روز» - فرخ معانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : البرز

عنوان : ایرانی متحد و دموکراتیک بر علیه استبداد، ارتجاع و تجزیه طلبان
‫اسم سیاوش را به عنوان نام کوچک انتخاب کرده ای و نام فامیلیت را ایرانی. آیا کسی تو را اجبار کرده بود که چنین نامهایی را برگزینی، و خودت را دچار و مورد ستم مضاعف قرار دهی.‫ شنیده ام هم میشود اسم کوچک را عوض کرد و هم اسم فامیل را، آنهم خیلی ارزان و بدون ایستادن در صفهای طویل انتظار.
‫جناب سیاوش ایرانی‫، به گمانم عادت کرده ای، که به صورت آچار فرانسه عمل کنی‫، یعنی در، آن واحد، ادعای داشتن راه حل ‫برای ‫ده ها مشکل را میکنی، ‫و همانطوری که آچار فرانسه در غالب موارد باعث هرز و غیر قابل استفاده شدن پیچ و‫ مهره میشود، این دهها راه حل شما‫ هم ره به ‫جایی نخواهد برد.‫ اینجا بحث سر مسائل قومی ایرانی است، ‫شما به یکباره سر از انگلستان و ایرلند درآورده اید، ‫یا در سفری به جنوب اروپا،‫ اسپانیا، قصد مداوای التهاب باسکها در برابر اسپانیائی ها را دارید.
‫دست از این رقص بد منظر و ضد ایرانی بردارید، کجای ایران کسی را به عنوان اینکه عربی، ترکی، ترکمنی، بلوچی و یا کردی و گیلکی و ... تکلم و یا نوشته، دستگیر و ...... کرده و یا میکنند. اگر چنین بود که میبایست تمامی مردم کرد زبان، عرب زبان، ترک زبان و.... در زندانهای حکومت شاهنشاهی یا اسلامی فعلی میبودند.‫ نه عزیز، خلاف به عرضتان رسانده اند، ایرانیان در بند حکومت اسلامی بر علیه استبداد و ارتجاع حاکم در ستیزند، و نه بر علیه قوم فارس و ترک و لر و عرب و......
‫کلامی کوتاه با تفرقه افکنان و تجزیه طلبانی از نوع سیاوش ایرانی. که خود را پشت الفاظ عوامفریبانه ای چون «‫زبان ملی» مخفی ‫کرده اند. ‫مردم ایران به شهادت جنبشهای مردمی و ضد استبدادی در سده اخیر و نیز دفاع جانانه در برابر هجوم صدام و صدامیان، نشان ‫داده اند، ‫که هرگز خواهان تکه پاره شدن سرزمین نیاکانشان، ایران، نبوده، نیستند و نخواهند بود. ایرانیان یکپارچه و در ‫همبستگی با یکدیگر، ‫با قدمهایی آهسته ولی بی تزلزل در جهت ایرانی متحد و دموکراتیک بر علیه استبداد، ارتجاع و تجزیه طلبان در حرکتند.
‫آنانی که شب و روز، در خواب و بیداری آرزوی «فروپاشیدن ایران» را به دل دارند، به یقین در این آرزوی خود ناکام خواهند ماند. چنانکه در طول سده ها نتوانسته اند به این آرزوی شوم و پلید خود جامه عمل بپوشانند، چه سیاوشهای واقعی و واقعا موجود ایرانی همواره پاسبان تمامیت ارضی میهن عزیزشان، ایران، بوده، میباشند و خواهند بود.
۵۲۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۱       

    از : سیاوش ایرانی

عنوان : دموکراسی ومشکل ملی
جناب البرز،
اینکه حکومت استبدادی ورژیم فارسی /اسلامی به همه ظلم واجحاف میکند،بسیارسطحی نگری است.مگرفارس زبانان عزیز هم بخاطر زبان مادریشان شکنجه واعدام میشوند؟خودتان اگرکمی عمیق مسائل راتحلیل کنیدخواهیددیدکه نظرات شما همه ،چه خودرژیمی ها وچه خود شما درشبه اپوزیسیون درموردمسائل ملی صددرصدیکی است. کدام کشوردموکراتیک انگلیس مساله ایرلند،فرانسه مساله باسکها واسپانیا مساله راکاتالانها راتوانسته حل کند؟پس دموکراسی راه حلی برای مساله ملی ندارد.الیت فارس زبان روشنفکران مترقی قوم فارس اگروجوددارندبایدمساله ملی رااول قبول کنند تا باتوافق بقیه راه حل مناسب پیداکنند.
با علم کردن زبان مادری خودبعنوان زبان مشترک !!! ملی !!!(مگربقیه زبان ملی ندارند؟) مشکل را مشکل ترودرواقع لاینحل میکنند.زبان فارسی زبان ملی قوم فارس است وبس واین ریشه اصلی تمام مشکلات ملی است.
۵۲۵٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱٣۹۱       

    از : ‫البرز

عنوان : تلاشهای مستمر و جمعی
صلاح عزیز،‫ ‫مطلب جالبی نوشته ای،‫ تا آنجا که من درک کردم، از دیدگاه شما، همه نژاد پرست بوده‫ و ‫هیچکس در پی درک و حل عاقلانه و منطقی مسئله و سئوال قومیتهای مختلف ایرانی نیست. به گمان من،‫ که این قضاوت شما قدری و شاید تا حدود زیادی ناعادلانه ‫است.
‫‫به گمان من، همانقدری که یک زحمتکش ایرانی ساکن مشهد، اصفهان، شیراز و تهران‫‫ زیر بار فشار گرانی، بیکاری و فشارهای نامعقول فرهنگی قرار داشته و از آنها رنج میبرد‫، درست به همان میزان زحمتکشان ساکن گنبد، زاهدان، زابل، کرمانشاه، سنندج و رشت در فشار بوده و از آنها رنج میبرند.
‫‫صلاح عزیز، همانگونه که خود نیز اشاره کرده ای، نبود قوانین دموکراتیک در کشور، باعث و بانی تمامی تباهی ها و جنایتهای رایج در کشور بوده و میباشد. این قوانین دموکراتیک هم از آسمان برایمان نازل نخواهد شد. قوانین دموکراتیک حاصل تلاشهای دموکراتیک و جمعی است.
‫‫به کشورهای اروپایی اشاره کرده ای، که در آنها نقض حقوق بشر و حیوانات به مراتب بسیار کمتر از جوامعی چون جامعه ما ایرانیهاست، اگر به تاریخ این کشورهای اروپایی نظری سطحی بیندازیم در خواهیم یافت، که آنها این زندگی توأم با رفاه نسبی خود را در سایه تلاشهای مستمر و جمعی خود بدست آورده اند
۵۲۵۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣۹۱       

    از : صلاح ال

عنوان : شگرد جدید
باعرض سلام خدمت نویسنده محترم در خصوص مقاله شما بعنوان یک فرد از این جامعه ذکر شده دچار اشکال شده ام و از شما راهنمایی میخاهم. با هم موافقیم هر معلولی علتی دارد . شما موافقید که قومیتها از کمترین حقوق خود برخوردار نیستند و این یعنی معلول . از رفع معلولیت سخن واضح و کامل و روش رفع با شگرد خود به میان میاورید . ولی از علت کم حرف بمیان میاید و انرا در یک نظام سیاسی (جمهوری اسلامی) خلاصه میکونید . و اتهامات را از نژاد برستان این جامعه ور می دارید. اگر علت نظام فعلی است چرا این جو در نظام های سابق که کاملا با ایدیولوژی این نظام متفاوت بوده و تنها وجه اشتراکشان همان نژاد پرستی است حاکم بوده . حتما میگویید نظامها نظامهای بر مبنای دموکراسی نبوده اند. و همه با شما موافق هستند . ولی کی در این نظامها حکم میرانده و میراند .مگر نه اینکه یک قوم بخصوص و الا اگر موضوع نظام و نوع حکومت بود الان خیلی ازکشورهای اروپا با حکومت جمهوری ویا پادشاهی اداره میشون که هیچگونه نقض در خصوص حقوق بشر بلکه حیوانات صورت نمیگیرد. پس این جمعیت بخصوص حاکم است . که بصورت اجمالی و نگاه به تاریخ سهم اقوامی چون ترکمن .کرد .لر.بلوچ.بختیاری وعرب صفر بوده است.پس چرا نباید فارسها را متهم کنم .مگر پادشاهی از اقوام غیر فارس بوده .رهبر چطور .ریس جمهور .وزیر.مدیرعامل. ستاره سینما. بازیگر نمونه.بازیکن سال و .... .اقوام حتی از اتهام به جرم سیاسی محرم هستند .چون یا ملحد یا مرتد یا منافق و یا جاسوس و شما انها را وطن فروش مینامید . حق را از نخبگان قومیتها میگیرید که نمیتوانند تصمیم گیرنده ویا راه یابندهی قوم خود باشند و مردم ان قوم را به دوری از انها دعوت میکنید .ولی شما این صلاحیت را دارید که همی قومیتها را مورد خطاب قایل شوید و بگویید چکنند و چه نکنند این یک نوع حس برتری نیست . این نژاد پرستی نیست .چه کسی این حق را بشما میدهد و به انها نه .پس باز هم نژاد پرستی . اما این بار به شکل دیگر . ترساندن اقوام از همدیگر .و شعار دمکراسی سر دادن . همانند ما همه ایرانی هستیم (رژیم شاهنشاهی).ما همه مسلمان هستیم (رژیم جمهوری) و الان ما همه برابر هستیم (دموکراسی و دموکراتیکهای موعود)
۵۲۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست